confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
'''صفوان بن یحیی بجلی کوفی''' فقیه، محدث معروف و از اصحاب و شاگردان [[امام کاظم]](علیهالسلام)، [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا]](علیهالسلام) و امام جواد(علیهالسلام)، اما بیش از همه در خدمت امام رضا(علیهالسلام) بود. صفوان در خاندانی شیعه در کوفه به دنیا آمد. پدرش یحیی را از اصحاب امام صادق(علیهالسلام) دانستهاند. صفوان از اصحاب اجماع است. | '''صفوان بن یحیی بجلی کوفی''' فقیه، محدث معروف و از اصحاب و شاگردان [[امام کاظم]](علیهالسلام)، [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا]](علیهالسلام) و امام جواد(علیهالسلام)، اما بیش از همه در خدمت امام رضا(علیهالسلام) بود. صفوان در خاندانی شیعه در کوفه به دنیا آمد. پدرش یحیی را از اصحاب امام صادق(علیهالسلام) دانستهاند. صفوان از اصحاب اجماع است. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
صفوان از مَوالیان بَجِیلَه بود و کنیه ایشان، ابو محمّد و معروف به بیّاع السابرى است <ref>رجال النجاشى، ص196، ش524؛ الفهرست، ص145، ش356؛ رجال الطوسى، ص359، ش5311و ص376، ش5559.</ref> شغل صفوان، فروش پارچهای ظریف به نام «سابری» بود و از این رو در برخی کتابهای روایی به «بَیّاع سابُری» (سابُری فروش) شهرت دارد. | صفوان از مَوالیان بَجِیلَه بود و کنیه ایشان، ابو محمّد و معروف به بیّاع السابرى است<ref>رجال النجاشى، ص196، ش524؛ الفهرست، ص145، ش356؛ رجال الطوسى، ص359، ش5311و ص376، ش5559.</ref> شغل صفوان، فروش پارچهای ظریف به نام «سابری» بود و از این رو در برخی کتابهای روایی به «بَیّاع سابُری» (سابُری فروش) شهرت دارد. | ||
علت تسمیه او به این نام این است که سابُری نام لباسهایی بوده است که بسیاری از اصحاب امام صادق و ائمه بعدی بزاز و فروشنده آن بودهاند که صفوان یکی از آنها بوده است و از این رو عبارت بیّاع السابری در رجال بسیار است. سید عبد الله جزائری نوه سید نعمت الله جزائری که او را شیخ بهایی عصر مینامیدند کتابی در مورد تاریخ شوشتر دارد و در آن مینویسد که سلاطین قبلی که مشغول ساختن سدی در شوشتر بودند به دلیل سختی مخارج نتوانستند آن را تمام کنند. بعد بین ایران و روم جنگ میشود و ایران بر شاپور روم غلبه میکند پادشاه ایران تتمیم میگیرد به عنوان غرامت جنگی سد شوشتر را به گردن پادشاه روم بگذارد و حتی دستور میدهد که خاک ساختن سد را از روم بیاورند. بعد صاحب کتاب نوشته است که تلی که در آنجا هست و کوزه گران از آن کوزه درست میکنند اضافه ی خاکی است که از روم به ایران آورده بودند و روزی دو هزار گوسفند از روم به ایران سرازیر میشد و به گردن آنها طلا و نقره بود که خرج سد میشد. بعد مینویسد که رومیان وقتی مشغول تتمیم سد شدند، بعد از استفاده از آب شوشتر که آب ممتازی بود مایل شدند که در آنجا اقامت کنند. آنها صنعت های مخصوصی داشتند که از جمله دیبا که به دیبای شوشتری مشهور شد که یکی از لباس هایی بود که آنها میبافتند و به دیگران نیز تعلیم کردند. بعد اضافه میکند که لباس های سابُری ظاهرا معرف شاپوری است و از همان لباس ها بوده است. به هر حال صفوان یکی از اشخاصی بوده است که این گونه لباس ها را میفروخته است<ref>درس رجال آیت الله شبیری، جلسه11: https://www.eshia.ir/Feqh/Archive/text/shobeiry/rejal/62/011</ref> | علت تسمیه او به این نام این است که سابُری نام لباسهایی بوده است که بسیاری از اصحاب امام صادق و ائمه بعدی بزاز و فروشنده آن بودهاند که صفوان یکی از آنها بوده است و از این رو عبارت بیّاع السابری در رجال بسیار است. سید عبد الله جزائری نوه سید نعمت الله جزائری که او را شیخ بهایی عصر مینامیدند کتابی در مورد تاریخ شوشتر دارد و در آن مینویسد که سلاطین قبلی که مشغول ساختن سدی در شوشتر بودند به دلیل سختی مخارج نتوانستند آن را تمام کنند. بعد بین ایران و روم جنگ میشود و ایران بر شاپور روم غلبه میکند پادشاه ایران تتمیم میگیرد به عنوان غرامت جنگی سد شوشتر را به گردن پادشاه روم بگذارد و حتی دستور میدهد که خاک ساختن سد را از روم بیاورند. بعد صاحب کتاب نوشته است که تلی که در آنجا هست و کوزه گران از آن کوزه درست میکنند اضافه ی خاکی است که از روم به ایران آورده بودند و روزی دو هزار گوسفند از روم به ایران سرازیر میشد و به گردن آنها طلا و نقره بود که خرج سد میشد. بعد مینویسد که رومیان وقتی مشغول تتمیم سد شدند، بعد از استفاده از آب شوشتر که آب ممتازی بود مایل شدند که در آنجا اقامت کنند. آنها صنعت های مخصوصی داشتند که از جمله دیبا که به دیبای شوشتری مشهور شد که یکی از لباس هایی بود که آنها میبافتند و به دیگران نیز تعلیم کردند. بعد اضافه میکند که لباس های سابُری ظاهرا معرف شاپوری است و از همان لباس ها بوده است. به هر حال صفوان یکی از اشخاصی بوده است که این گونه لباس ها را میفروخته است<ref>درس رجال آیت الله شبیری، جلسه11: https://www.eshia.ir/Feqh/Archive/text/shobeiry/rejal/62/011</ref> | ||
== در نگاه رجالیون == | == در نگاه رجالیون == | ||
در وثاقت و عدالت این راوى، احدى شک نکرده است و کلیه کسانى که از او نام بردهاند، وى را به جلالت قدر و عظمت و شرافت و زهد و عبادت ستودهاند. | در وثاقت و عدالت این راوى، احدى شک نکرده است و کلیه کسانى که از او نام بردهاند، وى را به جلالت قدر و عظمت و شرافت و زهد و عبادت ستودهاند. | ||
نجاشى در باره صفوان بن یحیى میگوید: صفوان مقام و منزلت بزرگى نزد حضرت رضا (علیهالسلام) داشت «کانت له عنده منزلة شریفة <ref>ر.ک: رجال نجاشى، ص 197 .</ref> نجاشى درباره او مى نویسد: ثقة ثقة، عین. | نجاشى در باره صفوان بن یحیى میگوید: صفوان مقام و منزلت بزرگى نزد حضرت رضا (علیهالسلام) داشت «کانت له عنده منزلة شریفة<ref>ر.ک: رجال نجاشى، ص 197 .</ref> نجاشى درباره او مى نویسد: ثقة ثقة، عین. <ref>رجال النجاشى، ص197، ش524.</ref> | ||
شیخ طوسى مى گوید: صفوان… موثق ترین فرد زمان خود در نزد اصحاب حدیث و عابدترینشان بوده است؛ در شبانه روز، پنجاه رکعت نماز مى خواند و در هر سال، سه ماه روزه مى گرفت و سه نوبت زکات مالش را خارج مى کرد. <ref>الفهرست، ص145، ش356 .</ref> | شیخ طوسى مى گوید: صفوان… موثق ترین فرد زمان خود در نزد اصحاب حدیث و عابدترینشان بوده است؛ در شبانه روز، پنجاه رکعت نماز مى خواند و در هر سال، سه ماه روزه مى گرفت و سه نوبت زکات مالش را خارج مى کرد.<ref>الفهرست، ص145، ش356 .</ref> | ||
== ویژگی های اخلاقی == | == ویژگی های اخلاقی == | ||
=== زهد و وارستگى === | === زهد و وارستگى === | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
=== حزب اللهی واقعی === | === حزب اللهی واقعی === | ||
معمّر بن خلاد گوید: اسماعیل بن خطاب از زکات غلّه خود مقدارى را به صفوان بخشید. وقتى من آن مقدار را بر داشت کردم و به امام رضا (علیهالسلام) گزارش دادم، حضرت فرمود: «رحم اللّه اسماعیل بن خطاب بما اوصى به الى صفوان بن یحیى و رحم اللّه صفوان، فانّهما مِنْ حزب آبائى علیهمالسلام و مَنْ کان مِن حزبنا ادخله اللّه الجنة؛ خداوند اسماعیل بن خطاب را به سبب سفارشى که در حقّ صفوان بن یحیى کرده است، رحمت کند. و خداوند صفوان را رحمت نماید، چون آنان جزو حزب پدرانم ـ که سلام خدا بر آنان باد ـ هستند و هرکس از حزب ما باشد، خداوند او را داخل بهشت مىکند.» <ref>اختیار معرفةالرجال، ج 2، ص 792؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 100.</ref> | معمّر بن خلاد گوید: اسماعیل بن خطاب از زکات غلّه خود مقدارى را به صفوان بخشید. وقتى من آن مقدار را بر داشت کردم و به امام رضا (علیهالسلام) گزارش دادم، حضرت فرمود: «رحم اللّه اسماعیل بن خطاب بما اوصى به الى صفوان بن یحیى و رحم اللّه صفوان، فانّهما مِنْ حزب آبائى علیهمالسلام و مَنْ کان مِن حزبنا ادخله اللّه الجنة؛ خداوند اسماعیل بن خطاب را به سبب سفارشى که در حقّ صفوان بن یحیى کرده است، رحمت کند. و خداوند صفوان را رحمت نماید، چون آنان جزو حزب پدرانم ـ که سلام خدا بر آنان باد ـ هستند و هرکس از حزب ما باشد، خداوند او را داخل بهشت مىکند.»<ref>اختیار معرفةالرجال، ج 2، ص 792؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 100.</ref> | ||
=== تصریح امام به عدالت صفوان === | === تصریح امام به عدالت صفوان === | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
=== تسلیم محض امام معصوم و وفای به ایشان === | === تسلیم محض امام معصوم و وفای به ایشان === | ||
على بن حسین بن داود قمى گوید: از امام جواد (علیهالسلام) شنیدم که صفوان بن یحیى و محمد بن سنان را به نیکى یاد مىکرد و مىفرمود: «رضى الله عنهما برضاى عنهما فما خالفانى قطّ؛ خداوند به سبب خشنودى من از آن دو خشنود باشد، چه آن دو هیچگاه با من مخالفت نکردند». در روایت دیگرى شبیه گزارش فوق اضافه شده که «آن دو با پدرم نیز مخالفت نکردند.»<ref>اختیارمعرفةالرجال، ج 2، ص 792 و 793؛ رجال الکشى، ص502، ش963.</ref> | على بن حسین بن داود قمى گوید: از امام جواد (علیهالسلام) شنیدم که صفوان بن یحیى و محمد بن سنان را به نیکى یاد مىکرد و مىفرمود: «رضى الله عنهما برضاى عنهما فما خالفانى قطّ؛ خداوند به سبب خشنودى من از آن دو خشنود باشد، چه آن دو هیچگاه با من مخالفت نکردند». در روایت دیگرى شبیه گزارش فوق اضافه شده که «آن دو با پدرم نیز مخالفت نکردند.»<ref>اختیارمعرفةالرجال، ج 2، ص 792 و 793؛ رجال الکشى، ص502، ش963.</ref> | ||
عبداللّه بن صلت نیز میگوید: اواخر حیات امام جواد (علیهالسلام) به حضورش شرفیاب شدم. امام فرمود: «جزى اللّه صفوان بن یحیى و محمد بن سنان و زکریا بن آدم عَنّى خیراً فقد وفوا لى <ref>اختیار معرفةالرجال، ج 2، ص 792.</ref> ؛ خداوند متعال به صفوان بن یحیى، محمد بن سنان و زکریا بن آدم به سبب وفاداریشان نسبت به من، پاداش خیر دهد. | عبداللّه بن صلت نیز میگوید: اواخر حیات امام جواد (علیهالسلام) به حضورش شرفیاب شدم. امام فرمود: «جزى اللّه صفوان بن یحیى و محمد بن سنان و زکریا بن آدم عَنّى خیراً فقد وفوا لى<ref>اختیار معرفةالرجال، ج 2، ص 792.</ref> ؛ خداوند متعال به صفوان بن یحیى، محمد بن سنان و زکریا بن آدم به سبب وفاداریشان نسبت به من، پاداش خیر دهد. | ||
=== وفای عهد و عبادت بسیار === | === وفای عهد و عبادت بسیار === | ||
صفوان بن یحیى هر روز 150 رکعت نماز مىخواند و هر سال، سه ماه روزه مىگرفت و سه بار زکات مىداد. <ref>ر.ک: رجال نجاشى، ص 197.</ref> علت این کار به این بر میگردد که یک روز صَفْوَان بن یَحْیَی با عَبْدِاللَّه بن جندب و عَلی بن نُعْمَان در مسجدالحرام با هم پیمانی بستند که به آن عمل نمایند. پیمان این بود که هر گاه یکی از آنها درگذشت دیگری برای او نماز بخواند و روزه بگیرد و حج انجام دهد و زکاة بدهد، مادامی که زنده میباشد این اعمال را به کار بندد، هر دو رفیقش درگذشتند و او به عهدش وفا کرد و برای آن دو رفیقش آن کارها را انجام داد و خیرات و مبرات کرد، او هم برای خود کار کرد و هم برای دوستانش حج به جای آورد و روزه گرفت و زکاة داد و خیرات نمود<ref>نقله المجلسى - رحمه الله - فی البحار ج 12 ص 81.</ref> . | صفوان بن یحیى هر روز 150 رکعت نماز مىخواند و هر سال، سه ماه روزه مىگرفت و سه بار زکات مىداد.<ref>ر.ک: رجال نجاشى، ص 197.</ref> علت این کار به این بر میگردد که یک روز صَفْوَان بن یَحْیَی با عَبْدِاللَّه بن جندب و عَلی بن نُعْمَان در مسجدالحرام با هم پیمانی بستند که به آن عمل نمایند. پیمان این بود که هر گاه یکی از آنها درگذشت دیگری برای او نماز بخواند و روزه بگیرد و حج انجام دهد و زکاة بدهد، مادامی که زنده میباشد این اعمال را به کار بندد، هر دو رفیقش درگذشتند و او به عهدش وفا کرد و برای آن دو رفیقش آن کارها را انجام داد و خیرات و مبرات کرد، او هم برای خود کار کرد و هم برای دوستانش حج به جای آورد و روزه گرفت و زکاة داد و خیرات نمود<ref>نقله المجلسى - رحمه الله - فی البحار ج 12 ص 81.</ref> . | ||
=== دغدغهمند جان امام و سوگوار شهادت === | === دغدغهمند جان امام و سوگوار شهادت === | ||
صفوان گوید: وقتى امام کاظم (علیهالسلام) از دنیا رفت و امام رضا (علیهالسلام) جانشینى خویش را اعلام فرمود، ترسیدم به جان ایشان آسیبى رسد. لذا به آن حضرت عرض کردم: | صفوان گوید: وقتى امام کاظم (علیهالسلام) از دنیا رفت و امام رضا (علیهالسلام) جانشینى خویش را اعلام فرمود، ترسیدم به جان ایشان آسیبى رسد. لذا به آن حضرت عرض کردم: | ||
شما موضوع مهمّى را آشکارا بیان داشتید و ما بر جان شما بیمناکیم؛ چرا که ممکن است از سوى وى (هارون الرشید) به شما گزندى رسد<ref>بحارالانوار، ج 49، ص 113.</ref>. | شما موضوع مهمّى را آشکارا بیان داشتید و ما بر جان شما بیمناکیم؛ چرا که ممکن است از سوى وى (هارون الرشید) به شما گزندى رسد<ref>بحارالانوار، ج 49، ص 113.</ref>. | ||
همچنین وقتى اصحاب بزرگ ائمه، نظیر صفوان بن یحیى و یونس بن عبدالرّحمان از شهادت امام رضا (علیهالسلام) آگاه شدند، در مجلسى در منزل عبدالرّحمان بن حجّاج گرد آمده، در عزاى آن امام همام به شدّت گریستند و ناله سردادند <ref>ر.ک: مدینةالمعاجز، ج 7، ص 290 و 291.</ref>. | همچنین وقتى اصحاب بزرگ ائمه، نظیر صفوان بن یحیى و یونس بن عبدالرّحمان از شهادت امام رضا (علیهالسلام) آگاه شدند، در مجلسى در منزل عبدالرّحمان بن حجّاج گرد آمده، در عزاى آن امام همام به شدّت گریستند و ناله سردادند<ref>ر.ک: مدینةالمعاجز، ج 7، ص 290 و 291.</ref>. | ||
== در محضر معصوم == | == در محضر معصوم == | ||
صفوان بن یحیی از فقهاى درجه اوّل و مهمترین شاگردان حضرت کاظم و حضرت رضا علیهماالسلام | صفوان بن یحیی از فقهاى درجه اوّل و مهمترین شاگردان حضرت کاظم و حضرت رضا علیهماالسلام <ref>ر.ک: کلیات فى علم الرجال، ص 175</ref> و نیز امام جواد (علیهالسلام) شمرده شده است<ref>الفهرست، ص145، ش356؛ رجال الطوسى، ص338، ش5038.</ref> گرچه شیخ، پاره اى از روایات را به نقل صفوان از امام صادق(علیهالسلام) آورده است که بدون شک، واسطه، محذوف است؛ زیرا او امام صادق(علیهالسلام) را درک نکرده است. او همچنین وکیل امام على بن موسى الرضا(علیهالسلام) و امام جواد(علیهالسلام) در کوفه بوده <ref>رجال النجاشى، ص196، ش524</ref>و مسئولیت هدایت شیعیان را در کوفه به عهده داشته است<ref>الفهرست، ص146.</ref>. | ||
== مشایخ و راویان == | == مشایخ و راویان == | ||
=== مشایخ === | === مشایخ === | ||
اسامى مشایخ او را در کتب اربعه شیعه، بالغ بر 240 نفر دانستهاند <ref>مشایخ الثقات،چاپ اول، ص243.</ref> از جمله: | اسامى مشایخ او را در کتب اربعه شیعه، بالغ بر 240 نفر دانستهاند<ref>مشایخ الثقات،چاپ اول، ص243.</ref> از جمله: | ||
* ابان بن عثمان؛ | * ابان بن عثمان؛ | ||
* ابراهيم الكرخي؛ | * ابراهيم الكرخي؛ | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
* يوسف بن ابراهيم؛ | * يوسف بن ابراهيم؛ | ||
* يونس بن ظبيان؛ | * يونس بن ظبيان؛ | ||
* يونس بن يعقوب <ref>نرمافزار جهاز راویان، مؤسسه تحقیقاتی ولي العصر (عليهالسلام) للدراسات الإسلامية قم،https://hoveyat.valiasr-aj.com/</ref> | * يونس بن يعقوب<ref>نرمافزار جهاز راویان، مؤسسه تحقیقاتی ولي العصر (عليهالسلام) للدراسات الإسلامية قم،https://hoveyat.valiasr-aj.com/</ref> | ||
=== راویان === | === راویان === | ||
خط ۲۳۰: | خط ۲۳۰: | ||
== روایات و آثار == | == روایات و آثار == | ||
تعداد تألیفات صفوان را سى کتاب و رساله نوشتهاند که شمارى از آن کتابها عبارتاند از: | تعداد تألیفات صفوان را سى کتاب و رساله نوشتهاند که شمارى از آن کتابها عبارتاند از: | ||
الآداب، التجارات، الفرائض، الصلاة، الصوم، الحج، الزکاة، النکاح، الطلاق، الشراء والبیع، العتق والتدبیر، البشارات، مسائل عن ابى الحسن موسى(علیهالسلام)، الوضوء، الوصایا، المحبة والوظائف،النوادر <ref>رجال النجاشى، ص196؛ الفهرست، ص164(به نقل از ابن ندیم).</ref> شیخ طوسى به نقل از ابن ندیم، «تجارات» و «شراء» را دو تا مى داند. | الآداب، التجارات، الفرائض، الصلاة، الصوم، الحج، الزکاة، النکاح، الطلاق، الشراء والبیع، العتق والتدبیر، البشارات، مسائل عن ابى الحسن موسى(علیهالسلام)، الوضوء، الوصایا، المحبة والوظائف،النوادر<ref>رجال النجاشى، ص196؛ الفهرست، ص164(به نقل از ابن ندیم).</ref> شیخ طوسى به نقل از ابن ندیم، «تجارات» و «شراء» را دو تا مى داند. | ||
=== اعتبار مرسلات === | === اعتبار مرسلات === | ||
علماى شیعه، احادیث مرسله وى را در حکم مسانید دانستهاند و به روایاتى که از راویان ضعیفى چون على بن ابى حمزه بطائنى و یونس بن ظبیان و ابى جمیله نقل کرده نیز به دیده اعتبار مى نگرند. | علماى شیعه، احادیث مرسله وى را در حکم مسانید دانستهاند و به روایاتى که از راویان ضعیفى چون على بن ابى حمزه بطائنى و یونس بن ظبیان و ابى جمیله نقل کرده نیز به دیده اعتبار مى نگرند. | ||
== در گذشت و مدفن == | == در گذشت و مدفن == | ||
کشّى مى گوید: صفوان بن یحیى در سال 210ق، در شهر مدینه از دنیا رفت. امام جواد(علیهالسلام) حنوط و کفن خود را براى وى فرستاد و از اسماعیل بن موسى بن جعفر(علیهالسلام) خواست تا بر او نماز بخواند. <ref>رجال الکشى، ص502، ش962.</ref> مدفن او در مدینه است. | کشّى مى گوید: صفوان بن یحیى در سال 210ق، در شهر مدینه از دنیا رفت. امام جواد(علیهالسلام) حنوط و کفن خود را براى وى فرستاد و از اسماعیل بن موسى بن جعفر(علیهالسلام) خواست تا بر او نماز بخواند.<ref>رجال الکشى، ص502، ش962.</ref> مدفن او در مدینه است. | ||
. براى اطلاعات بیشتر درباره شرح حال وى، بنگرید به: | . براى اطلاعات بیشتر درباره شرح حال وى، بنگرید به: |