confirmed
۵٬۹۲۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | {{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | ||
| عنوان = اشاعره | | عنوان = اشاعره | ||
خط ۵: | خط ۶: | ||
| نام = اشاعره | | نام = اشاعره | ||
| نام رایج = | | نام رایج = | ||
| تاریخ شکل گیری =قرن سوم هجری قمری | | تاریخ شکل گیری = | ||
| مبدأ شکل گیری = عراق | | قرن شکل گیری = قرن سوم هجری قمری | ||
| مبدأ شکل گیری = بصره عراق | |||
| موسس = [[اشعری|ابوالحسن علیبناسماعیل اشعری]] | | موسس = [[اشعری|ابوالحسن علیبناسماعیل اشعری]] | ||
| عقیده = جمع میان عقاید اهلحدیث و معتزله | | عقیده = جمع میان عقاید اهلحدیث و معتزله | ||
}} | }} | ||
'''اشاعره''' نامی آشنا در میان [[مکاتب کلامی]] [[اهل سنت]] و جماعت است. پایهگذار این مکتب، [[اشعری|ابوالحسن علیبناسماعیل اشعری]](۲۶۰-۳۲۴ه.ق) است. وی ابتدا شاگرد مکتب [[معتزله|معتزلیان]] بود و بعد از جدا شدن از آن مکتب، به مکتب [[اهل حدیث|اهلحدیث]] پیوست با این هدف که میان عقلگرایی افراطی معتزله و عقلگریزی افراطی اهلحدیث، اعتدال برقرار کند. به همین دلیل در تفسیر آرای اهلحدیث، فهم عقلی را دخالت داد. امروزه میتوان گفت که غالب اهل سنت در مشی کلامی خود تابع [[مکتب اشعری|مکتباشعری]] هستند | '''اشاعره''' نامی آشنا در میان [[مکاتب کلامی]] [[اهل سنت]] و جماعت است. پایهگذار این مکتب، [[اشعری|ابوالحسن علیبناسماعیل اشعری]](۲۶۰-۳۲۴ه.ق) است. وی ابتدا شاگرد مکتب [[معتزله|معتزلیان]] بود و بعد از جدا شدن از آن مکتب، به مکتب [[اهل حدیث|اهلحدیث]] پیوست با این هدف که میان عقلگرایی افراطی معتزله و عقلگریزی افراطی اهلحدیث، اعتدال برقرار کند. به همین دلیل در تفسیر آرای اهلحدیث، فهم عقلی را دخالت داد. امروزه میتوان گفت که غالب اهل سنت در مشی کلامی خود تابع [[مکتب اشعری|مکتباشعری]] هستند | ||
خط ۸۸: | خط ۹۱: | ||
== محمد عبده (اعتراف به وجود دو قدرت الهی و انسانی برای ایجاد فعل == | == محمد عبده (اعتراف به وجود دو قدرت الهی و انسانی برای ایجاد فعل == | ||
محمد عبده معتقد است که در ایجاد افعال اختیاری انسان، دو قدرت همزمان موثر است، یکی قدرت خدا و دیگری قدرت انسان. مینویسد:«یشهدُ سلیمُ العقل و الحواس من نفسه انّه موجود و لا یحتاج فی ذلک الی دلیلٍ یَهدیه و لا معلّمٍ یُرشده، کذلک یشهدُ انّه مدرک لأعماله الاختیاریة یَزِنُ نتائجَها بعقله و یُقدِّرها بارادتِه ثم یُصدرها بقدرة ما فیه ویُعَدُّ انکارُ شیئ من ذلک مساویا لاِنکار وجوده فی مجافاته لبداهة العقل» <ref>عبده محمد، رساله التوحید، جلد اول، ص 31</ref> یعنی عقل سلیم همراه با حواس( پنجگانه) شهادت میدهد که انسان متوجه موجودیت خود باشد و این توجه نیازی به هیچ راهنما و ارشاد هیچ معلمی ندارد، بلکه کاملا فطری است، یعنی انسان متوجه اعمال اختیاریاش میشود و آن را با عقلش میسنجد و با ارادهاش تقدیر میکند و سپس آن فعلی را که با عقلش سنجیده و با ارادهاش مقدر کرده است را با قدرتی که در وجودش قرار دارد، به فعلیت میرساند. البته کسی که این حقیقت و بداهت عقلی را انکار کند، در واقع وجود خودش را انکار کرده است. | محمد عبده معتقد است که در ایجاد افعال اختیاری انسان، دو قدرت همزمان موثر است، یکی قدرت خدا و دیگری قدرت انسان. مینویسد:«یشهدُ سلیمُ العقل و الحواس من نفسه انّه موجود و لا یحتاج فی ذلک الی دلیلٍ یَهدیه و لا معلّمٍ یُرشده، کذلک یشهدُ انّه مدرک لأعماله الاختیاریة یَزِنُ نتائجَها بعقله و یُقدِّرها بارادتِه ثم یُصدرها بقدرة ما فیه ویُعَدُّ انکارُ شیئ من ذلک مساویا لاِنکار وجوده فی مجافاته لبداهة العقل» <ref>عبده محمد، رساله التوحید، جلد اول، ص 31</ref> یعنی عقل سلیم همراه با حواس( پنجگانه) شهادت میدهد که انسان متوجه موجودیت خود باشد و این توجه نیازی به هیچ راهنما و ارشاد هیچ معلمی ندارد، بلکه کاملا فطری است، یعنی انسان متوجه اعمال اختیاریاش میشود و آن را با عقلش میسنجد و با ارادهاش تقدیر میکند و سپس آن فعلی را که با عقلش سنجیده و با ارادهاش مقدر کرده است را با قدرتی که در وجودش قرار دارد، به فعلیت میرساند. البته کسی که این حقیقت و بداهت عقلی را انکار کند، در واقع وجود خودش را انکار کرده است. | ||