پرش به محتوا

سید احمد خمینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''سید احمد خمینی''' با نام شناسنامه‌ای سید احمد مصطفوی، دومین پسر [[سید روح الله موسوی خمینی|سید روح‌الله خمینی]]، بنیان‌گذار نظام [[جمهوری اسلامی ایران]] بود. احمد خمینی در سال‌های پیش و پس از [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] در سازماندهی روابط پدرش با مسئولان نقش مهمی‌داشت. وی در سال ۲۵ [[اسفند]] ۱۳۷۳ در ۴۹ سالگی در شهر [[تهران]] درگذشت.
'''سید احمد خمینی''' با نام شناسنامه‌ای سید احمد مصطفوی، دومین پسر [[سید روح‌الله موسوی خمینی|سید روح‌الله خمینی]]، بنیان‌گذار نظام [[جمهوری اسلامی ایران]] بود. احمد خمینی در سال‌های پیش و پس از [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] در سازماندهی روابط پدرش با مسئولان نقش مهمی‌داشت. وی در سال ۲۵ [[اسفند]] ۱۳۷۳ در ۴۹ سالگی در شهر [[تهران]] درگذشت.


== ولادت و کودکی ==
== ولادت و کودکی ==
حاج احمد آقا خمینی در تاریخ 24 اسفند سال 1324 در دامان بانویی متقی (خانم ثقفی) به دنیا آمد. همسر حضرت امام (سلام الله علیه) از کودکی احمد آقا چنین یاد می‌کند: «او پسر خیلی آرام و پی حرف برویی بود که گاهی من به دخترها می‌گفتم: من در عرض ماه به این پسر پنج ـ شش ساله نباید بگویم؛ بکن یا نکن، ولی به شما دخترها که خیلی [[شیطان]] هستید، روزی چند بار باید امر و نهی کنم. احمدجان، آرام و سرگرم کار و بازی خود بود.»
حاج احمد آقا خمینی در تاریخ 24 اسفند سال 1324 در دامان بانویی متقی (خانم ثقفی) به دنیا آمد. همسر حضرت امام (سلام الله علیه) از کودکی احمد آقا چنین یاد می‌کند: «او پسر خیلی آرام و پی حرف برویی بود که گاهی من به دخترها می‌گفتم: من در عرض ماه به این پسر پنج ـ شش ساله نباید بگویم؛ بکن یا نکن، ولی به شما دخترها که خیلی شیطان هستید، روزی چند بار باید امر و نهی کنم. احمدجان، آرام و سرگرم کار و بازی خود بود.»


وقتی به سن هفت سالگی رسید برای تحصیل به مدرسه اوحدی سپرده شد. خود چنین می‌گوید: «اولین روزی که به مدرسه فرستادند فرار کردم! بعد با کتک معلمم ناچار در کلاس حاضر می‌شدم. تا ششم ابتدایی از خیلی معلمان کتک خوردم.»
وقتی به سن هفت سالگی رسید برای تحصیل به مدرسه اوحدی سپرده شد. خود چنین می‌گوید: «اولین روزی که به مدرسه فرستادند فرار کردم! بعد با کتک معلمم ناچار در کلاس حاضر می‌شدم. تا ششم ابتدایی از خیلی معلمان کتک خوردم.»
خط ۳۳: خط ۳۳:


== تحصیلات حوزوی ==
== تحصیلات حوزوی ==
پس از اخذ دیپلم از دبیرستان حکیم نظامی قم با اشاره و توضیح [[امام خمینی]] تحصیلات حوزوی خود را شروع کردند. حجت‌الاسلام محتشمی در‌این‌باره می‌گوید: «به هر حال حاج احمد آقا سال 45 که از [[نجف]] به قم برمی‌گردد به توصیه [[سید روح الله موسوی خمینی|حضرت امام]] وارد سلک روحانیت می‌شود و به اصطلاح درس طلبگی را با جدیت شروع می‌کند. البته آن مرحله‌ای که دیگر به صورت رسمی و جدی وارد شد، بعد از پیامی بود که امام از نجف به قم دادند که به احمد خبر بدهید و بگویید: «من نصیحتم به تو این است که طلبه بشوی و درس بخوانی، اگر این کار را کردی، مخارج تو را می‌پردازم، ولی اگر طلبه نشدی و درس نخواندی، خودت باید بروی و به فکر خودت باشی و من هیچ گونه کمک مادی به تو نخواهم کرد.» البته این در شرایطی بود که حاج احمد آقا دیگر وارد مسلک روحانیت شده و مشغول تحصیل شده بود».
پس از اخذ دیپلم از دبیرستان حکیم نظامی قم با اشاره و توضیح [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] تحصیلات حوزوی خود را شروع کردند. حجت‌الاسلام محتشمی در‌این‌باره می‌گوید: «به هر حال حاج احمد آقا سال 45 که از [[نجف]] به قم برمی‌گردد به توصیه حضرت امام وارد سلک روحانیت می‌شود و به اصطلاح درس طلبگی را با جدیت شروع می‌کند. البته آن مرحله‌ای که دیگر به صورت رسمی و جدی وارد شد، بعد از پیامی بود که امام از نجف به قم دادند که به احمد خبر بدهید و بگویید: «من نصیحتم به تو این است که طلبه بشوی و درس بخوانی، اگر این کار را کردی، مخارج تو را می‌پردازم، ولی اگر طلبه نشدی و درس نخواندی، خودت باید بروی و به فکر خودت باشی و من هیچ گونه کمک مادی به تو نخواهم کرد.» البته این در شرایطی بود که حاج احمد آقا دیگر وارد مسلک روحانیت شده و مشغول تحصیل شده بود».


ایشان از همان آغاز تحصیل در حوزه علمیه همانند یک طلبه عادی با سادگی و بی اعتنا به شأن آقازادگی مشغول فراگیری [[علوم اسلامی]] شدند. [[سید حسن طاهری خرم آبادی|آیت‌الله طاهری خرم آبادی]] از این دوره چنین گزارش می‌دهد: «بعد از [[تبعید]] امام به [[نجف]]، آقای حاج سید احمد آقا ضمن این‌که درس می‌خواند یعنی واقعاً یک طلبه درس خوان بود و من مکرر می‌دیدم ایشان مثل یک طلبه عادی در [[مدرسه فیضیه]] نشسته است روی زمین و با هم‌بحثش دارد مباحثه می‌کند، مثل یک طلبه عادی که این برای ما از یک طرف شگفت‌انگیز بود و از طرفی چون فرزند امام بود، و می‌دانستیم توقع از او هم همین است. این جوری نبود که ایشان برای خودش عنوان آقازادگی بگیرد و حریم برای خودش قائل بشود و در بحث و مباحثه جدا از دیگران باشد و با دیگران تفاوت داشته باشد.»
ایشان از همان آغاز تحصیل در حوزه علمیه همانند یک طلبه عادی با سادگی و بی اعتنا به شأن آقازادگی مشغول فراگیری [[علوم اسلامی]] شدند. [[سید حسن طاهری خرم آبادی|آیت‌الله طاهری خرم آبادی]] از این دوره چنین گزارش می‌دهد: «بعد از [[تبعید]] امام به [[نجف]]، آقای حاج سید احمد آقا ضمن این‌که درس می‌خواند یعنی واقعاً یک طلبه درس خوان بود و من مکرر می‌دیدم ایشان مثل یک طلبه عادی در [[مدرسه فیضیه]] نشسته است روی زمین و با هم‌بحثش دارد مباحثه می‌کند، مثل یک طلبه عادی که این برای ما از یک طرف شگفت‌انگیز بود و از طرفی چون فرزند امام بود، و می‌دانستیم توقع از او هم همین است. این جوری نبود که ایشان برای خودش عنوان آقازادگی بگیرد و حریم برای خودش قائل بشود و در بحث و مباحثه جدا از دیگران باشد و با دیگران تفاوت داشته باشد.»
خط ۳۹: خط ۳۹:
وی در ادامه می‌افزاید: «ضمن این‌که ایشان یک طلبه محصل جدی بود و همانند طلبه‌های جدی دیگر درس می‌خواند و برای همه دوستان و علاقه‌مندان به امام آن روز یک نقطه امید بود. همه شاهد بودیم از این‌که فرزند امام با اینکه زیر سایه پدر نیست و دور از پدر است، ولی مشغول به درس و بحث مثل سایر طلبه هاست. در عین حال یک زندگی ساده داشت، در همان زمان‌ها بنده مکرر منزل ایشان می‌رفتم.»
وی در ادامه می‌افزاید: «ضمن این‌که ایشان یک طلبه محصل جدی بود و همانند طلبه‌های جدی دیگر درس می‌خواند و برای همه دوستان و علاقه‌مندان به امام آن روز یک نقطه امید بود. همه شاهد بودیم از این‌که فرزند امام با اینکه زیر سایه پدر نیست و دور از پدر است، ولی مشغول به درس و بحث مثل سایر طلبه هاست. در عین حال یک زندگی ساده داشت، در همان زمان‌ها بنده مکرر منزل ایشان می‌رفتم.»


حاج احمد آقا پس از گذشت چند سال دوره سطوح عالی را پشت سر گذاشت. چنانکه خود تصریح کرده است پس از اولین سفر به نجف دروس حوزوی را به شکل جدی شروع کرد: «سطح را نزد آقایان ابطحی و صادقی، محمد فاضل و آقای سلطانی خواندم». حجت‌الاسلام محمدعلی رحمانی از دوستان حاج احمد آقا می‌گوید: «وقتی که فرزند برومند امام در حدود سال 45 وارد [[نجف اشرف]] شدند، لباس شخصی بر تن داشتند. ما در محل بیرونی بیت حضرت امام، ایشان را به عنوان این‌که دومین فرزند امام است [[زیارت]] کردیم، از همان وقت شنیدیم بنا به توصیه حضرت امام، ایشان به ایران برگشتند، ظاهراً مشکلاتی برای ادامه تحصیل در دانشگاه به وجود آمده بود، حضرت امام فرموده بودند که دوست دارم ایشان ملبس به لباس روحانیت بشوند و بکلی وارد تحصیلات حوزوی بشوند. البته آن زمان ایشان مقدماتی از درس‌های حوزوی خوانده بودند و من این را در بیرونی منزل حضرت امام در نجف از مرحوم [[آیت‌الله حاج آقا مصطفی خمینی]] شنیدم که فرمودند: احمد ما هم رفت که مشغول تحصیل شود و به کسوت روحانیت ملبس گردد و خیلی هم خوشحال بودند.»
حاج احمد آقا پس از گذشت چند سال دوره سطوح عالی را پشت سر گذاشت. چنانکه خود تصریح کرده است پس از اولین سفر به نجف دروس حوزوی را به شکل جدی شروع کرد: «سطح را نزد آقایان ابطحی و صادقی، محمد فاضل و آقای سلطانی خواندم». حجت‌الاسلام محمدعلی رحمانی از دوستان حاج احمد آقا می‌گوید: «وقتی که فرزند برومند امام در حدود سال 45 وارد [[نجف|نجف اشرف]] شدند، لباس شخصی بر تن داشتند. ما در محل بیرونی بیت حضرت امام، ایشان را به عنوان این‌که دومین فرزند امام است زیارت کردیم، از همان وقت شنیدیم بنا به توصیه حضرت امام، ایشان به ایران برگشتند، ظاهراً مشکلاتی برای ادامه تحصیل در دانشگاه به وجود آمده بود، حضرت امام فرموده بودند که دوست دارم ایشان ملبس به لباس روحانیت بشوند و بکلی وارد تحصیلات حوزوی بشوند. البته آن زمان ایشان مقدماتی از درس‌های حوزوی خوانده بودند و من این را در بیرونی منزل حضرت امام در نجف از مرحوم [[سید مصطفی خمینی|آیت‌الله حاج آقا مصطفی خمینی]] شنیدم که فرمودند: احمد ما هم رفت که مشغول تحصیل شود و به کسوت روحانیت ملبس گردد و خیلی هم خوشحال بودند.»


در سفرهایی که ایشان به نجف داشت در محضر درس امام خمینی و برادرش، آیت‌الله شهید [[سید مصطفی خمینی|حاج آقا مصطفی خمینی]]، حاضر می‌شد. از وی نقل شده است که کتاب الکبری فی المنطق را نزد خود حضرت امام خوانده است. پس از چند سال دوره سطوح را پشت سرگذاشت و درس خارج را شروع کرد. در سال 1356 که به نجف عزیمت نمود (آخرین سفر) به همراه تعدادی از طلاب در درس اسفار آیت‌الله رضوانی حاضر شد. در همین اقامت به اواخر جلدین کفایه رسیده بودند که شهادت برادر آن را ناقص گذاشت. بعد از انقلاب سعی کرد تحصیلات ناتمام خود را به اتمام برساند. [[آیت‌الله مرتضی پسندیده]] از وی به عنوان فردی که در سیاست وارد و دارای تحصیلات خوب است، یاد می‌کند.
در سفرهایی که ایشان به نجف داشت در محضر درس امام خمینی و برادرش، آیت‌الله شهید [[سید مصطفی خمینی|حاج آقا مصطفی خمینی]]، حاضر می‌شد. از وی نقل شده است که کتاب الکبری فی المنطق را نزد خود حضرت امام خوانده است. پس از چند سال دوره سطوح را پشت سرگذاشت و درس خارج را شروع کرد. در سال 1356 که به نجف عزیمت نمود (آخرین سفر) به همراه تعدادی از طلاب در درس اسفار آیت‌الله رضوانی حاضر شد. در همین اقامت به اواخر جلدین کفایه رسیده بودند که شهادت برادر آن را ناقص گذاشت. بعد از انقلاب سعی کرد تحصیلات ناتمام خود را به اتمام برساند. [[مرتضی پسندیده|آیت‌الله مرتضی پسندیده]] از وی به عنوان فردی که در سیاست وارد و دارای تحصیلات خوب است، یاد می‌کند.


از هم بحث‌های یادگار امام در دوران تحصیل به آقایان حجت‌الاسلام سجادی اصفهانی، حجت‌الاسلام آقای واحدی، شیخ محمدفاضل گلپایگانی، آقای علوی اصفهانی، آقای میربهبهانی، آقای محمد شریعتی، شیخ قربانعلی حبیب الهی و حجت‌الاسلام [[سید محمد خاتمی]] می‌توان اشاره کرد. از دیگر هم‌بحث‌های مرحوم حاج احمد آقا، فرزند [[آیت‌الله سید محمد صادقی لواسانی]] بود.
از هم بحث‌های یادگار امام در دوران تحصیل به آقایان حجت‌الاسلام سجادی اصفهانی، حجت‌الاسلام آقای واحدی، شیخ محمدفاضل گلپایگانی، آقای علوی اصفهانی، آقای میربهبهانی، آقای محمد شریعتی، شیخ قربانعلی حبیب الهی و حجت‌الاسلام [[سید محمد خاتمی]] می‌توان اشاره کرد. از دیگر هم‌بحث‌های مرحوم حاج احمد آقا، فرزند [[سید محمد صادقی لواسانی|آیت‌الله سید محمد صادقی لواسانی]] بود.


حجت‌الاسلام محتشمی توضیح می‌دهد: «من سال 47 به ایران آمدم و چند ماهی در قم بودم. آنجا مشاهده کردم که حاج احمد آقا خیلی جدی درس می‌خواند. هم مباحثه ایشان آقای آقامحمدرضا لواسانی بود. فرزند آیت‌الله لواسانی که نماینده حضرت امام در ایران بودند. یعنی عملاً امام و آیت‌الله لواسانی دوران طلبگی خود را با هم آغاز کردند. فرزندان این دو بزرگوار نیز پس از گذشت 50 یا 60 سال دوران طلبگی را با هم آغاز کردند.»
حجت‌الاسلام محتشمی توضیح می‌دهد: «من سال 47 به ایران آمدم و چند ماهی در قم بودم. آنجا مشاهده کردم که حاج احمد آقا خیلی جدی درس می‌خواند. هم مباحثه ایشان آقای آقامحمدرضا لواسانی بود. فرزند آیت‌الله لواسانی که نماینده حضرت امام در ایران بودند. یعنی عملاً امام و آیت‌الله لواسانی دوران طلبگی خود را با هم آغاز کردند. فرزندان این دو بزرگوار نیز پس از گذشت 50 یا 60 سال دوران طلبگی را با هم آغاز کردند.»
خط ۶۹: خط ۶۹:
احمد پس از بازگشت از عراق، به تحصیل علوم دینی و دیدار از خانواده‌های زندانیان و تبعیدیان و انتقال پیام‌ها و سفارشهای امام به منسوبین و مبارزین و نمایندگان شرعی امام در ایران و تنظیم امور بیت امام در قم، می‌پرداخت. در پایان سال 1345 دوباره عازم عراق می‌شود و این بار مخفیانه از طریق خرمشهر به آن سوی مرز می‌رود و پس از یک هفته، خود را به نجف می‌رساند. در همین سفر است که او رسماً به سلک روحانیت درمی‌آید و «عمامه» را، بدست پدرش بر سر می‌نهد.
احمد پس از بازگشت از عراق، به تحصیل علوم دینی و دیدار از خانواده‌های زندانیان و تبعیدیان و انتقال پیام‌ها و سفارشهای امام به منسوبین و مبارزین و نمایندگان شرعی امام در ایران و تنظیم امور بیت امام در قم، می‌پرداخت. در پایان سال 1345 دوباره عازم عراق می‌شود و این بار مخفیانه از طریق خرمشهر به آن سوی مرز می‌رود و پس از یک هفته، خود را به نجف می‌رساند. در همین سفر است که او رسماً به سلک روحانیت درمی‌آید و «عمامه» را، بدست پدرش بر سر می‌نهد.


سومین سفر در سال 1352 صورت پذیرفت و او سخن‌های فراوانی با پدر، از انتقالِ مسائل نهضت گرفته تا طرح سؤالات مربوط به دروس علمی و طرح مسائل حوزه‌ها و غیره داشت که در این سفر بازگو نمود، و در [[لبنان]] با [[امام موسی صدر]] مسائل منطقه و وضعیت [[شیعیان]] و مبارزه‌ای که در پیش روی داشتند را به ارزیابی نشست و در تماس با [[مصطفی چمران]] و عناصر مبارز دیگر پیگیری اهداف نهضت امام در آن سامان را به بحث گذاشت و مدت اندکی نیز در پایگاه نظامی شهید چمران آموزش نظامی دید و در اواخر سال 1352 به ایران بازگشت.
سومین سفر در سال 1352 صورت پذیرفت و او سخن‌های فراوانی با پدر، از انتقالِ مسائل نهضت گرفته تا طرح سؤالات مربوط به دروس علمی و طرح مسائل حوزه‌ها و غیره داشت که در این سفر بازگو نمود، و در [[لبنان]] با [[سید موسی صدر|امام موسی صدر]] مسائل منطقه و وضعیت [[شیعیان]] و مبارزه‌ای که در پیش روی داشتند را به ارزیابی نشست و در تماس با [[مصطفی چمران]] و عناصر مبارز دیگر پیگیری اهداف نهضت امام در آن سامان را به بحث گذاشت و مدت اندکی نیز در پایگاه نظامی شهید چمران آموزش نظامی دید و در اواخر سال 1352 به ایران بازگشت.


بعد از مرگ سید مصطفی خمینی، بیت و دفتر روح‌الله خمینی در نجف اشرف با بهره‌مندی از احمد که تجربهٔ طولانی مبارزه و سامان دهی ارتباط‌ها، و مدیریت منزل امام در قم در سال‌های دشوار پس از تبعید امام را با خود داشت، به سرعت تبدیل به کانونی مطمئن برای پاسخگویی به نیازهای ارتباطی نهضت و رهبری آن گردید. احمد در نجف توانست خلأ وجود مصطفی را پر کند و حامل پیام‌های پی در پی پدرش و نقطهٔ اتصال شبکهٔ گسترده ارتباط‌ها بود. وی در سال‌های اقامت در عراق دوستانی پیدا کرد که در پیشبرد انقلاب اسلامی ایران نقش برجسته‌ای داشتند از آن جمله می‌توان به [[محمد منتظری]] فرزند [[آیت‌الله حسینعلی منتظری]] و یا [[شیخ محمد حسین شریعتی]] اردستانی مشهور به شیخ الشریعه مشاور مورد اعتماد سید احمد خمینی و بیت آیت‌الله خمینی در قبل و بعد از انقلاب اشاره کرد.
بعد از درگذشت سید مصطفی خمینی، بیت و دفتر امام خمینی در نجف اشرف با بهره‌مندی از احمد که تجربهٔ طولانی مبارزه و سامان دهی ارتباط‌ها، و مدیریت منزل امام در قم در سال‌های دشوار پس از تبعید امام را با خود داشت، به سرعت تبدیل به کانونی مطمئن برای پاسخگویی به نیازهای ارتباطی نهضت و رهبری آن گردید. احمد در نجف توانست خلأ وجود مصطفی را پر کند و حامل پیام‌های پی در پی پدرش و نقطهٔ اتصال شبکهٔ گسترده ارتباط‌ها بود. وی در سال‌های اقامت در عراق دوستانی پیدا کرد که در پیشبرد انقلاب اسلامی ایران نقش برجسته‌ای داشتند از آن جمله می‌توان به [[محمد منتظری]] فرزند [[حسینعلی منتظری|آیت‌الله حسینعلی منتظری]] و یا [[محمد حسین شریعتی|شیخ محمد حسین شریعتی]] اردستانی مشهور به شیخ الشریعه مشاور مورد اعتماد سید احمد خمینی و بیت آیت‌الله خمینی در قبل و بعد از انقلاب اشاره کرد.


== در دوره تبعید روح‌الله خمینی به پاریس ==
== در دوره تبعید روح‌الله خمینی به پاریس ==
خط ۹۶: خط ۹۶:


== سید احمد خمینی پس از درگذشت روح‌الله خمینی ==
== سید احمد خمینی پس از درگذشت روح‌الله خمینی ==
احمد خمینی پس از مرگ پدرش با رأی و نظر خویش رهگشای انتخاب [[سید علی خامنه‌ای]] به رهبری شد. بر اساس نظر سید علی خامنه‌ای عضو [[مجمع تشخیص مصلحت نظام]] و [[شورای عالی امنیت ملی]] و [[شورای عالی انقلاب فرهنگی]] شد. عضویتش در نهادهای مذکور تا زمان مرگش ادامه داشت. او هم‌چنین عضو هیئت امنای مرکزی [[کمیته امداد امام خمینی]] بود. او در همین زمان متنی بلند به نام رنج‌نامه در مورد توجیه عزل [[حسینعلی منتظری|حسین‌علی منتظری]] از قائم مقامی رهبری منتشر کرد.
احمد خمینی پس از مرگ پدرش با رأی و نظر خویش رهگشای انتخاب [[سید علی حسینی خامنه‌ای|سید علی خامنه‌ای]] به رهبری شد. بر اساس نظر سید علی خامنه‌ای عضو [[مجمع تشخیص مصلحت نظام]] و [[شورای عالی امنیت ملی]] و [[شورای عالی انقلاب فرهنگی]] شد. عضویتش در نهادهای مذکور تا زمان مرگش ادامه داشت. او هم‌چنین عضو هیئت امنای مرکزی [[کمیته امداد امام خمینی]] بود. او در همین زمان متنی بلند به نام رنج‌نامه در مورد توجیه عزل [[حسینعلی منتظری|حسین‌علی منتظری]] از قائم مقامی رهبری منتشر کرد.


در دو سال آخر عمرش خلوت و تنهایی را ترجیح می‌داد و به خانه‌ای دورافتاده در بیابانی کویری (در منطقهٔ کوشک نصرت مابین [[تهران]] و [[قم]]) می‌رفت و تنی چند را نیز با خود می‌برد. قبل از رفتن، می‌گفت: «با آن‌که بنا ندارم کسی آنجا بیاید اما هر وقت در رابطه با آثار امام کاری داشتید حتماً بیایید و ملاحظه خلوت مرا نکنید.»
در دو سال آخر عمرش خلوت و تنهایی را ترجیح می‌داد و به خانه‌ای دورافتاده در بیابانی کویری (در منطقهٔ کوشک نصرت مابین [[تهران]] و [[قم]]) می‌رفت و تنی چند را نیز با خود می‌برد. قبل از رفتن، می‌گفت: «با آن‌که بنا ندارم کسی آنجا بیاید اما هر وقت در رابطه با آثار امام کاری داشتید حتماً بیایید و ملاحظه خلوت مرا نکنید.»


== در گذشت ==
== درگذشت==
در صبح‌گاه روز 21 اسفند 1373، خبر بستری شدن او منتشر شد. گزارش‌ها بعدی حاکی از آن بود که عارضه قلبی و تنفسی ناگهانی در حالت خواب سبب ایست کامل قلب و تنفس برای لحظاتی گردید و همین امر موجب بروز سکته مغزی شده است. پس از پنج روز، تلاش تیم پزشکی نتیجه نبخشید و «احمد خمینی» در شامگاه 25 اسفند 1373 درگذشت.
در صبح‌گاه روز 21 اسفند 1373، خبر بستری شدن او منتشر شد. گزارش‌ها بعدی حاکی از آن بود که عارضه قلبی و تنفسی ناگهانی در حالت خواب سبب ایست کامل قلب و تنفس برای لحظاتی گردید و همین امر موجب بروز سکته مغزی شده است. پس از پنج روز، تلاش تیم پزشکی نتیجه نبخشید و «احمد خمینی» در شامگاه 25 اسفند 1373 درگذشت.


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


== منابع ==
==منابع==
# [http://www.imam-khomeini.ir/fa/c803_14754/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C برگرفته از سایت زندگی‌نامه مرحوم سید احمد خمینی]
#[http://www.imam-khomeini.ir/fa/c803_14754/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C برگرفته از سایت زندگی‌نامه مرحوم سید احمد خمینی]
# [https://asemooni.com/ahmad-khomaini-21140 برگرفته از سایت زندگی‌نامه سید احمد خمینی | آسمونی]
#[https://asemooni.com/ahmad-khomaini-21140 برگرفته از سایت زندگی‌نامه سید احمد خمینی | آسمونی]


[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:ایران]]
[[رده:ایران]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۵۶۷

ویرایش