confirmed، مدیران
۳۷٬۲۳۶
ویرایش
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
== سرچشمه و منشأ ملکه و عادت راسخه == | == سرچشمه و منشأ ملکه و عادت راسخه == | ||
عدهای با استدلال به روایت شریفه نبوی: «من آتاه الله وَجهاً حَسَناً و خُلقاً حَسَناً فلیشکر | عدهای با استدلال به روایت شریفه نبوی: «من آتاه الله وَجهاً حَسَناً و خُلقاً حَسَناً فلیشکر الله<ref>الذریعه الی مکارم الشریعهر ص۴۰</ref>» بر این باورند که این ملکه، خُلق یا سیرت، اعطایی از جانب ذات مقدس حق است و انسان توان تغییر آن را ندارد و اگر دارای خُلق نیکو شده است، باید سپاس گذار آن ذات مقدس باشد<ref>ریاض السالکینر ج۳ر ص۲۶۴</ref>. | ||
برخی دیگر به روایت «حَسِّنُوا | برخی دیگر به روایت «حَسِّنُوا أخْلاقَکُمْ<ref>أعیان الشّیعه ر ج ۱ر ص ۳۰۱</ref>» تمسک جسته، اخلاق را امری اکتسابی معرفی میکنند؛ به این استدلال که دستور موجود در روایت، نشانگر آن است که انسان میتواند به تکامل و تتمیم اخلاق نائل شود. | ||
بسیاری عالمان اخلاق بر این باورند که اصل اخلاق موهبتی الهی است که تکمیل و تتمیم آن در اختیار آدمیان است، چنان که مرحوم [[سید علی خان کبیر]]، شارح [[صحیفه سجادیه]] نیز بر این موضع است | بسیاری عالمان اخلاق بر این باورند که اصل اخلاق موهبتی الهی است که تکمیل و تتمیم آن در اختیار آدمیان است، چنان که مرحوم [[سید علی خان کبیر]]، شارح [[صحیفه سجادیه (کتاب)|صحیفه سجادیه]] نیز بر این موضع است<ref>ریاض السالکینر ج۳ر ص۲۶۵</ref>. | ||
نکته پایانی این است که «آیا انسان میتواند اخلاقی زندگی کند؟» در پاسخ به این پرسش باید گفت که بنا بر روایت منقول از [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق(علیهالسلام)]] که: «النّاسُ مَعادِنُ کمَعادِنِ الذَّهَبِ و | نکته پایانی این است که «آیا انسان میتواند اخلاقی زندگی کند؟» در پاسخ به این پرسش باید گفت که بنا بر روایت منقول از [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق(علیهالسلام)]] که: «النّاسُ مَعادِنُ کمَعادِنِ الذَّهَبِ و الفِضَّهِ<ref>کافیر ج۸ر ص۱۷۶ر ح۱۹۷</ref>»، انسانها از لحاظ وجودی با یکدیگر متفاوت اند؛ به عبارت بهتر فلز وجودی انسانها با یکدیگر فرق دارد. اما این بدین معنا نیست که هرکس فلز وجودی نیکو و خوبی دارد، آن را بارور میسازد. چه بسا یک قطعه مس که بر آن صناعت و کار هنری انجام گرفته و نقش و نگار یافته باشد، از تکهای نقره که بکر و دست نخورده رها شده، گرانبهاتر باشد. انسانها نیز اینگونهاند؛ هرچند ممکن است به علت لطف، ژنتیک، وراثت، محیط و … فلز وجودی شخصی عالی، متوسط یا عادی باشد، لیکن با ممارست و مواظبت میتوان زنگار از سیرت آن گرفت و نقش و نگاری درخور بدان داد یا آنکه با رهاساختن یا تضییع یک ذات نیکو، از رونق و ارزش آن کاست یا به کلی آن را از میان برد. | ||
== روشهای اخلاقی == | == روشهای اخلاقی == |