confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حَشیشیّه''' | {{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | ||
| عنوان = | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام = | |||
| نام رایج = | |||
| تاریخ شکل گیری = | |||
| قرن شکل گیری = | |||
| مبدأ شکل گیری = | |||
| موسس = | |||
| عقیده = | |||
}} | |||
'''حَشیشیّه''' دشنامی است که دیگر مسلمانان بر [[اسماعیلیه|اسماعیلیان نزاری]] نهادند. | |||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
خط ۲۰: | خط ۳۳: | ||
مقریزی ادامه میدهد:استعمال حشیش در مصر در میان طبقه توانگر و سرمایهدار قاهره شیوع پیدا کرد، بهطوری که امیر سودون شیخونی در سال 780 آن را در مصر ممنوع و جرایمی برای استعمال کنندگان تعیین کرد. بعدها استعمال آن شایع گشت و مردی اسماعیلی نسخهای نوشت که میتوان حشیش را با عسل آمیخت و آن را بهکار برد. او نام آن دارو را عقده (آمیخته و ممزوج) نام نهاد. شیره و عصاره حشیش را چرس خوانند و آن را اسرار مینامند و به فارسی برگبنگ و به عربی ورقالخیال میخوانند و بعضی از مصنفان آن را سبز یا سبزه یا گیاه اخضر خوانند و عصاره آن را بنگاب گویند. بهعقیده نگارنده، حشاشین (چنانکه در پیش گفته شده است)، از اینجهت به اسماعیلیه اطلاق میگردد که آنان بعضی از اوقات حشیش استعمال میکردند تا از خود بیخود شده و دشمن خود را بهقتل رسانند و نهادن نامAssassin بر آنها درست نیست، زیرا این کلمه از واژه اساس عربی میآید و چون اسماعیلیه در مذهب خود اساس دین را اعتقاد به امام زنده و اطاعت از دستورهای او میدانستند، از اینجهت ایشان را اساسیه یا اهلالاساس خوانند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 161</ref> <ref>سید حسن امین، دائرة المعارف اسلامیه ج 7، ص 440- 444.</ref> | مقریزی ادامه میدهد:استعمال حشیش در مصر در میان طبقه توانگر و سرمایهدار قاهره شیوع پیدا کرد، بهطوری که امیر سودون شیخونی در سال 780 آن را در مصر ممنوع و جرایمی برای استعمال کنندگان تعیین کرد. بعدها استعمال آن شایع گشت و مردی اسماعیلی نسخهای نوشت که میتوان حشیش را با عسل آمیخت و آن را بهکار برد. او نام آن دارو را عقده (آمیخته و ممزوج) نام نهاد. شیره و عصاره حشیش را چرس خوانند و آن را اسرار مینامند و به فارسی برگبنگ و به عربی ورقالخیال میخوانند و بعضی از مصنفان آن را سبز یا سبزه یا گیاه اخضر خوانند و عصاره آن را بنگاب گویند. بهعقیده نگارنده، حشاشین (چنانکه در پیش گفته شده است)، از اینجهت به اسماعیلیه اطلاق میگردد که آنان بعضی از اوقات حشیش استعمال میکردند تا از خود بیخود شده و دشمن خود را بهقتل رسانند و نهادن نامAssassin بر آنها درست نیست، زیرا این کلمه از واژه اساس عربی میآید و چون اسماعیلیه در مذهب خود اساس دین را اعتقاد به امام زنده و اطاعت از دستورهای او میدانستند، از اینجهت ایشان را اساسیه یا اهلالاساس خوانند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 161</ref> <ref>سید حسن امین، دائرة المعارف اسلامیه ج 7، ص 440- 444.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{فرق و مذاهب}} | |||
[[رده:فرق و مذاهب]] | [[رده:فرق و مذاهب]] |