۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (Javadi صفحهٔ سلفی گرایی در فرانسه را به سلفیگرایی در فرانسه (مقاله) منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== الف. پیشینه تحقیق == | == الف. پیشینه تحقیق == | ||
مطالعاتی بسیار در زمینه [[اسلامگرایی]] در [[جهان اسلام]] و [[خاورمیانه]] بهصورت عام، و در غرب و [[فرانسه]] بهصورت خاص انجام شدهاند؛ شمار این پژوهشها پس از رویداد یازدهم سپتامبر 2001 میلادی<ref> رویداد یازدهم سپتامبر؛ حملاتی تروریستی و انتحاری که گروه تروریستی [[القاعده]]، آن را در خاک [[ایالات متحده آمریکا]] انجام داد. در این حادثه نوزده تن از عناصر القاعده، چهار هواپیمای تجاری-مسافربری را ربودند. هواپیماربایان دو هواپیما را در فاصلههای زمانی گوناگون به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک کوبیدند. در نتیجه این دو برخورد، همه مسافران به همراه عده بسیاری در ساختمانها کشته شدند. هر دو ساختمان، پس از دو ساعت بهطور کامل ویران شدند و خسارت فراوانی به ساختمانهای پیرامون زدند. این گروه، هواپیمای سوم را به پنتاگون، واقع در ارلینگتون در ویرجینیا زدند. هواپیمای چهارم در محلی نزدیک شنکسویل، در ایالت پنسیلوانیا سرنگون شد.</ref> بهطوری چشمگیر رشد داشته است؛ باوجوداین، پژوهشهای انجام و منتشر شده در باب جریان سلفی در فرانسه، بسیار کمشمارند؛ شاید این نقص با تداخل مفاهیم اسلامگرایی و سلفیگری قابل چشمپوشی باشد؛ اما با توجه به پیچیدگی جریانهای اسلامگرا در دهۀ اخیر و گسترش فعالیتها و گرایشهای آنان، تحلیل و مطالعۀ این جریانها ضرورتی بیشتر را میطلبد. ریشههای خارجی جریانهای اسلامگرای سلفی در فرانسه را میتوان به لحاظ فکری و نظری (تئوریک)، در [[عربستان سعودی]] و شمال آفریقا یافت. مهمترین پژوهش منتشر شده در باب سلفیگری در [[فرانسه]]، کتابی با عنوان '''«سلفیگری امروز، جنبشهای فرقهگرا در غرب»''' به قلم '''سمیر امقر''' میباشد<ref>این کتاب درواقع، رساله دکترای نویسنده در رشته جامعهشناسی است که زیر نظر اولیویه روا مدیر پژوهشی در مدرسه عالی علوم اجتماعی [[پاریس]] گذرانده شده است. کتاب، حاصل پژوهشی درخصوص پدیده اسلام سلفی است. پژوهشگر در خلال نٌه سال (از 2002 تا 2011) با 87 نفر از هواداران سلفی (در محدوده سنی 19 تا 54 سال) در مناطق مختلف [[فرانسه]] و نیز در بلژیک، [[انگلستان]]، [[کانادا]] و ایالات متحده مصاحبه کرده است. وی همدلانه به شبکههای سلفی در [[اروپا]] و آمریکای شمالی وارد شده، و به گفته خود، رابطهای دوگانه مبتنی بر محبت و تنفر همزمان نسبت به آنان پیدا کرده است؛ ولی بهعنوان پژوهشگر علوم اجتماعی، فاصله خود را با موضوع تحقیق حفظ کرده است.</ref> همچنین آثار دیگری در این زمینه نوشته شده است<ref>کتابهای دیگر مرتبط با این موضوع: سلفیگری چیست؟ نوشتهٔ: برنار روژیه، و کتاب «سلفیگری از خلیج فارس تا حومه پاریس»؛ سلفیگری جهانیشده اثر: محمدعلی ادراوی.</ref>. | |||
مطالعاتی بسیار در زمینه [[اسلامگرایی]] در [[جهان اسلام]] و [[خاورمیانه]] بهصورت عام، و در غرب و [[فرانسه]] بهصورت خاص انجام شدهاند؛ شمار این پژوهشها پس از رویداد یازدهم سپتامبر 2001 میلادی<ref> رویداد یازدهم سپتامبر؛ حملاتی تروریستی و انتحاری که گروه تروریستی [[القاعده]]، آن را در خاک [[ایالات متحده آمریکا]] انجام داد. در این حادثه نوزده تن از عناصر القاعده، چهار هواپیمای تجاری-مسافربری را ربودند. هواپیماربایان دو هواپیما را در فاصلههای زمانی گوناگون به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی در | |||
== ب. مبانی نظری سلفیگری == | == ب. مبانی نظری سلفیگری == | ||
=== مفاهیم === | === مفاهیم === | ||
برای آنکه مفهوم سلفیگری، آنچنانکه این واژه در زبان و فرهنگ سیاسی فرانسوی رایج است، فهمیده شود، بهتر است به فضای مفهومی و مفاهیم همبسته آن رجوعشود؛ این مفهوم در فرهنگ سیاسی امروز فرانسه، در درون مفاهیم کلان '''«سنتگرایی، بنیادگرایی، تعصب یا تمامیتخواهی و افراطیگری یا رادیکالیسم»''' و در بطن مفاهیم جزئیتر '''«اسلامگرایی، جهادگری و طالبانیگری»''' مطالعهمیشود. | برای آنکه مفهوم سلفیگری، آنچنانکه این واژه در زبان و فرهنگ سیاسی فرانسوی رایج است، فهمیده شود، بهتر است به فضای مفهومی و مفاهیم همبسته آن رجوعشود؛ این مفهوم در فرهنگ سیاسی امروز فرانسه، در درون مفاهیم کلان '''«سنتگرایی، بنیادگرایی، تعصب یا تمامیتخواهی و افراطیگری یا رادیکالیسم»''' و در بطن مفاهیم جزئیتر '''«اسلامگرایی، جهادگری و طالبانیگری»''' مطالعهمیشود. | ||
خط ۳۰: | خط ۲۸: | ||
==== سلفیگری بهمثابه اندیشه بازگشت ==== | ==== سلفیگری بهمثابه اندیشه بازگشت ==== | ||
سلفیگری بهعنوان پدیدهای نو در عرصه تحولات اجتماعی و سیاسی در اروپا، مجموعهای از اندیشه و عمل است که مبانی و انگیختههایی کهنه و نو برای تجدید حیات در گستره گیتی یافته است. شرایط بینالمللی در جهان، پس از رویداد یازدهم سپتامبر 2001 و حملات انتحاری به برجهای مرکز تجارت جهانی در نیویورک، به تغییر معادلات سیاسی در سطح جهانی و منطقهای انجامید؛ این دگرگونی در خلأ روی نداد؛ بلکه در تاریخ سیاسی منطقه جنوب غرب آسیا و [[شمال آفریقا]] (بهویژه در آنچه خاورمیانه نامیده میشود)، زمینههایی نظری و عملی داشته است. | سلفیگری بهعنوان پدیدهای نو در عرصه تحولات اجتماعی و سیاسی در اروپا، مجموعهای از اندیشه و عمل است که مبانی و انگیختههایی کهنه و نو برای تجدید حیات در گستره گیتی یافته است. شرایط بینالمللی در جهان، پس از رویداد یازدهم سپتامبر 2001 و حملات انتحاری به برجهای مرکز تجارت جهانی در نیویورک، به تغییر معادلات سیاسی در سطح جهانی و منطقهای انجامید؛ این دگرگونی در خلأ روی نداد؛ بلکه در تاریخ سیاسی منطقه جنوب غرب آسیا و [[شمال آفریقا]] (بهویژه در آنچه خاورمیانه نامیده میشود)، زمینههایی نظری و عملی داشته است. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۲: | ||
== ج. تبارشناسی اندیشه سلفی معاصر == | == ج. تبارشناسی اندیشه سلفی معاصر == | ||
تبار اولیه بیشتر گرایشهای [[سلفی]] [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت و جماعت]]، به جریان [[اهل حدیث]] در قرن سوم هجری بازمیگردد (که قرابتهایی با جریان اخباری در اسلام شیعی دارد). [[اهل حدیث]] در برابر اهل رأی، در منابع استنباط احکام بر کفایت نقل ([[کتاب خدا|کتاب]] و [[سنت]]) و عدم حجیت رأی و اجتهاد شخصی (و هرگونه استقلال عقلی برون نصی و قیاس) حکم میدادند: تفاوتی که میان [[اشاعره]] و [[معتزله]] و دو مکتب فقهی- روایی [[مدینه]] و [[کوفه]] نیز دیده میشود. چنین گمانی وجود دارد که ظهور این مکاتب، واکنشی خلوصگرایانه و از سر استغنا و جامعیت دین، نسبت به شکلگیری نهضت ترجمه در عصر عباسی و ورود فلسفه و حکمت یونانی به منظومه فکر مسلمانی در قرن سوم هجری باشد. | تبار اولیه بیشتر گرایشهای [[سلفی]] [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت و جماعت]]، به جریان [[اهل حدیث]] در قرن سوم هجری بازمیگردد (که قرابتهایی با جریان اخباری در اسلام شیعی دارد). [[اهل حدیث]] در برابر اهل رأی، در منابع استنباط احکام بر کفایت نقل ([[کتاب خدا|کتاب]] و [[سنت]]) و عدم حجیت رأی و اجتهاد شخصی (و هرگونه استقلال عقلی برون نصی و قیاس) حکم میدادند: تفاوتی که میان [[اشاعره]] و [[معتزله]] و دو مکتب فقهی- روایی [[مدینه]] و [[کوفه]] نیز دیده میشود. چنین گمانی وجود دارد که ظهور این مکاتب، واکنشی خلوصگرایانه و از سر استغنا و جامعیت دین، نسبت به شکلگیری نهضت ترجمه در عصر عباسی و ورود فلسفه و حکمت یونانی به منظومه فکر مسلمانی در قرن سوم هجری باشد. | ||
خط ۶۱: | خط ۵۷: | ||
== د. حوزههای جغرافیایی جریان سلفی == | == د. حوزههای جغرافیایی جریان سلفی == | ||
سلفیگری در دوران معاصر، در وجه نظری و منابع فکری و مالی، بیشتر با جریان وهابی در [[عربستان سعودی]] و گروههای فعال اسلامی، اجتماعی و سیاسی در [[مصر]] مانند [[اخوانالمسلمین]] گره خورده است؛ اما برای مطالعه جریان [[سلفی]] معاصر و تبارهای فکری و حوزههای گسترش جغرافیایی آن، باید از پدیده امروزی سلفی و نمادهای بیرونی آن مانند [[القاعده]] فراتر رفت و با رویکردی تاریخی آنها را واکاوید تا از تعمیمهای ناکارآمد پرهیز کرد و تصویری درست از سلفیگری موضوع بحث و تبارهای فکری آن بهدست داد. سه حوزه جغرافیایی پیدایش و گسترش اندیشه سلفی عبارتند از: | سلفیگری در دوران معاصر، در وجه نظری و منابع فکری و مالی، بیشتر با جریان وهابی در [[عربستان سعودی]] و گروههای فعال اسلامی، اجتماعی و سیاسی در [[مصر]] مانند [[اخوانالمسلمین]] گره خورده است؛ اما برای مطالعه جریان [[سلفی]] معاصر و تبارهای فکری و حوزههای گسترش جغرافیایی آن، باید از پدیده امروزی سلفی و نمادهای بیرونی آن مانند [[القاعده]] فراتر رفت و با رویکردی تاریخی آنها را واکاوید تا از تعمیمهای ناکارآمد پرهیز کرد و تصویری درست از سلفیگری موضوع بحث و تبارهای فکری آن بهدست داد. سه حوزه جغرافیایی پیدایش و گسترش اندیشه سلفی عبارتند از: | ||
=== سلفیه در عربستان === | === سلفیه در عربستان === | ||
جریان غالب سلفی معاصر، سلفیان [[وهابی]] هستند که در نهادهای رسمی دینی [[عربستان]] مانند هیئت علمای کبار، نفوذ دارند. در باب تسمیه [[وهابیان]] به [[سلفی]]، تشکیکهایی شده است؛ اما نظر به مصادر و منابع اندیشه [[وهابی]] و شباهتها و اشتراکهای آن با جریانهای سلفی معاصر، چنین امری از حقیقت، دور نیست. در کنار آن، از جریانهای سلفی زیدی و نیز مصادر و رجال غیر وهابی اندیشه سلفی در شبهجزیره، مانند ''محمد بن علی شوکانی''، نباید غافل بود. بدینترتیب، در بررسی جریانهای سلفی معاصر، گرایشهای سلفی در کل شبهجزیره (مانند جامیه و سروریه) نیز از جایگاهی مهم بهرهمندند. | جریان غالب سلفی معاصر، سلفیان [[وهابی]] هستند که در نهادهای رسمی دینی [[عربستان]] مانند هیئت علمای کبار، نفوذ دارند. در باب تسمیه [[وهابیان]] به [[سلفی]]، تشکیکهایی شده است؛ اما نظر به مصادر و منابع اندیشه [[وهابی]] و شباهتها و اشتراکهای آن با جریانهای سلفی معاصر، چنین امری از حقیقت، دور نیست. در کنار آن، از جریانهای سلفی زیدی و نیز مصادر و رجال غیر وهابی اندیشه سلفی در شبهجزیره، مانند ''محمد بن علی شوکانی''، نباید غافل بود. بدینترتیب، در بررسی جریانهای سلفی معاصر، گرایشهای سلفی در کل شبهجزیره (مانند جامیه و سروریه) نیز از جایگاهی مهم بهرهمندند. | ||
=== سلفیه در هندوستان === | === سلفیه در هندوستان === | ||
خط ۷۲: | خط ۶۶: | ||
=== سلفیه در شمال آفریقا === | === سلفیه در شمال آفریقا === | ||
اگرچه آغاز سلفیگری معاصر را در [[مصر]] از آرای محمد [[رشید رضا]] دانستهاند، اما نهضت [[سنوسیه]] در [[لیبی]] و جنبش مهدیه در [[سودان]] را در قرن نوزدهم نباید از نظر دور داشت. جنبش سنوسی، حرکتی اصلاحی با تبارهای صوفیانه بود که در برابر استعمار در لیبی قیام کرد و پادشاهی لیبی را تا کودتای [[معمر قذافی]] در سال 1969 میلادی بر عهده داشت. [[جهاد]] و [[اجتهاد]]، دو پایهٔ دعوت تجدیدی سنوسی بودند و سازمان جنبش سنوسی بر شانههای زاویه (خانقاه)های صوفیانه _با کارکردی سنتی برای آموزش تعالیم دینی و مکتبخانهای_ بنا شده بود. زوایای سنوسی در نبرد با استعمار [[ایتالیا]] نقش اصلی را بردوش داشتند و [[عمر مختار]]، خود از شیوخ زاویه بود. جنبش مهدیه نیز در اصل، جنبشی اصلاحگرایانه ضد استعمار حکومت خدیوان مصر (عثمانی) و سپس [[انگلستان|انگلیس]] بود. ترکیب گرایشهای صوفیانه و اندیشه [[مهدویت]] و شرایط سیاسی، این حرکت را به سمت جنبشی سیاسی و جهادی سوق داد. [[سنوسیه]] و مهدیّه، جنبشهایی دینی با کارکرد سیاسی بودند که در پارهای وجوه _مانند مبارزه با بیگانگان و اجرای شریعت و تمسک به مفاهیم دینی کهن_ با رویکرد سلفی شباهتهایی داشتند؛ اما با پذیرش امر واقع و دوری از تکفیر مسلمانان، به تنگنظری دینی آنان مبتلا نشدند. تلاش [[رشید رضا|رشیدرضا]] در [[مصر]] برای جمع تصوف و سلفیگری و سیاست همانند: [[دیوبندیه]] در کنار تکیه بر عقل و اجتهاد، از ارتباط و تداوم رگههای اندیشه جمالی در [[هند]] و [[مصر]] نشان دارد؛ امری که بیش از رگههای سلفی وهابی در آرای او نمایان است. [[مکتب المنار]]، در واقع، تداوم حرکتی فکری بود که با [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمالالدین اسدآبادی]] و [[محمد عبده|شیخ محمد عبده]] آغاز شد و به واسطهٔ محمد [[رشید رضا|رشیدرضا]]، به [[حسن البنا|حسن البنا]] رسید و در جنبش [[اخوانالمسلمین]]، پدیدار شد. نقش سید جمال را بهعنوان عامل یا حامل اندیشهٔ احیای [[اسلام]] در [[هند]]، [[ایران]]، [[عثمانی]] و [[مصر]] نباید از یاد برد؛ بیآنکه در طرح پروژه سیاسی «اتحاد اسلام» وی، حتی با وجود اندیشه وحدت خلافت اسلامی، نشانههایی از رگههای سلفیگری در مقام عمل و نظر وجود داشته باشد.<br>درحالیکه جنبش [[اخوانالمسلمین]]، واکنشی ایجابی در برابر الگوهای برآمده از ایدئولوژیهای [[کمونیستی]]، [[سوسیالیستی]]، [[ناسیونالیستی]] و قومی برای سازماندهی و نظامسازی اجتماعی بود و نظامی جامع از دعوت و حرکتی سازمانی برآمده از [[شریعت]] را در زمینههای تبلیغی و اجتماعی، پیش پای جوامع اسلامی و بهطور مشخص [[مصر]]، مینهاد، واکنش سرکوبگرانه حکومت، در کنار شرایط بینالمللی و منطقه بهویژه قضیهٔ [[فلسطین]] در زمانه جنگ سرد، حرکت دعوتی [[اخوان المسلمین|اخوان]] را به سمت و سوی سیاستورزی و مبارزه سیاسی و سپس مسلحانه با نظامهای سرکوبگر سوق داد. اسلامگرایی بهمثابه ایدئولوژی مبارزه انقلابی، زادهٔ سرکوب اخوان و ظهور جریان انقلابی به رهبری [[ابراهیم حسین شاذلی|سید قطب]] در دهه 1960 میلادی بود. کتاب: <big>نشانههای راه</big> و تفسیر در <big>سایهسار قرآن</big>، مبنای عمل انقلابی را در میان اخوانیان در دهههای 50 و 60 میلادی فراهم میکردند.<br>مفاهیم جامعهٔ جاهلی، طاغوت و ضلالت و تکفیر، در رویکرد اجتماعی- سیاسی سلفی اهمیت دارند. تعبیر '''جاهلیت قرن بیستم''' رای نخستین بار در نوشتهها و اندیشههای [[ابراهیم حسین شاذلی|سید قطب]] بیان شد؛ تعبیری که او برای تمدن غربی و جوامع اسلامی زیر سلطه حاکمان جائر بهکار برد و زمینههای نظری کاربرد خشونت و شکلگیری جنبشهای مسلحانه را در درون و برون کشورهای اسلامی، با دارالحرب خواندن آنها بهسبب حاکمیت جهل و جور، فراهم کرد. با وجود اختلافهای امروزین جریانهای سلفی و اخوان، جریان جهادی و تکفیری سلفی، وامدار سید قطب و ایدئولوژی او هستند؛ تاجایی که گرایشهای سلفی جهادی را <big>«قطبیه»</big> مینامند. گروههای معتقد به تغییر مسالمتآمیز و از طریق کار حزبی مانند: حزب النور، به نام «سلفیه حزبیه» شناخته میشوند. | |||
اگرچه آغاز سلفیگری معاصر را در [[مصر]] از آرای محمد [[رشید رضا]] دانستهاند، اما نهضت [[سنوسیه]] در [[لیبی]] و جنبش مهدیه در [[سودان]] را در قرن نوزدهم نباید از نظر دور داشت. جنبش سنوسی، حرکتی اصلاحی با تبارهای صوفیانه بود که در برابر استعمار در لیبی قیام کرد و پادشاهی لیبی را تا کودتای [[معمر قذافی]] در سال 1969 میلادی بر عهده داشت. [[جهاد]] و [[اجتهاد]]، دو پایهٔ دعوت تجدیدی سنوسی بودند و سازمان جنبش سنوسی بر شانههای زاویه (خانقاه)های صوفیانه _با کارکردی سنتی برای آموزش تعالیم دینی و مکتبخانهای_ بنا شده بود. زوایای سنوسی در نبرد با استعمار [[ایتالیا]] نقش اصلی را بردوش داشتند و [[عمر مختار]]، خود از شیوخ زاویه بود. جنبش مهدیه نیز در اصل، جنبشی اصلاحگرایانه ضد استعمار حکومت خدیوان مصر (عثمانی) و سپس [[انگلستان|انگلیس]] بود. ترکیب گرایشهای صوفیانه و اندیشه [[مهدویت]] و شرایط سیاسی، این حرکت را به سمت جنبشی سیاسی و جهادی سوق داد. [[سنوسیه]] و مهدیّه، جنبشهایی دینی با کارکرد سیاسی بودند که در پارهای وجوه _مانند مبارزه با بیگانگان و اجرای شریعت و تمسک به مفاهیم دینی کهن_ با رویکرد سلفی شباهتهایی داشتند؛ اما با پذیرش امر واقع و دوری از تکفیر مسلمانان، به تنگنظری دینی آنان مبتلا نشدند. تلاش [[رشید رضا|رشیدرضا]] در [[مصر]] برای جمع تصوف و سلفیگری و سیاست همانند: [[دیوبندیه]] در کنار تکیه بر عقل و اجتهاد، از ارتباط و تداوم رگههای اندیشه جمالی در [[هند]] و [[مصر]] نشان دارد؛ امری که بیش از رگههای سلفی وهابی در آرای او نمایان است. [[مکتب المنار]]، در واقع، تداوم حرکتی فکری بود که با [[سید جمالالدین اسدآبادی]] و [[شیخ محمد عبده]] آغاز شد و به واسطهٔ محمد [[رشید رضا|رشیدرضا]]، به [[حسن البنا|حسن البنا]] رسید و در جنبش [[اخوانالمسلمین]]، پدیدار شد. نقش سید جمال را بهعنوان عامل یا حامل اندیشهٔ احیای [[اسلام]] در [[هند]]، [[ایران]]، [[عثمانی]] و [[مصر]] نباید از یاد برد؛ بیآنکه در طرح پروژه سیاسی «اتحاد اسلام» وی، حتی با وجود اندیشه وحدت خلافت اسلامی، نشانههایی از رگههای سلفیگری در مقام عمل و نظر وجود داشته باشد.<br>درحالیکه جنبش [[اخوانالمسلمین]]، واکنشی ایجابی در برابر الگوهای برآمده از ایدئولوژیهای [[کمونیستی]]، [[سوسیالیستی]]، [[ناسیونالیستی]] و قومی برای سازماندهی و نظامسازی اجتماعی بود و نظامی جامع از دعوت و حرکتی سازمانی برآمده از [[شریعت]] را در زمینههای تبلیغی و اجتماعی، پیش پای جوامع اسلامی و بهطور مشخص [[مصر]]، مینهاد، واکنش سرکوبگرانه حکومت، در کنار شرایط بینالمللی و منطقه بهویژه قضیهٔ [[فلسطین]] در زمانه جنگ سرد، حرکت دعوتی [[اخوان المسلمین|اخوان]] را به سمت و سوی سیاستورزی و مبارزه سیاسی و سپس مسلحانه با نظامهای سرکوبگر سوق داد. اسلامگرایی بهمثابه ایدئولوژی مبارزه انقلابی، زادهٔ سرکوب اخوان و ظهور جریان انقلابی به رهبری [[ابراهیم حسین شاذلی|سید قطب]] در دهه 1960 میلادی بود. کتاب: <big>نشانههای راه</big> و تفسیر در <big>سایهسار قرآن</big>، مبنای عمل انقلابی را در میان اخوانیان در دهههای 50 و 60 میلادی فراهم میکردند.<br>مفاهیم جامعهٔ جاهلی، طاغوت و ضلالت و تکفیر، در رویکرد اجتماعی- سیاسی سلفی اهمیت دارند. تعبیر '''جاهلیت قرن بیستم''' رای نخستین بار در نوشتهها و اندیشههای [[سید قطب]] بیان شد؛ تعبیری که او برای تمدن غربی و جوامع اسلامی زیر سلطه حاکمان جائر بهکار برد و زمینههای نظری کاربرد خشونت و شکلگیری جنبشهای مسلحانه را در درون و برون کشورهای اسلامی، با دارالحرب خواندن آنها بهسبب حاکمیت جهل و جور، فراهم کرد. با وجود اختلافهای امروزین جریانهای سلفی و اخوان، جریان جهادی و تکفیری سلفی، وامدار | |||
=== سلفیگری در فرانسه === | === سلفیگری در فرانسه === | ||
فهم پدیدهٔ سلفیگری در [[فرانسه]] و جایگاه آن، به شناخت زمینههای حضور [[اسلام]] در [[فرانسه]] و الگوی غالب زیست مسلمانی در آن، نیازمند است. چنانکه ژاک لوگوف در مقدمهٔ کتاب: '''تاریخ اسلام و مسلمانان در فرانسه از قرون میانه تا روزگار ما''' میگوید، فهم رابطهٔ متعارض میان اسلام و فرانسه، مستلزم فهم تاریخ حضور [[مسلمانان]] در [[فرانسه]] و تعامل آنان با تاریخ و فرهنگ فرانسوی است. حکومت اموی اندلس در جنوب فرانسه حاکمنشین '''نربونه''' یا '''ناربون''' امروزی، واقعیتی هشتادساله داشته است؛ اما هویت فرانسوی درعمل، برپایه اسطورهٔ شارل مارتل و شکست مسلمانان در '''نبرد تولوز''' (721 م.) و '''نبرد پواتیه''' (732 م.) استوار شده است. | فهم پدیدهٔ سلفیگری در [[فرانسه]] و جایگاه آن، به شناخت زمینههای حضور [[اسلام]] در [[فرانسه]] و الگوی غالب زیست مسلمانی در آن، نیازمند است. چنانکه ژاک لوگوف در مقدمهٔ کتاب: '''تاریخ اسلام و مسلمانان در فرانسه از قرون میانه تا روزگار ما''' میگوید، فهم رابطهٔ متعارض میان اسلام و فرانسه، مستلزم فهم تاریخ حضور [[مسلمانان]] در [[فرانسه]] و تعامل آنان با تاریخ و فرهنگ فرانسوی است. حکومت اموی اندلس در جنوب فرانسه حاکمنشین '''نربونه''' یا '''ناربون''' امروزی، واقعیتی هشتادساله داشته است؛ اما هویت فرانسوی درعمل، برپایه اسطورهٔ شارل مارتل و شکست مسلمانان در '''نبرد تولوز''' (721 م.) و '''نبرد پواتیه''' (732 م.) استوار شده است. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۰۲: | ||
==== امامان جماعت سلفی ==== | ==== امامان جماعت سلفی ==== | ||
بهصورت سنتی، امامت جماعت در فرانسه، صلاحیتی خاص نمیطلبد. بسیاری از امامان جماعت، مؤمنان متدینی هستند که مطالعات شرعی در مدارس اسلامی نداشتهاند و با تکیه بر مدرکی دانشگاهی در رشتهای غیرمرتبط یا وجاهت و مقبولیت مردمی ناشی از حسن خلق و مردمداری و موفقیت نسبی در زندگی اجتماعی و حداقلهایی از دانش شرعی به امامت مسجد رسیدهاند. شماری قابل توجه از امامان مساجد نیز از کشورهای [[الجزایر]]، [[تونس]]، [[مغرب|مغرب]]، [[نیجریه]]، [[موریتانی]]، [[سنگال]] و [[ترکیه]] به درخواست جماعت مسلمان یا زیر نظر اوقاف این کشورها، به خاک فرانسه میآیند. این امامان، وظیفه تداوم انسجام جمعیتی، هویتی و دینی جماعت مهاجر با جامعه مرجع را فراهم میکنند. مشکل اصلی این شیوه، ناآشنایی مبلغان و امامان مهاجر با زبان و [[فرهنگ در فرانسه|فرهنگ فرانسه]] و مسائل و مشکلات جامعه مهاجر مسلمان در فرانسه است که به تبلیغ اسلامی غیربومی و ناهمخوان با فرهنگ و هنجارهای فرانسوی و نیازهای مسلمانان مهاجر یا مقیم آن میانجامد. دامنزدن به مسائلی همچون: چندهمسری، تنبیه همسران و پوشش نقاب برای زنان مسلمان در سالهای گذشته، حساسشدن مقطعی گروههای راست افراطی در فرانسه و استفاده ابزاری از آنها را برای پیشبرد اهداف انتخاباتی و سیاسی درازمدت و کوتاهمدت خود از طریق تبلیغات [[اسلامهراسی|اسلامهراسانه]]، سبب شده است؛ تبلیغاتی که در مسئله [[نماز]] خیابانیِ مسلمانان و ساخت مسجد و مأذنه نیز تکرار شده است. | بهصورت سنتی، امامت جماعت در فرانسه، صلاحیتی خاص نمیطلبد. بسیاری از امامان جماعت، مؤمنان متدینی هستند که مطالعات شرعی در مدارس اسلامی نداشتهاند و با تکیه بر مدرکی دانشگاهی در رشتهای غیرمرتبط یا وجاهت و مقبولیت مردمی ناشی از حسن خلق و مردمداری و موفقیت نسبی در زندگی اجتماعی و حداقلهایی از دانش شرعی به امامت مسجد رسیدهاند. شماری قابل توجه از امامان مساجد نیز از کشورهای [[الجزایر]]، [[تونس]]، [[مغرب|مغرب]]، [[نیجریه]]، [[موریتانی]]، [[سنگال]] و [[ترکیه]] به درخواست جماعت مسلمان یا زیر نظر اوقاف این کشورها، به خاک فرانسه میآیند. این امامان، وظیفه تداوم انسجام جمعیتی، هویتی و دینی جماعت مهاجر با جامعه مرجع را فراهم میکنند. مشکل اصلی این شیوه، ناآشنایی مبلغان و امامان مهاجر با زبان و [[فرهنگ در فرانسه|فرهنگ فرانسه]] و مسائل و مشکلات جامعه مهاجر مسلمان در فرانسه است که به تبلیغ اسلامی غیربومی و ناهمخوان با فرهنگ و هنجارهای فرانسوی و نیازهای مسلمانان مهاجر یا مقیم آن میانجامد. دامنزدن به مسائلی همچون: چندهمسری، تنبیه همسران و پوشش نقاب برای زنان مسلمان در سالهای گذشته، حساسشدن مقطعی گروههای راست افراطی در فرانسه و استفاده ابزاری از آنها را برای پیشبرد اهداف انتخاباتی و سیاسی درازمدت و کوتاهمدت خود از طریق تبلیغات [[اسلامهراسی|اسلامهراسانه]]، سبب شده است؛ تبلیغاتی که در مسئله [[نماز]] خیابانیِ مسلمانان و ساخت مسجد و مأذنه نیز تکرار شده است. | ||
با تشکیل شورای فرانسوی آیین اسلام، مسئله تربیت امامان مساجد نیز مطرح شد؛ اما چندان استقبالی از ایده تشکیل دورههای آموزشی با اعطای دیپلم رسمی بهعمل نیامد. قرار بود [[مسجد پاریس]] با همراهی | با تشکیل شورای فرانسوی آیین اسلام، مسئله تربیت امامان مساجد نیز مطرح شد؛ اما چندان استقبالی از ایده تشکیل دورههای آموزشی با اعطای دیپلم رسمی بهعمل نیامد. قرار بود [[مسجد پاریس]] با همراهی دانشگاه سوربن، دورههایی دوساله را برای تربیت امامجماعت طراحیکنند که ضمن آشنایی داوطلبان با زبان، فرهنگ و تاریخ فرانسه، آموزشهای مدنی را نیز در باب «لائیسیته» فرابگیرند؛ اما این طرح به مرور کنار گذاشته شد چرا که این امر از سوی مسلمانان، دخالت در امر دینی و بهتعبیری، نقض اصل لائیسیته محسوب میشد. در این میان، «معهدالغزالی» (دانشکدهای وابسته به مؤسسه اسلامی مسجد پاریس) که تاریخی به درازی مسجد پاریس دارد، در برنامهای پارهوقت، به آموزش امامان مرد و زن با تمرکز بر آموزشهای قرآنی و تفسیری و تدریس ادبیات عرب، تاریخ و [[حدیث]] و [[فقه]]، وظیفه تربیت امامان بومی از میان مسلمانان مهاجر نسل دوم و تازهمسلمانان را برعهده گرفته است. با توجه به نیاز مساجد موجود به امام و عدم کفایت فارغالتحصیلان معهدالغزالی، مؤسساتی دیگر با هزینه دولتهای [[عربستان]] و [[کویت]] راهاندازی شدهاند، که در این زمینه فعالیت میکنند. با وجود این، جریان دعوت از امامان الجزایری و تربیتشدگان دانشگاه اسلامی [[مکه]] و [[مدینه]]، فعال است؛ و به همین جهت، بیشتر امامان سلفی فرانسه یا برآمده از این دو جریان یا شاگردان نسل دوم رجال دینی سلفیاند. | ||
====شمار مسلمانان سلفی در فرانسه ==== | ====شمار مسلمانان سلفی در فرانسه ==== | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۰: | ||
== نقش سلفیگری در تحول جایگاه اسلام در فرانسه == | == نقش سلفیگری در تحول جایگاه اسلام در فرانسه == | ||
ظهور و گسترش تفکر و جریان سلفی از دو منظر در تحول شیوه زیست مسلمانی در فرانسه و جایگاه اسلام نقش داشته است: نخست آنکه پدیدهٔ سلفیگری بهعنوان پدیدهای دینی و اجتماعی، نمود و نمای بیرونی مسلمانان را در جامعهٔ فرانسه بیشتر کرده و به تعبیر دقیقتر، به آنان قدرت دیدهشدن بیشتر و توانایی خودنمایی در حوزهٔ عمومی و عدم احساس تحقیر به دلیل مسلمانبودن داده است و برخلاف خواست ساختار رسمی، نوعی اعلام حضور غیررسمی با تمایز در لباس و شیوه زیست بوده که البته حساسیتهایی آفریده و بهویژه در مسئلهٔ [[حجاب]] دختران دانشآموز و نقاب در حوزهٔ عمومی، پای قانونگذار را نیز بهمیان کشیده است. | ظهور و گسترش تفکر و جریان سلفی از دو منظر در تحول شیوه زیست مسلمانی در فرانسه و جایگاه اسلام نقش داشته است: نخست آنکه پدیدهٔ سلفیگری بهعنوان پدیدهای دینی و اجتماعی، نمود و نمای بیرونی مسلمانان را در جامعهٔ فرانسه بیشتر کرده و به تعبیر دقیقتر، به آنان قدرت دیدهشدن بیشتر و توانایی خودنمایی در حوزهٔ عمومی و عدم احساس تحقیر به دلیل مسلمانبودن داده است و برخلاف خواست ساختار رسمی، نوعی اعلام حضور غیررسمی با تمایز در لباس و شیوه زیست بوده که البته حساسیتهایی آفریده و بهویژه در مسئلهٔ [[حجاب]] دختران دانشآموز و نقاب در حوزهٔ عمومی، پای قانونگذار را نیز بهمیان کشیده است. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۱۸: | ||
'''فرهاد خسرو خاور''' جامعهشناس ایرانی- فرانسوی معتقد است که «سلفیگری، جریانی بهشدت سنتگراست که به تفسیر صریح و ظاهری [[قرآن]] و بازگشت به [[اسلام]] ناب و متصلب سالهای آغازین، ملتزم است. سلفیان، داعیهدار گسست کامل با جامعه اطراف خود هستند و هرگونه انحراف رفتاری، مانند نوشیدن مشروبهای الکلی و کشیدن سیگار را رد میکنند. سلفیها، بیشتر، جوانانی زیر سی سال هستند که فقط در جستجوی راه نجات و رستگاریاند؛ آنها در جستجوی اسلام ناب یا در گسست با مدرنیته، به اسلام تندرو روی میآورند. به نظر وی، سلفیگری، شکلی از فرقهگرایی نو است که امکان گسست ذهنی از واقعیت اجتماعی و به خود مشغولشدن با انزوا و انعزال را فراهم میکند». | '''فرهاد خسرو خاور''' جامعهشناس ایرانی- فرانسوی معتقد است که «سلفیگری، جریانی بهشدت سنتگراست که به تفسیر صریح و ظاهری [[قرآن]] و بازگشت به [[اسلام]] ناب و متصلب سالهای آغازین، ملتزم است. سلفیان، داعیهدار گسست کامل با جامعه اطراف خود هستند و هرگونه انحراف رفتاری، مانند نوشیدن مشروبهای الکلی و کشیدن سیگار را رد میکنند. سلفیها، بیشتر، جوانانی زیر سی سال هستند که فقط در جستجوی راه نجات و رستگاریاند؛ آنها در جستجوی اسلام ناب یا در گسست با مدرنیته، به اسلام تندرو روی میآورند. به نظر وی، سلفیگری، شکلی از فرقهگرایی نو است که امکان گسست ذهنی از واقعیت اجتماعی و به خود مشغولشدن با انزوا و انعزال را فراهم میکند». | ||
== اشکال سلفیگری در فرانسه == | == اشکال سلفیگری در فرانسه == | ||
'''سمیر امقر''' سه نوع سلفیگری را در فرانسه متمایز میکند: سلفیگری هویتی، سیاسی و انقلابی؛ | |||
=== سلفیگری هویتی (تنزهطلب) === | === سلفیگری هویتی (تنزهطلب) === | ||
به نظر '''امقر'''، 95 درصد سلفیان در فرانسه، به شیوه سنتی و هویتی در پی اسلام ناب و بیپیرایه و با دغدغهٔ بازگشت به آموزههای صدر اسلام، به سلفیگری تنزهطلب روی آوردهاند. این جریان، بدنه اصلی سلفیگری را شکل میدهد و در دوشاخهٔ وعظ و تبلیغ دینی و آموزش معارف دینی بهصورت شاخص، فعال است. همچنین، به سبب وجه غیرسیاسیاش، بیشتر از آن انتقاد شده است و هرگونه اقدام مسلحانه را نفی میکند. برای نمونه، این شاخه از سلفیگری، که به رژیم [[عربستان سعودی]] نزدیک است، عملیات حمله به برجهای مرکز تجارت جهانی را در [[یازدهم سپتامر]] 2001 م، محکوم کرد. | به نظر '''امقر'''، 95 درصد سلفیان در فرانسه، به شیوه سنتی و هویتی در پی اسلام ناب و بیپیرایه و با دغدغهٔ بازگشت به آموزههای صدر اسلام، به سلفیگری تنزهطلب روی آوردهاند. این جریان، بدنه اصلی سلفیگری را شکل میدهد و در دوشاخهٔ وعظ و تبلیغ دینی و آموزش معارف دینی بهصورت شاخص، فعال است. همچنین، به سبب وجه غیرسیاسیاش، بیشتر از آن انتقاد شده است و هرگونه اقدام مسلحانه را نفی میکند. برای نمونه، این شاخه از سلفیگری، که به رژیم [[عربستان سعودی]] نزدیک است، عملیات حمله به برجهای مرکز تجارت جهانی را در [[یازدهم سپتامر]] 2001 م، محکوم کرد. | ||
'''دومینیک توما''' معتقد است که سلفیان سنتگرا و محافظهکار با بیعلاقگی به امر سیاسی، اسلامیسازی جامعه را از پایین (بدنه اجتماعی) و با شیوع رفتارهای سختگیرانه مدنظر دارند؛ برخلاف سلفیان سیاسی که میخواهند از بالا و از طریق ابزارهای سیاسی، به تغییر هنجارهای اجتماعی اقدام کنند. | '''دومینیک توما''' معتقد است که سلفیان سنتگرا و محافظهکار با بیعلاقگی به امر سیاسی، اسلامیسازی جامعه را از پایین (بدنه اجتماعی) و با شیوع رفتارهای سختگیرانه مدنظر دارند؛ برخلاف سلفیان سیاسی که میخواهند از بالا و از طریق ابزارهای سیاسی، به تغییر هنجارهای اجتماعی اقدام کنند. | ||
=== سلفیگری سیاسی === | === سلفیگری سیاسی === | ||
به گفته '''امقر'''، این گروه از سلفیان معتقدند که برای دفاع از هویت اسلامی در [[فرانسه]] و در [[اروپا]]، باید از ابزارهای قانونی استفاده کرد. از نظر آنان، زور و خشونت مسلحانه در درون نظامهای غربی، مجاز نیست. این گروه، اقلیتی سلفی بیش نیستند. برخی پدیدهها مانند قانون ضد حجاب یا تظاهرات در برابر سفارت [[آمریکا]] (سپتامبر 2012) یا تظاهرات ضد انتشار '''کاریکاتورهای پیامبر''' در مجله '''«شارلی ابدو»''' به برانگیختهشدن احساسات و بیدارشدن وجدان و درک سیاسی این گروهها کمک کردهاند. | به گفته '''امقر'''، این گروه از سلفیان معتقدند که برای دفاع از هویت اسلامی در [[فرانسه]] و در [[اروپا]]، باید از ابزارهای قانونی استفاده کرد. از نظر آنان، زور و خشونت مسلحانه در درون نظامهای غربی، مجاز نیست. این گروه، اقلیتی سلفی بیش نیستند. برخی پدیدهها مانند قانون ضد حجاب یا تظاهرات در برابر سفارت [[آمریکا]] (سپتامبر 2012) یا تظاهرات ضد انتشار '''کاریکاتورهای پیامبر''' در مجله '''«شارلی ابدو»''' به برانگیختهشدن احساسات و بیدارشدن وجدان و درک سیاسی این گروهها کمک کردهاند. | ||