۲۲٬۰۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== امنیت و آزادی == | == امنیت و آزادی == | ||
یکی از تفاوتهای انقلاب اسلامی با دو انقلاب روسیه و فرانسه، در برقراری امنیت و آزادی بعد از پیروزی نمود پیدا میکند؛ یعنی در فرانسه و روسیه، بعد از پیروزی انقلاب، مردم به دلیل درگیریها و اختلافات، امنیت و آزادی نداشتند، به گونهای که صدها نفر در این دو کشور کشته شدند، چنانکه آیت الله [[سید علی حسینی خامنهای]] اشاره نمود: «... شما بیست سال بعد از «انقلاب اکتبر 1917 شوروی» را نگاه کنید؛ دیکتاتوری سیاه <big>«استالین»</big> بر <big>شوروی</big> در آن بیست سال حاکم بود که صدها هزار آدم به جرم مخالفت با حکومت استالین یا توهّم مخالفت، اعدام و نابود شدند! و چند برابر آن به سیبری، تبعید شدند». | یکی از تفاوتهای انقلاب اسلامی با دو انقلاب روسیه و فرانسه، در برقراری امنیت و آزادی بعد از پیروزی نمود پیدا میکند؛ یعنی در فرانسه و روسیه، بعد از پیروزی انقلاب، مردم به دلیل درگیریها و اختلافات، امنیت و آزادی نداشتند، به گونهای که صدها نفر در این دو کشور کشته شدند، چنانکه آیت الله [[سید علی حسینی خامنهای]] اشاره نمود: «... شما بیست سال بعد از «انقلاب اکتبر 1917 شوروی» را نگاه کنید؛ دیکتاتوری سیاه <big>«استالین»</big> بر <big>شوروی</big> در آن بیست سال حاکم بود که صدها هزار آدم به جرم مخالفت با حکومت استالین یا توهّم مخالفت، اعدام و نابود شدند! و چند برابر آن به سیبری، تبعید شدند». | ||
همچنین ایشان معتقد است که انقلاب فرانسه نیز پیش از انقلاب روسیه، سرنوشتی از همین دست داشت: ''«... در طول ده سال از انقلاب فرانسه حدود دوازده هزار نفر زیر تیغ گیوتین | همچنین ایشان معتقد است که انقلاب فرانسه نیز پیش از انقلاب روسیه، سرنوشتی از همین دست داشت: ''«... در طول ده سال از انقلاب فرانسه حدود دوازده هزار نفر زیر تیغ گیوتین همۀ این دوازده هزار نفر نیز از رهبران انقلاب بودند».'' به عبارت دیگر، معروف است که انقلاب، فرزندان خود را میخورد؛ بدینگونه که در هر انقلابی، انقلابیان یکدیگر را نابود میکنند و این سرنوشت محتوم هر انقلاب است. استناد به این مثل معروف بیشتر ناظر به سرنوشتی است که همۀ انقلابیان و بهویژه رهبران در انقلابهای فرانسه و روسیه دچار آن شدند؛ چنانکه مطالعات تاریخ انقلاب این دو کشور گویای این ادعاست: هنوز ده سال از پیروزی انقلاب این دو کشور نگذشته بود که تقریباً همۀ رهبران شناختهشدۀ انقلاب دچار چنان اختلافاتی شدند که راهی جز حذف یکدیگر از صحنۀ سیاست و انقلاب و بلکه از صحنۀ روزگار نمیدیدند. در انقلاب فرانسه تیغ گیوتین هر روز آمادۀ بریدن سر تعدادی از رهبران انقلابی بود؛ حتی کسانی که تا روز قبل در اوج قدرت و حاکمیت بودند، روز بعد به تیغ گیوتین سپرده میشدند. | ||
در انقلاب روسیه رهبران انقلاب آنچنان به جان هم افتادند که هم زمینه را برای صعود استالین به دیکتاتوری مطلق فراهم کردند و هم خود را به نابودی کشاندند. البته در دوران دهسالۀ اول بعد از پیروزی انقلاب روسیه قتلعامی مشابه انقلاب فرانسه صورت نگرفت، ولی به مجرد برقراری حاکمیت مطلق استالین، با تشکیل دادگاههای فرمایشی و ایجاد اردوگاههای کار اجباری بهویژه در <big>سیبری</big>، قتلعامهای بسیاری صورت گرفت و شمار زیادی از رهبران انقلاب یکی پس از دیگری به جوخۀ اعدام سپرده یا ترور شدند. | در انقلاب روسیه رهبران انقلاب آنچنان به جان هم افتادند که هم زمینه را برای صعود استالین به دیکتاتوری مطلق فراهم کردند و هم خود را به نابودی کشاندند. البته در دوران دهسالۀ اول بعد از پیروزی انقلاب روسیه قتلعامی مشابه انقلاب فرانسه صورت نگرفت، ولی به مجرد برقراری حاکمیت مطلق استالین، با تشکیل دادگاههای فرمایشی و ایجاد اردوگاههای کار اجباری بهویژه در <big>سیبری</big>، قتلعامهای بسیاری صورت گرفت و شمار زیادی از رهبران انقلاب یکی پس از دیگری به جوخۀ اعدام سپرده یا ترور شدند. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
در انقلاب اسلامی بسیاری از رهبران انقلاب به [[شهادت]] رسیدند، ولی همۀ اینها نه از سوی انقلابیان، بلکه به دست ضدانقلاب صورت گرفت. از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، گروههای مخالف با انقلاب که نه در پیروزی انقلاب نقشی داشتند و نه پایگاه چندانی در میان تودههای مردم انقلابی، وقتی از تحصیل قدرت به طریق مبارزۀ سیاسی و مردمی مأیوس شدند، به کشتار بیرحمانۀ رهبران انقلابی و حتی مردم عادی روی آوردند. شهادت [[مرتضی مطهری|آیتالله مطهری]]، [[دکتر بهشتی]]، [[علی رجایی]]، [[باهنر]] و... را میتوان از نمونه خساراتی دانست که به کادر رهبری انقلاب اسلامی وارد آمد. | در انقلاب اسلامی بسیاری از رهبران انقلاب به [[شهادت]] رسیدند، ولی همۀ اینها نه از سوی انقلابیان، بلکه به دست ضدانقلاب صورت گرفت. از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، گروههای مخالف با انقلاب که نه در پیروزی انقلاب نقشی داشتند و نه پایگاه چندانی در میان تودههای مردم انقلابی، وقتی از تحصیل قدرت به طریق مبارزۀ سیاسی و مردمی مأیوس شدند، به کشتار بیرحمانۀ رهبران انقلابی و حتی مردم عادی روی آوردند. شهادت [[مرتضی مطهری|آیتالله مطهری]]، [[دکتر بهشتی]]، [[علی رجایی]]، [[باهنر]] و... را میتوان از نمونه خساراتی دانست که به کادر رهبری انقلاب اسلامی وارد آمد. | ||
اما در دو انقلاب فرانسه و روسیه، ضدانقلاب از همان آغاز قلعوقمع شدند و دیگر محلی از اعراب نداشتند تا رودرروی انقلاب بایستند. بنابراین اگر برای انقلاب فرانسه و روسیه عبارت معروف ''«انقلاب، فرزندان خود را میخورد»'' صادق باشد، در انقلاب اسلامی باید گفت: ''«ضدانقلاب فرزندان انقلاب را میخورد»''. بر همین اساس، امام عقیده دارد که انقلاب اسلامی با دو انقلاب فرانسه و روسیه تفاوت بنیادی دارد؛ زیرا به مجرد پیروزی انقلاب، امنیت و آزادی برقرار شد. امام اعلام کرد: «... ما به مجردی که انقلاب واقع شد و پیروز شدیم، تمام راهها باز بود بر دنیا. تمام احزاب آزاد بودند و تمام جمعیتها آزاد بودند... ؛ نظمش برقرار بود؛ و بینظمی آن طوری که در مثل انقلاب اکتبر واقع شد، مثل انقلاب فرانسه واقع شد، این قتل و غارتها نبود در ایران». | اما در دو انقلاب فرانسه و روسیه، ضدانقلاب از همان آغاز قلعوقمع شدند و دیگر محلی از اعراب نداشتند تا رودرروی انقلاب بایستند. بنابراین اگر برای انقلاب فرانسه و روسیه عبارت معروف ''«انقلاب، فرزندان خود را میخورد»'' صادق باشد، در انقلاب اسلامی باید گفت: ''«ضدانقلاب فرزندان انقلاب را میخورد»''. بر همین اساس، امام عقیده دارد که انقلاب اسلامی با دو انقلاب فرانسه و روسیه تفاوت بنیادی دارد؛ زیرا به مجرد پیروزی انقلاب، امنیت و آزادی برقرار شد. امام اعلام کرد: «... ما به مجردی که انقلاب واقع شد و پیروز شدیم، تمام راهها باز بود بر دنیا. تمام احزاب آزاد بودند و تمام جمعیتها آزاد بودند... ؛ نظمش برقرار بود؛ و بینظمی آن طوری که در مثل انقلاب اکتبر واقع شد، مثل انقلاب فرانسه واقع شد، این قتل و غارتها نبود در ایران». | ||
== معنویت و مردمگرایی رهبر == | == معنویت و مردمگرایی رهبر == | ||
نقش رهبران انقلاب را در سه بعد مهم میتوان مشاهده کرد که عبارت است از '''«رهبر به عنوان ایدئولوگ انقلاب»'''، '''«رهبر به عنوان فرمانده»''' و '''«رهبر به عنوان معمار نظام بعد از پیروزی انقلاب»'''. در مقایسۀ اجمالی میان نقش رهبران در سه انقلاب، مشاهده خواهیم کرد که رهبر انقلاب اسلامی، دارای قدرت، امتیازات و ویژگیهایی استثنایی بود که دو انقلاب فرانسه و روسیه از آن بیبهره بودند. | نقش رهبران انقلاب را در سه بعد مهم میتوان مشاهده کرد که عبارت است از '''«رهبر به عنوان ایدئولوگ انقلاب»'''، '''«رهبر به عنوان فرمانده»''' و '''«رهبر به عنوان معمار نظام بعد از پیروزی انقلاب»'''. در مقایسۀ اجمالی میان نقش رهبران در سه انقلاب، مشاهده خواهیم کرد که رهبر انقلاب اسلامی، دارای قدرت، امتیازات و ویژگیهایی استثنایی بود که دو انقلاب فرانسه و روسیه از آن بیبهره بودند. |