confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
جهم بن صفوان در [[کوفه]] با شخصی به نام [[جعد بن درهم]] آشنا شد. این آشنایی موجب شد تا عقاید جعد بن درهم بدون واسطه بر وی اثر بگذارد<ref>محمد بن اسماعیل بخاری، خلق افعال العباد، ج۱، ص۳۰، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.</ref> .<ref>ابنتیمیه، بیان تلبیس الجهمیة فی تأسیس بدعهم الکلامیة، ج ۱، ص ۴۴۸، چاپ محمد بن عبدالرحمان بن قاسم، (مؤسسه قرطبه) ۱۳۹۲</ref> .<ref>ابنکثیر، البدایة و النهایة، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸ج ۹، ص ۳۸۲.</ref> .<ref> سمعانی عبدالکریم، الانساب، ج ۲، ص ۱۳۳.</ref> .<ref>بنکثیر، البدایة و النهایة، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸ج ۹، ص ۲۴۶.</ref> .<ref> ابنکثیر، البدایة و النهایة، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸ج ۹، ص ۳۸۲ </ref>. جهم در اعتقاد به تنزیه و خلققرآن، پیرو [[جعدبن درهم]] بوده است، اما در زمینه قدر از او پیروی نکرده و از مُجَبِّره (گروهی که به [[جبر و اختیار در لغت و اصطلاح|جبر]] انسان معتقد بودند) محسوب میشده است. | جهم بن صفوان در [[کوفه]] با شخصی به نام [[جعد بن درهم]] آشنا شد. این آشنایی موجب شد تا عقاید جعد بن درهم بدون واسطه بر وی اثر بگذارد<ref>محمد بن اسماعیل بخاری، خلق افعال العباد، ج۱، ص۳۰، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.</ref> .<ref>ابنتیمیه، بیان تلبیس الجهمیة فی تأسیس بدعهم الکلامیة، ج ۱، ص ۴۴۸، چاپ محمد بن عبدالرحمان بن قاسم، (مؤسسه قرطبه) ۱۳۹۲</ref> .<ref>ابنکثیر، البدایة و النهایة، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸ج ۹، ص ۳۸۲.</ref> .<ref> سمعانی عبدالکریم، الانساب، ج ۲، ص ۱۳۳.</ref> .<ref>بنکثیر، البدایة و النهایة، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸ج ۹، ص ۲۴۶.</ref> .<ref> ابنکثیر، البدایة و النهایة، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸ج ۹، ص ۳۸۲ </ref>. جهم در اعتقاد به تنزیه و خلققرآن، پیرو [[جعدبن درهم]] بوده است، اما در زمینه قدر از او پیروی نکرده و از مُجَبِّره (گروهی که به [[جبر و اختیار در لغت و اصطلاح|جبر]] انسان معتقد بودند) محسوب میشده است. | ||
= آشنایی با برخی از عقاید جهمیه = | == آشنایی با برخی از عقاید جهمیه == | ||
عقاید فرقه جهمیه را در چند بخش میتوان خلاصه کرد. | عقاید فرقه جهمیه را در چند بخش میتوان خلاصه کرد. | ||
==جبر گرایی مطلق== | ===جبر گرایی مطلق=== | ||
در تفکر این فرقه جز خدا هیچ خالق یا فاعل دیگری شناخته نمیشود. بنابراین، انتساب افعال به انسان از روی مجاز و مسامحه است. مثلا میبینیم که طلوع و غروب به خورشید نسبت داده میشود در حالیکه خورشید نقشی در طلوع و غروبش ندارد، ولی میگویند خورشید طلوع یا غروب کرد. و یا گردش سنگ آسیا را به خود سنگ آسیا نسبت میدهند و حال آنکه سنگ آسیا نقشی در گردش خود ندارد. بنابراین، نه خورشید و نه سنگ آسیا هیچکدام در فاعلیت خود نقشی ندارند، ولی به طور مسامحه و مجاز حرکاتشان به خودشان نسبت داده میشود | در تفکر این فرقه جز [[خدا]] هیچ خالق یا فاعل دیگری شناخته نمیشود. بنابراین، انتساب افعال به انسان از روی مجاز و مسامحه است. مثلا میبینیم که طلوع و غروب به خورشید نسبت داده میشود در حالیکه خورشید نقشی در طلوع و غروبش ندارد، ولی میگویند خورشید طلوع یا غروب کرد. و یا گردش سنگ آسیا را به خود سنگ آسیا نسبت میدهند و حال آنکه سنگ آسیا نقشی در گردش خود ندارد. بنابراین، نه خورشید و نه سنگ آسیا هیچکدام در فاعلیت خود نقشی ندارند، ولی به طور مسامحه و مجاز حرکاتشان به خودشان نسبت داده میشود<ref> بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق،، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۷ هجری، چاپ۲ ص۱۹۴.</ref>. | ||
==ایمان و معرفت== | ==ایمان و معرفت== |