۲۱٬۸۹۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:وهابیت.jpg|جایگزین=وهابیت|بندانگشتی|وهابیت]] | [[پرونده:وهابیت.jpg|جایگزین=وهابیت|بندانگشتی|وهابیت]] | ||
'''وهابیت''' یک جریان مذهبی سیاسی است که در قرن دوازدهم توسط [[محمد بن عبدالوهاب]] ابراز وجود کرد. وهابیت بر مبنای سلفیگری [[ابن تیمیه]] شکل گرفته است. | '''وهابیت''' یک جریان مذهبی سیاسی است که در قرن دوازدهم توسط [[محمد بن عبدالوهاب]] ابراز وجود کرد. وهابیت بر مبنای سلفیگری [[ابن تیمیه]] شکل گرفته است. وهابیت فرقهای از [[فرق اسلامی]] است که در [[عربستان]] و برخی از کشورها؛ نظیر [[پاکستان]] و [[هند]] طرفدارانی دارد. [[وهابیان]] (وهابیها) پیروان [[محمد بن عبدالوهاب]] بن سلیمان نجدی (1115 – 1206) هستند، و او پیرو مکتب [[ابن تیمیه]] و شاگردش [[ابن قیم جوزیه|ابن قیم جوزی]] بود که عقاید جدیدی را در [[جزیرة العرب]] بنیاد نهاد. نام این فرقه از نام پدر او عبدالوهاب گرفته شده است. مذهب وهابی اکنون در [[عربستان سعودی]] مذهب رسمی است و فتاوای علمای آن مذهب از طرف دولت اجرا میشود. آنان در فروع مذهب، تابع احمد حنبل هستند و بر هیچیک از پیروان مذاهب اربعه ([[حنفی]]، [[شافعی]]، [[حنبلی]] و [[مذهب مالکی|مالکی]]) ایراد نمیگیرند، ولی پیروان دیگر مذاهب از قبیل [[شیعه]] و [[زیدیه]] را مورد طعن قرار میدهند. | ||
وهابیت فرقهای از [[فرق اسلامی]] است که در [[عربستان]] و برخی از کشورها؛ نظیر [[پاکستان]] و [[هند]] طرفدارانی دارد. [[وهابیان]] (وهابیها) پیروان [[محمد بن عبدالوهاب]] بن سلیمان نجدی (1115 – 1206) هستند، و او پیرو مکتب [[ابن تیمیه]] و شاگردش [[ابن قیم جوزیه|ابن قیم جوزی]] بود که عقاید جدیدی را در [[جزیرة العرب]] بنیاد نهاد. نام این فرقه از نام پدر او عبدالوهاب گرفته شده است. مذهب وهابی اکنون در [[عربستان سعودی]] مذهب رسمی است و فتاوای علمای آن مذهب از طرف دولت اجرا میشود. آنان در فروع مذهب، تابع احمد حنبل هستند و بر هیچیک از پیروان مذاهب اربعه([[حنفی]]، [[شافعی]]، [[حنبلی]] و [[مذهب مالکی|مالکی]]) ایراد نمیگیرند، ولی پیروان دیگر مذاهب از قبیل [[شیعه]] و [[زیدیه]] را مورد طعن قرار میدهند. | |||
== نامگذاری == | == نامگذاری == | ||
آیین | آیین وهابیت نام خود را از بنیانگذار آن محمد بن عبدالوهاب گرفته است. | ||
وهابیان خود را «محمدیه» نامیدند اما دیگر مسلمانان از آنجا که دعوت محمد بن عبدالوهاب را مذهبی جدید و مغایر با آموزههای اسلامی دیدند آن را مکتب وهابی خواندند. <ref>محمد حامد الفقی، اثر الدعوة الوهابیة، ص۴و۵ .</ref> | وهابیان خود را «محمدیه» نامیدند اما دیگر مسلمانان از آنجا که دعوت محمد بن عبدالوهاب را مذهبی جدید و مغایر با آموزههای اسلامی دیدند آن را مکتب وهابی خواندند. <ref>محمد حامد الفقی، اثر الدعوة الوهابیة، ص۴و۵ .</ref> | ||
خط ۱۲: | خط ۱۱: | ||
== علم کلام و وهابیت == | == علم کلام و وهابیت == | ||
در حالی که [[علم کلام]] یکی از باسابقهترین علوم اسلامی است، وهابیان به شدت با آن مخالفند و آن را محکوم میکنند. دشمنی و مخالفت وهابیان با علم کلام، ریشه در اندیشههای | در حالی که [[علم کلام]] یکی از باسابقهترین علوم اسلامی است، وهابیان به شدت با آن مخالفند و آن را محکوم میکنند. دشمنی و مخالفت وهابیان با علم کلام، ریشه در اندیشههای روششناختی و معرفتشناسی آنان دارد. | ||
مهمترین عاملی که آنان را به مخالفت با علم کلام کشاند، | مهمترین عاملی که آنان را به مخالفت با علم کلام کشاند، نقلگرایی در حوزه روششناسی، و حدیثگرایی در حوزه معرفتشناسی بود. | ||
با این وجود و با وجود اعتقاد وهابیت به حرمت ورود به علم کلام، خود آنها در این حوزه وارد شدهاند. دیدگاههای محمد بن عبدالوهاب در کتاب «کشف الشبهات» و «رسالة التوحید» و استنتاجهای وی، رنگی کاملا کلامیدارد. شروحی که بر کتابهای وی نگاشته شده است و توضیحات و تقسیماتی که پیرامون مبانی اعتقادی وهابیت ارائه شده و اساساً اندیشه نو و بدعتآمیزی که وهابیت شکل داده است، همه رنگی کلامیدارد. | با این وجود و با وجود اعتقاد وهابیت به حرمت ورود به علم کلام، خود آنها در این حوزه وارد شدهاند. دیدگاههای محمد بن عبدالوهاب در کتاب «کشف الشبهات» و «رسالة التوحید» و استنتاجهای وی، رنگی کاملا کلامیدارد. شروحی که بر کتابهای وی نگاشته شده است و توضیحات و تقسیماتی که پیرامون مبانی اعتقادی وهابیت ارائه شده و اساساً اندیشه نو و بدعتآمیزی که وهابیت شکل داده است، همه رنگی کلامیدارد. | ||
به گفته [[قرضاوی]]: «این گروه منکر علم کلام و مجادلات آن هستند در حالی که با گفتههای خود علم کلام جدیدی را دامن میزنند» <ref>یوسف قرضاوی، الصحوة الاسلامیة بین الاختلاف المشروع والتفرق المذموم، ص۷۷.</ref> | به گفته [[یوسف قرضاوی|قرضاوی]]: «این گروه منکر علم کلام و مجادلات آن هستند در حالی که با گفتههای خود علم کلام جدیدی را دامن میزنند» <ref>یوسف قرضاوی، الصحوة الاسلامیة بین الاختلاف المشروع والتفرق المذموم، ص۷۷.</ref> | ||
== توحید و شرک == | == توحید و شرک == | ||
وهابیت با تغییر و تصرف در مفهوم کلیدی [[توحید]]، بسیاری از آموزههای اسلامی را نادرست میشمارد. قرائت افراطی و تحریفآمیز از توحید موجب شده است که وهابیان تمامی مسلمانان را به دلیل اعتقاد به مسائلی مانند [[توسل]]، [[شفاعت]] و [[زیارت]]، [[مشرک]] بشمارند. | وهابیت با تغییر و تصرف در مفهوم کلیدی [[توحید]]، بسیاری از آموزههای اسلامی را نادرست میشمارد. قرائت افراطی و تحریفآمیز از توحید موجب شده است که وهابیان تمامی مسلمانان را به دلیل اعتقاد به مسائلی مانند [[توسل]]، [[شفاعت]] و [[زیارت]]، [[مشرک]] بشمارند. | ||
همچنین برخی از اعتقادات آنان در این حوزه که ریشه در ظاهرگرایی ایشان دارد، سبب شده است راه تاریک | همچنین برخی از اعتقادات آنان در این حوزه که ریشه در ظاهرگرایی ایشان دارد، سبب شده است راه تاریک تجسیم و تشبیه خداوند به موجودات مادی را درپیش گیرند. | ||
== بدعت == | == بدعت == | ||
دیدگاه وهابیت پیرامون [[بدعت]]، برآیندی از مبانی روششناختی و معنیشناسی آنان است. مبانی وهابیت در این دو عرصه موجب شده است که قرائت و تفسیر وهابی از مفهوم بدعت، قرائتی افراطی و غیراسلامی باشد. | دیدگاه وهابیت پیرامون [[بدعت]]، برآیندی از مبانی روششناختی و معنیشناسی آنان است. مبانی وهابیت در این دو عرصه موجب شده است که قرائت و تفسیر وهابی از مفهوم بدعت، قرائتی افراطی و غیراسلامی باشد. | ||
قرائت وهابی از بدعت، به گونهای است که بسیاری از اعمال و اندیشههای اسلامی را بدعت میشمارد و به همین بهانه، خون و مال مسلمانان را لگدمال میکند. | قرائت وهابی از بدعت، به گونهای است که بسیاری از اعمال و اندیشههای اسلامی را بدعت میشمارد و به همین بهانه، خون و مال مسلمانان را لگدمال میکند. | ||
وهابیان اموری همچون مولد النبی، [[صلوات]] پس از شنیدن نام [[پیامبر گرامی اسلام( | وهابیان اموری همچون مولد النبی، [[صلوات]] پس از شنیدن نام [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر گرامی اسلام (صلیالله علیه وآله وسلم)]]، [[دعا]] بعد از [[اذان]]، ساخت بنا بر روی قبور، خواندن [[قرآن]] در مراسم سوگواری، بزرگداشت موالید بزرگان دین و سوگواری برای [[شهادت]] یا درگذشت آنان را بدعت شمردهاند. | ||
== توسل و شفاعت == | == توسل و شفاعت == | ||
برخی از شبهات وهابیت ریشه در نگرش آنان به | برخی از شبهات وهابیت ریشه در نگرش آنان به حیات برزخی دارد. آنان با این دیدگاه ابداعی خود که مردگان پس از [[مرگ]] با این جهان هیچ ارتباطی ندارند و قادر به شنیدن نیستند، اعمالی همچون توسل، زیارت و طلب شفاعت را افزون بر [[شرک]] بودن، بیفایده و بیثمر میدانند. | ||
نگاه انحرافی آنان به حیات برزخی سبب شده است که افزون بر جسارت به مقابر | نگاه انحرافی آنان به حیات برزخی سبب شده است که افزون بر جسارت به مقابر اولیای الهی، حتی در صورت قدرت، مرقد مطهر پیامبر گرامی اسلام(ص) را نیز ویران کنند. | ||
وهابیان منکر اصل وجود حیات برزخی نیستند، اما آن را زندگی خاصی میدانند که روح مردگان در آن هرگز قادر به شنیدن صدای زندگان نیست. این دیدگاه نیز همانند اندیشههای دیگر وهابیان، مورد تایید مذاهب اسلامی نیست. | وهابیان منکر اصل وجود حیات برزخی نیستند، اما آن را زندگی خاصی میدانند که روح مردگان در آن هرگز قادر به شنیدن صدای زندگان نیست. این دیدگاه نیز همانند اندیشههای دیگر وهابیان، مورد تایید مذاهب اسلامی نیست. | ||
وهابیان توسل به زندگان را به علت حیات، جایز میدانند. | وهابیان توسل به زندگان را به علت حیات، جایز میدانند. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۵: | ||
=== شرک در الوهیت === | === شرک در الوهیت === | ||
شرک در الوهیت: یعنی اعتقاد به موجودی غیر از خداوند که به طور مستقل دارای تمام صفات جمال و کمال است. چنین اعتقادی موجب کفر میشود<ref>لازم به ذکر است که همۀ اقسام شرک، به نوعی موجب کفر خواهد شد، البته باید دقت کرد که مراد ما از کفر اعم از کفر کلامی و فقهی است.</ref> به همین جهت خداوند در قرآن کریم میفرماید: «آنها که گفتند خدا، همان [[حضرت عیسی|مسیح بن مریم]] است، به طور مسلم [[کافر]] شدند». | شرک در الوهیت: یعنی اعتقاد به موجودی غیر از خداوند که به طور مستقل دارای تمام صفات جمال و کمال است. چنین اعتقادی موجب کفر میشود<ref>لازم به ذکر است که همۀ اقسام شرک، به نوعی موجب کفر خواهد شد، البته باید دقت کرد که مراد ما از کفر اعم از کفر کلامی و فقهی است.</ref> به همین جهت خداوند در قرآن کریم میفرماید: «آنها که گفتند خدا، همان [[حضرت عیسی|مسیح بن مریم]] است، به طور مسلم [[کافر]] شدند». | ||
شرک در خالقیت: یعنی انسان دو مبدأ مستقل برای عالم قائل شود، به طوری که خلق و تصرف در شئونات عالم به دستشان است. همانگونه که [[مجوس]] (زرتشتیها) قائل به دو مبدأ | شرک در خالقیت: یعنی انسان دو مبدأ مستقل برای عالم قائل شود، به طوری که خلق و تصرف در شئونات عالم به دستشان است. همانگونه که [[مجوس]] (زرتشتیها) قائل به دو مبدأ خیر (یزدان) و شر (اهرمن) است. | ||
=== شرک در ربوبیت === | === شرک در ربوبیت === | ||
خط ۷۳: | خط ۷۲: | ||
در اینجا به بعضی از معتقدات فرقۀ [[وهابیت]] اشاره میکنیم: | در اینجا به بعضی از معتقدات فرقۀ [[وهابیت]] اشاره میکنیم: | ||
اعتقاد به سلطۀ غیبی برای غیر خداوند: آنها میگویند: «لَقَدْ کَفَرَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ»<ref>سورۀ مائده: 17.</ref>؛«اگر کسی به پیامبر یا غیر او از اولیا الله | اعتقاد به سلطۀ غیبی برای غیر خداوند: آنها میگویند: «لَقَدْ کَفَرَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ»<ref>سورۀ مائده: 17.</ref>؛«اگر کسی به پیامبر یا غیر او از اولیا الله استغاثه [و از آنها طلب یاری] کند و به این مسأله که او دعایش را میشنود و از احوالش با خبرست، یا حاجتش را برآورده میکند، معتقد باشد، اینها انواعی از شرک اکبر است». | ||
حاجت خواستن از اموات: به اعتقاد وهابیت از انواع شرک، حاجت خواستن از اموات و استعانت از آنان و توجه به آنان است و این اصل و اساس شرک در عالم است. | حاجت خواستن از اموات: به اعتقاد وهابیت از انواع شرک، حاجت خواستن از اموات و استعانت از آنان و توجه به آنان است و این اصل و اساس شرک در عالم است. | ||
[[دعا]] و [[توسل]] نوعی عبادت است: میگویند: عبادت مخصوص خداست و دعا هم نوعی عبادت است، پس از نظر آنها | [[دعا]] و [[توسل]] نوعی عبادت است: میگویند: عبادت مخصوص خداست و دعا هم نوعی عبادت است، پس از نظر آنها | ||
خط ۹۶: | خط ۹۵: | ||
خوشبختانه، علمای دین اسلام و دانشمندان بیدار به تمامی این موارد و معیارهای خود ساخته جواب دادهاند. | خوشبختانه، علمای دین اسلام و دانشمندان بیدار به تمامی این موارد و معیارهای خود ساخته جواب دادهاند. | ||
در اینجا داوری را به عقل سلیم شما واگذار میکنیم که آیا این آموزهها میتواند مطابق با | در اینجا داوری را به عقل سلیم شما واگذار میکنیم که آیا این آموزهها میتواند مطابق با فطرت و [[قرآن]] باشد. آیا این است محبت به اهلبیت که مزد رسالت قلمداد گردیده است؟!<ref>سورۀ شوری: 23.</ref>. | ||
و آیا قرآن نفرموده است که شهدا زندهاند و در نزد خدا روزی میخورند؟<ref>سورۀ آل عمران: 169.</ref> و آیا مقام پیامبر(صل الله علیه وآله) از شهدا کمتر است؟! و... . | و آیا قرآن نفرموده است که شهدا زندهاند و در نزد خدا روزی میخورند؟<ref>سورۀ آل عمران: 169.</ref> و آیا مقام پیامبر(صل الله علیه وآله) از شهدا کمتر است؟! و... . | ||