confirmed
۳٬۹۰۲
ویرایش
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
توجه و اهتمام بننبی به قرآن بسیار زیاد است. نخستین کتاب وی، الظاهرة القرآنیة، که اصل آن به زبان فرانسوی است، نشاندهنده این دیدگاه وی است. وی در این کتاب و در کتابهای بعدی خود همواره میکوشد مبانی افکار خویش را از قرآن و سنّت نبوی استنباط کند. هدف اساسی بننبی از تألیف الظاهرة القرآنیة، ایجاد اصلاحی روششناختی در تفسیر قرآن و کمک به برداشتهای نوین قرآنی برای روشنفکران و تحصیلکردگان مسلمانی بود که در برابر فرهنگ غربی به دنبال پایگاهی محکم در میراث گذشته خویش بودند. او در مقدمهای که بر ترجمه عربیِ این کتاب افزوده است به دو انگیزه اصلی خود اشاره میکند: ایجاد زمینه و فرصتی برای جوانان مسلمان تا به درستی در دین نظر کنند؛ و اصلاحی شایسته در شیوه سنّتی تفسیر قرآن<ref>ص 53</ref>. | توجه و اهتمام بننبی به قرآن بسیار زیاد است. نخستین کتاب وی، الظاهرة القرآنیة، که اصل آن به زبان فرانسوی است، نشاندهنده این دیدگاه وی است. وی در این کتاب و در کتابهای بعدی خود همواره میکوشد مبانی افکار خویش را از قرآن و سنّت نبوی استنباط کند. هدف اساسی بننبی از تألیف الظاهرة القرآنیة، ایجاد اصلاحی روششناختی در تفسیر قرآن و کمک به برداشتهای نوین قرآنی برای روشنفکران و تحصیلکردگان مسلمانی بود که در برابر فرهنگ غربی به دنبال پایگاهی محکم در میراث گذشته خویش بودند. او در مقدمهای که بر ترجمه عربیِ این کتاب افزوده است به دو انگیزه اصلی خود اشاره میکند: ایجاد زمینه و فرصتی برای جوانان مسلمان تا به درستی در دین نظر کنند؛ و اصلاحی شایسته در شیوه سنّتی تفسیر قرآن<ref>ص 53</ref>. | ||
به نظر | به نظر بن نبی، بزرگترین خطری که فرهنگ و تفکر اسلامی را تهدید میکند استشراق است که مسلمانان هنوز حیلههای آن را درنیافته و تأثیر آن را در جایجایِ زندگیِ فرهنگی و شئون انسانی خود حسّ نکردهاند؛ بویژه آنکه اکنون این پدیده در لباس دانشگاهی و بر زبان و قلم پارهای از مشاهیر مسلمان جاری است. وقتی توجه کنیم که هر ساله دانشجویان سوری و مصری ـ یعنی اساتید آینده فرهنگ عربی و بانیان نهضت اسلامی ـ تنها در دانشگاه پاریس رسالههای فراوانی عرضه میکنند و در آنها بر بسط و شرحِ آرای استادان غربی خویش پای میفشرند، بزرگی خطر را درمییابیم. همین جا او بر طهحسین به دلیل تألیف کتاب فیالشعر الجاهلی حمله میبرد و تبعیّت وی از مارگلیوث را نکوهش میکند که با تشکیک در وثاقت شعر جاهلی و درستی انتساب آن به شعرای جاهلیت راه را برای کمرنگ کردن اهمیت اعجاز قرآنی هموار میکنند (ص 54 ـ57). نخستین و مهمترین چالش ِ رویارویِ بننبی برای اثبات اعتبار و وثاقت قرآن، مسئله اعجاز و غیربشری بودنِ این کتاب است. وی علیالاصول دیدگاه مفسّران سنتی را در زمانِ کنونی نمیپسندد که برای اثباتِ الوهیتِ منشأ و مصدرِ قرآن کریم به اعجاز بیانی و ادبی قرآن تمسّک میکنند و هنوز میکوشند فصاحت و اوجِ ادبی و بلاغی قرآن را دلیلِ اعجاز و مبنای تحدّی قرآن قرار دهند. این روش تنها برای نخبگانِ فرهنگی جوامعِ عرب کارآمد است. در غالبِ کشورهای اسلامی و بویژه در ممالک غیرعربی کمتر کسی یافت میشود که بتواند میان آیهای از قرآن و نظم یا نثری از ادبِ جاهلی مقایسه و داوری کند. مدتهاست که دیگر ما آن نبوغ زبانِ عربی را از دست دادهایم و در این باب صرفاً به باورهایی تقلیدی قناعت میکنیم<ref>ص 58 ـ59؛ برای نقد این دیدگاه و دفاع از اعجاز بیانی و بلاغی رجوع کنید به مقدمة محمود محمد شاکر بر همان کتاب، ص 15ـ 28</ref>. | ||
به اعتقاد بننبی مردم در بدوِ ظهور اسلام به دلیل هویت ادبی و زبانیشان، اعجاز قرآن را با «ذوق فطری» خویش لمس میکردند؛ پس از آن تا حدودِ دوره عباسی «ذوق علمیِ» ادیبان و دانشمندان برای درک الوهیت و اعجاز قرآن کافی بود. امروزه با توجه به آیه «قُلْ ما کُنْتُ بِدْعاً مِنَ الْرُّسُلِ» (احقاف: 9) میتوان رسالت پیامبر اکرم را همچون سایر رسالتها، پدیدهای ـ به معنای علمیِ کلمه ـ دانست که در ظروف زمانی و مکانیِ مشابه آثار و نتایج مشابه به همراه دارد. در واقع، اعجاز شخصِ پیامبر در زمان خودش همان دلایلی است که برای اسکات منکران ارائه میدهد، اما اعجاز دین یکی از ابزارهای تبلیغ آن است. این بدان معناست که «معجزه» باید برای همه مخاطبان قابلفهم و، در عین حال، برتر از توانایی همه آنان باشد. از آن مهمتر، معجزه باید در تمام دوره زمانی مفروض دین، استمرار یابد تا تبلیغ دین همواره تحقق پذیرد. ازاین رو، اعجاز قرآن در آغاز ظهور اسلام با ذوق فطری و بعدها با ذوق علمی دریافت میشد؛ اما امروز، فردِ مسلمان ناگزیر است که این اعجاز را در صورتی دیگر بیابد و آن بررسی محتوای پیامهای قرآن ـ و نه ظاهرِ عباراتِ آن ـ است<ref>ص 62، 71</ref>. | به اعتقاد بننبی مردم در بدوِ ظهور اسلام به دلیل هویت ادبی و زبانیشان، اعجاز قرآن را با «ذوق فطری» خویش لمس میکردند؛ پس از آن تا حدودِ دوره عباسی «ذوق علمیِ» ادیبان و دانشمندان برای درک الوهیت و اعجاز قرآن کافی بود. امروزه با توجه به آیه «قُلْ ما کُنْتُ بِدْعاً مِنَ الْرُّسُلِ» (احقاف: 9) میتوان رسالت پیامبر اکرم را همچون سایر رسالتها، پدیدهای ـ به معنای علمیِ کلمه ـ دانست که در ظروف زمانی و مکانیِ مشابه آثار و نتایج مشابه به همراه دارد. در واقع، اعجاز شخصِ پیامبر در زمان خودش همان دلایلی است که برای اسکات منکران ارائه میدهد، اما اعجاز دین یکی از ابزارهای تبلیغ آن است. این بدان معناست که «معجزه» باید برای همه مخاطبان قابلفهم و، در عین حال، برتر از توانایی همه آنان باشد. از آن مهمتر، معجزه باید در تمام دوره زمانی مفروض دین، استمرار یابد تا تبلیغ دین همواره تحقق پذیرد. ازاین رو، اعجاز قرآن در آغاز ظهور اسلام با ذوق فطری و بعدها با ذوق علمی دریافت میشد؛ اما امروز، فردِ مسلمان ناگزیر است که این اعجاز را در صورتی دیگر بیابد و آن بررسی محتوای پیامهای قرآن ـ و نه ظاهرِ عباراتِ آن ـ است<ref>ص 62، 71</ref>. | ||
شیوه | شیوه بن نبی در کتاب الظاهرة القرآنیة بر همین پایه استوار است. وی به تأمّل در طبیعتِ نفسِ انسانی و فطرت خداجویی او در طول تاریخ مذاهب بشری میپردازد و با تفحّص در تاریخ نبوت، ویژگیهای انبیا، سیره پیامبر اکرم و مضامین قرآن میکوشد مبانیِ دین و بویژه اصول اعتقادی و اجتماعی دین اسلام را بشناساند. در این کتاب و مواضعی از دیگر کتابهای بننبی، بیشترین تأکید و اهتمام بر احکام اجتماعی و اخلاق اسلام است. وی با گرایش اجتماعی خود در تفسیر، مفاهیم و مضامین قرآنی را به گونهای بسط میدهد که شئونِ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حیات بشر را در برگیرد و در این راه همواره به وضع کنونیِ بشر و نیاز تمدن بشری به آیینی جامع و الهی نظر دارد. با اینهمه، گاه همانند قائلان به تفسیر علمی قرآن، میکوشد سازگاری پارهای از آیات قرآن را با جدیدترین نظریههای علمی اثبات کند <ref>ص 339، 353</ref> <ref>مالک بن نبی، الظّاهرة القرآنیّة، ترجمه عبدالصبور شاهین، بیروت 1389/1969 [https://rch.ac.ir/article/Details?id=11696 به نقل از سایت دانشنامه جهان اسلام]</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |