۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حسین بن علی' به '[[حسین بن علی (سید الشهدا) ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
وی در پاسخ گفت: ما در لذتهای خود فرو رفته بودیم و از رسیدگی به آنچه رسیدگی اش بر ما لازم بود، خودداری کردیم. به رعیت ستم روا داشتیم و آنان از اینکه ما شیوه انصاف را در پیشگیریم، ناامید شدند و آرزوی رهایی از ما را داشتند... به وزرای خود اعتماد کردیم اما آنان راحتی و رفاه خود را بر منافع ما ترجیح دادند و کارهایی را که به انجام میرساندند، از ما پنهان میکردند و پرداخت حقوق نظامیان نیز به تاخیر افتاد و از این رو، از اطاعت ما سرباز زدند... پوشیده ماندن اخبار از ما، از مهمترین دلایل زوال حکومتمان است<ref>واکاوی زندگانی و سخنان عمر بن عبدالعزیز، تهران، انتشارات نظری 1396</ref>. | وی در پاسخ گفت: ما در لذتهای خود فرو رفته بودیم و از رسیدگی به آنچه رسیدگی اش بر ما لازم بود، خودداری کردیم. به رعیت ستم روا داشتیم و آنان از اینکه ما شیوه انصاف را در پیشگیریم، ناامید شدند و آرزوی رهایی از ما را داشتند... به وزرای خود اعتماد کردیم اما آنان راحتی و رفاه خود را بر منافع ما ترجیح دادند و کارهایی را که به انجام میرساندند، از ما پنهان میکردند و پرداخت حقوق نظامیان نیز به تاخیر افتاد و از این رو، از اطاعت ما سرباز زدند... پوشیده ماندن اخبار از ما، از مهمترین دلایل زوال حکومتمان است<ref>واکاوی زندگانی و سخنان عمر بن عبدالعزیز، تهران، انتشارات نظری 1396</ref>. | ||
4) رویارویی امویان با اهل بیت(علیه السلام) و بویژه رویداد شهادت [[حسین بن علی | 4) رویارویی امویان با اهل بیت(علیه السلام) و بویژه رویداد شهادت [[حسین بن علی (سید الشهدا)]](علیه السلام): خاندان اموی هنگامی که به قدرت دست یافتند همواره بنیهاشم و بویژه اهلبیت (علیه السلام) را به دیده افرادی که میتوانند آنان را از اریکه قدرت به زیر آورده و قدرت را از آنان سلب نمایند، نگریسته و از این رو، با آنان همواره دشمنی کرده و رویکردی منفی نسبت به خاندان وحی (علیه السلام) داشته و این دشمنی را ترویج مینمودند. | ||
اوج این دشمنی و کینه توزی امویان در جریان قیام حسینی (علیه السلام) و جنایت بی مانند خاندان اموی در رویارویی با نهضت سالار شهیدان (علیه السلام) و سبط رسول خدا (صلی الله علیه) قابل مشاهده است<ref>مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، بیروت، المکتبه العصریه 2005</ref>. قیام امام حسین بن علی (علیه السلام) در سال 60 هجری و شهادت آن امام همام (علیه السلام) در محرم سال 61 هجری و حوادث پس از آن که به رسوایی امویان انجامید و نقاب را از چهره آنان زدود، از مهمترین عوامل سقوط بنیامیه محسوب میگردد. این رویداد آن چنان تاثیری بر جان مردم برجای گذاشت و چنان موجی در جهان اسلام به راه انداخت که به سیلی خروشان تبدیل شده و امویان را در خود غرق ساخت. | اوج این دشمنی و کینه توزی امویان در جریان قیام حسینی (علیه السلام) و جنایت بی مانند خاندان اموی در رویارویی با نهضت سالار شهیدان (علیه السلام) و سبط رسول خدا (صلی الله علیه) قابل مشاهده است<ref>مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، بیروت، المکتبه العصریه 2005</ref>. قیام امام حسین بن علی (علیه السلام) در سال 60 هجری و شهادت آن امام همام (علیه السلام) در محرم سال 61 هجری و حوادث پس از آن که به رسوایی امویان انجامید و نقاب را از چهره آنان زدود، از مهمترین عوامل سقوط بنیامیه محسوب میگردد. این رویداد آن چنان تاثیری بر جان مردم برجای گذاشت و چنان موجی در جهان اسلام به راه انداخت که به سیلی خروشان تبدیل شده و امویان را در خود غرق ساخت. | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۱۹: | ||
== همسویی یهود و بنیامیه == | == همسویی یهود و بنیامیه == | ||
=== جهتگیری مشترک یهود و خاندان امیه علیه ایرانیان === | === جهتگیری مشترک یهود و خاندان امیه علیه ایرانیان === | ||
در بینابین آشوب و هجوم حوادث پس از پیامبر (صلی الله علیه) در میان [[امت اسلامی]] و مسائل و مشکلات داخلی که خلیفه با آن درگیر بود، و در حالی که هنوز خطر تهدید جامعه اسلامی از سوی روم منتفی نشده بود، حمله به فارس قدری عجولانه مینمود، به ویژه هنگامی که رابطه [[روم]] و [[یهود]] و سوابق تاریخی آن را در نظر گرفته و نقش آخرالزمانی ایرانیان و تمجیدهای پیامبر (صلی الله علیه) را از آنان در خاطر آوریم<ref>همایون، تاریخ تمدن و ملک مهدوی، ص388</ref>. | در بینابین آشوب و هجوم حوادث پس از پیامبر (صلی الله علیه) در میان [[امت اسلامی]] و مسائل و مشکلات داخلی که خلیفه با آن درگیر بود، و در حالی که هنوز خطر تهدید جامعه اسلامی از سوی روم منتفی نشده بود، حمله به فارس قدری عجولانه مینمود، به ویژه هنگامی که رابطه [[روم]] و [[یهود]] و سوابق تاریخی آن را در نظر گرفته و نقش آخرالزمانی ایرانیان و تمجیدهای پیامبر (صلی الله علیه) را از آنان در خاطر آوریم<ref>همایون، تاریخ تمدن و ملک مهدوی، ص388</ref>. |