۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حسین بن علی' به '[[حسین بن علی (سید الشهدا) ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''جابر بن عبدالله انصاری''' به همراه شاگردش عطیه عوفی نخستین زائران حرم [[حسین بن علی | '''جابر بن عبدالله انصاری''' به همراه شاگردش عطیه عوفی نخستین زائران حرم [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیه السلام)]] بودند که پس از [[واقعه عاشورا|واقعه عاشورای]] سال 61 هجری از [[مدینه]] رهسپار [[عراق]] شدند و روز بیستم [[صفر المظفر|صفر]] به [[کربلا]] رسیدند. زیارت [[اربعین]] امام حسین علیهالسلام یادگار اوست. جابر [[صحابه|صحابی]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا]] و پنج [[امام معصوم |امام معصوم (علیه السلام)]] پیش از هجرت پیامبر| به مدینه، در [[منی]] با آن حضرت [[بیعت]] کرد. او در جنگهای بسیاری در رکاب رسول خدا و [[علی بن ابی طالب|امیرمؤمنان (علیه السلام)]] شرکت کرد و همواره مدافع پیامبر و [[اهل بیت|اهلبیت (علیه السلام)]] بود. گزارش جابر از [[حجة الوداع|حجهالوداع]] و حضور او در شمار راویان [[حدیث غدیر]]، نشان از شخصیت آگاه و شجاع او دارد. این صحابی جلیلالقدر هیچ گاه در برابر ستم [[امویان|خلفای اموی]] خاموش نماند در رخدادهای صدر اسلام، حضوری پرنگ داشت. | ||
== نسب جابر == | == نسب جابر == | ||
پدر جابر، عبدالله بن عمرو بن حزام(حرام)<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 46، ص 60، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق</ref> بن ثعلبه بود<ref>کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی(اختیار معرفه الرجال مع تعلیقات میر داماد الأسترآبادی)، محقق، مصحح، رجایی، مهدی، ج 1، ص 205، قم، مؤسسه آل البیت علیهمالسلام، چاپ اول، 1363ش</ref> که در [[بیعت عقبه دوم]] همراه 70 نفر از مردم مدینه با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پیمان بست<ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1412ق</ref>، و از جمله 12 نقیبی شد که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آنها را برگزید<ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1412ق</ref>. عبدالله انصاری در [[جنگ احد]] در رکاب پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در کنار [[حمزه]](عموی پیامبر) به شهادت رسید<ref>المعارف، ص 307</ref>. مادر جابر نسیبه(انیسه)<ref> ابن عساکر، ابوالقاسم علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج 11، ص 213، بیروت، دار الفکر، 1415ق</ref> بنت عقبه بن عدی بن سنان بود<ref> اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ج 1، ص 307</ref>. | پدر جابر، عبدالله بن عمرو بن حزام(حرام)<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 46، ص 60، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق</ref> بن ثعلبه بود<ref>کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی(اختیار معرفه الرجال مع تعلیقات میر داماد الأسترآبادی)، محقق، مصحح، رجایی، مهدی، ج 1، ص 205، قم، مؤسسه آل البیت علیهمالسلام، چاپ اول، 1363ش</ref> که در [[بیعت عقبه دوم]] همراه 70 نفر از مردم مدینه با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پیمان بست<ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1412ق</ref>، و از جمله 12 نقیبی شد که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آنها را برگزید<ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1412ق</ref>. عبدالله انصاری در [[جنگ احد]] در رکاب پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در کنار [[حمزه]](عموی پیامبر) به شهادت رسید<ref>المعارف، ص 307</ref>. مادر جابر نسیبه(انیسه)<ref> ابن عساکر، ابوالقاسم علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج 11، ص 213، بیروت، دار الفکر، 1415ق</ref> بنت عقبه بن عدی بن سنان بود<ref> اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ج 1، ص 307</ref>. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۵: | ||
دیگر منسوبین به جابر بن عبدالله، خاندان مشهور و بزرگی در [[اصفهان]] است که به «جابری انصاری» معروفند. بزرگ این خاندان به نام «جلالالدین» هفتصد سال پیش به [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] هجرت کرد. | دیگر منسوبین به جابر بن عبدالله، خاندان مشهور و بزرگی در [[اصفهان]] است که به «جابری انصاری» معروفند. بزرگ این خاندان به نام «جلالالدین» هفتصد سال پیش به [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] هجرت کرد. | ||
خاندان بزرگ و مشهور «مشایخ انصاری» نیز منسوب به ایشانند که در روستای «نودای جان» از قصبه «سرکوه» در هشت فرسخی داراب در | خاندان بزرگ و مشهور «مشایخ انصاری» نیز منسوب به ایشانند که در روستای «نودای جان» از قصبه «سرکوه» در هشت فرسخی داراب در استان فارس زندگی میکنند. جمعی از فضلای معاصر نیز از این خاندان بزرگ برخاستهاند که نامدارترین آنان علامه مجاهد زاهد حاج شیخ یحیی انصاری دارابی شیرازی است که اکنون مدرس فلسفه و حکمت اسلامی در حوزه مبارک [[قم]] است. وی از نوادگان شیخ زکریا و شیخ عبدالرحمن است. | ||
درباره انگیزه مهاجرت فرزندان جابر از [[مدینه]] منوره به استان فارس و زمان آغاز آن، احتمال میرود در زمانی که فرزندان [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام موسی کاظم (علیه السلام)]] برای زیارت [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا (علیه السلام)]] از مدینه به سوی [[مرو]] حرکت کردهاند، از فرزندان جابر هم در کاروان آنان حضور داشته است. این کاروان وقتی به شیراز میرسد، حاکم فارس از طرف مأمون مأموریت مییابد تا از حرکت آنان جلوگیری کند و نبردی بین دو طرف درنمیگیرد و [[احمد بن موسی (شاه چراغ)|حضرت احمد بن موسی شاه چراغ]] و برادرش به شهادت میرسند. نوادگان جابر که در آن کاروان حضور داشتهاند، پراکنده میشوند و در قریه «نودای جان» سکونت میگزینند و از نسل آنان تاکنون در همان جا اقامت دارند. | درباره انگیزه مهاجرت فرزندان جابر از [[مدینه]] منوره به استان فارس و زمان آغاز آن، احتمال میرود در زمانی که فرزندان [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام موسی کاظم (علیه السلام)]] برای زیارت [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا (علیه السلام)]] از مدینه به سوی [[مرو]] حرکت کردهاند، از فرزندان جابر هم در کاروان آنان حضور داشته است. این کاروان وقتی به شیراز میرسد، حاکم فارس از طرف مأمون مأموریت مییابد تا از حرکت آنان جلوگیری کند و نبردی بین دو طرف درنمیگیرد و [[احمد بن موسی (شاه چراغ)|حضرت احمد بن موسی شاه چراغ]] و برادرش به شهادت میرسند. نوادگان جابر که در آن کاروان حضور داشتهاند، پراکنده میشوند و در قریه «نودای جان» سکونت میگزینند و از نسل آنان تاکنون در همان جا اقامت دارند. | ||
== اولین زائر قبر امام حسین == | == اولین زائر قبر امام حسین == | ||
جابر به همراه عطیه کوفی برای [[زیارت قبور|زیارت قبر]] | جابر به همراه عطیه کوفی برای [[زیارت قبور|زیارت قبر]] امام حسین (علیه السلام) به [[کربلا]] رفتند. وقتی به کربلا رسیدند، جابر در [[رود فرات]] [[غسل]] کرد. سپس لنگی به کمر خود بست و قطعه دیگری (مانند [[لباس احرام]]) به شانه خود گذاشت و خود را خوشبو نمود و به سمت قبرحضرت رفت. وقتی نزدیک قبر رسید، به عطیه گفت دستم را به قبر برسان. تا دست او به قبر رسید، بیهوش بر روی آن افتاد. | ||
عطیه قدری آب به صورت جابر پاشید تا به هوش آمد. سپس سه بار گفت: یا حسین، بعد از آن گفت: دوستی که جواب دوستش را نمیدهد! سپس گفت، چگونه پاسخ دهی؛ زیرا خون از رگهای گردنت به پشت و شانه تو روان شده، و بین بدن و سر مبارکت جدایی افتاده. سپس شروع به خواندن این زیاتنامه نمود: أَشْهَدُ أَنَّک ابْنُ النَّبِیینَ وَ ابْنُ سَیدِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنُ حَلِیفِ التَّقْوَی وَ سَلِیلُ الْهُدَی وَ خَامِسُ أَصْحَابِ الْکسَاءِ وَ ابْنُ سَیدِ النُّقَبَاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَهَ سَیدَهِ النِّسَاءِ ...<ref>بشاره المصطفی لشیعه المرتضی، ج 2، ص 74</ref>. گزارش شده که در همین ایام، خاندان امام حسین (علیه السلام) نیز به کربلا رسیده و همراه با جابر به عزاداری و سوگواری پرداختند<ref>ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص 107، قم، مدرسه امام مهدی، چاپ سوم، 1406ق</ref>. | عطیه قدری آب به صورت جابر پاشید تا به هوش آمد. سپس سه بار گفت: یا حسین، بعد از آن گفت: دوستی که جواب دوستش را نمیدهد! سپس گفت، چگونه پاسخ دهی؛ زیرا خون از رگهای گردنت به پشت و شانه تو روان شده، و بین بدن و سر مبارکت جدایی افتاده. سپس شروع به خواندن این زیاتنامه نمود: أَشْهَدُ أَنَّک ابْنُ النَّبِیینَ وَ ابْنُ سَیدِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنُ حَلِیفِ التَّقْوَی وَ سَلِیلُ الْهُدَی وَ خَامِسُ أَصْحَابِ الْکسَاءِ وَ ابْنُ سَیدِ النُّقَبَاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَهَ سَیدَهِ النِّسَاءِ ...<ref>بشاره المصطفی لشیعه المرتضی، ج 2، ص 74</ref>. گزارش شده که در همین ایام، خاندان امام حسین (علیه السلام) نیز به کربلا رسیده و همراه با جابر به عزاداری و سوگواری پرداختند<ref>ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص 107، قم، مدرسه امام مهدی، چاپ سوم، 1406ق</ref>. | ||
خط ۶۰: | خط ۵۵: | ||
[[رده:شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] | ||
[[رده:صحابه]] | [[رده:صحابه]] | ||