۸۷٬۸۸۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== ندایی که حر شنید == | == ندایی که حر شنید == | ||
از حر روایت کردهاند که هنگامی که از [[قصر ابن زیاد]] در کوفه خارج شدم تا به سمت [[حسین بن علی | از حر روایت کردهاند که هنگامی که از [[قصر ابن زیاد]] در کوفه خارج شدم تا به سمت [[حسین بن علی|حسین بن علی(علیهالسلام)]] حرکت کنم، سه بار ندایی را پشت سرم شنیدم که میگفت: «ای حرّ! تو را به [[بهشت]] بشارت باد». او میگوید که به پشت سر نگریستم و کسی را ندیدم؛ با خود گفتم: «به خدا قسم، این بشارت نیست؛ چگونه بشارت باشد در حالی که من راهی جنگ با حسین بن علی(علیهالسلام) هستم.» | ||
|حسین بن علی(علیهالسلام)]] حرکت کنم، سه بار ندایی را پشت سرم شنیدم که میگفت: «ای حرّ! تو را به [[بهشت]] بشارت باد». او میگوید که به پشت سر نگریستم و کسی را ندیدم؛ با خود گفتم: «به خدا قسم، این بشارت نیست؛ چگونه بشارت باشد در حالی که من راهی جنگ با حسین بن علی(علیهالسلام) هستم.» | |||
او این خاطره را در ذهن داشت تا هنگامی که خدمت حسین بن علی(علیهالسلام) رسید و آن داستان را بازگو کرد. امام(علیهالسلام) به او فرمودند: | او این خاطره را در ذهن داشت تا هنگامی که خدمت حسین بن علی(علیهالسلام) رسید و آن داستان را بازگو کرد. امام(علیهالسلام) به او فرمودند: |