۲۱٬۸۹۸
ویرایش
(←پیشینه) |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
شهید ثانی نخستین عالمی است که اصطلاح کتب اربعه را برای این چهار کتاب به کار برده است. او در سال ۹۵۰ ق، در اجازه روایتی، اصطلاح «کتب الحدیث الأربعة» را به کار برد. سپس در چند اجازه روایت دیگر از عبارت: «الكُتُب الأربَعَة» استفاده کرد. | [[شهید ثانی]] نخستین عالمی است که اصطلاح کتب اربعه را برای این چهار کتاب به کار برده است. او در سال ۹۵۰ ق، در اجازه روایتی، اصطلاح «کتب الحدیث الأربعة» را به کار برد. سپس در چند اجازه روایت دیگر از عبارت: «الكُتُب الأربَعَة» استفاده کرد. | ||
حدودا سه دهه بعد از این تاریخ، محقق اردبیلی این اصطلاح را در کتاب فقهی خود، مجمع الفائده و البرهان که آغاز نگارش آن سال ۹۷۷ ق، و پایان آن ۹۸۵ ق، بود به کار برد و بدین ترتیب این اصطلاح از فضای حدیثی به کتب فقهی نیز راه یافت. پس از آن به ترتیب در کتابهای زُبدةالبیان _نوشته شده در ۹۸۹ ق_ مُنتَقَی الجُمان و الوافیه _نوشته شده در ۱۰۵۹ ق_ به کار رفت<ref>اقری، «چهار کتاب حدیثی امامیه و رواج اصطلاح «الکتب الأربعة»: نقدی بر دیدگاه اندرو نیومن».</ref>. | حدودا سه دهه بعد از این تاریخ، محقق اردبیلی این اصطلاح را در کتاب فقهی خود، مجمع الفائده و البرهان که آغاز نگارش آن سال ۹۷۷ ق، و پایان آن ۹۸۵ ق، بود به کار برد و بدین ترتیب این اصطلاح از فضای حدیثی به کتب فقهی نیز راه یافت. پس از آن به ترتیب در کتابهای زُبدةالبیان _نوشته شده در ۹۸۹ ق_ مُنتَقَی الجُمان و الوافیه _نوشته شده در ۱۰۵۹ ق_ به کار رفت<ref>اقری، «چهار کتاب حدیثی امامیه و رواج اصطلاح «الکتب الأربعة»: نقدی بر دیدگاه اندرو نیومن».</ref>. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
* علامه بحرالعلوم بعد از تجلیل فراوان از مقام بلند شیخ صدوق میفرماید: برخی از اصحاب بزرگوار ما احادیث کتاب «من لایحضره الفقیه» را بر سایر کتب اربعه مقدم میدارند و این به علت این است که: | * علامه بحرالعلوم بعد از تجلیل فراوان از مقام بلند شیخ صدوق میفرماید: برخی از اصحاب بزرگوار ما احادیث کتاب «من لایحضره الفقیه» را بر سایر کتب اربعه مقدم میدارند و این به علت این است که: | ||
* مؤلف آن حافظه قوی و کمنظیری در زمینه حفظ احادیث داشته است؛ | |||
* بعد از کتاب کافی و با تأملات بیش تری تدوین شده است؛ | |||
* شیخ صدوق صحت روایات آن را تضمین کرده است. به همین دلائل، مراسیل آن را همانند مسانید پذیرفتهاند. | |||
* شیخ طوسی در معرفی شیخ صدوق میگوید:«او دانشمندی جلیلالقدر و حافظ احادیث بود. از احوال رجال، کاملا آگاه و در عرصه احادیث، نقادی عالی مقام به شمار میآمد. در میان بزرگان قم، از نظر حفظ احادیث و کثرت معلومات، مانند نداشت و در حدود سیصد کتاب نوشته است». | * شیخ طوسی در معرفی شیخ صدوق میگوید:«او دانشمندی جلیلالقدر و حافظ احادیث بود. از احوال رجال، کاملا آگاه و در عرصه احادیث، نقادی عالی مقام به شمار میآمد. در میان بزرگان قم، از نظر حفظ احادیث و کثرت معلومات، مانند نداشت و در حدود سیصد کتاب نوشته است». |