confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
=== شغل حسن بن محبوب === | === شغل حسن بن محبوب === | ||
وهب، استاد زرهبافى بوده و به (سرّاد) و یا (زرّاد) لقب گرفته و این لقب بر تمام نسل وى گفته میشده است، ولی در کتب رجالی به اینکه شغل او مانند جدّش وهب سندی زرهسازی بوده است، اشارهای نشده است. پدرش محبوب شترهایی داشته که آنها را کرایه میداده است. از او نقل شده که: زمانی که ساکن مدینه بودم، خدمت امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) رسیدم و از شتران خود با حضرت سخن گفتم. حضرت فرمود: مگر نمیدانی شتر سختیهای فراوان دارد. از آن پس شترانم را کرایه دادم و به همراه غلامانم به کوفه فرستادم<ref>بحارالانوار، ج64، ص135.</ref>. | وهب، استاد زرهبافى بوده و به (سرّاد) و یا (زرّاد) لقب گرفته و این لقب بر تمام نسل وى گفته میشده است، ولی در کتب رجالی به اینکه شغل او مانند جدّش وهب سندی زرهسازی بوده است، اشارهای نشده است. پدرش محبوب شترهایی داشته که آنها را کرایه میداده است. از او نقل شده که: زمانی که ساکن مدینه بودم، خدمت امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) رسیدم و از شتران خود با حضرت سخن گفتم. حضرت فرمود: مگر نمیدانی شتر سختیهای فراوان دارد. از آن پس شترانم را کرایه دادم و به همراه غلامانم به کوفه فرستادم<ref>بحارالانوار، ج64، ص135.</ref>. | ||
در مورد شغل خود ابن محبوب مطلبی در کتب رجالی نیامده است. شیخ انصاری در مکاسب محرّمه، هنگام نقل روایتی میگوید: «بعضی از گچکاران نقل کرده اند.» <ref>المکاسب المحرمة، شیخ انصاری، چاپ دوم، تبریز، 1375ه.، ص14.</ref> این روایت را فقط ابن محبوب از امام رضا (علیهالسلام) نقل کرده است <ref>کافی، کلینی، بیروت، دارالاضواء، 1405ه.، ج3، ص33.</ref>. | در مورد شغل خود ابن محبوب مطلبی در کتب رجالی نیامده است. شیخ انصاری در مکاسب محرّمه، هنگام نقل روایتی میگوید: «بعضی از گچکاران نقل کرده اند.»<ref>المکاسب المحرمة، شیخ انصاری، چاپ دوم، تبریز، 1375ه.، ص14.</ref> این روایت را فقط ابن محبوب از امام رضا (علیهالسلام) نقل کرده است<ref>کافی، کلینی، بیروت، دارالاضواء، 1405ه.، ج3، ص33.</ref>. | ||
=== فرزندان ابن محبوب === | === فرزندان ابن محبوب === | ||
پسران او محمد و هارون هر دو از اصحاب امام جواد (علیهالسلام) بوده اند. معجم رجال الحدیث، آیة اللّه خویی، چاپ دوم، نشر مدینة العلم، 1403ه.، ج19، ص227 شیخ طوسى هم، هارون بن حسن بن محبوب و برادر وى، محمد بن حسن بن محبوب را در شمار راویان یاد میکند.<ref>(رجال)، شیخ طوسى 408/، اصحاب امام جواد (علیهالسلام)، چاپ نجف.</ref> هارون از اصحاب امام جواد (علیهالسلام) و مردى مورد اعتماد و راستگو بوده است که از پدر و سایر راویان، روایت کرده و کتابى به نام «النوادر» داشته است. فرزند دیگر او، محمد نام دارد که شیخ طوسى وى را از اصحاب امام جواد (علیهالسلام) و در زمره راویان به حساب آورده است<ref>رجال الطوسى، ص379، ش5618 و5620</ref>. | پسران او محمد و هارون هر دو از اصحاب امام جواد (علیهالسلام) بوده اند. معجم رجال الحدیث، آیة اللّه خویی، چاپ دوم، نشر مدینة العلم، 1403ه.، ج19، ص227 شیخ طوسى هم، هارون بن حسن بن محبوب و برادر وى، محمد بن حسن بن محبوب را در شمار راویان یاد میکند.<ref>(رجال)، شیخ طوسى 408/، اصحاب امام جواد (علیهالسلام)، چاپ نجف.</ref> هارون از اصحاب امام جواد (علیهالسلام) و مردى مورد اعتماد و راستگو بوده است که از پدر و سایر راویان، روایت کرده و کتابى به نام «النوادر» داشته است. فرزند دیگر او، محمد نام دارد که شیخ طوسى وى را از اصحاب امام جواد (علیهالسلام) و در زمره راویان به حساب آورده است<ref>رجال الطوسى، ص379، ش5618 و5620</ref>. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
… سمعت اصحابنا ان محبوبا اباحسن، کان یعطى الحسن بکل حدیث یکتبه عن على بن رئاب، درهماً واحدا.<ref>اختیار معرفة الرجال)585/، شماره 1095.</ref>ابن محبوب، براى هر حدیثى که از على بن رئاب جَرْمى در دفتر خود به ثبت میرساند، یک درهم نقره از پدرش دریافت میداشت. ابن محبوب، در نوجوانی تحصیل حدیث را آغاز کرده و بیشتر، با تشویق پدر در درس استادان دانش حدیث، شرکت میجسته است. | … سمعت اصحابنا ان محبوبا اباحسن، کان یعطى الحسن بکل حدیث یکتبه عن على بن رئاب، درهماً واحدا.<ref>اختیار معرفة الرجال)585/، شماره 1095.</ref>ابن محبوب، براى هر حدیثى که از على بن رئاب جَرْمى در دفتر خود به ثبت میرساند، یک درهم نقره از پدرش دریافت میداشت. ابن محبوب، در نوجوانی تحصیل حدیث را آغاز کرده و بیشتر، با تشویق پدر در درس استادان دانش حدیث، شرکت میجسته است. | ||
== در نگاه رجالیون == | == در نگاه رجالیون == | ||
* کشی نام او را در اصحاب امام رضا (علیهالسلام) و اصحاب اجماع ذکر کرده است. <ref>اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، تحقیق: حسن مصطفوی، چاپ دانشگاه مشهد، ص556.</ref> | * کشی نام او را در اصحاب امام رضا (علیهالسلام) و اصحاب اجماع ذکر کرده است.<ref>اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، تحقیق: حسن مصطفوی، چاپ دانشگاه مشهد، ص556.</ref> | ||
* ابن داود حلی میگوید: «فقهاء آنچه را که او روایت کند، صحیح میدانند.» <ref>رجال ابن داود، دانشگاه تهران، 1342ش، ص115.</ref> | * ابن داود حلی میگوید: «فقهاء آنچه را که او روایت کند، صحیح میدانند.»<ref>رجال ابن داود، دانشگاه تهران، 1342ش، ص115.</ref> | ||
* شهید ثانی او را در زمره زبده ترین اصحاب امام صادق (علیهالسلام) برشمرده است<ref>اصحاب الاجماع وثلاثون من فطاحل العلماء، ابراهیم مشکینی، چاپ اول، موسسه امام حسین، 1413ه.، ص36</ref> | * شهید ثانی او را در زمره زبده ترین اصحاب امام صادق (علیهالسلام) برشمرده است<ref>اصحاب الاجماع وثلاثون من فطاحل العلماء، ابراهیم مشکینی، چاپ اول، موسسه امام حسین، 1413ه.، ص36</ref> | ||
* علامه حلّى درباره وى، تعبیر «ثقه» و «عین» به کار مى برد. <ref>خلاصة الأقوال، ص97،ش222</ref> | * علامه حلّى درباره وى، تعبیر «ثقه» و «عین» به کار مى برد.<ref>خلاصة الأقوال، ص97،ش222</ref> | ||
* شیخ طوسی او را مورد اطمینان و از مردم کوفه میداند <ref>رجال الطوسی، ص347.</ref>شیخ طوسى، ابن محبوب را در زمره یاران امامان موسى بن جعفر (علیهالسلام)<ref>رجال الطوسى، ص334، ش4978.</ref>و على بن موسى (علیهالسلام) و<ref>رجال الطوسى، ص354، ش5251.</ref>ذکر کرده و به توثیق او پرداخته است. | * شیخ طوسی او را مورد اطمینان و از مردم کوفه میداند<ref>رجال الطوسی، ص347.</ref>شیخ طوسى، ابن محبوب را در زمره یاران امامان موسى بن جعفر (علیهالسلام)<ref>رجال الطوسى، ص334، ش4978.</ref>و على بن موسى (علیهالسلام) و<ref>رجال الطوسى، ص354، ش5251.</ref>ذکر کرده و به توثیق او پرداخته است. | ||
شیخ طوسى در الفهرست هم ابن محبوب را ثقه و مورد اعتماد دانسته است<ref>فهرست،46.</ref> | شیخ طوسى در الفهرست هم ابن محبوب را ثقه و مورد اعتماد دانسته است<ref>فهرست،46.</ref> | ||
اما در اختیار معرفه الرجال در مورد وی نقل شده که قال نصر بن الصبّاح: ابن محبوب، لم یکن یروى عن ابن فضال، بل هو اقدم من ابن فضّال واسن. واصحابنا، یتّهمون ابن محبوب فى روایته من ابن ابى حمزه و سمعت اصحابنا ان محبوبا ابا حسن کان یعطى الحسن بکل حدیث یکتبه عن على بن ریاب درهماً واحدا.)<ref>اختیار معرفة الرجال)585/، شماره 1095</ref> یعنی شمارى از ناقدان معاصرش، بر وى خرده مى گرفتند که چرا تقواى علمى ندارد و اصول فنى را رعایت نمى کند و چرا بدون سماع و اجازه و قراءت از نسخه هاى کهن روایت میکند و یادآور نمى شود که این رشته احادیث، به گونه (وجاده) به دست آمده است: | اما در اختیار معرفه الرجال در مورد وی نقل شده که قال نصر بن الصبّاح: ابن محبوب، لم یکن یروى عن ابن فضال، بل هو اقدم من ابن فضّال واسن. واصحابنا، یتّهمون ابن محبوب فى روایته من ابن ابى حمزه و سمعت اصحابنا ان محبوبا ابا حسن کان یعطى الحسن بکل حدیث یکتبه عن على بن ریاب درهماً واحدا.)<ref>اختیار معرفة الرجال)585/، شماره 1095</ref> یعنی شمارى از ناقدان معاصرش، بر وى خرده مى گرفتند که چرا تقواى علمى ندارد و اصول فنى را رعایت نمى کند و چرا بدون سماع و اجازه و قراءت از نسخه هاى کهن روایت میکند و یادآور نمى شود که این رشته احادیث، به گونه (وجاده) به دست آمده است: | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
توضيح اين نكته لازم است كه گروه تحقيق كتاب «تفصيل الشريعه، كتاب الخمس» در توضيح مطلب بالا مى نويسند: آنچه آیتاللهالعظمی فاضل لنكرانى «دامظله» از استاد بزرگوار خود، آیتاللهالعظمی آقاى بروجردى رحمهالله نقل كرده است، براساس نسخه «وسائل الشيعة» چاپ شده در سال 1324 هجرى قمرى<ref>- ج 2، ص 60-</ref> مىباشد؛ ولى در «تهذيب الأحكام، جامع أحاديث الشيعة و وسائل الشيعة- چه چاپ اسلاميه و چه چاپ مؤسسه آل البيت- سند روايت بدينگونه آمده است: «حسن بن محبوب عن ابوایوب عن محمّد بن مسلم».<ref>همان، پاورقى شماره 4.</ref> | توضيح اين نكته لازم است كه گروه تحقيق كتاب «تفصيل الشريعه، كتاب الخمس» در توضيح مطلب بالا مى نويسند: آنچه آیتاللهالعظمی فاضل لنكرانى «دامظله» از استاد بزرگوار خود، آیتاللهالعظمی آقاى بروجردى رحمهالله نقل كرده است، براساس نسخه «وسائل الشيعة» چاپ شده در سال 1324 هجرى قمرى<ref>- ج 2، ص 60-</ref> مىباشد؛ ولى در «تهذيب الأحكام، جامع أحاديث الشيعة و وسائل الشيعة- چه چاپ اسلاميه و چه چاپ مؤسسه آل البيت- سند روايت بدينگونه آمده است: «حسن بن محبوب عن ابوایوب عن محمّد بن مسلم».<ref>همان، پاورقى شماره 4.</ref> | ||
مثال ديگرى كه در آثار آقاى بروجردى رحمهالله وجود دارد و مبحث فوق را بهخوبی روشن مىكند، روايتى است كه در باب خمس زمين ذمّى وارد شده و تنها روايتى است كه خمس را در زمينى كه ذمّى آن را از مسلمان مى خرد، اثبات مى نمايد؛ آن بزرگوار فرموده است: | مثال ديگرى كه در آثار آقاى بروجردى رحمهالله وجود دارد و مبحث فوق را بهخوبی روشن مىكند، روايتى است كه در باب خمس زمين ذمّى وارد شده و تنها روايتى است كه خمس را در زمينى كه ذمّى آن را از مسلمان مى خرد، اثبات مى نمايد؛ آن بزرگوار فرموده است: | ||
«و كيف كان، فالأصل في هذا الحكم ما رواه الشيخ بإسناده، عن سعد بن عبدالله، عن أحمد بن محمّد، عن الحسن بن محبوب، عن أبي أيّوب إبراهيم بن عثمان، عن أبي عبيدة الحذّاء، قال: سمعت أبا جعفر علیهالسلام يقول: «أيّما ذمّي إشتري من مسلم أرضا فإنّ عليه الخمس» <ref>طوسى، محمّد بن الحسن، تهذيب الأحكام، ج 4، ص 139، حديث 393.</ref> | «و كيف كان، فالأصل في هذا الحكم ما رواه الشيخ بإسناده، عن سعد بن عبدالله، عن أحمد بن محمّد، عن الحسن بن محبوب، عن أبي أيّوب إبراهيم بن عثمان، عن أبي عبيدة الحذّاء، قال: سمعت أبا جعفر علیهالسلام يقول: «أيّما ذمّي إشتري من مسلم أرضا فإنّ عليه الخمس»<ref>طوسى، محمّد بن الحسن، تهذيب الأحكام، ج 4، ص 139، حديث 393.</ref> | ||
شيخ صدوق رحمهالله اين روايت را با اسناد خود از «ابو عبيدة حذّاء» روايت كرده است<ref>صدوق، محمّد بن على، من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 22، حديث 81.</ref> ؛ مرحوم محقق حلّى نيز آن را بهصورت مرسل در «المعتبر» آورده و از «حسن بن محبوب» روايت كرده است<ref>حلّى، جعفر بن الحسن، المعتبر، ج 2، ص 624.</ref> ؛ شيخ مفيد رحمهالله نيز در «المقنعة» آن را با كمى اختلاف بهصورت مرسل نقل كرده است، منتهى روايات را از حضرت امام صادق (عليهالسّلام) به اين صورت نقل كرده است: أنّه قال: «الذمّي إذا اشترى من المسلم الأرض فعليه فيها الخمس»<ref>مفيد، محمّد بن النعمان، المقنعة، ص 283.</ref> آقاى بروجردى رحمهالله بيان مىكند: | شيخ صدوق رحمهالله اين روايت را با اسناد خود از «ابو عبيدة حذّاء» روايت كرده است<ref>صدوق، محمّد بن على، من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 22، حديث 81.</ref> ؛ مرحوم محقق حلّى نيز آن را بهصورت مرسل در «المعتبر» آورده و از «حسن بن محبوب» روايت كرده است<ref>حلّى، جعفر بن الحسن، المعتبر، ج 2، ص 624.</ref> ؛ شيخ مفيد رحمهالله نيز در «المقنعة» آن را با كمى اختلاف بهصورت مرسل نقل كرده است، منتهى روايات را از حضرت امام صادق (عليهالسّلام) به اين صورت نقل كرده است: أنّه قال: «الذمّي إذا اشترى من المسلم الأرض فعليه فيها الخمس»<ref>مفيد، محمّد بن النعمان، المقنعة، ص 283.</ref> آقاى بروجردى رحمهالله بيان مىكند: | ||
ظاهر آن است كه مروىّ عنه همان ابوجعفر امام باقر علیهالسلام بوده و نقل روايت از حضرت صادق علیهالسلام، اشتباه است؛ زيرا، در مقام بحث، فقط يك روايت وجود دارد و نه دو روايت. | ظاهر آن است كه مروىّ عنه همان ابوجعفر امام باقر علیهالسلام بوده و نقل روايت از حضرت صادق علیهالسلام، اشتباه است؛ زيرا، در مقام بحث، فقط يك روايت وجود دارد و نه دو روايت. |