۲۱٬۸۹۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حضرت معصومه' به '[[فاطمه بنت موسی بن جعفر') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''سید محمدحسین طباطبایی''' | '''سید محمدحسین طباطبایی''' معروف به علامه طباطبایی؛ مفسر، فلیسوف، اصولی، فقیه، عارف و اسلامشناس ایرانی بود. وی از استادان [[حوزه علمیه قم]] و از عالمان تأثیرگذار [[مذهب شیعه|شیعه]] در فضای فکری و مذهبی [[ایران]] در قرن معاصر بهشمار میآید. وی نویسنده [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان فی تفسیر القرآن]]، و کتابهای فلسفی «بدایة الحکمة» و «نهایة الحکمة» و «اصول فلسفه و روش رئالیسم» است. ایشان در حوزه علمیه قم به جای اشتغال به فقه و اصول، درس تفسیر قرآن و فلسفه برقرار کرد که این کار او موجب رونق تفسیر در حوزه قم شد. روش تفسیری او تفسیر قرآن به قرآن بود. | ||
ایشان در حوزه علمیه قم به جای اشتغال به فقه و اصول، درس تفسیر قرآن و فلسفه برقرار کرد که این کار او موجب رونق تفسیر در حوزه قم شد. روش تفسیری او | |||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
سید محمدحسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی در سال ۱۲۸۱ شمسی در تبریز متولد شد، در پنج سالگی مادر و در ۹ سالگی پدر خود را از دست داد؛ وصی پدر، او و تنها برادرش محمدحسن را برای تحصیل به مکتب فرستاد، تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از سال ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ شمسی فراگرفت و سپس از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ به تحصیل علوم دینی پرداخت و به تعبیر خود «دروس متن در غیر فلسفه و عرفان» را به پایان رساند. | سید محمدحسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی در سال ۱۲۸۱ شمسی در تبریز متولد شد، در پنج سالگی مادر و در ۹ سالگی پدر خود را از دست داد؛ وصی پدر، او و تنها برادرش محمدحسن را برای تحصیل به مکتب فرستاد، تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از سال ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ شمسی فراگرفت و سپس از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ به تحصیل علوم دینی پرداخت و به تعبیر خود «دروس متن در غیر فلسفه و عرفان» را به پایان رساند. | ||
سید محمد حسین به مدت شش سال پس از آموزش قرآن که در روش درسی آن روزها قبل از هر چیز تدریس میشد آثاری چون گلستان، بوستان و … را فراگرفت. علاوه بر آموختن ادبیات، زیر نظر میرزا علینقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی پرداخت؛ چون تحصیلات ابتدایی نتوانست به ذوق سرشار و علاقه وافر ایشان پاسخ گوید به همین دلیل به مدرسه طالبیه تبریز وارد شد و به فراگیری ادبیات عرب و علوم نقلی و [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] پرداخت و از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ شمسی مشغول فراگیری دانشهای مختلف اسلامی شد. | سید محمد حسین به مدت شش سال پس از آموزش قرآن که در روش درسی آن روزها قبل از هر چیز تدریس میشد آثاری چون گلستان، بوستان و … را فراگرفت. علاوه بر آموختن ادبیات، زیر نظر میرزا علینقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی پرداخت؛ چون تحصیلات ابتدایی نتوانست به ذوق سرشار و علاقه وافر ایشان پاسخ گوید به همین دلیل به مدرسه طالبیه تبریز وارد شد و به فراگیری ادبیات عرب و علوم نقلی و [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] پرداخت و از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ شمسی مشغول فراگیری دانشهای مختلف اسلامی شد. | ||
خود ایشان درباره دوران تحصیلش نوشتهاست: | خود ایشان درباره دوران تحصیلش نوشتهاست: | ||
«در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه میخواندم، نمیفهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یک باره عنایت خدایی دامنگیرم شده، عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریبا هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث، برابر میپنداشتم. | «در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه میخواندم، نمیفهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یک باره عنایت خدایی دامنگیرم شده، عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریبا هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث، برابر میپنداشتم. | ||
بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم، در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه میپرداختم؛ بسیار میشد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه میگذراندم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه میکردم و اگر اشکالی پیش میآمد با هر زحمتی بود حل مینمودم و وقتی که به درس حضور مییافتم از آنچه استاد میگفت قبلا روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم». | بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم، در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه میپرداختم؛ بسیار میشد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه میگذراندم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه میکردم و اگر اشکالی پیش میآمد با هر زحمتی بود حل مینمودم و وقتی که به درس حضور مییافتم از آنچه استاد میگفت قبلا روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم». | ||
=== مهاجرت به نجف === | === مهاجرت به نجف === | ||
علامه طباطبایی بعد از تحصیل در مدرسه طالبیه تبریز همراه برادرشان به [[نجف]] میروند و ۱۰ سال تمام در نجف به تحصیل علوم دینی و کمالات اخلاقی و معنوی مشغول میشوند. وی علوم ریاضی را در نجف اشرف نزد سید ابوالقاسم موسوی خوانساری نوه سید ابوالقاسم خوانساری فراگرفت. او دروس فقه و اصول را نزد استادانی چون [[محمد حسین نائینی]] و [[محمد حسین غروی اصفهانی|محمدحسین غروی اصفهانی]] خواندند و مدت درسهای فقه و اصول ایشان در مجموع ۱۰ سال بود. | علامه طباطبایی بعد از تحصیل در مدرسه طالبیه تبریز همراه برادرشان به [[نجف]] میروند و ۱۰ سال تمام در نجف به تحصیل علوم دینی و کمالات اخلاقی و معنوی مشغول میشوند. وی علوم ریاضی را در نجف اشرف نزد سید ابوالقاسم موسوی خوانساری نوه سید ابوالقاسم خوانساری فراگرفت. او دروس فقه و اصول را نزد استادانی چون [[محمد حسین نائینی]] و [[محمد حسین غروی اصفهانی|محمدحسین غروی اصفهانی]] خواندند و مدت درسهای فقه و اصول ایشان در مجموع ۱۰ سال بود. | ||
استاد او در فلسفه حکیم متأله، سید حسین بادکوبهای بود که سالیان دراز در نجف اشرف در معیت برادرش سید محمدحسن الهی طباطبایی، نزد او به درس و بحث مشغول بودند. | استاد او در فلسفه حکیم متأله، سید حسین بادکوبهای بود که سالیان دراز در نجف اشرف در معیت برادرش سید محمدحسن الهی طباطبایی، نزد او به درس و بحث مشغول بودند. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۵: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== | == آثار == | ||
سیدمحمدحسین طباطبایی دو اثر شاخص دارد که بیشتر از سایر آثار ایشان مورد توجه قرار گرفتهاست: | سیدمحمدحسین طباطبایی دو اثر شاخص دارد که بیشتر از سایر آثار ایشان مورد توجه قرار گرفتهاست: | ||
=== تفسیر المیزان === | |||
این تفسیر در ۲۰ جلد و طی ۲۰ سال به زبان عربی تألیف شدهاست. در این تفسیر، از روش «تفسیر قرآن به قرآن» استفاده شدهاست، و علاوهبر تفسیر آیات و بحثهای لغوی در بخشهایی جداگانه با توجه به موضوع آیات مباحث روایی، تاریخی، کلامی، فلسفی واجتماعی نیز دارد. این اثر توسط سیدمحمد باقر موسوی همدانی به زبان فارسی ترجمه شدهاست. | این تفسیر در ۲۰ جلد و طی ۲۰ سال به زبان عربی تألیف شدهاست. در این تفسیر، از روش «تفسیر قرآن به قرآن» استفاده شدهاست، و علاوهبر تفسیر آیات و بحثهای لغوی در بخشهایی جداگانه با توجه به موضوع آیات مباحث روایی، تاریخی، کلامی، فلسفی واجتماعی نیز دارد. این اثر توسط سیدمحمد باقر موسوی همدانی به زبان فارسی ترجمه شدهاست. | ||
=== اصول فلسفه و روش رئالیسم === | |||
این کتاب شامل ۱۴ مقالهٔ فلسفی است که طی دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ تألیف شده و توسط [[مرتضی مطهری]] و با رویکرد فلسفهٔ تطبیقی، شرح داده شدهاست. این کتاب نخستین و یکی از مهمترین کتابهایی است که به بررسی مباحث فلسفی، با توجه به رویکردهای حکمت فلسفی اسلامی و فلسفهٔ جدید غربی پرداختهاست. | این کتاب شامل ۱۴ مقالهٔ فلسفی است که طی دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ تألیف شده و توسط [[مرتضی مطهری]] و با رویکرد فلسفهٔ تطبیقی، شرح داده شدهاست. این کتاب نخستین و یکی از مهمترین کتابهایی است که به بررسی مباحث فلسفی، با توجه به رویکردهای حکمت فلسفی اسلامی و فلسفهٔ جدید غربی پرداختهاست. | ||
آثار محمدحسین طباطبایی (به استثنای تفسیر المیزان) را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: | |||
=== کتابهایی به زبان عربی === | === کتابهایی به زبان عربی === | ||
* کتاب توحید که شامل ۳ رساله است: (رساله در توحید، رساله در اسماءالله، رساله در افعال الله)؛ | * کتاب توحید که شامل ۳ رساله است: (رساله در توحید، رساله در اسماءالله، رساله در افعال الله)؛ | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۱: | ||
طباطبایی خود دربارهٔ این مذاکرات میگوید: بنا به گفته کربن تاکنون مستشرقان، اطلاعات مربوط به اسلام را از اهل تسنن اخذ میکردند و در نتیجه، حقیقت مذهب تشیع آن گونه که شایستهاست، به دنیای غرب معرفی نشدهاست. بر خلاف باور مستشرقین گذشته، اعتقاد من این است که تشیع یک مذهب حقیقی و اصیل و پابرجاست و دارای مشخصات یک مذهب حقیقی است و غیر از آن است که به غرب معرفی کردهاند. آنچه پس از پژوهشهای علمی بدان رسیدهام، این است که به حقایق معنویت اسلام از دریچه شیعه - که نسبت به این آیین واقع بینی دارد - باید نگاه کرد. از این رو کوشیدهام این مذهب را به نحوی که باید و در خور واقعیت آن است، به جهان غرب معرفی کنم. بسیار علاقهمندم که با رجال علمی و مشاهیر این مذهب از نزدیک تماس بگیرم و با طرز فکر آنان آشنا شوم و در بررسی اصول و مبانی شیعه، از این بزرگان کمک گرفته و نسبت به هدف خود روشنتر شوم. | طباطبایی خود دربارهٔ این مذاکرات میگوید: بنا به گفته کربن تاکنون مستشرقان، اطلاعات مربوط به اسلام را از اهل تسنن اخذ میکردند و در نتیجه، حقیقت مذهب تشیع آن گونه که شایستهاست، به دنیای غرب معرفی نشدهاست. بر خلاف باور مستشرقین گذشته، اعتقاد من این است که تشیع یک مذهب حقیقی و اصیل و پابرجاست و دارای مشخصات یک مذهب حقیقی است و غیر از آن است که به غرب معرفی کردهاند. آنچه پس از پژوهشهای علمی بدان رسیدهام، این است که به حقایق معنویت اسلام از دریچه شیعه - که نسبت به این آیین واقع بینی دارد - باید نگاه کرد. از این رو کوشیدهام این مذهب را به نحوی که باید و در خور واقعیت آن است، به جهان غرب معرفی کنم. بسیار علاقهمندم که با رجال علمی و مشاهیر این مذهب از نزدیک تماس بگیرم و با طرز فکر آنان آشنا شوم و در بررسی اصول و مبانی شیعه، از این بزرگان کمک گرفته و نسبت به هدف خود روشنتر شوم. | ||
== | == درگذشت == | ||
ایشان در روز سوم ماه [[شعبان]] 1401 قمری به محضر [[علی بن موسی (رضا)|ثامن الحجج (علیهالسلام)]] مشرف شد و 22 روز در آن جا اقامت نمود؛ اما به جهت مناسب نبودن حالش وی را به [[تهران]] آورده، بستری کردند؛ ولی شدت کسالت بهگونهای بود، که درمان بیمارستانی نتیجهای نداشت. | ایشان در روز سوم ماه [[شعبان]] 1401 قمری به محضر [[علی بن موسی (رضا)|ثامن الحجج (علیهالسلام)]] مشرف شد و 22 روز در آن جا اقامت نمود؛ اما به جهت مناسب نبودن حالش وی را به [[تهران]] آورده، بستری کردند؛ ولی شدت کسالت بهگونهای بود، که درمان بیمارستانی نتیجهای نداشت. | ||
ناچار به شهر مقدس [[قم]] که محل سکونت ایشان بود برگشت و در منزل بستری شد و غیر از خواص، از شاگردان کسی را به ملاقات نپذیرفت. حال ایشان روز به روز سخت تر میشد، تا اینکه در قم، به بیمارستان منتقل شد. | ناچار به شهر مقدس [[قم]] که محل سکونت ایشان بود برگشت و در منزل بستری شد و غیر از خواص، از شاگردان کسی را به ملاقات نپذیرفت. حال ایشان روز به روز سخت تر میشد، تا اینکه در قم، به بیمارستان منتقل شد. |