پرش به محتوا

سلسله ادریسیان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">
{{جعبه اطلاعات جریان
[[پرونده:قلمرو ادریسیان.png|جایگزین=|بندانگشتی|قلمرو ادریسیان]]
| عنوان = سلسله ادریسیان
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
| تصویر = قلمرو ادریسیان.png
!نام!!سلسله ادریسیان
| نام =
|-
| جمعیت =
|مؤسس
| رهبران =  [[ادریس اول]]
|[[ادریس اول]]
| اهداف =
|-
| اصول =
|سال تأسیس
| جهت‌گیری =
|172 ق.
| وضعیت اقتصادی =
|-
| نحوه تبلیغات =
|مذهب
}}
|[[زیدیه]]
|-
|قلمرو
|[[مراکش]] و بخشی از [[الجزایر]]
|-
|دوره تاریخی
|۷۸۸ - ۹۸۵ ([[قرون وسطی]])
|-
|خاندان اجدادی
|آل حسن
|}
</div>
 
'''اِدریسیان''' (به عربی: الأدارسة) یا آل ادریس دودمان [[شیعی]] بودند که طی سال‌های ۱۷۲–۴۶۳ ه‍. ق / ۷۸۸–۹۷۴ م در [[مراکش]] و بخشی از [[الجزایر]] فرمانروایی کرده‌اند. [[ادریسیان]] نخستین دولت [[شیعه]] تاریخ به‌شمار می‌روند. این دودمان خود را به [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن بن علی]] منتسب می‌کرد و از این رو با سلسله امامان شیعه پیوسته بود<ref>کلیفورد ادموند بوسورث، ۴۵</ref>.
'''اِدریسیان''' (به عربی: الأدارسة) یا آل ادریس دودمان [[شیعی]] بودند که طی سال‌های ۱۷۲–۴۶۳ ه‍. ق / ۷۸۸–۹۷۴ م در [[مراکش]] و بخشی از [[الجزایر]] فرمانروایی کرده‌اند. [[ادریسیان]] نخستین دولت [[شیعه]] تاریخ به‌شمار می‌روند. این دودمان خود را به [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن بن علی]] منتسب می‌کرد و از این رو با سلسله امامان شیعه پیوسته بود<ref>کلیفورد ادموند بوسورث، ۴۵</ref>.


خط ۹۰: خط ۷۷:
درگذشت ۹۸۵ ۹۵۴ ۹۷۴ برادر احمد بن قاسم حسن بن قاسم بن محمد بن قاسم بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
درگذشت ۹۸۵ ۹۵۴ ۹۷۴ برادر احمد بن قاسم حسن بن قاسم بن محمد بن قاسم بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب


=وضعیت و نقش دولت ادریسیان در تمدن اسلامی=
== وضعیت و نقش دولت ادریسیان در تمدن اسلامی ==
 
ادریس بن عبدالله دولت ادریسیان را برپا کرد. وی برادر محمد بن عبدالله (نفس زکیه) و از شرکت‌کنندگان در قیام حسین بن علی  صاحب فخ (169ق) و از شاگردان [[جعفر بن محمد (صادق‌)]] بود. او ابتدا به مصر و از آن‌جا به سوی مغرب فرار کرد. عده‌ای معتقدند او بدون هدف و فقط برای دور شدن از محل حادثه فخ، رو به مصر نهاد و شاید فقط به آن علت که غلام او بربری بوده است به آن سو روان شد. ولی برخی معتقدند ادریس با برنامه‌ریزی قبلی به مغرب رفت. آنها ادعا دارند با توجه به حضور سلیمان بن عبدالله برادر محمد نفس زکیه در تلِمْسان، ورود او به آن‌جا اتفاقی نیست. نحوه ارتباط وی و موفقیت او در مغرب اقصی، موضوع این پژوهش نیست، به هر حال وی در سال 171 قمری، موفق شد اولین دولت از خاندان پیامبر را بعد از دولت معصوم برپا کند. مرکز حکومت او ولیله یا تدغه بوده است. این دولت دو دوره طلایی و انحطاط را پشت‌سر گذاشت که هر چند طول دوره اول از منظر تاریخی زیاد نیست، یاد آن ماندگار است. این دوره از سال 172 تا 223 قمری را شامل می‌گردد. مسأله این پژوهش، وضعیت‌سنجی و تعیین نقش دولت ادریسیان در تمدن اسلامی است. مقصود ما از تمدن اسلامی، فضایی است که انسان در آن فضا از لحاظ معنوی و مادی می‌تواند رشد کند و به غایات مطلوبی برسد که خدای متعال او را برای آن غایات خلق کرده است. زندگی خوب و عزّت‌مندی داشته باشد؛ انسان عزیز، انسان دارای قدرت، دارای اراده، دارای ابتکار، دارای سازندگی جهان طبیعت<ref>مقام معظم رهبری، 22/03/1383</ref>. در تمدن، چهار رکن و عنصر اصلی می‌توان تشخیص داد که عبارتند از: پیش‌بینی و احتیاط در امور اقتصادی، سازمان سیاسی، سنن اخلاقی، و کوشش در راه معرفت و بسط هنر.<ref>ویل دورانت، 1385، ج‌1، ص‌3</ref> از این‌رو، علاوه بر مظاهر تمدنی مانند تشکیلات سیاسی، قضایی و‌.. شهر و شهر‌سازی، از علم و علم‌آموزی و عدالت نیز سخن گفته خواهد شد.
ادریس بن عبدالله دولت ادریسیان را برپا کرد. وی برادر محمد بن عبدالله (نفس زکیه) و از شرکت‌کنندگان در قیام حسین بن علی  صاحب فخ (169ق) و از شاگردان [[جعفر بن محمد (صادق‌)]] بود. او ابتدا به مصر و از آن‌جا به سوی مغرب فرار کرد. عده‌ای معتقدند او بدون هدف و فقط برای دور شدن از محل حادثه فخ، رو به مصر نهاد و شاید فقط به آن علت که غلام او بربری بوده است به آن سو روان شد. ولی برخی معتقدند ادریس با برنامه‌ریزی قبلی به مغرب رفت. آنها ادعا دارند با توجه به حضور سلیمان بن عبدالله برادر محمد نفس زکیه در تلِمْسان، ورود او به آن‌جا اتفاقی نیست. نحوه ارتباط وی و موفقیت او در مغرب اقصی، موضوع این پژوهش نیست، به هر حال وی در سال 171 قمری، موفق شد اولین دولت از خاندان پیامبر را بعد از دولت معصوم برپا کند. مرکز حکومت او ولیله یا تدغه بوده است. این دولت دو دوره طلایی و انحطاط را پشت‌سر گذاشت که هر چند طول دوره اول از منظر تاریخی زیاد نیست، یاد آن ماندگار است. این دوره از سال 172 تا 223 قمری را شامل می‌گردد. مسأله این پژوهش، وضعیت‌سنجی و تعیین نقش دولت ادریسیان در تمدن اسلامی است. مقصود ما از تمدن اسلامی، فضایی است که انسان در آن فضا از لحاظ معنوی و مادی می‌تواند رشد کند و به غایات مطلوبی برسد که خدای متعال او را برای آن غایات خلق کرده است. زندگی خوب و عزّت‌مندی داشته باشد؛ انسان عزیز، انسان دارای قدرت، دارای اراده، دارای ابتکار، دارای سازندگی جهان طبیعت<ref>مقام معظم رهبری، 22/03/1383</ref>. در تمدن، چهار رکن و عنصر اصلی می‌توان تشخیص داد که عبارتند از: پیش‌بینی و احتیاط در امور اقتصادی، سازمان سیاسی، سنن اخلاقی، و کوشش در راه معرفت و بسط هنر.<ref>ویل دورانت، 1385، ج‌1، ص‌3</ref> از این‌رو، علاوه بر مظاهر تمدنی مانند تشکیلات سیاسی، قضایی و‌.. شهر و شهر‌سازی، از علم و علم‌آموزی و عدالت نیز سخن گفته خواهد شد.


باید با تأسف اعتراف کرد، محقق درباره این دولت با کاستی اطلاعات، خصوصاً از منابع معاصر با دوره طلایی آنان روبه‌روست. تحقیقاتی که تاکنون به انجام رسیده‌اند گام‌هایی کوتاه در روشن‌تر شدن وضعیت این دولت برداشته‌اند. کتاب‌های جغرافیایی تاریخی، به حسب موضوع آن‌گاه که از مغرب سخن گفته‌اند، به ویژگی‌های این دولت هم اشاره داشته‌اند. از کتب جغرافیایی معاصر با اواخر این دولت، می‌توان به البلدان یعقوبی متوفای 284ق؛ المسالک و الممالک ابن خرداذبه متوفای 300ق؛ صورة الأرض‏، ابن حوقل، زنده به 331ق؛ المسالک و الممالک اصطخری متوفای346ق؛ البلدان، ابن فقیه متوفای 365ق؛ احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم مقدسی متوفای 375ق اشاره کرد. دیگر کتب غیرمعاصر مانند تاریخ افریقیة و المغرب ابن رقیق متوفای 417ق منابعی کهن برای تحقیق درباره ادریسیان به شمار می‌روند که بر اساس مشاهدات خود به وضعیت تمدنی آن دولت پرداخته‌اند. از منابع قرون میانی، کتاب‌هایی مانند المسالک و الممالک البکری‏ متوفای 475ق، الانیس المطرب بروض القرطاس فی اخبار ملوک المغرب و تاریخ مدینه فاس از ابن ابی زرع و البیان المغرب فی اخبار الاندلس والمغرب از ابن عذاری مراکشی و جذوه الاقتباس فی ذکر من حل من الاعلام مدینه فاس از القاضی المکناسی می‌توان نام برد که به تناسب موضوع به ادریسیان پرداخته‌اند‌. از منابع پژوهشی معاصر، دو کتاب الادارسه فی المغرب الاقصی و الادارسه از محمود اسماعیل عبدالرزاق؛ ادریس منشی دوله و باعث دعوه از عبدالطیف سعدانی، دوله الادارسه فی العصر الذهبی از نصرالله سعدون؛ و فاس عاصمه الادارسه و رسائل اخری از محمد المنتصر بالله بن محمد الزمزمی الکتانی، به وضعیت سیاسی و روابط بین‌الملل و بعضاً فرهنگی و تمدنی این دولت پرداخته‌اند. برخی کتب نیز در خلال بحث‌های خود به دولت ادریسیان اشاره کرده‌اند؛ مانند مقدمه‌ای بر تاریخ مغرب اسلامی از عبدالله ناصری طاهری و تاریخ تحلیلی مغرب از دکتر شهیدی پاک؛ اما مقاله‌ای در مورد وضعیت تمدن دولت ادریسی یافت نشد و ظاهراً دو مقاله درباره مذهب ادریسیان (که در همین نوشتار به آنها استناد شده است) و یک مقاله دیگر با موضع غیرتمدنی با عنوان ادریسیان از دی استاچی به چاپ رسیده است. تفاوت این پژوهش با کتب یادشده، علاوه بر محدودیت موضوع یعنی تمرکز بر نقش و وضعیت تمدنی و پیکره‌بندی بر اساس موضوع‌های مورد توجه در تمدن، بازمرور منابع و تصحیح برخی از برداشت‌ها است. برای مثال، اگر یک جغرافی‌دان در قرن پنجم از آثار تمدنی در فاس سخن گفته، در صورتی می‌توان آن آثار را به دولت ادریسی نسبت داد که جغرافی‌دان مذکور خود به این مطلب تصریح و یا قراینی در کلام وی بر آن دلالت کند اما در برخی از تحقیقات معاصر، به این اصل توجه نشده است؛ برای نمونه، دکتر رمضان التلیسی در کتاب خود به استناد البکری، به مساجد و رباط‌های مختلفی اشاره کرده که البکری تصریحی ندارد که مساجد مذکور در دوره ادریسی ساخته شده است.  
باید با تأسف اعتراف کرد، محقق درباره این دولت با کاستی اطلاعات، خصوصاً از منابع معاصر با دوره طلایی آنان روبه‌روست. تحقیقاتی که تاکنون به انجام رسیده‌اند گام‌هایی کوتاه در روشن‌تر شدن وضعیت این دولت برداشته‌اند. کتاب‌های جغرافیایی تاریخی، به حسب موضوع آن‌گاه که از مغرب سخن گفته‌اند، به ویژگی‌های این دولت هم اشاره داشته‌اند. از کتب جغرافیایی معاصر با اواخر این دولت، می‌توان به البلدان یعقوبی متوفای 284ق؛ المسالک و الممالک ابن خرداذبه متوفای 300ق؛ صورة الأرض‏، ابن حوقل، زنده به 331ق؛ المسالک و الممالک اصطخری متوفای346ق؛ البلدان، ابن فقیه متوفای 365ق؛ احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم مقدسی متوفای 375ق اشاره کرد. دیگر کتب غیرمعاصر مانند تاریخ افریقیة و المغرب ابن رقیق متوفای 417ق منابعی کهن برای تحقیق درباره ادریسیان به شمار می‌روند که بر اساس مشاهدات خود به وضعیت تمدنی آن دولت پرداخته‌اند. از منابع قرون میانی، کتاب‌هایی مانند المسالک و الممالک البکری‏ متوفای 475ق، الانیس المطرب بروض القرطاس فی اخبار ملوک المغرب و تاریخ مدینه فاس از ابن ابی زرع و البیان المغرب فی اخبار الاندلس والمغرب از ابن عذاری مراکشی و جذوه الاقتباس فی ذکر من حل من الاعلام مدینه فاس از القاضی المکناسی می‌توان نام برد که به تناسب موضوع به ادریسیان پرداخته‌اند‌. از منابع پژوهشی معاصر، دو کتاب الادارسه فی المغرب الاقصی و الادارسه از محمود اسماعیل عبدالرزاق؛ ادریس منشی دوله و باعث دعوه از عبدالطیف سعدانی، دوله الادارسه فی العصر الذهبی از نصرالله سعدون؛ و فاس عاصمه الادارسه و رسائل اخری از محمد المنتصر بالله بن محمد الزمزمی الکتانی، به وضعیت سیاسی و روابط بین‌الملل و بعضاً فرهنگی و تمدنی این دولت پرداخته‌اند. برخی کتب نیز در خلال بحث‌های خود به دولت ادریسیان اشاره کرده‌اند؛ مانند مقدمه‌ای بر تاریخ مغرب اسلامی از عبدالله ناصری طاهری و تاریخ تحلیلی مغرب از دکتر شهیدی پاک؛ اما مقاله‌ای در مورد وضعیت تمدن دولت ادریسی یافت نشد و ظاهراً دو مقاله درباره مذهب ادریسیان (که در همین نوشتار به آنها استناد شده است) و یک مقاله دیگر با موضع غیرتمدنی با عنوان ادریسیان از دی استاچی به چاپ رسیده است. تفاوت این پژوهش با کتب یادشده، علاوه بر محدودیت موضوع یعنی تمرکز بر نقش و وضعیت تمدنی و پیکره‌بندی بر اساس موضوع‌های مورد توجه در تمدن، بازمرور منابع و تصحیح برخی از برداشت‌ها است. برای مثال، اگر یک جغرافی‌دان در قرن پنجم از آثار تمدنی در فاس سخن گفته، در صورتی می‌توان آن آثار را به دولت ادریسی نسبت داد که جغرافی‌دان مذکور خود به این مطلب تصریح و یا قراینی در کلام وی بر آن دلالت کند اما در برخی از تحقیقات معاصر، به این اصل توجه نشده است؛ برای نمونه، دکتر رمضان التلیسی در کتاب خود به استناد البکری، به مساجد و رباط‌های مختلفی اشاره کرده که البکری تصریحی ندارد که مساجد مذکور در دوره ادریسی ساخته شده است.
=قلمرو و ویژگی‌های جغرافیایی دولت ادریسیان=


== قلمرو و ویژگی‌های جغرافیایی دولت ادریسیان ==
دولت ادریسیان <ref>[http://www.shiitestudies.com/article_32978.html فصلنامه علمی شیعه‌شناسی]</ref> از وسعت چشم‌گیری برخوردار بوده است. حدود بلاد ادریسی را می‌توان از تقسیم مملکت در زمان محمد بن ادریس تا حدودی بازشناخت. اگرچه گفته‌اند بیش‌ترین وسعت را در زمان یحیی بن محمد بن ادریس داشته است.  
دولت ادریسیان <ref>[http://www.shiitestudies.com/article_32978.html فصلنامه علمی شیعه‌شناسی]</ref> از وسعت چشم‌گیری برخوردار بوده است. حدود بلاد ادریسی را می‌توان از تقسیم مملکت در زمان محمد بن ادریس تا حدودی بازشناخت. اگرچه گفته‌اند بیش‌ترین وسعت را در زمان یحیی بن محمد بن ادریس داشته است.  


خط ۱۰۲: خط ۸۸:


گفتنی است که این طبیعت، به تنوع و غنای زندگی اقتصادی کمک کرده و این مسأله، به شکل گرفتن انواع مختلف زندگی تمدنی یا بدوی نیز کمک رسانیده است. هم‌چنین این ثروت، باعث دخالت نیروهای بزرگ خارجی شده که برای گسترش نفوذشان در این منطقه ثروتمند، به درگیری برخاسته‌اند.
گفتنی است که این طبیعت، به تنوع و غنای زندگی اقتصادی کمک کرده و این مسأله، به شکل گرفتن انواع مختلف زندگی تمدنی یا بدوی نیز کمک رسانیده است. هم‌چنین این ثروت، باعث دخالت نیروهای بزرگ خارجی شده که برای گسترش نفوذشان در این منطقه ثروتمند، به درگیری برخاسته‌اند.
=اسلامی­ سازی مغرب=


== اسلامی­ سازی مغرب ==
بعد از فتح مغرب در قرن اول، برخی قبایل به دلیل خشم از فاتحان عرب، به ادیان قدیمی خود بازگشتند. علاوه بر این که [[مسیحیت]] پیروان خود را از دست نداد و آنان حتی در برخی از شهرهای شمالی، از کلیسای اسکندریه پیروی می‌کردند. حتی از آن پس، یهودیت در نکور، ودای، قازاز، تادلا و درعه منتشر شد. برخی از قبایلی که به اسلام گرویدند و اشکال اعتقادات قدیمی مانند آیین‌های مذهبی یا اعتقاد به سحر و جادو یا اقدام به عادت‌های مبتذل جنسی را پذیرا شدند. همان‌گونه که بقایای بت‌پرستان در شکاف‌های بسته در ارتفاعات مغرب الاقصی باقی بودند، و صاحب کتاب الاستبصار آنها را مشاهده کرده است. (البته بدیهی است این گزارش از کتاب استبصار که احتمالاً در قرن ششم نوشته شده نمی‌تواند توصیف‌گر زمان ادریسیان باشد. مورد مذکور از مواردی است که مورخان با اعتماد به منابع متأخر از ادریسیان، زمانه آنان را توصیف کرده‌اند و متأسفانه در گزارش از ادریسیان این موارد کم نیست)
بعد از فتح مغرب در قرن اول، برخی قبایل به دلیل خشم از فاتحان عرب، به ادیان قدیمی خود بازگشتند. علاوه بر این که [[مسیحیت]] پیروان خود را از دست نداد و آنان حتی در برخی از شهرهای شمالی، از کلیسای اسکندریه پیروی می‌کردند. حتی از آن پس، یهودیت در نکور، ودای، قازاز، تادلا و درعه منتشر شد. برخی از قبایلی که به اسلام گرویدند و اشکال اعتقادات قدیمی مانند آیین‌های مذهبی یا اعتقاد به سحر و جادو یا اقدام به عادت‌های مبتذل جنسی را پذیرا شدند. همان‌گونه که بقایای بت‌پرستان در شکاف‌های بسته در ارتفاعات مغرب الاقصی باقی بودند، و صاحب کتاب الاستبصار آنها را مشاهده کرده است. (البته بدیهی است این گزارش از کتاب استبصار که احتمالاً در قرن ششم نوشته شده نمی‌تواند توصیف‌گر زمان ادریسیان باشد. مورد مذکور از مواردی است که مورخان با اعتماد به منابع متأخر از ادریسیان، زمانه آنان را توصیف کرده‌اند و متأسفانه در گزارش از ادریسیان این موارد کم نیست)


خط ۱۲۹: خط ۱۱۵:
می‌کردند. این همان دامنه نفوذ معنوی ادریسیان در مناطق فتح‌شده
می‌کردند. این همان دامنه نفوذ معنوی ادریسیان در مناطق فتح‌شده
است.
است.
=نشر زبان عربی=


== نشر زبان عربی ==
بعد از فتح اندلس، قبایل عرب برای رفتن به آن سرزمین، لزوماً از مغرب عبور می‌کردند که خود باعث ترویج این زبان می‌شد اما این عبور و مرور، به عربی شدن مغرب نینجامید. با روی کار آمدن دولت ادریسی و به تبع حاکمان عرب‌زبان، اعم از امام و وزیر و کاتب و‌ ... ، زمینه بیش‌تری برای عربی شدن مغرب فراهم گردید. ساخت مساجد و مذاکره علم در آن‌جا و نشست و برخاست حاکمان با بربر، به این موج دامن زد و حتی مغرب را محل تجمع دانشمندان علوم مختلف اسلامی قرار داد. اسماعیل بن الاحمر در کتاب بیوتات فاس الکبری اسامی دانشمندان زیادی را آورده که در ادوار مختلف در شهر فاس ساکن بودند<ref>سعدون، 1408، ص132</ref>. آنان نشر لغت عربی را با قرائت قرآن و تفسیر همراه نمودند که به ارتقای فرهنگ اسلامی انجامید<ref>همان، ص‌171</ref>
بعد از فتح اندلس، قبایل عرب برای رفتن به آن سرزمین، لزوماً از مغرب عبور می‌کردند که خود باعث ترویج این زبان می‌شد اما این عبور و مرور، به عربی شدن مغرب نینجامید. با روی کار آمدن دولت ادریسی و به تبع حاکمان عرب‌زبان، اعم از امام و وزیر و کاتب و‌ ... ، زمینه بیش‌تری برای عربی شدن مغرب فراهم گردید. ساخت مساجد و مذاکره علم در آن‌جا و نشست و برخاست حاکمان با بربر، به این موج دامن زد و حتی مغرب را محل تجمع دانشمندان علوم مختلف اسلامی قرار داد. اسماعیل بن الاحمر در کتاب بیوتات فاس الکبری اسامی دانشمندان زیادی را آورده که در ادوار مختلف در شهر فاس ساکن بودند<ref>سعدون، 1408، ص132</ref>. آنان نشر لغت عربی را با قرائت قرآن و تفسیر همراه نمودند که به ارتقای فرهنگ اسلامی انجامید<ref>همان، ص‌171</ref>
=تشکیلات=


== تشکیلات ==
هیچ دولت و تمدنی بدون برخورداری از تشکیلاتی منسجم، قابل پیدایش و دوام
هیچ دولت و تمدنی بدون برخورداری از تشکیلاتی منسجم، قابل پیدایش و دوام
نیست؛ دولت ادریسی نیز از این قانون مستثنا نبود. البته وجود تشکیلات پیچیده و وسیع مانند آن‌چه امروزه به چشم می‌خورد، به دور از انتظار است؛ اما وجود سازمانی بسیط ضروری بود که امور را با نظم و تدبیر به پیش برد. در حوزه سیاسی، چند مرکز قدرت در دولت ادریسی قابل شناسایی است: امام یا حاکم، وزیر، کاتب، شورای تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر.
نیست؛ دولت ادریسی نیز از این قانون مستثنا نبود. البته وجود تشکیلات پیچیده و وسیع مانند آن‌چه امروزه به چشم می‌خورد، به دور از انتظار است؛ اما وجود سازمانی بسیط ضروری بود که امور را با نظم و تدبیر به پیش برد. در حوزه سیاسی، چند مرکز قدرت در دولت ادریسی قابل شناسایی است: امام یا حاکم، وزیر، کاتب، شورای تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر.
== امام یا حاکم ==


=== امام یا حاکم ===
گفته شده است که حاکمان ادریسی خلیفه خوانده نمی‌شدند، بلکه امام خطاب می‌شدند که دارای بار دینی بود. عبارت نوشته‌شده بر روی منبر مسجد تلمسان مؤید این نکته است<ref>ابن ابی‌زرع، 1972، ص21</ref> آنان نقشی دینی برای حاکمیت خود قائل بودند که از سخنرانی ادریس بن ادریس در روز بیعت خود معلوم می‌شود، آن‌جا که اظهار می‌دارد: «ما امری را عهده‌دار شده‌ایم که برای محسن آن پاداش و برای خطاکار وزر به همراه دارد و ما الحمدلله دارای انگیزه‌ای صحیح هستیم» این عبارت، ادبیات کسی است که به حکومت به عنوان یک امر دینی نگاه می‌کند. آنان خود را از خاندان پیامبر و از اهل‌بیتی می‌دانستند که خداوند پلیدی را از دامن آنها زدوده است. حاکمیت را حق خاندان خود می‌دانستند و ادعا داشتند از اسلام قرائتی را در اختیار دارند که نزد دیگران نیست. آنان حکومت را حق خاندان نبوت می‌دانستند، اما نگاه موروثی به آن نداشتند؛ از این‌رو، انتقال حکومت از یک شاخه به شاخه دیگر ـ برعکس انتقال از پدر به پسر ـ مکرر در آن دولت مشاهده می‌شود.
گفته شده است که حاکمان ادریسی خلیفه خوانده نمی‌شدند، بلکه امام خطاب می‌شدند که دارای بار دینی بود. عبارت نوشته‌شده بر روی منبر مسجد تلمسان مؤید این نکته است<ref>ابن ابی‌زرع، 1972، ص21</ref> آنان نقشی دینی برای حاکمیت خود قائل بودند که از سخنرانی ادریس بن ادریس در روز بیعت خود معلوم می‌شود، آن‌جا که اظهار می‌دارد: «ما امری را عهده‌دار شده‌ایم که برای محسن آن پاداش و برای خطاکار وزر به همراه دارد و ما الحمدلله دارای انگیزه‌ای صحیح هستیم» این عبارت، ادبیات کسی است که به حکومت به عنوان یک امر دینی نگاه می‌کند. آنان خود را از خاندان پیامبر و از اهل‌بیتی می‌دانستند که خداوند پلیدی را از دامن آنها زدوده است. حاکمیت را حق خاندان خود می‌دانستند و ادعا داشتند از اسلام قرائتی را در اختیار دارند که نزد دیگران نیست. آنان حکومت را حق خاندان نبوت می‌دانستند، اما نگاه موروثی به آن نداشتند؛ از این‌رو، انتقال حکومت از یک شاخه به شاخه دیگر ـ برعکس انتقال از پدر به پسر ـ مکرر در آن دولت مشاهده می‌شود.
== برخورداری از شورای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز‌==


=== برخورداری از شورای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز‌ ===
برخی معتقدند، نظام حکومتی ادریسیان بر امامت شورایی مبتنی بود<ref>مونس، 1384، ص‌263</ref> به عبارتی، در مسائل مهم اهل حل و عقد از میان قبایل بربر با مشورت به اداره حکومت کمک می‌کردند. موارد متعددی از تأیید این امر وجود دارد؛ از جمله:
برخی معتقدند، نظام حکومتی ادریسیان بر امامت شورایی مبتنی بود<ref>مونس، 1384، ص‌263</ref> به عبارتی، در مسائل مهم اهل حل و عقد از میان قبایل بربر با مشورت به اداره حکومت کمک می‌کردند. موارد متعددی از تأیید این امر وجود دارد؛ از جمله:


خط ۱۴۹: خط ۱۳۵:
ج) انتخاب یحیی بن ادریس بن عمر بن ادریس به حکومت توسط دولتمردان در سال 292 که موارد مذکور حاکی از قدرت شورا در دولت ادریسی است.
ج) انتخاب یحیی بن ادریس بن عمر بن ادریس به حکومت توسط دولتمردان در سال 292 که موارد مذکور حاکی از قدرت شورا در دولت ادریسی است.


== برخورداری از وزیر و کاتب ==
=== برخورداری از وزیر و کاتب ===
 
ادریس بن عبدالله کسی را به وزرات منصوب نکرد و راشد غلامش به او مشاوره می‌داد و در کنار او از ابوخالد العبدی البربری نام برده شده است‌. اما در کنار ادریس دوم، دو وزیر دیده می‌شود: عمیر بن مصعب الزدی و بهلول بن عبدالواحد المطغری البربری که هر دو لقب وزیر داشتند. گفته شده که وزارت در دوران آنها وزرات تنفیذ بوده است<ref>سعدون، 1408، ص‌121</ref>. مقام بعدی کاتب بود که وظایف خطیری بر عهده داشت. ابوالحسن عبدالله بن مالک انصاری الخزرجی در دولت ادریس دوم، این منصب را عهده‌دار بود<ref>سعدون، 1408، ص‌123</ref>.
ادریس بن عبدالله کسی را به وزرات منصوب نکرد و راشد غلامش به او مشاوره می‌داد و در کنار او از ابوخالد العبدی البربری نام برده شده است‌. اما در کنار ادریس دوم، دو وزیر دیده می‌شود: عمیر بن مصعب الزدی و بهلول بن عبدالواحد المطغری البربری که هر دو لقب وزیر داشتند. گفته شده که وزارت در دوران آنها وزرات تنفیذ بوده است<ref>سعدون، 1408، ص‌121</ref>. مقام بعدی کاتب بود که وظایف خطیری بر عهده داشت. ابوالحسن عبدالله بن مالک انصاری الخزرجی در دولت ادریس دوم، این منصب را عهده‌دار بود<ref>سعدون، 1408، ص‌123</ref>.
=سیاست‌های کلان دولت ادریسی=


== سیاست‌های کلان دولت ادریسی ==
ادریسیان سعی داشتند همراه مردم باشند، خصوصاً با بربر یعنی صاحبان قبل از اعراب مغرب می‌جوشیدند. از همین‌روست که ابن خلدون پس از انقراض ادریسیان می‌گوید: مردم هنوز از ادریسیان به نیکی یاد می‌کنند<ref>موسوی بجنوردی، بی‌تا‌، ص‌565</ref> آنان برای نیل به این هدف، سیاست‌های مختلفی را در پیش گرفتند؛ از جمله:
ادریسیان سعی داشتند همراه مردم باشند، خصوصاً با بربر یعنی صاحبان قبل از اعراب مغرب می‌جوشیدند. از همین‌روست که ابن خلدون پس از انقراض ادریسیان می‌گوید: مردم هنوز از ادریسیان به نیکی یاد می‌کنند<ref>موسوی بجنوردی، بی‌تا‌، ص‌565</ref> آنان برای نیل به این هدف، سیاست‌های مختلفی را در پیش گرفتند؛ از جمله:


== ایجاد پیوند خانوادگی با مردم ==
=== ایجاد پیوند خانوادگی با مردم ===
 
آنان از طریق ازدواج با دختران قبایل، به این امر کمک کردند. شمار ایشان افزایش یافت تا آن‌جا که از خاندان‌های ملی محسوب می‌شدند. همه این‌ها شریف بودند، ولی شرفای مغربی(<ref>مونس، 1384‌، ص‌377</ref> از خاندان‌هایی که تا به امروز باقی هستند عبارتند از: سادات علمی از اهالی جبل العلم، مشیشیان و زانیان، کنونی، کنانی، ملجوم، عبود و‌... <ref>همان، ص‌379</ref>
آنان از طریق ازدواج با دختران قبایل، به این امر کمک کردند. شمار ایشان افزایش یافت تا آن‌جا که از خاندان‌های ملی محسوب می‌شدند. همه این‌ها شریف بودند، ولی شرفای مغربی(<ref>مونس، 1384‌، ص‌377</ref> از خاندان‌هایی که تا به امروز باقی هستند عبارتند از: سادات علمی از اهالی جبل العلم، مشیشیان و زانیان، کنونی، کنانی، ملجوم، عبود و‌... <ref>همان، ص‌379</ref>


== دوری از فریب‌کاری و نیرنگ ==
=== دوری از فریب‌کاری و نیرنگ ===
 
این ویژگی، از دیگر سیاست‌های مردمی آنان به شمار می‌رفت، برعکس دولت فاطمی که برخی قبایل را به جان هم می‌انداختند تا از تفرقه آنان به سود خود بهره‌مند شود.
این ویژگی، از دیگر سیاست‌های مردمی آنان به شمار می‌رفت، برعکس دولت فاطمی که برخی قبایل را به جان هم می‌انداختند تا از تفرقه آنان به سود خود بهره‌مند شود.


== پرهیز از کاخ‌نشینی و زندگی اشرافی ==
=== پرهیز از کاخ‌نشینی و زندگی اشرافی ===
 
این ویژگی نیز از دیگر سیاست‌های آنان بود که به احتمال زیاد برگرفته از سبک حکومتی امام علی بوده است. هیچ مورخی از کاخ‌های ادریسیان و از بریز و بپاش در حکومت آنان سخن نگفته است و آثاری از این دست در شهرهای آنان موجود نیست جز در مورد یحیی بن محمد بن ادریس که از مسیر درست منحرف شد و مرتکب خطا گردید و مردم او را برکنار کردند. البته این نیز نشانه‌ای از نظارت مردم بر حکومت است.
این ویژگی نیز از دیگر سیاست‌های آنان بود که به احتمال زیاد برگرفته از سبک حکومتی امام علی بوده است. هیچ مورخی از کاخ‌های ادریسیان و از بریز و بپاش در حکومت آنان سخن نگفته است و آثاری از این دست در شهرهای آنان موجود نیست جز در مورد یحیی بن محمد بن ادریس که از مسیر درست منحرف شد و مرتکب خطا گردید و مردم او را برکنار کردند. البته این نیز نشانه‌ای از نظارت مردم بر حکومت است.


== رعایت برابری اجتماعی ==
=== رعایت برابری اجتماعی ===
 
آنان بین مردم به برابری اجتماعی تأکید داشتند و عنصر عرب را بر بربر ترجیح نمی‌دادند. این کار در ادامه سیاست علوی بود که فرمود: «من قرآن خواندم و در آن تأمل کردم، لکن ندیدم که حتی به اندازه بال پشه‌ای فرزندان اسماعیل بر فرزندان اسحاق برتری داده شده باشند‌«.  
آنان بین مردم به برابری اجتماعی تأکید داشتند و عنصر عرب را بر بربر ترجیح نمی‌دادند. این کار در ادامه سیاست علوی بود که فرمود: «من قرآن خواندم و در آن تأمل کردم، لکن ندیدم که حتی به اندازه بال پشه‌ای فرزندان اسماعیل بر فرزندان اسحاق برتری داده شده باشند‌«.  
علاوه بر سیاست‌های ذکرشده سیاست‌های دیگر این دولت به رشد تمدنی آن کمک بسزا نمود؛ از جمله:
علاوه بر سیاست‌های ذکرشده سیاست‌های دیگر این دولت به رشد تمدنی آن کمک بسزا نمود؛ از جمله:
خط ۱۷۶: خط ۱۵۷:


2. تقسیم قدرت: در برهه‌ای از زمان، حاکم ادریسی محمد بن ادریس بن ادریس به سفارش مادربزرگش، تصمیم گرفت از طریق تقسیم سرزمین بین برادرانش قدرت را نیز تقسیم، نماید. از گزارش‌های برجای مانده می‌توان حدس زد طی این تقسیم هر بخشی از قدرت نظامی برخوردار بود؛ لذا برخی بعد از مدتی، علیه حوزه مرکزی شوریدند. گرچه گفته شده آنها به سان استاندار بودند و از قدرت مرکزی تبعیت می‌کردند<ref>همان، ص‌51</ref> در ادامه ثابت شد این سیاست نادرست است و باعث تقویت دولت ادریسی نیست. ولی همین که زمام‌داری بتواند از قدرت خود بگذرد، نشانه‌ای از عدم چشم‌داشت به قدرت دنیوی است که از حاکمان فرهیخته آن دیار دور نبوده است.
2. تقسیم قدرت: در برهه‌ای از زمان، حاکم ادریسی محمد بن ادریس بن ادریس به سفارش مادربزرگش، تصمیم گرفت از طریق تقسیم سرزمین بین برادرانش قدرت را نیز تقسیم، نماید. از گزارش‌های برجای مانده می‌توان حدس زد طی این تقسیم هر بخشی از قدرت نظامی برخوردار بود؛ لذا برخی بعد از مدتی، علیه حوزه مرکزی شوریدند. گرچه گفته شده آنها به سان استاندار بودند و از قدرت مرکزی تبعیت می‌کردند<ref>همان، ص‌51</ref> در ادامه ثابت شد این سیاست نادرست است و باعث تقویت دولت ادریسی نیست. ولی همین که زمام‌داری بتواند از قدرت خود بگذرد، نشانه‌ای از عدم چشم‌داشت به قدرت دنیوی است که از حاکمان فرهیخته آن دیار دور نبوده است.
=وضعیت قضایی=


== وضعیت قضایی ==
از گزارش‌های رسیده نمی‌توان از وجود تشکیلات قضایی و عناصر آن در دولت ادریسی به درستی خبر یافت. گزارشی از شبکه قضات در شهر‌های مختلف، مراحل دادرسی، ضابطان قضایی و... در دست نیست؛ فقط همین مقدار روشن است که ادریس بن عبدالله خود به قضا می‌نشست، اما در سال 189 قمری، گروهی از اندلس و افریقیه به حضور ادریس دوم رسیدند و وی از میان ایشان، عامر بن محمد بن سعید القیس را برای قضاوت برگزید. وی از شاگردان مالک بن انس و سفیان ثوری بود و از آنها زیاد روایت می‌کرد‌. وی بر اساس مذهب مالکی حکم می‌نمود<ref>سعدون، 1408، ص‌125</ref> ولی روشن نیست این قانون در همه قلمرو ادریسی اجرا می‌شد یا خیر. از ابهامات موجود در این دولت، همین نکته است که چگونه ادریسیان شیعی تن به قضات مالکی داده‌اند. دراین‌باره نظریات مختلفی وجود دارد<ref>همان، ص‌126</ref> شاید با توجه به شواهد اندکی که باقی مانده است بتوان گفت: آنان هر چند مردم را به قرائت صحیح از اسلام که نزدشان بود فرامی‌خواندند، ولی بنا نداشتند عقیده خود را با زور تحمیل نمایند و به همین مقدار که مردم مسلمان باشند و به اهل‌بیت ارادت بورزند، اکتفا کرده بودند؛ به عبارتی، ترویج نوعی تشیع محبتی را در نظر داشتند تا اعتقادی.
از گزارش‌های رسیده نمی‌توان از وجود تشکیلات قضایی و عناصر آن در دولت ادریسی به درستی خبر یافت. گزارشی از شبکه قضات در شهر‌های مختلف، مراحل دادرسی، ضابطان قضایی و... در دست نیست؛ فقط همین مقدار روشن است که ادریس بن عبدالله خود به قضا می‌نشست، اما در سال 189 قمری، گروهی از اندلس و افریقیه به حضور ادریس دوم رسیدند و وی از میان ایشان، عامر بن محمد بن سعید القیس را برای قضاوت برگزید. وی از شاگردان مالک بن انس و سفیان ثوری بود و از آنها زیاد روایت می‌کرد‌. وی بر اساس مذهب مالکی حکم می‌نمود<ref>سعدون، 1408، ص‌125</ref> ولی روشن نیست این قانون در همه قلمرو ادریسی اجرا می‌شد یا خیر. از ابهامات موجود در این دولت، همین نکته است که چگونه ادریسیان شیعی تن به قضات مالکی داده‌اند. دراین‌باره نظریات مختلفی وجود دارد<ref>همان، ص‌126</ref> شاید با توجه به شواهد اندکی که باقی مانده است بتوان گفت: آنان هر چند مردم را به قرائت صحیح از اسلام که نزدشان بود فرامی‌خواندند، ولی بنا نداشتند عقیده خود را با زور تحمیل نمایند و به همین مقدار که مردم مسلمان باشند و به اهل‌بیت ارادت بورزند، اکتفا کرده بودند؛ به عبارتی، ترویج نوعی تشیع محبتی را در نظر داشتند تا اعتقادی.


=تشکیلات نظامی و امنیت و سازندگی=
== تشکیلات نظامی و امنیت و سازندگی ==
 
ادریسیان موفق شدند امنیت زیادی را در دولت خود برقرار سازند. آنان با به‌وجود آوردن سپاه عظیمی از قبایل زناته، اوربه، صنهاجه و هواره<ref>اسماعیل عبدالرزاق، 1411، ص‌65</ref> منطقه را از آشوب دور نگه داشتند و از راهزنان و مهاجمان پاک کردند. امنیت از عوامل زایش تمدن است، از این‌رو، بازرگانان و صنعت‌گران به سوی آنان کوچ کردند<ref>مونس، 1384، ج1، ص‌359</ref>.
ادریسیان موفق شدند امنیت زیادی را در دولت خود برقرار سازند. آنان با به‌وجود آوردن سپاه عظیمی از قبایل زناته، اوربه، صنهاجه و هواره<ref>اسماعیل عبدالرزاق، 1411، ص‌65</ref> منطقه را از آشوب دور نگه داشتند و از راهزنان و مهاجمان پاک کردند. امنیت از عوامل زایش تمدن است، از این‌رو، بازرگانان و صنعت‌گران به سوی آنان کوچ کردند<ref>مونس، 1384، ج1، ص‌359</ref>.


خط ۱۹۰: خط ۱۷۰:
چالش سپاه ادریسی استخدام نبودن آنها بود، لذا بعد از هر درگیری به قبایل خود بازمی‌گشتند؛ از این رو، آرام آرام روحیه راحت‌طلبی بر آنان حاکم شد. از آن‌جا که اغلب آنان مزدبگیر دولت نبودند، مزد خود را از محل غنایم دریافت می‌کردند. ضعف مذکور در دوران اقتدار حاکمان ظاهر نشد، ولی با گذشت زمان، در دوره انحطاط رخ نشان داد<ref>سعدون، 1408، ص130</ref>
چالش سپاه ادریسی استخدام نبودن آنها بود، لذا بعد از هر درگیری به قبایل خود بازمی‌گشتند؛ از این رو، آرام آرام روحیه راحت‌طلبی بر آنان حاکم شد. از آن‌جا که اغلب آنان مزدبگیر دولت نبودند، مزد خود را از محل غنایم دریافت می‌کردند. ضعف مذکور در دوران اقتدار حاکمان ظاهر نشد، ولی با گذشت زمان، در دوره انحطاط رخ نشان داد<ref>سعدون، 1408، ص130</ref>


=شکوفایی اقتصادی=
== شکوفایی اقتصادی ==
 
دولت ادریسی در پناه امنیت و وضعیت مناسب طبیعی و سیاست‌های درست اقتصادی، شکوفایی اقتصادی خود را از سال 208 تا 247 تجربه کرد، به‌گونه‌ای که در طی این سال‌ها، کاهش قیمت‌ها<ref>همان، ص79</ref> صورت گرفت؛ میانگین قیمت یک بار گندم دو درهم، یک بار جو سه درهم، گوسفند یک درهم و نیم و یک گاو به چهار درهم‌ رسید و این وضعیت تا پنجاه سال ادامه یافت<ref>ابن ابی‌زرع‌، 1972، ص50</ref> حتی در قحطی سال 232 اندلس، مغرب تأمین‌کننده مواد غذایی اندلس شد و بعد از 253 بود که مغرب در معرض قحطی و بالا رفتن قیمت‌ها قرار گرفت که این وضعیت در سال‌های مختلف ادامه یافت<ref>ابن ابی‌زرع الفارسی،1972، ص96</ref>امروز به درستی نمی‌دانیم این دولت با کدام سیاست‌ها توانست اقتصاد خود را در زمینه‌های مختلف کشاورزی، دام‌داری یا تجارت رونق بخشد، اما گزارش‌های جهان‌گردان آن روز، این رونق را شرح داده است. بی‌شک سیاست‌هایی مانند این دستور ادریس ثانی «من اصلح ارضا و غرسها فهی له» و گرفتن مالیات‌های اسلامی و سنگین نکردن مالیات‌ها و تقسیم زکات، فئی و غنایم طبق مقررات شرعی <ref>سعدون، 1408، ص148</ref>، از عوامل تأثیر‌گزار بر این رونق بوده است. گفته شد که ادریس در نامه‌اش به بربر، آنها را به اجرای عدالت در جامعه و تقسیم بیت‌المال به طور مساوی دعوت کرد.<ref>الهی‌زاده‌، بی‌تا‌، ص‌137</ref>این همان سیاست نبی‌اعظم است که بعد‌ها امام علی هم دنبال کردند و به عنوان نمادی از عدالت درآمد.
دولت ادریسی در پناه امنیت و وضعیت مناسب طبیعی و سیاست‌های درست اقتصادی، شکوفایی اقتصادی خود را از سال 208 تا 247 تجربه کرد، به‌گونه‌ای که در طی این سال‌ها، کاهش قیمت‌ها<ref>همان، ص79</ref> صورت گرفت؛ میانگین قیمت یک بار گندم دو درهم، یک بار جو سه درهم، گوسفند یک درهم و نیم و یک گاو به چهار درهم‌ رسید و این وضعیت تا پنجاه سال ادامه یافت<ref>ابن ابی‌زرع‌، 1972، ص50</ref> حتی در قحطی سال 232 اندلس، مغرب تأمین‌کننده مواد غذایی اندلس شد و بعد از 253 بود که مغرب در معرض قحطی و بالا رفتن قیمت‌ها قرار گرفت که این وضعیت در سال‌های مختلف ادامه یافت<ref>ابن ابی‌زرع الفارسی،1972، ص96</ref>امروز به درستی نمی‌دانیم این دولت با کدام سیاست‌ها توانست اقتصاد خود را در زمینه‌های مختلف کشاورزی، دام‌داری یا تجارت رونق بخشد، اما گزارش‌های جهان‌گردان آن روز، این رونق را شرح داده است. بی‌شک سیاست‌هایی مانند این دستور ادریس ثانی «من اصلح ارضا و غرسها فهی له» و گرفتن مالیات‌های اسلامی و سنگین نکردن مالیات‌ها و تقسیم زکات، فئی و غنایم طبق مقررات شرعی <ref>سعدون، 1408، ص148</ref>، از عوامل تأثیر‌گزار بر این رونق بوده است. گفته شد که ادریس در نامه‌اش به بربر، آنها را به اجرای عدالت در جامعه و تقسیم بیت‌المال به طور مساوی دعوت کرد.<ref>الهی‌زاده‌، بی‌تا‌، ص‌137</ref>این همان سیاست نبی‌اعظم است که بعد‌ها امام علی هم دنبال کردند و به عنوان نمادی از عدالت درآمد.
== بخش کشاورزی ==


=== بخش کشاورزی ===
گزارش‌های مختلف جهان‌گردان، حاکی از کشاورزی پررونق در آن خطه است. دولت با استفاده از قراردادهای مواجره، به پیشرفت کشاورزی کمک شایانی نمود<ref>اسماعیل، 1383، ص61‌</ref> پیش‌تر گفته شد که جغرافیای مغرب، امکان کشت و زرع فراوان را می‌داد، فقط دولتی لازم بود تا بتواند از استعداد خدادادی این مناطق به‌خوبی بهره‌برداری کند. با این که مشکل آب در برخی نقاط وجود داشت، مردم در مناطق پرآب مانند فاس از کشت آبی<ref>یعقوبی، 1422‌، ص197</ref> و در مناطقی کم‌آب مانند سجلماسه، از کشت دیمی استفاده می‌کردند<ref>نک‌: همان، ص199</ref> از سیاست‌های این دولت در ترویج کشاورزی، اطلاعی در دست نیست جز همان فرمان ادریس دوم مبنی بر مالکیت هر زمینی که در آن ساختمانی ساخته شود یا هر درختی که در فاس در زمان خاصی غرس گردد، اما معلوم نیست آیا در مناطق دیگر هم چنین سیاستی درباره زمین اتخاذ شده یا خیر. احتمال اجرای چنین سیاستی زیاد است. مروری بر این گزارش‌ها، روشن‌گر وضعیت کشاورزی در دولت ادریسی است:
گزارش‌های مختلف جهان‌گردان، حاکی از کشاورزی پررونق در آن خطه است. دولت با استفاده از قراردادهای مواجره، به پیشرفت کشاورزی کمک شایانی نمود<ref>اسماعیل، 1383، ص61‌</ref> پیش‌تر گفته شد که جغرافیای مغرب، امکان کشت و زرع فراوان را می‌داد، فقط دولتی لازم بود تا بتواند از استعداد خدادادی این مناطق به‌خوبی بهره‌برداری کند. با این که مشکل آب در برخی نقاط وجود داشت، مردم در مناطق پرآب مانند فاس از کشت آبی<ref>یعقوبی، 1422‌، ص197</ref> و در مناطقی کم‌آب مانند سجلماسه، از کشت دیمی استفاده می‌کردند<ref>نک‌: همان، ص199</ref> از سیاست‌های این دولت در ترویج کشاورزی، اطلاعی در دست نیست جز همان فرمان ادریس دوم مبنی بر مالکیت هر زمینی که در آن ساختمانی ساخته شود یا هر درختی که در فاس در زمان خاصی غرس گردد، اما معلوم نیست آیا در مناطق دیگر هم چنین سیاستی درباره زمین اتخاذ شده یا خیر. احتمال اجرای چنین سیاستی زیاد است. مروری بر این گزارش‌ها، روشن‌گر وضعیت کشاورزی در دولت ادریسی است:


خط ۲۰۲: خط ۱۸۱:


به نوشته ابن حوقل، کرت‏از توابع طنجه که خراج‌گزار آل‌ادریس است، دارای آب فراوان و باغ‌های وسیع و مزارع بزرگ بود و در آن گندم‌، جو و پنبه زیادی کشت می‌شد و اهل آن‌جا تاجر بودند<ref>ابن حوقل، ‏1938، ج‏1، ص81</ref> در همه مغرب شهری پرخیرتر و پربرکت‏تر از سوس اقصی وجود ندارد که از همه نوع برکات به فراوانی برخوردار باشد. انواع خوراکی‌های تابستانی و زمستانی از جمله اترج، گردو، بادام، خرما، نیشکر، کنجد، شاهدانه و سایر سبزیجات را دار بود که در جای دیگر همه این‌ها فراهم نمی‏شد<ref>ابن حوقل، 1938، ج‏1، ص91</ref> آب‌هایی از خارج شهر بصره به داخل آن جاری بود. باغ‌های کمی در مشرق شهر وجود داشت. شهر دارای غلات زیاد و محصول پنبه فراوانی بود. از جمله غلات آنها گندم و جو بود که به فراوانی برداشت می‏‌کردند<ref>همان، ج‌1، ص‌80</ref>
به نوشته ابن حوقل، کرت‏از توابع طنجه که خراج‌گزار آل‌ادریس است، دارای آب فراوان و باغ‌های وسیع و مزارع بزرگ بود و در آن گندم‌، جو و پنبه زیادی کشت می‌شد و اهل آن‌جا تاجر بودند<ref>ابن حوقل، ‏1938، ج‏1، ص81</ref> در همه مغرب شهری پرخیرتر و پربرکت‏تر از سوس اقصی وجود ندارد که از همه نوع برکات به فراوانی برخوردار باشد. انواع خوراکی‌های تابستانی و زمستانی از جمله اترج، گردو، بادام، خرما، نیشکر، کنجد، شاهدانه و سایر سبزیجات را دار بود که در جای دیگر همه این‌ها فراهم نمی‏شد<ref>ابن حوقل، 1938، ج‏1، ص91</ref> آب‌هایی از خارج شهر بصره به داخل آن جاری بود. باغ‌های کمی در مشرق شهر وجود داشت. شهر دارای غلات زیاد و محصول پنبه فراوانی بود. از جمله غلات آنها گندم و جو بود که به فراوانی برداشت می‏‌کردند<ref>همان، ج‌1، ص‌80</ref>
== بخش صنایع زیربنایی و تبدیلی ==


=== بخش صنایع زیربنایی و تبدیلی ===
استفاده از آبیاری مصنوعی در زمین‌های کم‌آب که ابن حوقل گزارش آن را داده است<ref>اسماعیل، 1411، ص 79</ref> ساخت آسیاب‌های فراوان برای تبدیل گندم به آرد که وجود سه هزار دستگاه آن در گزارش جهان‌گردان وجود دارد، <ref>یعقوبی، 1422، ص199 / یاقوت حموی‏، 1995، ج4، ص230</ref> ابن حوقل نیز از وجود آسیاب‌های زیاد در فاس گزارش داده است<ref>ابن حوقل، 1938، ج1، ص91</ref> ساخت ترعه‌ها برای آبیاری در داخل شهرها و استفاده درست از آب با حفر قنات‌ها. <ref>یاقوت، 1995، ج4، ص230</ref>.
استفاده از آبیاری مصنوعی در زمین‌های کم‌آب که ابن حوقل گزارش آن را داده است<ref>اسماعیل، 1411، ص 79</ref> ساخت آسیاب‌های فراوان برای تبدیل گندم به آرد که وجود سه هزار دستگاه آن در گزارش جهان‌گردان وجود دارد، <ref>یعقوبی، 1422، ص199 / یاقوت حموی‏، 1995، ج4، ص230</ref> ابن حوقل نیز از وجود آسیاب‌های زیاد در فاس گزارش داده است<ref>ابن حوقل، 1938، ج1، ص91</ref> ساخت ترعه‌ها برای آبیاری در داخل شهرها و استفاده درست از آب با حفر قنات‌ها. <ref>یاقوت، 1995، ج4، ص230</ref>.
== بخش صنعت و معدن ==


=== بخش صنعت و معدن ===
صنعت نظامی ساخت زره<ref>سعدون، 1408، ص‌140</ref>، شمشیر، خنجر، کمان‌های بلند و‌... <ref>همان‌، ص‌142</ref> در بلاد [[ادریسیان]] گزارش شده است. احیای معادن نقره، مس در شهر ودادن، اجازه بهره‌برداری از آنها به بخش خصوصی در قبال پرداخت [[خمس]] حسب مقررات شرعی که باعث مهاجرت صنعت‌کاران شرق و اندلس و نخستین وسایل تولید شد<ref>اسماعیل، 1411، ص80</ref> صنعت منسوجات شکوفا گردید و با استفاده از پنبه، پشم و کتان، لباس سفاری و تلمسانی تولید می‌شد که هنوز از شهرت برخوردار است<ref>سعدون، 1408، ص‌141</ref> صنعت نیشکر و ساخت شربت‌هایی از شیر و عسل برای داروسازی رونق گرفت<ref>همان</ref> صنعت روغن‌گیری در بلاد سوس که از ماده گیاهی به نام هلجان بعد از آرد کردن، روغن آن را گرفته، به جای روغن چراغ استفاده می‌کردند<ref>همان</ref> صنعت رنگ‌آمیزی پارچه به رنگ‌های قرمز و ارغوانی که گزارش آن در معجم البلدان آمده است<ref>همان</ref> اما از گزارش وی برنمی‌آید که این صنعت از زمان ادریسیان هم وجود داشته یا خیر<ref>یاقوت حموی، 1995‌، ج‌4، ص‌230</ref>.صنعت استفاده از چرم برای ساخت زین اسب و...<ref>همان، ص‌142</ref>. پیرامون سجلماسه معدن‌های طلا و نقره‏ای است که مانند گیاه به دست می‏آید و گفته می‏شود که بادها آن را زیر و رو می‏کند و اهالی آن بیش‌تر قومی از بربرند که آنان را بنوترجا گویند<ref>یعقوبی، 1422، ص199</ref>
صنعت نظامی ساخت زره<ref>سعدون، 1408، ص‌140</ref>، شمشیر، خنجر، کمان‌های بلند و‌... <ref>همان‌، ص‌142</ref> در بلاد [[ادریسیان]] گزارش شده است. احیای معادن نقره، مس در شهر ودادن، اجازه بهره‌برداری از آنها به بخش خصوصی در قبال پرداخت [[خمس]] حسب مقررات شرعی که باعث مهاجرت صنعت‌کاران شرق و اندلس و نخستین وسایل تولید شد<ref>اسماعیل، 1411، ص80</ref> صنعت منسوجات شکوفا گردید و با استفاده از پنبه، پشم و کتان، لباس سفاری و تلمسانی تولید می‌شد که هنوز از شهرت برخوردار است<ref>سعدون، 1408، ص‌141</ref> صنعت نیشکر و ساخت شربت‌هایی از شیر و عسل برای داروسازی رونق گرفت<ref>همان</ref> صنعت روغن‌گیری در بلاد سوس که از ماده گیاهی به نام هلجان بعد از آرد کردن، روغن آن را گرفته، به جای روغن چراغ استفاده می‌کردند<ref>همان</ref> صنعت رنگ‌آمیزی پارچه به رنگ‌های قرمز و ارغوانی که گزارش آن در معجم البلدان آمده است<ref>همان</ref> اما از گزارش وی برنمی‌آید که این صنعت از زمان ادریسیان هم وجود داشته یا خیر<ref>یاقوت حموی، 1995‌، ج‌4، ص‌230</ref>.صنعت استفاده از چرم برای ساخت زین اسب و...<ref>همان، ص‌142</ref>. پیرامون سجلماسه معدن‌های طلا و نقره‏ای است که مانند گیاه به دست می‏آید و گفته می‏شود که بادها آن را زیر و رو می‏کند و اهالی آن بیش‌تر قومی از بربرند که آنان را بنوترجا گویند<ref>یعقوبی، 1422، ص199</ref>


برخی آمار، مراکز صنعتی را به این شرح ذکر کرده‌اند: کارخانه صابون‌سازی 47، مراکز دباغی 86، رنگرزی 116، نانوایی 136، و شیشه‌سازی یازده مورد. اما به نظر می‌رسد این گزارش، ناظر به دولت ادریسی نیست. با مراجعه به منبعی دیگر از قرن هشتم، ملاحظه می‌شود که این آمار البته به طور تفصیلی به عنوان وضعیت آن اقلیم در ایام مرابطین و موحدین است<ref>ابن ابی‌زرع، 1972، ص47 به بعد</ref>این هم از دیگر نمونه‌هایی است که محققان وضعیت دوره‌های بعد را به دولت ادریسی نسبت داده‌اند.
برخی آمار، مراکز صنعتی را به این شرح ذکر کرده‌اند: کارخانه صابون‌سازی 47، مراکز دباغی 86، رنگرزی 116، نانوایی 136، و شیشه‌سازی یازده مورد. اما به نظر می‌رسد این گزارش، ناظر به دولت ادریسی نیست. با مراجعه به منبعی دیگر از قرن هشتم، ملاحظه می‌شود که این آمار البته به طور تفصیلی به عنوان وضعیت آن اقلیم در ایام مرابطین و موحدین است<ref>ابن ابی‌زرع، 1972، ص47 به بعد</ref>این هم از دیگر نمونه‌هایی است که محققان وضعیت دوره‌های بعد را به دولت ادریسی نسبت داده‌اند.
== بخش اقتصادی و تجاری ==


=== بخش اقتصادی و تجاری ===
ضرب سکه توسط هر حکومت، حاکی از قدم‌هایی برای استقلال سیاسی و رهایی از یوغ اقتصاد دولت رقیب است، لذا ملاحظه می‌شود از همان سال اول، دولت به ضرب سکه اقدام کرده است، از جمله، سکه‌ای در سال 172 در شهر فاس با نام ادریس اول ضرب شده است<ref>عبدالرزاق اسماعیل، 1411، ص‌59</ref>سکه‌ای نیز به سال 178 در دست است<ref>ادریسیان، 1383، ص‌96</ref> برخی از سکه‌هایی که در دوره‌های بعد از دولت ادریسیان به دست آمده است، بر امامت و فضیلت [[علی بن ابی طالب]] تأکید دارد و این عبارت بر آن نقش بسته است: «علی خیر الناس بعد النبی کره من کره و رضی من رضی»<ref>سعدانی، 1980-1981، ص24</ref> درهم ادریسی، ارزشی معادل نصف دینار در عرف اهل مغرب داشت. اولین درهم از این نوع را[12] در سال 198 ادریس دوم و بعد‌ها در سال 215 محمد بن ادریس ضرب کرد که نوعی استقلال مالی از خلافت عباسی را نشان می‌داد<ref>سعدون، 1408، ص145</ref> با توجه به پشتوانه اقتصادی قوی، این سکه ارزش مبادلاتی در بازارهای مغرب داشت<ref>همان، ص‌142</ref> برای شکوفا‌سازی اقتصاد، بازارهایی در ایام هفته در شهرهای مختلف دایر شد‌. امروز به‌خوبی مشخص است تولید، بدون وجود شبکه توزیع و ارائه محصول عقیم است، از این رو، وجود بازار‌های دائم به این امر کمک شایانی نموده است. گزارش‌ها حاکی از دایر بودن بازار در روز یکشنبه در سوق اغمات، پنج‌شنبه و یکشنبه در فاس، جمعه در جبل عین شمس، جمعه و روز قربان و عاشورا در «اصیلا»، و چهارشنبه در ولیلی است<ref>همان، ص144</ref>
ضرب سکه توسط هر حکومت، حاکی از قدم‌هایی برای استقلال سیاسی و رهایی از یوغ اقتصاد دولت رقیب است، لذا ملاحظه می‌شود از همان سال اول، دولت به ضرب سکه اقدام کرده است، از جمله، سکه‌ای در سال 172 در شهر فاس با نام ادریس اول ضرب شده است<ref>عبدالرزاق اسماعیل، 1411، ص‌59</ref>سکه‌ای نیز به سال 178 در دست است<ref>ادریسیان، 1383، ص‌96</ref> برخی از سکه‌هایی که در دوره‌های بعد از دولت ادریسیان به دست آمده است، بر امامت و فضیلت [[علی بن ابی طالب]] تأکید دارد و این عبارت بر آن نقش بسته است: «علی خیر الناس بعد النبی کره من کره و رضی من رضی»<ref>سعدانی، 1980-1981، ص24</ref> درهم ادریسی، ارزشی معادل نصف دینار در عرف اهل مغرب داشت. اولین درهم از این نوع را[12] در سال 198 ادریس دوم و بعد‌ها در سال 215 محمد بن ادریس ضرب کرد که نوعی استقلال مالی از خلافت عباسی را نشان می‌داد<ref>سعدون، 1408، ص145</ref> با توجه به پشتوانه اقتصادی قوی، این سکه ارزش مبادلاتی در بازارهای مغرب داشت<ref>همان، ص‌142</ref> برای شکوفا‌سازی اقتصاد، بازارهایی در ایام هفته در شهرهای مختلف دایر شد‌. امروز به‌خوبی مشخص است تولید، بدون وجود شبکه توزیع و ارائه محصول عقیم است، از این رو، وجود بازار‌های دائم به این امر کمک شایانی نموده است. گزارش‌ها حاکی از دایر بودن بازار در روز یکشنبه در سوق اغمات، پنج‌شنبه و یکشنبه در فاس، جمعه در جبل عین شمس، جمعه و روز قربان و عاشورا در «اصیلا»، و چهارشنبه در ولیلی است<ref>همان، ص144</ref>
رونق بخشیدن به صادرات از طریق اعزام و قبول قافله‌هایی که مصنوعات فلزی، معدنی، شیشه‌ای، بخور، منسوجات، طلا، چوب آبنوس، عاج و پوستین را از مغرب اقصی حمل می‌کردند، از دیگر فعالیت‌های این دولت است. اصطخری گزارشی دراین‌باره دارد<ref>اصطخری، ‏2004، ‏ ص‌34 / سعدون، 1408، ص‌144</ref>.ابن حوقل جهان‌گرد قرن چهارم هجری در وصف بصره از صادرات محصول پنبه به افریقیه و سایر نقاط گزارش داده است و این‌که اهل بصره مال‌التجاره خود را بر روی کشتی حمل می‌کنند و به اقیانوس اطلس می‌رسانند‌ تا به هر جا خواستند بفرستند<ref>ابن حوقل، 1938، ج‏1، ص80</ref> در شهر ماسه کشتی‌ها به طرف چین می‌روند<ref>یعقوبی‌، 1422، ص199</ref> اغمات بازرگانی انبوهی با شهر سجلماسه و غیر آن دارد<ref>ابن حوقل، 1938، ج1، ص91</ref> مناسبات تجاری مذکور کم‌تر تحت‌الشعاع مناسبات سیاسی با همسایگان قرار می‌گرفت و قافله‌ها بین مغرب، مصر و سودان در حرکت بودند. به علاوه، تجارت دریایی بین طنجه، سبته و ملیله با دول دیگر برقرار بوده است. در گزارش‌ها، از صادرات پوستین فاس به [[سودان]]<ref>اسماعیل، 1411، ص80</ref> ابزار چوبی و چوب به <ref>اندلس</ref> <ref>همان، ص‌80</ref>خبر داده شده است.
رونق بخشیدن به صادرات از طریق اعزام و قبول قافله‌هایی که مصنوعات فلزی، معدنی، شیشه‌ای، بخور، منسوجات، طلا، چوب آبنوس، عاج و پوستین را از مغرب اقصی حمل می‌کردند، از دیگر فعالیت‌های این دولت است. اصطخری گزارشی دراین‌باره دارد<ref>اصطخری، ‏2004، ‏ ص‌34 / سعدون، 1408، ص‌144</ref>.ابن حوقل جهان‌گرد قرن چهارم هجری در وصف بصره از صادرات محصول پنبه به افریقیه و سایر نقاط گزارش داده است و این‌که اهل بصره مال‌التجاره خود را بر روی کشتی حمل می‌کنند و به اقیانوس اطلس می‌رسانند‌ تا به هر جا خواستند بفرستند<ref>ابن حوقل، 1938، ج‏1، ص80</ref> در شهر ماسه کشتی‌ها به طرف چین می‌روند<ref>یعقوبی‌، 1422، ص199</ref> اغمات بازرگانی انبوهی با شهر سجلماسه و غیر آن دارد<ref>ابن حوقل، 1938، ج1، ص91</ref> مناسبات تجاری مذکور کم‌تر تحت‌الشعاع مناسبات سیاسی با همسایگان قرار می‌گرفت و قافله‌ها بین مغرب، مصر و سودان در حرکت بودند. به علاوه، تجارت دریایی بین طنجه، سبته و ملیله با دول دیگر برقرار بوده است. در گزارش‌ها، از صادرات پوستین فاس به [[سودان]]<ref>اسماعیل، 1411، ص80</ref> ابزار چوبی و چوب به <ref>اندلس</ref> <ref>همان، ص‌80</ref>خبر داده شده است.
== بخش‌های دام‌داری ==


=== بخش‌های دام‌داری ===
در این بخش نیز مرتع‌ها گسترش یافت و به تکثیر دام انجامید، به گونه‌ای که در بازارها هر هفته صد گاو و هزار گوسفند ذبح می‌شد. صنایع جانبی مانند لبنیات نیز افزایش یافت و به تبع به افزایش پشم و چرم کمک به‌سزا نمود<ref>همان، ص79</ref>
در این بخش نیز مرتع‌ها گسترش یافت و به تکثیر دام انجامید، به گونه‌ای که در بازارها هر هفته صد گاو و هزار گوسفند ذبح می‌شد. صنایع جانبی مانند لبنیات نیز افزایش یافت و به تبع به افزایش پشم و چرم کمک به‌سزا نمود<ref>همان، ص79</ref>
== توان بازسازی ==


=== توان بازسازی ===
رونق اقتصادی، تجاری و کشاورزی و ارتقاء فرهنگ، دستاورد حدود نیم قرن استقرار دولت ادریسی در مغرب بود. این دولت از قدرت ترمیم خرابی‌ها به خوبی برمی‌آمد. در فاصله میان وفات یحیای اول تا قتل یحیای سوم به سبب قحطی، بیماری و زمین‌لرزه هولناک، خرابی بسیار به بار آمد و کشور دچار نابسامانی شد، ولی یحیای چهارم توانست به خوبی آنها را ترمیم کند<ref>موسوی بجنوردی، بی‌تا، ص‌565</ref>
رونق اقتصادی، تجاری و کشاورزی و ارتقاء فرهنگ، دستاورد حدود نیم قرن استقرار دولت ادریسی در مغرب بود. این دولت از قدرت ترمیم خرابی‌ها به خوبی برمی‌آمد. در فاصله میان وفات یحیای اول تا قتل یحیای سوم به سبب قحطی، بیماری و زمین‌لرزه هولناک، خرابی بسیار به بار آمد و کشور دچار نابسامانی شد، ولی یحیای چهارم توانست به خوبی آنها را ترمیم کند<ref>موسوی بجنوردی، بی‌تا، ص‌565</ref>
== شهرسازی ==


=== شهرسازی ===
پیشینه هر تمدنی, فرهنگی است که بتواند شاخصه‌های تمدنی را در باور مردم بارور نماید. شاید از گام‌های نخستین ساخت تمدن، تشویق مردم به شهرنشینی ‌باشد. از این رو، [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)]]می‌فرمایند‌: «علیکم بالسواد الاعظم.» <ref>مجلسی، 1403، ج33، ص374</ref> ادریسیان صرفاً به ساخت شهرها اکتفا نمی‌کردند، بلکه با اتخاذ سیاست‌هایی، مردم را به آبادسازی شهر‌های موجود تشویق می‌کردند. در ساخت شهر فاس، ادریس اعلام کرد هر کسی تا اتمام حصار شهر خانه‌ای بسازد یا درختی غرس کند، متعلق به اوست که به آبادانی سریع فاس انجامید<ref>ابن ابی‌زرع الفارسی، 1972، ص39 / الناصری اسلاوی‌، 2001، ج2، ص34</ref>.
پیشینه هر تمدنی, فرهنگی است که بتواند شاخصه‌های تمدنی را در باور مردم بارور نماید. شاید از گام‌های نخستین ساخت تمدن، تشویق مردم به شهرنشینی ‌باشد. از این رو، [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)]]می‌فرمایند‌: «علیکم بالسواد الاعظم.» <ref>مجلسی، 1403، ج33، ص374</ref> ادریسیان صرفاً به ساخت شهرها اکتفا نمی‌کردند، بلکه با اتخاذ سیاست‌هایی، مردم را به آبادسازی شهر‌های موجود تشویق می‌کردند. در ساخت شهر فاس، ادریس اعلام کرد هر کسی تا اتمام حصار شهر خانه‌ای بسازد یا درختی غرس کند، متعلق به اوست که به آبادانی سریع فاس انجامید<ref>ابن ابی‌زرع الفارسی، 1972، ص39 / الناصری اسلاوی‌، 2001، ج2، ص34</ref>.


خط ۲۳۷: خط ۲۱۶:


قاسم بن ادریس شهر اصیلا‌ را بر بقایای شهر قدیمی فنیقیه تجدید بنا کرد که در قرن هفت قبل از میلاد ساخته شده بود و از مراکز تجاری مهم به شمار می‌آمد؛ در سال سه بازار مشترک در آن برگزار می‌شد و مردم از اطراف برای تجارت به این شهر می‌آمدند<ref>سعدون‌، 1408، ص52</ref> شهر جراوه را نیز ابوالعیش عیسی بن ادریس در سال 257 بنا کرد. داخل این شهر چشمه‌های آب شیرین وجود داشت و دارای چهار دروازه‌، دژ‌، مسجد جامع و پنج حمام بود<ref>همان، ص54</ref> علاوه بر این شهرها، شهرهای الحجر، سیله <ref>موسوی بجنوردی، بی‌تا، ص‌565</ref> و بابا قلام نیز ساخته شد<ref>ادریسی، 1409‏، ص531</ref>
قاسم بن ادریس شهر اصیلا‌ را بر بقایای شهر قدیمی فنیقیه تجدید بنا کرد که در قرن هفت قبل از میلاد ساخته شده بود و از مراکز تجاری مهم به شمار می‌آمد؛ در سال سه بازار مشترک در آن برگزار می‌شد و مردم از اطراف برای تجارت به این شهر می‌آمدند<ref>سعدون‌، 1408، ص52</ref> شهر جراوه را نیز ابوالعیش عیسی بن ادریس در سال 257 بنا کرد. داخل این شهر چشمه‌های آب شیرین وجود داشت و دارای چهار دروازه‌، دژ‌، مسجد جامع و پنج حمام بود<ref>همان، ص54</ref> علاوه بر این شهرها، شهرهای الحجر، سیله <ref>موسوی بجنوردی، بی‌تا، ص‌565</ref> و بابا قلام نیز ساخته شد<ref>ادریسی، 1409‏، ص531</ref>
=وضعیت آبادانی شهر‌ها=


== وضعیت آبادانی شهر‌ها ==
علاوه بر ساخت شهر‌های متعدد، گزارش‌هایی درباره آبادانی این شهر‌ها در این دوره وجود دارد. گوشه‌ای از این گزارش‌ها چنین است:
علاوه بر ساخت شهر‌های متعدد، گزارش‌هایی درباره آبادانی این شهر‌ها در این دوره وجود دارد. گوشه‌ای از این گزارش‌ها چنین است:


خط ۲۵۹: خط ۲۳۸:
طنجه ناحیتی آباد و گران‌قدر است که شهرهای خشکی و دریایی آن آباد و مرفّهند<ref>مقدسی‌، بی‌تا، ص231</ref>.
طنجه ناحیتی آباد و گران‌قدر است که شهرهای خشکی و دریایی آن آباد و مرفّهند<ref>مقدسی‌، بی‌تا، ص231</ref>.


== مراکز آموزشی و تربیتی ==
=== مراکز آموزشی و تربیتی ===
 
مساجد در اسلام علاوه بر این که مرکزی عبادی به شمار می‌آید، به عنوان محل حکومت، تجمع برای امور مهم، و مرکز تربیتی و آموزشی از آنها استفاده شده است. به اعتقاد برخی، در مغرب مساجد نقش دانشگاه‌ها را ایفا کرده‌اند، به عبارتی مساجد، جامع هستند<ref>رمضان التلیسی‌، 2003، ص‌391 به بعد</ref>اما از مراکز دیگری هم می‌توان در مغرب یاد کرد که کاربردی چندگانه داشته‌اند مانند رباط‌ها خانه و مجالس حاکمان ادریسی. مروری بر مساجد و رباط‌ها در سرزمین ادارسه نشان می‌دهد که این دولت تا چه حد در ترویج اسلام و مراکز عبادی و آموزشی کوشش داشته است‌.
مساجد در اسلام علاوه بر این که مرکزی عبادی به شمار می‌آید، به عنوان محل حکومت، تجمع برای امور مهم، و مرکز تربیتی و آموزشی از آنها استفاده شده است. به اعتقاد برخی، در مغرب مساجد نقش دانشگاه‌ها را ایفا کرده‌اند، به عبارتی مساجد، جامع هستند<ref>رمضان التلیسی‌، 2003، ص‌391 به بعد</ref>اما از مراکز دیگری هم می‌توان در مغرب یاد کرد که کاربردی چندگانه داشته‌اند مانند رباط‌ها خانه و مجالس حاکمان ادریسی. مروری بر مساجد و رباط‌ها در سرزمین ادارسه نشان می‌دهد که این دولت تا چه حد در ترویج اسلام و مراکز عبادی و آموزشی کوشش داشته است‌.


خط ۲۸۵: خط ۲۶۳:
خانه حاکمان نیز به عنوان مرکز تجمع دانشمندان بوده است. احمد بن ادریس مجالس علمی در قصرش برگزار می‌کردو ادبا و شعرا در آن شرکت می‌کردند<ref>رمضان التلیسی‌، 2003، ص‌405</ref>. همین‌طور درباره یحیی بن ادریس نیز گفته شده است که مجلس علم برپا می‌ساخت و دانشمندان و ادبا در آن شرکت می‌کردند<ref>بکری، 1992، ص816</ref>.
خانه حاکمان نیز به عنوان مرکز تجمع دانشمندان بوده است. احمد بن ادریس مجالس علمی در قصرش برگزار می‌کردو ادبا و شعرا در آن شرکت می‌کردند<ref>رمضان التلیسی‌، 2003، ص‌405</ref>. همین‌طور درباره یحیی بن ادریس نیز گفته شده است که مجلس علم برپا می‌ساخت و دانشمندان و ادبا در آن شرکت می‌کردند<ref>بکری، 1992، ص816</ref>.


=حاکمان فرهیخته=
== حاکمان فرهیخته ==
 
تمایل حاکمان ادریسی به علم، نقش مؤثری در ساختن تمدن اسلامی داشت؛ زیرا فرهنگ مردم را تغییر می‌داد و به دانش‌اندوزی ترغیب می‌نمود که تأثیر آن بر اهل بصیرت پوشیده نیست. از این رو مهاجرت فقها، مشایخ و شاعران از شرق و غرب گزارش‌ شده است. حاکمان ادریسی با دارا بودن نیروی معنوی و علمی، کمک زیادی به حل مشکلات دولت و محبوبیت مردمی می‌کردند. این خاندان علاوه بر انتساب به خاندان پیامبر9، خود نیز دارای خصوصیاتی بودند که تأثیر زیادی در مردم داشت و در نظر مردم ابهت و احترام خاصی داشتند<ref>مونس، 1384، ج1، ص377</ref>.
تمایل حاکمان ادریسی به علم، نقش مؤثری در ساختن تمدن اسلامی داشت؛ زیرا فرهنگ مردم را تغییر می‌داد و به دانش‌اندوزی ترغیب می‌نمود که تأثیر آن بر اهل بصیرت پوشیده نیست. از این رو مهاجرت فقها، مشایخ و شاعران از شرق و غرب گزارش‌ شده است. حاکمان ادریسی با دارا بودن نیروی معنوی و علمی، کمک زیادی به حل مشکلات دولت و محبوبیت مردمی می‌کردند. این خاندان علاوه بر انتساب به خاندان پیامبر9، خود نیز دارای خصوصیاتی بودند که تأثیر زیادی در مردم داشت و در نظر مردم ابهت و احترام خاصی داشتند<ref>مونس، 1384، ج1، ص377</ref>.


خط ۲۹۳: خط ۲۷۰:
در مورد سایرین نیز با القاب احدالنساک یاد شده است.<ref>ابن عنبه، 1413، ص‌160</ref> افراد زیادی از این خاندان در دوره‌های بعد به عنوان عالمان دینی درخشیدند که خود تحقیق جدایی را می‌طلبد مانند نویسنده کتاب نزهة المشتاق فی اختراع الافاق، ابوعبدالله ادریسی در 560 قمری موسوی نویسنده مسالک و ممالک نیز از یک ادریسی عادل و نیک‌سیرت به عنوان حاکم تاهرت نام می‌برد<ref>ابن خرداذبه، 1992، ص‌266</ref>.
در مورد سایرین نیز با القاب احدالنساک یاد شده است.<ref>ابن عنبه، 1413، ص‌160</ref> افراد زیادی از این خاندان در دوره‌های بعد به عنوان عالمان دینی درخشیدند که خود تحقیق جدایی را می‌طلبد مانند نویسنده کتاب نزهة المشتاق فی اختراع الافاق، ابوعبدالله ادریسی در 560 قمری موسوی نویسنده مسالک و ممالک نیز از یک ادریسی عادل و نیک‌سیرت به عنوان حاکم تاهرت نام می‌برد<ref>ابن خرداذبه، 1992، ص‌266</ref>.


=دانشمندان=
== دانشمندان ==
 
متأسفانه اطلاعات زیادی از دانشمندان معاصر با دولت ادریسیان در دست نیست، اما با جست‌وجو در لابه‌لای کتب، می‌توان برخی از این اشخاص را شناسایی کرد مانند عامر بن محمد بن سعید القیسی قاضی دولت ادریس دوم، عامر مصعب الازدی وزیر دولت<ref>الناصری اسلاوی‌، 2001، ج‌2، ص33</ref>، محمد بن نمیر، ابی­الحسن بن عبدالله بن مالک الخزرجی، محمد بن داوود، قاضی عبدالجبار بن معیشه <ref>رمضان التلیسی‌،2003، ص‌94 به بعد</ref> و تعدادی دیگر از دانشمندان نیز به دیار ادریسی نسبت داده شده‌اند؛ از جمله: ابوعمر عمران بن موسی بن عیسی بن نجح الفاسی فقیه اهل قیروان در زمان خود که به آن‌جا رفت و دانش‌آموخته در مغرب و مشرق عالم اسلامی بود و از اهل علم و فضل شمرده می‌شد. <ref>یاقوت حموی، 1995، ج‏4، ص231</ref> از دیگر دانشمندان، بکر بن حماد التاهرتی در مجلس احمد بن ادریس<ref>رمضان التلیسی‌،2003، ص‌405</ref> و ابواحمد الشافعی در مجلس یحیی بن ادریس نام دارند. <ref>بکری، 1992، ص816</ref> نویسنده کتاب ذکر مشاهیر اعیان [فارس‏] فاس اشاره کرده است که در فاس خانواده‌ای عالم از نسل بکار بن راشد زندگی می‌کردند که به بنی­بکار شهرت داشتند و از ایشان سه کس عهده‌دار منصب قضا در دوره اول ادریسیان بودند که نسلی از خود باقی نگذاشتند<ref>امین، بی‌تا، ‏ج‏6، ص441</ref>.
متأسفانه اطلاعات زیادی از دانشمندان معاصر با دولت ادریسیان در دست نیست، اما با جست‌وجو در لابه‌لای کتب، می‌توان برخی از این اشخاص را شناسایی کرد مانند عامر بن محمد بن سعید القیسی قاضی دولت ادریس دوم، عامر مصعب الازدی وزیر دولت<ref>الناصری اسلاوی‌، 2001، ج‌2، ص33</ref>، محمد بن نمیر، ابی­الحسن بن عبدالله بن مالک الخزرجی، محمد بن داوود، قاضی عبدالجبار بن معیشه <ref>رمضان التلیسی‌،2003، ص‌94 به بعد</ref> و تعدادی دیگر از دانشمندان نیز به دیار ادریسی نسبت داده شده‌اند؛ از جمله: ابوعمر عمران بن موسی بن عیسی بن نجح الفاسی فقیه اهل قیروان در زمان خود که به آن‌جا رفت و دانش‌آموخته در مغرب و مشرق عالم اسلامی بود و از اهل علم و فضل شمرده می‌شد. <ref>یاقوت حموی، 1995، ج‏4، ص231</ref> از دیگر دانشمندان، بکر بن حماد التاهرتی در مجلس احمد بن ادریس<ref>رمضان التلیسی‌،2003، ص‌405</ref> و ابواحمد الشافعی در مجلس یحیی بن ادریس نام دارند. <ref>بکری، 1992، ص816</ref> نویسنده کتاب ذکر مشاهیر اعیان [فارس‏] فاس اشاره کرده است که در فاس خانواده‌ای عالم از نسل بکار بن راشد زندگی می‌کردند که به بنی­بکار شهرت داشتند و از ایشان سه کس عهده‌دار منصب قضا در دوره اول ادریسیان بودند که نسلی از خود باقی نگذاشتند<ref>امین، بی‌تا، ‏ج‏6، ص441</ref>.


خط ۳۰۷: خط ۲۸۳:
| notes1      = نخستین امیر دودمان ادریسیان
| notes1      = نخستین امیر دودمان ادریسیان
| family1      = ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| family1      = ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| image1      = Flag of Morocco 1073 1147.svg
| name2        = '''[[ادریس دوم ادریسی|ادریس بن ادریس]]'''{{سخ}}{{small|(ادریس دوم)}}
| name2        = '''[[ادریس دوم ادریسی|ادریس بن ادریس]]'''{{سخ}}{{small|(ادریس دوم)}}
| nickname2    =  
| nickname2    =  
خط ۳۱۶: خط ۲۹۱:
| notes2      = پسر ادریس اول
| notes2      = پسر ادریس اول
| family2      = ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| family2      = ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| image2      = Flag of Morocco 1073 1147.svg
| name3        = '''[[محمد بن ادریس]]'''
| name3        = '''[[محمد بن ادریس]]'''
| nickname3    =  
| nickname3    =  
خط ۳۲۵: خط ۲۹۹:
| notes3      = پسر ادریس دوم
| notes3      = پسر ادریس دوم
| family3      = محمد بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| family3      = محمد بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| image3      = Flag of Morocco 1073 1147.svg
| name4        = '''[[علی یکم ادریسی|علی بن محمد]]'''{{سخ}}{{small|(علی اول)}}
| name4        = '''[[علی یکم ادریسی|علی بن محمد]]'''{{سخ}}{{small|(علی اول)}}
| nickname4    =  
| nickname4    =  
خط ۳۳۴: خط ۳۰۷:
| notes4      = پسر محمد بن ادریس
| notes4      = پسر محمد بن ادریس
| family4      = علی بن محمد بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| family4      = علی بن محمد بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| image4      = Idrisids coin minted at Al Aliyah Morocco 840 CE.jpg
| name5        = '''[[یحیی یکم ادریسی|یحیی بن محمد]]'''{{سخ}}{{small|(یحیی اول)}}
| name5        = '''[[یحیی یکم ادریسی|یحیی بن محمد]]'''{{سخ}}{{small|(یحیی اول)}}
| nickname5    =  
| nickname5    =  
خط ۳۴۳: خط ۳۱۵:
| notes5      = پسر محمد بن ادریس
| notes5      = پسر محمد بن ادریس
| family5      = یحیی بن محمد بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| family5      = یحیی بن محمد بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| image5      = Flag of Morocco 1073 1147.svg
| name6        = '''[[یحیی دوم ادریسی|یحیی بن یحیی]]'''{{سخ}}{{small|(یحیی دوم)}}
| name6        = '''[[یحیی دوم ادریسی|یحیی بن یحیی]]'''{{سخ}}{{small|(یحیی دوم)}}
| nickname6    =  
| nickname6    =  
خط ۳۵۲: خط ۳۲۳:
| notes6      = پسر یحیی بن محمد
| notes6      = پسر یحیی بن محمد
| family6      = یحیی بن یحیی بن محمد بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| family6      = یحیی بن یحیی بن محمد بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| image6      = Flag of Morocco 1073 1147.svg
| name7        = '''[[علی دوم ادریسی|علی بن عمر]]'''{{سخ}}{{small|(علی دوم)}}
| name7        = '''[[علی دوم ادریسی|علی بن عمر]]'''{{سخ}}{{small|(علی دوم)}}
| nickname7    =  
| nickname7    =  
خط ۳۶۱: خط ۳۳۱:
| notes7      = عموی [[یحیی دوم ادریسی|یحیی بن محمد]]
| notes7      = عموی [[یحیی دوم ادریسی|یحیی بن محمد]]
| family7      = علی بن عمر بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| family7      = علی بن عمر بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| image7      = Flag of Morocco 1073 1147.svg
| name8        = '''[[یحیی سوم ادریسی|یحیی بن قاسم]]'''{{سخ}}{{small|(یحیی سوم)}}
| name8        = '''[[یحیی سوم ادریسی|یحیی بن قاسم]]'''{{سخ}}{{small|(یحیی سوم)}}
| nickname8    =  
| nickname8    =  
خط ۳۷۰: خط ۳۳۹:
| notes8      = Cousin of [[Ali ibn Umar|Ali ben Omar]]
| notes8      = Cousin of [[Ali ibn Umar|Ali ben Omar]]
| family8      = یحیی بن قاسم بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| family8      = یحیی بن قاسم بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| image8      = Flag of Morocco 1073 1147.svg
| name9        = '''[[یحیی چهارم ادریسی|یحیی بن ادریس]]'''{{سخ}}{{small|(یحیی چهارم)}}
| name9        = '''[[یحیی چهارم ادریسی|یحیی بن ادریس]]'''{{سخ}}{{small|(یحیی چهارم)}}
| nickname9    =  
| nickname9    =  
خط ۳۷۹: خط ۳۴۷:
| notes9      = نوه [[علی دوم ادریسی|علی بن عمر]]
| notes9      = نوه [[علی دوم ادریسی|علی بن عمر]]
| family9      = یحیی بن ادریس بن علی بن عمر بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| family9      = یحیی بن ادریس بن علی بن عمر بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| image9      = Flag of Morocco 1073 1147.svg
| name10        = '''[[حسن یکم ادریسی|حسن بن محمد]]'''{{سخ}}{{small|(حسن اول)}}
| name10        = '''[[حسن یکم ادریسی|حسن بن محمد]]'''{{سخ}}{{small|(حسن اول)}}
| nickname10    =  
| nickname10    =  
خط ۳۸۸: خط ۳۵۵:
| notes10      = برادرزاده [[یحیی سوم ادریسی|یحیی بن قاسم]]
| notes10      = برادرزاده [[یحیی سوم ادریسی|یحیی بن قاسم]]
| family10      = حسن بن محمد بن قاسم بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| family10      = حسن بن محمد بن قاسم بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| image10      = Flag of Morocco 1073 1147.svg
| name11        = '''[[قاسم یکم ادریسی|قاسم بن ابراهیم]]'''
| name11        = '''[[قاسم یکم ادریسی|قاسم بن ابراهیم]]'''
| nickname11    =  
| nickname11    =  
خط ۳۹۷: خط ۳۶۳:
| notes11      = پسر عموی [[حسن یکم ادریسی|حسن بن محمد]]
| notes11      = پسر عموی [[حسن یکم ادریسی|حسن بن محمد]]
| family11      = قاسم بن محمد بن قاسم بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| family11      = قاسم بن محمد بن قاسم بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| image11      = Flag of Morocco 1073 1147.svg
| name12        = '''[[احمد یکم ادریسی|احمد بن قاسم]]'''
| name12        = '''[[احمد یکم ادریسی|احمد بن قاسم]]'''
| nickname12    =  
| nickname12    =  
خط ۴۰۶: خط ۳۷۱:
| notes12      = پسر [[قاسم یکم ادریسی|قاسم بن ابراهیم]]
| notes12      = پسر [[قاسم یکم ادریسی|قاسم بن ابراهیم]]
| family12      = احمد بن قاسم بن محمد بن قاسم بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| family12      = احمد بن قاسم بن محمد بن قاسم بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| image12      = Flag of Morocco 1073 1147.svg
| name13        = '''[[حسن دوم ادریسی|حسن بن قاسم]]'''{{سخ}}{{small|(حسن دوم)}}
| name13        = '''[[حسن دوم ادریسی|حسن بن قاسم]]'''{{سخ}}{{small|(حسن دوم)}}
| nickname13    =  
| nickname13    =  
خط ۴۱۵: خط ۳۷۹:
| notes13      = برادر [[احمد یکم ادریسی|احمد بن قاسم]]
| notes13      = برادر [[احمد یکم ادریسی|احمد بن قاسم]]
| family13      = حسن بن قاسم بن محمد بن قاسم بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| family13      = حسن بن قاسم بن محمد بن قاسم بن ادریس بن ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب
| image13      = Flag of Morocco 1073 1147.svg
}}
}}
== پانویس ==
== پانویس ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش