confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
=== ارجاع دیگران به وی از طرف امام معصوم === | === ارجاع دیگران به وی از طرف امام معصوم === | ||
عبدالله بن ابى یعفور مى گوید: به امام صادق ( | عبدالله بن ابى یعفور مى گوید: به امام صادق (علیهالسلام) گفتم: چون همیشه توفیق دیدار شما نصیبم نمى شود و گاه پاسخى براى سؤال شیعیان ندارم، چه کنم؟ فرمود: چرا از محمدبن مسلم نمى پرسى؟ او روایات فراوانى از پدرم شنیده و نزد وى وجیه و پسندیده بوده است فما یمنعک من محمد بن مسلم الثقفی فإنه قدسمع من أبی وکان عنده مرضیا وجیها. <ref>همان، ص145؛ همان، ص201 و 202؛ همان، ج46، ص328؛ خلاصة الاقوال، ص73؛ قاموس الرجال، ج8، ص380</ref> | ||
=== ارادت خاص به اهل بیت === | === ارادت خاص به اهل بیت === | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
محمد بن مسلم خود گوید: | محمد بن مسلم خود گوید: | ||
در یکى از شبها در پشت بام منزل خود استراحت مى کردم که کسى در زد، گفتم: کیستى و به چه کار آمده اى؟ | در یکى از شبها در پشت بام منزل خود استراحت مى کردم که کسى در زد، گفتم: کیستى و به چه کار آمده اى؟ | ||
گفت: خداى تو را رحمت کند کنیزک تو هستم! به کنار بام آمدم و سرکشیدم زنى را دیدم، چون مرا دید گفت: نوعروس من در موقع زایمان از دنیا رفته فرزندش در شکم او زنده است دستور شرع چیست؟ گفتم: نظیر این مسأله را از امام باقر( | گفت: خداى تو را رحمت کند کنیزک تو هستم! به کنار بام آمدم و سرکشیدم زنى را دیدم، چون مرا دید گفت: نوعروس من در موقع زایمان از دنیا رفته فرزندش در شکم او زنده است دستور شرع چیست؟ گفتم: نظیر این مسأله را از امام باقر(علیهالسلام) پرسیدند، حضرت فرمود: شکم مرده را بشکافند و فرزند را بیرون آرند، شما نیز چنین کنید. پس از آن گفتم: من مردى هستم که در زاویه خمول و اختفا به سرمى برم چه کسى تو را به من راهنمایى کرد؟ | ||
زن گفت: نزد ابوحنیفه ـ که صاحب رأى و قیاس است ـ براى پرسیدن حکم این مسأله رفتم، اظهار بى اطلاعى کرد و گفت: نزد محمد بن مسلم ثقفى برو که او حکم این مسأله را مى داند و پس از آن که جواب را گرفتى به نزد من بیا و مرا از جواب او با خبر ساز. به آن زن گفتم: اکنون به سلامت به خانه خود بازگرد. فرداى آن شب به مسجد رفتم، ابوحنیفه را دیدم که همان مسأله را مورد بحث قرار داده و درجمع اصحاب داد سخن داده و مى خواهد جواب مرا به نام خود مطرح کند. از گوشه مسجد تنحنحى کردم. ابوحنیفه متوجه شد و گفت: خدا تو را رحمت کند بگذار ما لحظهاى زندگى کنیم. <ref>معجم رجال الحدیث، ج18، ص262 الکشى فی رجاله ص 108 ونقل فی البحار ج 11 ص 230 منه ومن الاختصاص.</ref> | زن گفت: نزد ابوحنیفه ـ که صاحب رأى و قیاس است ـ براى پرسیدن حکم این مسأله رفتم، اظهار بى اطلاعى کرد و گفت: نزد محمد بن مسلم ثقفى برو که او حکم این مسأله را مى داند و پس از آن که جواب را گرفتى به نزد من بیا و مرا از جواب او با خبر ساز. به آن زن گفتم: اکنون به سلامت به خانه خود بازگرد. فرداى آن شب به مسجد رفتم، ابوحنیفه را دیدم که همان مسأله را مورد بحث قرار داده و درجمع اصحاب داد سخن داده و مى خواهد جواب مرا به نام خود مطرح کند. از گوشه مسجد تنحنحى کردم. ابوحنیفه متوجه شد و گفت: خدا تو را رحمت کند بگذار ما لحظهاى زندگى کنیم. <ref>معجم رجال الحدیث، ج18، ص262 الکشى فی رجاله ص 108 ونقل فی البحار ج 11 ص 230 منه ومن الاختصاص.</ref> | ||
== در محضر معصوم( | == در محضر معصوم(علیهالسلام) == | ||
محمد بن مسلم مى گوید: «از امام باقر( | محمد بن مسلم مى گوید: «از امام باقر(علیهالسلام) سى هزارحدیث <ref>بحارالانوار، ج46، ص328؛ اختیار معرفة الرجال، شماره 276</ref>. و از امام صادق(علیهالسلام) شانزده هزار حدیث شنیدم». <ref>اختیار معرفة الرجال، شماره 280.</ref> | ||
طبق نقل شیخ طوسى از اصحاب امام کاظم( | طبق نقل شیخ طوسى از اصحاب امام کاظم(علیهالسلام) نیز محسوب شده است. | ||
طبق نقل مولف مفتاح الکتب الاربعة، روایات نقل شده توسط زراره به مباشرت معصومان( | طبق نقل مولف مفتاح الکتب الاربعة، روایات نقل شده توسط زراره به مباشرت معصومان(علیهالسلام) در کتب اربعه، هزار و سیصد و هفتاد و چهار حدیث است. <ref>مفتاح الکتب الاربعة، ج30، ص404 و مستدرک آن.</ref> | ||
خودش میگوید در هر مسئله ای تردید کردم آنرا از ابوجعفر پرسیدم. به گفته خودش سی هزار حدیث از محمد باقر و شانزده هزار حدیث از جعفر صادق نقل کرده است<ref> جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهمالسلام، 315.</ref>. | خودش میگوید در هر مسئله ای تردید کردم آنرا از ابوجعفر پرسیدم. به گفته خودش سی هزار حدیث از محمد باقر و شانزده هزار حدیث از جعفر صادق نقل کرده است<ref> جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهمالسلام، 315.</ref>. | ||