confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
(←منابع) |
|||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
بَزَنطی، احمد بن محمّد، صحابی امام هفتم و هشتم و نهم (علیهمالسلام) و از محدثان و فقهای برجسته شیعه در روزگار خود و نیز از اصحاب اجماع است<ref>رجال الکشى، ص556، ش1050.</ref> | بَزَنطی، احمد بن محمّد، صحابی امام هفتم و هشتم و نهم (علیهمالسلام) و از محدثان و فقهای برجسته شیعه در روزگار خود و نیز از اصحاب اجماع است<ref>رجال الکشى، ص556، ش1050.</ref> | ||
== | == زندگینامه == | ||
احمد بن محمّد بن ابى نصر و اسم أبي نصر زيد مولى السكوني بوده است، وی فقیه و راوى ثقهای است که نخست مذهب واقفیان را داشته، سپس با دیدن معجزاتى از امام رضا(ع) مستبصر شده است<ref>ر.ک به: الواقفیة: دراسة و تحلیل، ج1، ص286؛ رجال سید بحر العلوم، ج3، ص48.</ref> | احمد بن محمّد بن ابى نصر و اسم أبي نصر زيد مولى السكوني بوده است، وی فقیه و راوى ثقهای است که نخست مذهب واقفیان را داشته، سپس با دیدن معجزاتى از امام رضا(ع) مستبصر شده است<ref>ر.ک به: الواقفیة: دراسة و تحلیل، ج1، ص286؛ رجال سید بحر العلوم، ج3، ص48.</ref> | ||
کنیه او ابوجعفر و نیز ابوعلی گفته شده و به البزنطي معروف است وابستگی (وِلاء) او به قبیله سکون، از شاخههای بزرگ قبیله کنده یمن، مورد اتفاق است<ref>نجاشی، ص 75؛ طوسی، 1351 ش، ص 36، پانویس ؛ کشّی، ش 1102؛ تستری، ج 1، ص 563 ـ 566.</ref> شیخ طوسی<ref>ص 36</ref> کنیة او را ابوجعفر و به احتمال ابوعلی نقل کرده و میگوید که به بزنطی شهرت دارد<ref>نیز رجوع کنید به ابن شهرآشوب، ص 10؛ مامقانی، ج 1، ص 77.</ref> نام جد اول و دومش بترتیب عَمرو و زید بوده است که برای اختصار، غالباً نام اول را حذف میکنند و به جای زید نیز کنیه او، ابی نصر، را می آورند. گاهی نیز از بزنطی با عنوان «ابن ابی نصر» یاد میکنند<ref>مامقانی، همانجا ج 1، ص 77.</ref> | کنیه او ابوجعفر و نیز ابوعلی گفته شده و به البزنطي معروف است وابستگی (وِلاء) او به قبیله سکون، از شاخههای بزرگ قبیله کنده یمن، مورد اتفاق است<ref>نجاشی، ص 75؛ طوسی، 1351 ش، ص 36، پانویس ؛ کشّی، ش 1102؛ تستری، ج 1، ص 563 ـ 566.</ref> شیخ طوسی<ref>ص 36</ref> کنیة او را ابوجعفر و به احتمال ابوعلی نقل کرده و میگوید که به بزنطی شهرت دارد<ref>نیز رجوع کنید به ابن شهرآشوب، ص 10؛ مامقانی، ج 1، ص 77.</ref> نام جد اول و دومش بترتیب عَمرو و زید بوده است که برای اختصار، غالباً نام اول را حذف میکنند و به جای زید نیز کنیه او، ابی نصر، را می آورند. گاهی نیز از بزنطی با عنوان «ابن ابی نصر» یاد میکنند<ref>مامقانی، همانجا ج 1، ص 77.</ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
بزنطى، منسوب به «بیزانطیه» [بیزانس] است که نام یکى از مستعمرات یونانى بوده است که توسط «قسطنطین کبیر» [کنستانتین اوّل] در سده هفتم قبل از میلاد، تجدید بنا شد و پایتخت امپراطورى روم شرقى (دولت بیزانس) قرار گرفت و به همین مناسبت، بعدا نام قسطنطنیه بر آن گذارده شد (منجد الأعلام). بعید نیست خود یا پدران بزنطى در جنگهای بین مسلمین و روم شرقى، اسیر و به دیار اسلامى منتقل شده باشند، یا به خواسته خویش به بلاد بینالنهرین هجرت نموده و در کوفه سکونت اختیار کرده باشند. احتمال اسارت وى از تعبیر علامه نسبت به او (مولى السکونى) تقویت میشود؛ چه بهاحتمالقوی، معناى مولى در اینجا «آزادکرده» است که معلوم میشود وى نخست غلام سکونى (که خود از اصحاب حضرت صادق (ع) و قاضى بصره و مردى موجّه بوده است) بوده. احتمال دیگرى نیز موجود است و آن این که مولى به معنى حلیف و هم پیمان باشد؛ ولى این نیز احتمال اسارت یا مهاجرت بزنطى را تأیید میکند؛ زیرا معمولاً افراد غیرعرب، خود را به شخصیتها یا قبایل معروف منتسب و هم پیمان میکردند.<ref>کاظم مدیر شانه چى، چهل حدیث حضرت رضا(ع)، مقدّمه.</ref> | بزنطى، منسوب به «بیزانطیه» [بیزانس] است که نام یکى از مستعمرات یونانى بوده است که توسط «قسطنطین کبیر» [کنستانتین اوّل] در سده هفتم قبل از میلاد، تجدید بنا شد و پایتخت امپراطورى روم شرقى (دولت بیزانس) قرار گرفت و به همین مناسبت، بعدا نام قسطنطنیه بر آن گذارده شد (منجد الأعلام). بعید نیست خود یا پدران بزنطى در جنگهای بین مسلمین و روم شرقى، اسیر و به دیار اسلامى منتقل شده باشند، یا به خواسته خویش به بلاد بینالنهرین هجرت نموده و در کوفه سکونت اختیار کرده باشند. احتمال اسارت وى از تعبیر علامه نسبت به او (مولى السکونى) تقویت میشود؛ چه بهاحتمالقوی، معناى مولى در اینجا «آزادکرده» است که معلوم میشود وى نخست غلام سکونى (که خود از اصحاب حضرت صادق (ع) و قاضى بصره و مردى موجّه بوده است) بوده. احتمال دیگرى نیز موجود است و آن این که مولى به معنى حلیف و هم پیمان باشد؛ ولى این نیز احتمال اسارت یا مهاجرت بزنطى را تأیید میکند؛ زیرا معمولاً افراد غیرعرب، خود را به شخصیتها یا قبایل معروف منتسب و هم پیمان میکردند.<ref>کاظم مدیر شانه چى، چهل حدیث حضرت رضا(ع)، مقدّمه.</ref> | ||
اما یکى از محققان معاصر مینویسد: ابونصر بزنطى، اصلاً از خاندانهای ایرانى بوده که پدران او در کوفه زندگى میکردند. خاندان او به آل مهران معروف بودند و بهاصطلاح آن روز، جزء موالى ـ که به غیر اعراب گفته میشد ـ به شمار میرفتند. شیخ طوسى نیز وى را از آل مهران میداند<ref>کتاب الغیبة، مؤسسه المعارف الاسلامیه، ص71،ح76 .</ref> | اما یکى از محققان معاصر مینویسد: ابونصر بزنطى، اصلاً از خاندانهای ایرانى بوده که پدران او در کوفه زندگى میکردند. خاندان او به آل مهران معروف بودند و بهاصطلاح آن روز، جزء موالى ـ که به غیر اعراب گفته میشد ـ به شمار میرفتند. شیخ طوسى نیز وى را از آل مهران میداند<ref>کتاب الغیبة، مؤسسه المعارف الاسلامیه، ص71،ح76 .</ref> | ||
بزنطی پس از رحلت حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام و فتنه واقفیه، اندک زمانی واقفی بوده و اعتقاد به زندهبودن ایشان داشته است، ولی بعد از مکاتبه با امام علی بن موسیالرضا علیهالسلام و ظهور برخی معجزات، از مذهب واقفی عدول کرده است. در این باره شیخ طوسی | بزنطی پس از رحلت حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام و فتنه واقفیه، اندک زمانی واقفی بوده و اعتقاد به زندهبودن ایشان داشته است، ولی بعد از مکاتبه با امام علی بن موسیالرضا علیهالسلام و ظهور برخی معجزات، از مذهب واقفی عدول کرده است. در این باره شیخ طوسی<ref>کتاب الغیبه ص 47.</ref> و قطب راوندی <ref>خرائج ، ج 2، ص 662.</ref> و مجلسی <ref>بحار، ج 49، ص 36 و 48.</ref> سخن گفتهاند. کشّی <ref>رجال کشی ش 1050.</ref> او را در شمار شش فقیه مهم از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام، نام برده و به گفته شیخ طوسی <ref>عدّة الاصول، ج 1، ص 386ـ387.</ref>به دلیل آنکه او و چند تن دیگر فقط از افراد ثقه، نقل روایت میکنند، روایات مرسل آنها در حکم روایات مُسند است. | ||
از یاران امام موسى بن جعفر و امام رضا و امام جواد(ع) <ref>رجال الطوسى، ص332، ش4954(از اصحا ( امام کاظم (ع)) وص351، ش5196(از اصحاب امام رضا (ع)) وص373، ش5518</ref>است. | از یاران امام موسى بن جعفر و امام رضا و امام جواد(ع) <ref>رجال الطوسى، ص332، ش4954(از اصحا ( امام کاظم (ع)) وص351، ش5196(از اصحاب امام رضا (ع)) وص373، ش5518</ref>است. | ||