۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[علی بن ابی طالب علیهالسلام' به '[[علی بن ابی طالب') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== تاریخچه اعتقاد به رجعت == | == تاریخچه اعتقاد به رجعت == | ||
اعتقاد به رجعت در قرن اول هجریقمری در میان [[شیعه]] مطرح بوده به گونهای که در کتاب سلیم بنقیس که از قدیمیترین کتابهای شیعه است، نام رجعت آمده است.<ref>سلیم بنقیس هلالی، کتاب سلیم بنقیس، سال ۱۴۱۶ هجری قمری، ج۲، ص۵۶۲</ref> و بعدا در قرن دوم و سوم هجریقمری، اعتقاد به رجعت از نشانههای آشکار شیعه بر شمرده شده و فضل بن شاذان دو کتاب دراینباره نگاشته است.<ref>نجاشی احمد بنعلی، رجالنجاشی، سال ۱۳۶۵شمسی، ج۲، ص۱۶۸.</ref> علاوه روایات فراوانی درباره رجعت نقل شده است.<ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، سال ۱۴۰۷ هجری قمری، ج۱، ص۱۹۶، ج۳،ص۱۳۱، ج۸، ص۵۰.</ref> همچنین [[ | اعتقاد به رجعت در قرن اول هجریقمری در میان [[شیعه]] مطرح بوده به گونهای که در کتاب سلیم بنقیس که از قدیمیترین کتابهای شیعه است، نام رجعت آمده است.<ref>سلیم بنقیس هلالی، کتاب سلیم بنقیس، سال ۱۴۱۶ هجری قمری، ج۲، ص۵۶۲</ref> و بعدا در قرن دوم و سوم هجریقمری، اعتقاد به رجعت از نشانههای آشکار شیعه بر شمرده شده و فضل بن شاذان دو کتاب دراینباره نگاشته است.<ref>نجاشی احمد بنعلی، رجالنجاشی، سال ۱۳۶۵شمسی، ج۲، ص۱۶۸.</ref> علاوه روایات فراوانی درباره رجعت نقل شده است.<ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، سال ۱۴۰۷ هجری قمری، ج۱، ص۱۹۶، ج۳،ص۱۳۱، ج۸، ص۵۰.</ref> همچنین [[محمد بن علی بن بابویه قمی|شیخ صدوق]] برخی از این روایات را در کتابهایش آورده و اعتقاد به آن را درست دانسته است. | ||
<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، سال ۱۳۷۸ شمسی، ج۲، ص۲۰۱</ref> <ref>شیخ صدوق، الخصال، سال ۱۳۶۲هجری شمسی، ص۱۰۸</ref> <ref>شیخ صدوق، معانی الاخبار، سال ۱۳۶۱هجری شمسی، ص ۳۶۵.</ref> | <ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، سال ۱۳۷۸ شمسی، ج۲، ص۲۰۱</ref> <ref>شیخ صدوق، الخصال، سال ۱۳۶۲هجری شمسی، ص۱۰۸</ref> <ref>شیخ صدوق، معانی الاخبار، سال ۱۳۶۱هجری شمسی، ص ۳۶۵.</ref> | ||
== رجعت در نگاه امامیه == | == رجعت در نگاه امامیه == | ||
یکی از ضروریات [[ | یکی از ضروریات [[مذهب شیعه|مذهب امامیه]]، اعتقاد به رجعت است<ref>طاهری ورسی احمد علی، رجعت یا حیات دوباره، قم، انتشارات مسجد جمکران، سال ۱۳۸۴هجری شمسی، ص۵۹</ref>. البته از منظر برخی، انکار رجعت موجب خروج از دین نمیشود.<ref>شبر سید عبدالله، حق الیقین فی معرفه اصول الدین، سال ۱۹۹۷ میلادی، ج۲، ص۳۵۴.</ref> رجعت بالاترین نشانه آشکار در [[تشیع]] دانسته شده است<ref>گلپایگانی سید محمد رضا، ارشادالسائل، سال ۱۴۰۳ هجری قمری، ص۲۰۳.</ref> و برخی از متکلمان شیعه مثل [[محمد بن محمد بن نعمان|شیخ مفید]] <ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۴۸.</ref> | ||
[[ | [[سید مرتضی]] <ref>سید مرتضی، رسائل المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲۵.</ref>و [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]] <ref>مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، سال ۱۴۱۰ هجری قمری، ج۵۳، ص۱۲۲.</ref> بر درست بودن اعتقاد به رجعت اجماع کردهاند. [[محمد بن حسن حر عاملی|شیخ حُرّ عاملی]] معتقد است در میان علمای امامیه کسی وجود ندارد که رجعت را انکار و روایات آن را تضعیف و تاویل کرده باشد. <ref>شیخ حرّ عاملی، الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة سال ۱۳۸۰ هجری شمسی، ص۴۰۷.</ref> | ||
== تفسیر دیگر رجعت == | == تفسیر دیگر رجعت == | ||
از نگاه برخی از شیعیان، رجعت به معنای زندهشدن امامان و مومنان خالص نیست، بلکه به معنای بازگشت قدرت به مکتب [[اهل بیتعلیهمالسلام]] است که موجب استیلای تفکرات منسوب به امامت و شیعه بر جهان خواهد شد. | از نگاه برخی از شیعیان، رجعت به معنای زندهشدن امامان و مومنان خالص نیست، بلکه به معنای بازگشت قدرت به مکتب [[اهل بیت|اهل بیتعلیهمالسلام]] است که موجب استیلای تفکرات منسوب به امامت و شیعه بر جهان خواهد شد. | ||
<ref>سید مرتضی، رسائل المرتضی، سال ۱۴۰۵ هجری قمری، ج۱، ص۱۲۵</ref> <ref>شیخ طبرسی، مجمعالبیان، سال ۱۴۰۸ هجری قمری، ج۷، ص۲۳۴. | <ref>سید مرتضی، رسائل المرتضی، سال ۱۴۰۵ هجری قمری، ج۱، ص۱۲۵</ref> <ref>شیخ طبرسی، مجمعالبیان، سال ۱۴۰۸ هجری قمری، ج۷، ص۲۳۴. | ||
</ref> با این حال در منابع اشاره نشده است که چه کسی یا گروهی رجعت را این گونه تفسیر کرده است.<ref>طاهری ورسی احمد علی، رجعت یا حیات دوباره، قم، انتشارات مسجد جمکران، سال ۱۳۸۴هجری شمسی، ص63</ref> | </ref> با این حال در منابع اشاره نشده است که چه کسی یا گروهی رجعت را این گونه تفسیر کرده است.<ref>طاهری ورسی احمد علی، رجعت یا حیات دوباره، قم، انتشارات مسجد جمکران، سال ۱۳۸۴هجری شمسی، ص63</ref> | ||
== رجعت از منظر دیگر ادیان == | == رجعت از منظر دیگر ادیان == | ||
در روایات آمده است که رجعت مختص مسلمانان نیست، از اینرو که به رجعت پیامبرانی چون [[دانیال]]، [[یوشع]]، [[عیسی]] و [[خضر]] و نیز برخی از مومنان دیگر ادیان چون [[ | در روایات آمده است که رجعت مختص مسلمانان نیست، از اینرو که به رجعت پیامبرانی چون [[حضرت دانیال|دانیال]]، [[یوشع بن نون|یوشع]]، [[عیسی]] و [[خضر]] و نیز برخی از مومنان دیگر ادیان چون [[اصحاب کهف]] اشاره شده است. البته مفهوم این دسته از روایات خیلی روشن نیست.<ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، سال ۱۴۱۰ هجری قمری، ج۵۳،ص۴۰و۷۶و۷۷و۹۰ </ref>در هر صورت، از مفهوم کلی روایات میتوان نتیجه گرفت که مؤمنان خالص و کافران خالص رجعت خواهند کرد.<ref>دانشنامه امام مهدی، سال۱۳۹۳ شمسی، ج۸، ص۴۷.</ref> | ||
== رجعت کنندگان == | == رجعت کنندگان == | ||
مشهور آن است که رجعت مختص [[مومنان]] و [[کافران]] خالص است. دراینباره روایات بسیاری مبنی بر رجعت پیامبران، اولیای خاص الهی خصوصا امام [[علی بن ابی طالب]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا) | مشهور آن است که رجعت مختص [[مومنان]] و [[کافران]] خالص است. دراینباره روایات بسیاری مبنی بر رجعت پیامبران، اولیای خاص الهی خصوصا امام [[علی بن ابی طالب]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین بن علی]] هنگام ظهور [[حجت بن حسن (مهدی)|قائم آلمحمد صلیالله علیه]] وارد شده است. در برخی از منابع آمده است از جمله کسانی که به دنیا رجعت میکنند علی بن ابی طالب و فرزند او امام حسین (ع) است که پس از انتقام از دشمنان خود، مدت زیادی را در جهان سلطنت مینمایند.<ref> مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 84 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>در برخی دیگر از روایات، به رجعت جمعی از اصحاب خاص پیامبر و امام علی علیهالسلام اشاره شده است و همچنین نام شهدا برای رجعت آمده است. در موازات رجعت مومنان خالص، کافران و [[منافقان]] نیز رجعت خواهند کرد که در یک کلام میتوان آن را با عنوان رجعت خالصان در ایمان و رجعت خالصان در کفر معرفی کرد.<ref>دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۸، ص۴۷.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | |||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |