confirmed، مدیران
۳۷٬۴۰۴
ویرایش
(←آثار) |
|||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
آیتالله سید محمد حسین حسینی طهرانی درباره او چنین میگوید: | آیتالله سید محمد حسین حسینی طهرانی درباره او چنین میگوید: | ||
«از صدای مناجات و گریه ایشان همسایگان حکایاتی دارند. دائماً [[صحیفه سجادیه]] در مقابل ایشان در اطاق خلوت بود و همین که از مطالعه فارغ میشد، به خواندن آن مشغول میگشت، آهش سوزان و اشکش روان و سخنش مؤثر و دلی سوخته داشت ... هفتهای یکی ـ دو بار به منزلشان میرفتم و یک ساعتی مینشستم، با آن که بسیار اهل [[تقیه]] و کتمان بود، ولی از حالات خود مطالبی برایم نقل میکرد. همین که متوجه میشد کسی وارد اتاق میشود ولو این که از اخص خواص او بود، جمله را قطع میکرد و به بحث علمی و فقهی مشغول میشد، تا شخص چنین پندارد که ما در این مدت مشغول مباحثه علمی بودهایم<ref>معادشناسی، سید محمد حسین حسینی طهرانی، ج 1، ص 138.</ref>.» | «از صدای مناجات و گریه ایشان همسایگان حکایاتی دارند. دائماً [[صحیفه سجادیه (کتاب)|صحیفه سجادیه]] در مقابل ایشان در اطاق خلوت بود و همین که از مطالعه فارغ میشد، به خواندن آن مشغول میگشت، آهش سوزان و اشکش روان و سخنش مؤثر و دلی سوخته داشت ... هفتهای یکی ـ دو بار به منزلشان میرفتم و یک ساعتی مینشستم، با آن که بسیار اهل [[تقیه]] و کتمان بود، ولی از حالات خود مطالبی برایم نقل میکرد. همین که متوجه میشد کسی وارد اتاق میشود ولو این که از اخص خواص او بود، جمله را قطع میکرد و به بحث علمی و فقهی مشغول میشد، تا شخص چنین پندارد که ما در این مدت مشغول مباحثه علمی بودهایم<ref>معادشناسی، سید محمد حسین حسینی طهرانی، ج 1، ص 138.</ref>.» | ||
ایشان اهل [[نماز شب]] و مناجات و راز و نیاز با پروردگار خویش بود. همسایگان وی از صدای گریههای نیمه شب و مناجات او حکایاتی دارند، او در تهذیب به مرتبهای رسیده بود که نقل شده وقتی از شهر اصفهان به نجف رهسپار شد، مردم را به صورتهای برزخی آنان میدید و خودش فرموده است: | ایشان اهل [[نماز شب]] و مناجات و راز و نیاز با پروردگار خویش بود. همسایگان وی از صدای گریههای نیمه شب و مناجات او حکایاتی دارند، او در تهذیب به مرتبهای رسیده بود که نقل شده وقتی از شهر اصفهان به نجف رهسپار شد، مردم را به صورتهای برزخی آنان میدید و خودش فرموده است: | ||
مردم را به صورت وحوش و حیوانات آن قدر دیدم که ملول شدم. وقتی به حرم مطهر علی( | مردم را به صورت وحوش و حیوانات آن قدر دیدم که ملول شدم. وقتی به حرم مطهر علی(علیه السلام) مشرف شدم، از حضرت خواستم که این حالت را از من بگیرد. حضرت هم آن حال را از من گرفت. از آن به بعد مردم را به صورتهای عادی میدیدم<ref>همان، ج 1، ص 142.</ref>.» | ||
حاج آقا جمال خیلی به خواندن دعاها اهمیت میداد، به طوری که بیشتر اوقات به مطالعه صحیفه سجادیه، [[مناجات خمسه عشر]] و به خواندن «مناجات المریدین» میپرداخت<ref>همان، ج 9، ص 104.</ref>. | حاج آقا جمال خیلی به خواندن دعاها اهمیت میداد، به طوری که بیشتر اوقات به مطالعه صحیفه سجادیه، [[مناجات خمسه عشر]] و به خواندن «مناجات المریدین» میپرداخت<ref>همان، ج 9، ص 104.</ref>. | ||