۸۵٬۹۶۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
مدرس در سال ۱۲۹۸ ق. به منظور ادامه تحصیل علوم دینی رهسپار اصفهان گردید و به مدت ۱۳ سال در حوزه علمیه این شهر محضر بیش از سی استاد را درک کرد<ref>همان</ref>.ابتدا به خواندن جامع المقدمات در علم صرف و نحو مشغول گشت و مقدمات ادبیات عرب و [[منطق]] و بیان را نزد اساتیدی چون میرزا عبدالعلی هرندی آموخت. در محضر آخوند ملامحمد کاشی کتاب شرح لمعه در فقه و پس از آن قوانین و فصول را در علم اصول تحصیل نمود. یکی از اساتیدی که دانش حکمت و عرفان و فلسفه را به مدرس آموخت حکیم نامدار میرزا [[جهانگیرخان قشقایی]] است<ref>باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکستناپذیر، ص۱۶۰-۱۶۱</ref>. | مدرس در سال ۱۲۹۸ ق. به منظور ادامه تحصیل علوم دینی رهسپار اصفهان گردید و به مدت ۱۳ سال در حوزه علمیه این شهر محضر بیش از سی استاد را درک کرد<ref>همان</ref>.ابتدا به خواندن جامع المقدمات در علم صرف و نحو مشغول گشت و مقدمات ادبیات عرب و [[منطق]] و بیان را نزد اساتیدی چون میرزا عبدالعلی هرندی آموخت. در محضر آخوند ملامحمد کاشی کتاب شرح لمعه در فقه و پس از آن قوانین و فصول را در علم اصول تحصیل نمود. یکی از اساتیدی که دانش حکمت و عرفان و فلسفه را به مدرس آموخت حکیم نامدار میرزا [[جهانگیرخان قشقایی]] است<ref>باقی، عبدالعلی، مدرس مجاهدی شکستناپذیر، ص۱۶۰-۱۶۱</ref>. | ||
مدرس در طول این مدت در حضور آیات عظام سیدمحمد باقر درچهای و شیخ مرتضی ریزی و دیگر اساتید در فقه و اصول به درجه [[اجتهاد]] رسید و در اصول آنچنان مهارتی یافت که توانست تقریرات مرحوم ریزی را که حاوی ده هزار سطر بود، بنگارد. شهید مدرس چکیده زندگینامه تحصیلی خود را در [[حوزه علمیه اصفهان]] در مقدمه شرح رسائل که به [[زبان عربی]] نگاشته، آورده است. وی پس از اتمام تحصیلات در اصفهان در شعبان ۱۳۱۱ ق. وارد [[نجف اشرف]] شد و پس از زیارت بارگاه مقدس نخستین فروغ امامت و تشرف به حضور [[ | مدرس در طول این مدت در حضور آیات عظام سیدمحمد باقر درچهای و شیخ مرتضی ریزی و دیگر اساتید در فقه و اصول به درجه [[اجتهاد]] رسید و در اصول آنچنان مهارتی یافت که توانست تقریرات مرحوم ریزی را که حاوی ده هزار سطر بود، بنگارد. شهید مدرس چکیده زندگینامه تحصیلی خود را در [[حوزه علمیه اصفهان]] در مقدمه شرح رسائل که به [[زبان عربی]] نگاشته، آورده است. وی پس از اتمام تحصیلات در اصفهان در شعبان ۱۳۱۱ ق. وارد [[نجف|نجف اشرف]] شد و پس از زیارت بارگاه مقدس نخستین فروغ امامت و تشرف به حضور [[محمد حسن شیرازی|آیتالله میرزای شیرازی]] در مدرسه منسوب به صدر سکونت اختیار نمود و با عارف نامدار حاجآقا [[شیخ حسنعلی اصفهانی]] هم حجره گردید. مدرس در این شهر از جلسه درس آیات عظام سیدمحمد فشارکی و [[شریعت اصفهانی]] بهره برد و با [[سید ابوالحسن اصفهانی|سیدابوالحسن اصفهانی]]، [[سیدمحمدصادق طباطبائی]] و [[عبدالکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری]]، [[سید هبةالدین شهرستانی|سیدهبةالدین شهرستانی]] و [[سیدمصطفی کاشانی]] ارتباط داشت و مباحثههای دروس خارج را با آیتالله حاج سیدابوالحسن و آیتالله حاج سیدعلی کازرونی انجام میداد. | ||
مدرس به هنگام اقامت در نجف روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته به کار میپرداخت و درآمد آن را در پنج روز دیگر صرف زندگی خود مینمود. پس از هفت سال اقامت در نجف و تائید مقام اجتهاد او از سوی علمای این شهر به سال ۱۳۱۸ ق. (در چهل سالگی) از راه ناصریه به اهواز و منطقه چهارمحال و بختیاری راهی اصفهان گردید. | مدرس به هنگام اقامت در نجف روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته به کار میپرداخت و درآمد آن را در پنج روز دیگر صرف زندگی خود مینمود. پس از هفت سال اقامت در نجف و تائید مقام اجتهاد او از سوی علمای این شهر به سال ۱۳۱۸ ق. (در چهل سالگی) از راه ناصریه به اهواز و منطقه چهارمحال و بختیاری راهی اصفهان گردید. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
مدرس در ایام تدریس به وضع طلاب و مدارس علمیه و موقوفات آنها رسیدگی میکرد و متولیان را تحت فشار قرار میداد تا درآمد موقوفات را به مصرف طلاب برسانند. تسلیمناپذیری او در مقابل کارهای خلاف و امور غیرمنطقی بر گروهی سودجو و فرصتطلب ناگوار آمد و تصمیم بر ترور او گرفتند. امّا با شجاعت مدرس و رفتار شگفتانگیز او این ترور نافرجام ماند و افراد مذکور در اجرای نقش مکارانه خود ناکام ماندند<ref>مدرسی، علی، مدرس شهید نابغه ملی ایران، ص۴۵</ref>. | مدرس در ایام تدریس به وضع طلاب و مدارس علمیه و موقوفات آنها رسیدگی میکرد و متولیان را تحت فشار قرار میداد تا درآمد موقوفات را به مصرف طلاب برسانند. تسلیمناپذیری او در مقابل کارهای خلاف و امور غیرمنطقی بر گروهی سودجو و فرصتطلب ناگوار آمد و تصمیم بر ترور او گرفتند. امّا با شجاعت مدرس و رفتار شگفتانگیز او این ترور نافرجام ماند و افراد مذکور در اجرای نقش مکارانه خود ناکام ماندند<ref>مدرسی، علی، مدرس شهید نابغه ملی ایران، ص۴۵</ref>. | ||
آیتالله شهید سیدحسن مدرس در سنین جوانی به مقام رفیع اجتهاد رسید و از لحاظ علمی و فقهی مجتهدی جامع الشرائط، صاحب فتوا و شایسته تقلید بود و هرچند حاضر به چاپ رساله علمیه خود نشد، در فقه و اصول و سایر علوم دینی آثاری مفصل و عمیق از خود به یادگار نهاد و [[آیتالله مرعشی نجفی]] (رحمةاللهعلیه) تألیفات فقهی او را ستوده و افزوده است که: از مدرس اجازه نقل حدیث داشته است<ref>مدرس قهرمانی آزادی، حسین مکی، ج۲، ص۱۲۹، به نقل از یادنامه مدرس</ref>. | آیتالله شهید سیدحسن مدرس در سنین جوانی به مقام رفیع اجتهاد رسید و از لحاظ علمی و فقهی مجتهدی جامع الشرائط، صاحب فتوا و شایسته تقلید بود و هرچند حاضر به چاپ رساله علمیه خود نشد، در فقه و اصول و سایر علوم دینی آثاری مفصل و عمیق از خود به یادگار نهاد و [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|آیتالله مرعشی نجفی]] (رحمةاللهعلیه) تألیفات فقهی او را ستوده و افزوده است که: از مدرس اجازه نقل حدیث داشته است<ref>مدرس قهرمانی آزادی، حسین مکی، ج۲، ص۱۲۹، به نقل از یادنامه مدرس</ref>. | ||
[[آیتالله حاج سیدرضا بهاءالدینی]] در مصاحبهای اظهار داشته است مرحوم مدرس یک رجل علمی و دینی و سیاسی بود و اینگونه فردی مهمتر از رجل علمی و دینی است. زیرا این مظهر ولایت است که اگر ولایت و سیاست مسلمین نباشد دیگر فروع اسلامی تحقق کامل نمییابد<ref>مجله حوزه، سال سوم، شماره مسلسل ۱۶، ص۴۲</ref>. | [[آیتالله حاج سیدرضا بهاءالدینی]] در مصاحبهای اظهار داشته است مرحوم مدرس یک رجل علمی و دینی و سیاسی بود و اینگونه فردی مهمتر از رجل علمی و دینی است. زیرا این مظهر ولایت است که اگر ولایت و سیاست مسلمین نباشد دیگر فروع اسلامی تحقق کامل نمییابد<ref>مجله حوزه، سال سوم، شماره مسلسل ۱۶، ص۴۲</ref>. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
مدرس در اصفهان و در سنین جوانی کتابی تحقیقی در فقه و اصول نگاشت که مقام فقهی او را به ثبوت میرساند. از آن شهید رسالهای در فقه استدلالی به جای مانده که اگر صاحبان فن و اهل نظر آن را بررسی کنند تصدیق مینمایند که در صورت تکمیل، این کتاب هم تراز کتاب [[مکاسب]] [[شیخ انصاری]] است<ref>مدرس قهرمانی آزادی، حسین مکی، ج۲، ص۵۷-۵۸، به نقل از یادنامه مدرس</ref>. | مدرس در اصفهان و در سنین جوانی کتابی تحقیقی در فقه و اصول نگاشت که مقام فقهی او را به ثبوت میرساند. از آن شهید رسالهای در فقه استدلالی به جای مانده که اگر صاحبان فن و اهل نظر آن را بررسی کنند تصدیق مینمایند که در صورت تکمیل، این کتاب هم تراز کتاب [[مکاسب]] [[شیخ انصاری]] است<ref>مدرس قهرمانی آزادی، حسین مکی، ج۲، ص۵۷-۵۸، به نقل از یادنامه مدرس</ref>. | ||
مدرس اولین کسی بود که تدریس [[نهج البلاغه]] را در حوزههای علمیه رسمیکرد و نخستین مجتهدی بود که این کتاب را جزو متون درسی طلاب قرار داد. شخصیتی چون حاج میرزا آقا علی شیرازی - [[ | مدرس اولین کسی بود که تدریس [[نهج البلاغه]] را در حوزههای علمیه رسمیکرد و نخستین مجتهدی بود که این کتاب را جزو متون درسی طلاب قرار داد. شخصیتی چون حاج میرزا آقا علی شیرازی - [[مرتضی مطهری|استاد شهید مطهری]] - و [[سید حسین بروجردی|آیتالله بروجردی]] نهجالبلاغه را نزد شهید مدرس آموختند. از کارهای مهم و درخور توجه این فقیه فرزانه تدوین تفسیری جامع برای قرآن بود که علاوه بر جمعآوری تفاسیر خطی و چاپی عدهای از دانشمندان را برای نیل بدین مقصود به همکاری دعوت نمود و درصورتیکه این طرح تفصیلی جامع به اجرا درمیآمد روشی بسیار عالی و سبکی تازه و عمیق بود. | ||
مدرس مدتها فلسفه تدریس میکرد و در عرفان مهارت داشت و در زندان خواف برای عدهای از ماموران قلعهای که در آن به سر میبرد مثنوی را تفسیر میکرد<ref>مدرسی، علی، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۶۸</ref>. | مدرس مدتها فلسفه تدریس میکرد و در عرفان مهارت داشت و در زندان خواف برای عدهای از ماموران قلعهای که در آن به سر میبرد مثنوی را تفسیر میکرد<ref>مدرسی، علی، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۶۸</ref>. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
== فعالیت علمی == | == فعالیت علمی == | ||
سیدحسن از ۶ تا ۱۴ سالگی در شهرضا مقدمات عربی و فارسی را فراگرفت و در ۱۶ سالگی (فروردین ۱۳۹۸ق) با فوت پدربزرگ و بنا به وصیت وی به حوزه علمیه اصفهان رفت و به مدت سیزده سال نزد حدود سی استاد؛ همچون میرزا عبدالعلی هرندی، جهانگیر قشقائی و ملامحمد کاشانی به تحصیل پرداخت. پس از اتمام سطح خارج (۱۳۱۱ق) و همزمان با [[واقعه دخانیه]] به نجف رفته، تحصیلات خود را به مدت هفت سال نزد اساتیدی چون آخوند ملامحمدکاظم خراسانی و [[آیتالله سیدکاظم یزدی]] گذراند و موفق به دریافت درجه اجتهاد شد. مدرس با اشخاصی چون سیدابوالحسن اصفهانی و سیدعلی کازرونی نیز هممباحثه بود<ref>دوانی، علی، استادان آیتالله شهید سیدحسن مدرس، ص۴۲-۸۲، مدرس، تاریخ و سیاست، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۵</ref>.وی پس از دریافت اجتهاد به اصفهان بازگشت و به تدریس فقه و اصول در مدرسه جده (مدرس کنونی) اصفهان پرداخت. مدرس هیچگاه تدریس را حتی در ایام حضورش در مجلس رها نکرد. وی تدریس را کار اصلی و سیاست را کار دوم خود میدانست<ref>یادنامه شهید مدرس، اصفهان، بخش فرهنگی جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان، ص۷۴، ۱۳۶۹</ref>. | سیدحسن از ۶ تا ۱۴ سالگی در شهرضا مقدمات عربی و فارسی را فراگرفت و در ۱۶ سالگی (فروردین ۱۳۹۸ق) با فوت پدربزرگ و بنا به وصیت وی به حوزه علمیه اصفهان رفت و به مدت سیزده سال نزد حدود سی استاد؛ همچون میرزا عبدالعلی هرندی، جهانگیر قشقائی و ملامحمد کاشانی به تحصیل پرداخت. پس از اتمام سطح خارج (۱۳۱۱ق) و همزمان با [[واقعه دخانیه]] به نجف رفته، تحصیلات خود را به مدت هفت سال نزد اساتیدی چون آخوند ملامحمدکاظم خراسانی و [[سید کاظم یزدی|آیتالله سیدکاظم یزدی]] گذراند و موفق به دریافت درجه اجتهاد شد. مدرس با اشخاصی چون سیدابوالحسن اصفهانی و سیدعلی کازرونی نیز هممباحثه بود<ref>دوانی، علی، استادان آیتالله شهید سیدحسن مدرس، ص۴۲-۸۲، مدرس، تاریخ و سیاست، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۵</ref>.وی پس از دریافت اجتهاد به اصفهان بازگشت و به تدریس فقه و اصول در مدرسه جده (مدرس کنونی) اصفهان پرداخت. مدرس هیچگاه تدریس را حتی در ایام حضورش در مجلس رها نکرد. وی تدریس را کار اصلی و سیاست را کار دوم خود میدانست<ref>یادنامه شهید مدرس، اصفهان، بخش فرهنگی جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان، ص۷۴، ۱۳۶۹</ref>. | ||
حیات علمی مدرس که تحتالشعاع فعالیتهای سیاسی وی تا حد زیادی مغفول مانده است را با توجه به آثار و تألیفات مختلف وی در زمینههای فقه و اصول، عقاید و تفسیر، سیاسی و اجتماعی<ref>استادی، رضا، حاشیه رسائل شیخ انصاری، ص۲۶-۴۳، مدرس، تاریخ و سیاست (مجموعه مقالات)، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۵</ref>. که از وی باقیمانده است، میتوان دریافت، که البته تعدادی به صورت خطی و برخی نیز جز نامی از آنها باقی نمانده است. حاشیه بر رسائل شیخ انصاری، حاشیه بر کفایه استاد در اصول، رسالة فی سهو الامام و الماموم، رسالة فی قضاء الفوائت، رسالة فی الضمان الغاصب المغضوی الفائت، رسالة فی بعض مسائل العده و... اصول تشکیلات عدلیه، کتاب زرد و خوافنامه<ref>مدرس، سیدحسن، گنجینه خواف: مجموعه درسها و یادداشتهای روزانه شهید سیدحسن مدرس در تبعید، به کوشش نصرالله صالحی، تهران، طهوری، ۱۳۸۵</ref>.(سیاسی) است. همچنین ایشان قصد نگارش تفسیری بر [[قرآن]] داشتند که تبعید، این اجازه را به ایشان نمیدهد. مذاکرات ایشان در مجلس منبع دیگری برای دسترسی به نظرات ایشان است. مدرس علاوه بر علوم اسلامی با تاریخ غرب نیز آشنایی داشت و علم توأم با تقوا را برای انسان مفید میدانست<ref>مدرسی، علی، مدرس، مجلس و تاریخ، نشریه مجلس و پژوهش، فروردین ۱۳۷۳، شماره هفتم</ref>. | حیات علمی مدرس که تحتالشعاع فعالیتهای سیاسی وی تا حد زیادی مغفول مانده است را با توجه به آثار و تألیفات مختلف وی در زمینههای فقه و اصول، عقاید و تفسیر، سیاسی و اجتماعی<ref>استادی، رضا، حاشیه رسائل شیخ انصاری، ص۲۶-۴۳، مدرس، تاریخ و سیاست (مجموعه مقالات)، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۵</ref>. که از وی باقیمانده است، میتوان دریافت، که البته تعدادی به صورت خطی و برخی نیز جز نامی از آنها باقی نمانده است. حاشیه بر رسائل شیخ انصاری، حاشیه بر کفایه استاد در اصول، رسالة فی سهو الامام و الماموم، رسالة فی قضاء الفوائت، رسالة فی الضمان الغاصب المغضوی الفائت، رسالة فی بعض مسائل العده و... اصول تشکیلات عدلیه، کتاب زرد و خوافنامه<ref>مدرس، سیدحسن، گنجینه خواف: مجموعه درسها و یادداشتهای روزانه شهید سیدحسن مدرس در تبعید، به کوشش نصرالله صالحی، تهران، طهوری، ۱۳۸۵</ref>.(سیاسی) است. همچنین ایشان قصد نگارش تفسیری بر [[قرآن]] داشتند که تبعید، این اجازه را به ایشان نمیدهد. مذاکرات ایشان در مجلس منبع دیگری برای دسترسی به نظرات ایشان است. مدرس علاوه بر علوم اسلامی با تاریخ غرب نیز آشنایی داشت و علم توأم با تقوا را برای انسان مفید میدانست<ref>مدرسی، علی، مدرس، مجلس و تاریخ، نشریه مجلس و پژوهش، فروردین ۱۳۷۳، شماره هفتم</ref>. | ||
== فعالیتهای سیاسی == | == فعالیتهای سیاسی == | ||
مدرس در زندگانی خویش همواره به مسائل اجتماعی و سیاسی نظر داشت. وی در زمان مبارزه آزادیخواهان علیه حکومت استبدادی [[محمدعلیشاه]] با | مدرس در زندگانی خویش همواره به مسائل اجتماعی و سیاسی نظر داشت. وی در زمان مبارزه آزادیخواهان علیه حکومت استبدادی [[محمدعلیشاه]] با اتحاد با برخی از علمای اصفهان همچون [[آقا نورالله اصفهانی]] و سردار اسعد، علیه اقبالالدوله کاشی، حاکم [[اصفهان]]، قیام کرده، پس از برقراری مشروطه به عضویت انجمن ولایتی اصفهان درآمد<ref>عاقلی، باقر، شرححال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۳۷۲، تهران، نشر گفتار و علم، ۱۳۸۰</ref>. پس از استبداد صغیر در دوره مشروطه و برگزاری دوره دوم مجلس شورای ملی، مدرس (۱۲۸۸ش) از سوی علمای نجف به عنوان یکی از پنج نفر علمای طراز اول برای نظارت بر قوانین مصوبه مجلس انتخاب گردید<ref>مدرس و مجلس (نامهها و اسناد)، ص۱۹، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳</ref>. وی در مجلس همواره با نطقها و بحثهای مختلف، دولت را در حل مشکلات یاری داده و در مقابل خواستههای غیرقانونی امنای دولت سرسختانه مبارزه کرده، سعی در جلوگیری از آن داشت. | ||
اواخر دوره دوم مجلس که با تشنجات داخلی، بازگشت محمدعلی شاه برای دستیابی به سلطنت و اولتیماتوم [[روسیه]] به [[ایران]] همراه بود، به علت قابل اجرایی نبودن تصمیمات، عمر مجلس در سوم دی ۱۲۹۰ش پایان یافت. جمله معروف مدرس مبنی بر «حالا که بناست از بین برویم چرا با دست خودمان از بین برویم» در مقابل اولتیماتوم ۴۸ ساعته روسیه به ایران است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۴۲۲، تهران، مؤسسه نشر آثار امام، ۱۳۷۹</ref>.پس از تعطیلی مجلس، مدرس ضمن تدریس و اداره مدرسه سپهسالار (که در بدو ورود وی از اصفهان به تهران، تولیت مدرسه به وی سپرده شد در محافل سیاسی تهران حضور داشت؛ ضمن اینکه جلسات کمیسیون عدلیه مجلس برپا بوده، مصوباتی نیز داشت<ref>مدرس و مجلس(نامهها و اسناد)، ص۴۱، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳</ref>. | اواخر دوره دوم مجلس که با تشنجات داخلی، بازگشت محمدعلی شاه برای دستیابی به سلطنت و اولتیماتوم [[روسیه]] به [[ایران]] همراه بود، به علت قابل اجرایی نبودن تصمیمات، عمر مجلس در سوم دی ۱۲۹۰ش پایان یافت. جمله معروف مدرس مبنی بر «حالا که بناست از بین برویم چرا با دست خودمان از بین برویم» در مقابل اولتیماتوم ۴۸ ساعته روسیه به ایران است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۴۲۲، تهران، مؤسسه نشر آثار امام، ۱۳۷۹</ref>.پس از تعطیلی مجلس، مدرس ضمن تدریس و اداره مدرسه سپهسالار (که در بدو ورود وی از اصفهان به تهران، تولیت مدرسه به وی سپرده شد در محافل سیاسی تهران حضور داشت؛ ضمن اینکه جلسات کمیسیون عدلیه مجلس برپا بوده، مصوباتی نیز داشت<ref>مدرس و مجلس(نامهها و اسناد)، ص۴۱، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳</ref>. |