۸۷٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[رسول اکرم (ص)' به '[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
تلاش طرفداران وحدت را در تشریح خواست آنها از اصطلاح وحدت نادیده نمیگیریم، چراکهآنها بارها و بارها چه در گذشته و چه در حال، تصریح کردهاند که نمیخواهند شیعه سنی یا سنی شیعه شود. هیچ یک از اینها نیست، بلکه هدف دسترسی به فصل مشترک است نسبت به آنچه طرفین دست یافته و پذیرفتهاند و در مواردی که طرفین نسبت به برخی مسائل اختلاف دارند از یکدیگر گذشت کنند. این گفته از طرف نسل اول طرفداران تقریب همچون جمالالدین، محمد عبده، قمی، شلتوت، امین، شرف الدین، عبدالمجید سلیم و... و از سوی نسل بعدی همچون تسخیری، قرضاوی، واعظزاده خراسانی، محمدمهدی شمس الدین، محمد حسین فضلالله و... نیز تکرار شدهاست. هدف ما، مورد تحلیل قرار دادن ساختار این اصطلاح یعنی وحدت و اتحاد است، نه محاکمه نیتهای وحدت خواهان و یا دست کم برخی از آنها. چون گروه دیگری از آنها طرفدار اسلام بدون مذهب بودهاند کهاین ایدهاز سوی برخی طرفداران وحدت مورد نقد قرار گرفت. | تلاش طرفداران وحدت را در تشریح خواست آنها از اصطلاح وحدت نادیده نمیگیریم، چراکهآنها بارها و بارها چه در گذشته و چه در حال، تصریح کردهاند که نمیخواهند شیعه سنی یا سنی شیعه شود. هیچ یک از اینها نیست، بلکه هدف دسترسی به فصل مشترک است نسبت به آنچه طرفین دست یافته و پذیرفتهاند و در مواردی که طرفین نسبت به برخی مسائل اختلاف دارند از یکدیگر گذشت کنند. این گفته از طرف نسل اول طرفداران تقریب همچون جمالالدین، محمد عبده، قمی، شلتوت، امین، شرف الدین، عبدالمجید سلیم و... و از سوی نسل بعدی همچون تسخیری، قرضاوی، واعظزاده خراسانی، محمدمهدی شمس الدین، محمد حسین فضلالله و... نیز تکرار شدهاست. هدف ما، مورد تحلیل قرار دادن ساختار این اصطلاح یعنی وحدت و اتحاد است، نه محاکمه نیتهای وحدت خواهان و یا دست کم برخی از آنها. چون گروه دیگری از آنها طرفدار اسلام بدون مذهب بودهاند کهاین ایدهاز سوی برخی طرفداران وحدت مورد نقد قرار گرفت. | ||
'''ایراد دوم:''' واژه وحدت در ذات خود اشکال داخلی دارد، چون به جای تعدد و کثرت به فرهنگ وحدتگرایش دارد. کسی کهاصطلاح وحدت را بررسی میکند در نظر دارد که مسلمانان با هم همزیستی مسالمتآمیز یا نزدیکی سیاسی داشته باشند و این از نظر ساختار معرفتی اتحاد را بر تعدد و وحدت را بر کثرت ترجیح میدهد. ما از نظر | '''ایراد دوم:''' واژه وحدت در ذات خود اشکال داخلی دارد، چون به جای تعدد و کثرت به فرهنگ وحدتگرایش دارد. کسی کهاصطلاح وحدت را بررسی میکند در نظر دارد که مسلمانان با هم همزیستی مسالمتآمیز یا نزدیکی سیاسی داشته باشند و این از نظر ساختار معرفتی اتحاد را بر تعدد و وحدت را بر کثرت ترجیح میدهد. ما از نظر «ایبستوبیولوجی» یا معرفتی، ایرادهایی بر این موضوع داریم. مفهوم وحدت غیر مقدور بلکهاصلا مطلوب نیست. منظور ما از این مطلب این است که ما از تعدد و کثرت استقبال میکنیم و نهاز وحدت، چرا که در کثرت، تنوع نقطه نظر و مظاهر اجتماعی آنها وجود دارد، و این تنوع خود ضامن وجود تحرک دینامیکی داخلی در جامعهاسلامی خواهد بود. به عبارت دیگر، ما در نظر نداریم که مسلمانان را به رنگ واحدی از نظر اندیشه و رفتار در بیاوریم، چرا که چنین چیزی توهم است و تجربههای زندگی و تاریخ ادیان، عدم وجود چنین چیزی را از نظر میدانی بهاثبات رساندهاست. بنابراین هیچ معنایی برای مصرف کردن وجود انسانی در راه رسیدن بهآرمانهای موهوم وجود ندارد و چنین چیزی فراتر از یک آرزوی در حال تعلیق نخواهد بود.<br> | ||
وجود مظاهر اتحاد در رفتار و اجتماع و دیدگاهها، یک هدف ضروری برای ایجاد وحدت اجتماعی است که میتواند در زندگی نقش داشته باشد. ولی سخن گفتن از وحدت اسلامی در زمانی که در تحلیل این اصطلاح متعهدانه توجه کنیم بیمعنا خواهد بود. اصطلاحی که به ما خبر میدهد برخی از سازندگان آن معتقد بودند زدودن اختلاف یک اصل اصیل است که طرحهای تقریب جهت حل مشکلات مسلمانان روی آن بنا نهاده شدهاست، بی آن که توجه داشته باشند اختلافات مشکل اصلی نیستند بلکه مشکل اصلی در جای دیگری است که باید در جستوجوی آن بود. در آینده نزدیک انشاءالله بهان اشاره خواهیم کرد. | وجود مظاهر اتحاد در رفتار و اجتماع و دیدگاهها، یک هدف ضروری برای ایجاد وحدت اجتماعی است که میتواند در زندگی نقش داشته باشد. ولی سخن گفتن از وحدت اسلامی در زمانی که در تحلیل این اصطلاح متعهدانه توجه کنیم بیمعنا خواهد بود. اصطلاحی که به ما خبر میدهد برخی از سازندگان آن معتقد بودند زدودن اختلاف یک اصل اصیل است که طرحهای تقریب جهت حل مشکلات مسلمانان روی آن بنا نهاده شدهاست، بی آن که توجه داشته باشند اختلافات مشکل اصلی نیستند بلکه مشکل اصلی در جای دیگری است که باید در جستوجوی آن بود. در آینده نزدیک انشاءالله بهان اشاره خواهیم کرد. | ||
* ب ـ اما درباره مفهوم تقریب، ما ایرادی نسبت به آن داریم دایر بر لزوم فراگیر بودن پیام بهگونهای که همه جنبههای وضع را در برگیرد. | * ب ـ اما درباره مفهوم تقریب، ما ایرادی نسبت به آن داریم دایر بر لزوم فراگیر بودن پیام بهگونهای که همه جنبههای وضع را در برگیرد. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
سیاست بزرگنمایی رویدادهای کوچک یا برخی گفتههای کمتأثیر، به نفع حرکت علمی سالم و یا جامعه و یا سیاسی نبودهاست. برای مثال، اگر نظریهامامت را در اندیشه شیعهاز نظر محوریت و دلالت در نظر بگیریم خواهیم دید که آن را اصلی از اصول دین میدانند و برخی منکر یا غیر معتقد بهان را تکفیر و بهاحکام کفر در آخرت یا در آخرت و دنیا محکوم میکنند. چنین نظری در محافل شیعه محدود است، همانگونهاست تکفیر شیعیان توسط برخی از اهل تسنن، نزد محافل اهل تسنن محدود بوده و نباید بیش از حجمی که دارد آن را بزرگ جلوه داد.<br> | سیاست بزرگنمایی رویدادهای کوچک یا برخی گفتههای کمتأثیر، به نفع حرکت علمی سالم و یا جامعه و یا سیاسی نبودهاست. برای مثال، اگر نظریهامامت را در اندیشه شیعهاز نظر محوریت و دلالت در نظر بگیریم خواهیم دید که آن را اصلی از اصول دین میدانند و برخی منکر یا غیر معتقد بهان را تکفیر و بهاحکام کفر در آخرت یا در آخرت و دنیا محکوم میکنند. چنین نظری در محافل شیعه محدود است، همانگونهاست تکفیر شیعیان توسط برخی از اهل تسنن، نزد محافل اهل تسنن محدود بوده و نباید بیش از حجمی که دارد آن را بزرگ جلوه داد.<br> | ||
در این جا لازم میدانم که دو نکته را یادآور شوم که به نظر من مهم است و آن مربوط به دو شخصیت اسلامی شیعه برجستهاست که مهمترین پستهای مرجعیت و اندیشه شیعه را در قرن بیستم داشتهاند؛ یعنی امام روحالله خمینی (متوفای 1410 ق) و شهید بزرگوار محمد باقر صدر (متوفای 1400 ق). این دو گفته در منابع بحث فقهی داخلی آنها وجود دارد و گفته سیاسی نبوده که گاهی مانع از دلالت و تعبیرات میشود.<br> | در این جا لازم میدانم که دو نکته را یادآور شوم که به نظر من مهم است و آن مربوط به دو شخصیت اسلامی شیعه برجستهاست که مهمترین پستهای مرجعیت و اندیشه شیعه را در قرن بیستم داشتهاند؛ یعنی امام روحالله خمینی (متوفای 1410 ق) و شهید بزرگوار محمد باقر صدر (متوفای 1400 ق). این دو گفته در منابع بحث فقهی داخلی آنها وجود دارد و گفته سیاسی نبوده که گاهی مانع از دلالت و تعبیرات میشود.<br> | ||
[[امام خمینی|امام خمینی (ره)]] در کتاب طهارت از مباحث فقهی خود میگوید: «امامت به معنایی که نزد امامیه وجود دارد از ضرورتهای دین نبوده، چون «ضرورتها» عبارت از امور واضح و بدیهی از نظر همه طبقات مسلمین میباشند و شاید ضرورت از نظر بسیاری بر خلاف آن باشد، بلهامامت جزء اصول مذهب است و منکر آن از مذهب خروج کرده و نهاز اسلام». <ref>(روحالله خمينی، كتاب الطهارة، ج 3، ص 441).</ref><br> | [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی|امام خمینی (ره)]] در کتاب طهارت از مباحث فقهی خود میگوید: «امامت به معنایی که نزد امامیه وجود دارد از ضرورتهای دین نبوده، چون «ضرورتها» عبارت از امور واضح و بدیهی از نظر همه طبقات مسلمین میباشند و شاید ضرورت از نظر بسیاری بر خلاف آن باشد، بلهامامت جزء اصول مذهب است و منکر آن از مذهب خروج کرده و نهاز اسلام». <ref>(روحالله خمينی، كتاب الطهارة، ج 3، ص 441).</ref><br> | ||
متن دوم از [[شهید صدر|شهید محمد باقر صدر]] در کتاب خود بحوث فی شرح العروة الوثقی است که میگوید: «منظور از ضروری که مخالف منکر آن است، چنان چه خود امامت اهل بیت(علیهمالسلام) باشد پرواضح است کهاین مسئله در آشکاری به درجه ضرورت نرسیدهاست، و چنان چه تحقق آن درجه حدوثاً مسلّم شود شکی در عدم ادامه روشنی آن بهان مثابه به خاطر وجود عوامل ابهام پیرامون آن وجود نخواهد داشت، و اگر منظور از آن تدبیر پیامبر و حکمت شریعت باشد که بر اساس فرض اهمال مسلمانان توسط پیامبر و شریعت بدون رهبر یا شکلی که با آن رهبری تعیین شود که همسان عدم تدبیر [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)]] و یا عدم حکمت شریعت باشد، باز نمیتوان انکار چنین ضرورتی را بر مخالف به خاطر عدم توجهاو بهاین همسانی و یا عدم ایمان او بهان تحمیل کرد». <ref>محمد باقر صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ج 3، ص 315.</ref><br> | متن دوم از [[شهید صدر|شهید محمد باقر صدر]] در کتاب خود بحوث فی شرح العروة الوثقی است که میگوید: «منظور از ضروری که مخالف منکر آن است، چنان چه خود امامت اهل بیت(علیهمالسلام) باشد پرواضح است کهاین مسئله در آشکاری به درجه ضرورت نرسیدهاست، و چنان چه تحقق آن درجه حدوثاً مسلّم شود شکی در عدم ادامه روشنی آن بهان مثابه به خاطر وجود عوامل ابهام پیرامون آن وجود نخواهد داشت، و اگر منظور از آن تدبیر پیامبر و حکمت شریعت باشد که بر اساس فرض اهمال مسلمانان توسط پیامبر و شریعت بدون رهبر یا شکلی که با آن رهبری تعیین شود که همسان عدم تدبیر [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)]] و یا عدم حکمت شریعت باشد، باز نمیتوان انکار چنین ضرورتی را بر مخالف به خاطر عدم توجهاو بهاین همسانی و یا عدم ایمان او بهان تحمیل کرد». <ref>محمد باقر صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ج 3، ص 315.</ref><br> | ||
بنابراین انکار اصل امامت شیعه توسط سنی مذهب، او را کافر یا منکر مسائلی بدیهی و آشکار نخواهد کرد، هر چند که شیعه گمان کند سنی در عقیده خود اشتباه میکند. این حق او است، ولی این طرز تفکر به معنای تکفیر برادرش و قطع رابطه با او نخواهد بود.<br> | بنابراین انکار اصل امامت شیعه توسط سنی مذهب، او را کافر یا منکر مسائلی بدیهی و آشکار نخواهد کرد، هر چند که شیعه گمان کند سنی در عقیده خود اشتباه میکند. این حق او است، ولی این طرز تفکر به معنای تکفیر برادرش و قطع رابطه با او نخواهد بود.<br> | ||
خط ۲۰۶: | خط ۲۰۶: | ||
حج به تنهایی احساس عمیق به وحدت بزرگ اسلامی را ایجاد نمیکند، بلکه قبله نیز چنین نقشی را ایفا میکند «و چنان چه یک مسلمان به هنگام اقامه نماز تصور نماید او یکی از هزاران نفری است که به چنین قبلهای ایستادهاست و به سوی خانه خدا بیتاللهالحرام ایستادهاست، آنگاه متوجه میشود که تکیهگاههای او و گروهاو کجا قرار دارد، در آن صورت درک میکند کهاو یک خشت از ساختمان جامعهای بزرگ در برگیرنده کشورهایی از شرق و غرب را تشکیل میدهد؛ ساختمانی که بر فضیلت استوار و رو به خداوند متعال ایستادهاست.» <ref>محمد ابو زهره، «الوحدة الاسلامية»، چاپ شده در: كتاب الوحدة الاسلامية او التقريب بين المذاهب السبعة، ص116.</ref> <br> | حج به تنهایی احساس عمیق به وحدت بزرگ اسلامی را ایجاد نمیکند، بلکه قبله نیز چنین نقشی را ایفا میکند «و چنان چه یک مسلمان به هنگام اقامه نماز تصور نماید او یکی از هزاران نفری است که به چنین قبلهای ایستادهاست و به سوی خانه خدا بیتاللهالحرام ایستادهاست، آنگاه متوجه میشود که تکیهگاههای او و گروهاو کجا قرار دارد، در آن صورت درک میکند کهاو یک خشت از ساختمان جامعهای بزرگ در برگیرنده کشورهایی از شرق و غرب را تشکیل میدهد؛ ساختمانی که بر فضیلت استوار و رو به خداوند متعال ایستادهاست.» <ref>محمد ابو زهره، «الوحدة الاسلامية»، چاپ شده در: كتاب الوحدة الاسلامية او التقريب بين المذاهب السبعة، ص116.</ref> <br> | ||
آری «مسلمانان نخستین، حج را وسیلهای برای معارفه و بررسیهای دینی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قرار میدادند کهاین روش، پیروی و اقتدا به پیامبر و اصحاب و و پیشوایان راشدین بودهاست. پیامبر(صلی الله علیه وآله)خطبه وداع را که در آن خلاصه دقیقی از احکام اسلامی را بیان نمود، در عرفهایراد نمود. پیشوایان و امامان راشدین نیز خود ریاست فصل حج را برعهده میگرفتند... علمای حدیث نیز از فرصت حج برای مبادله روایتها و دیدار شاگردان با استادانشان بهره میگرفتند و دوستان از یکدیگر بهرهمند میشدند. فقها نیز در فصل حج با هم دیدار میکردند و در مسائل فقهی با هم به مذاکره میپرداختند... . بدین سان حج در گذشته راهی برای معارف اسلامیبوده و ما وظیفه داریم که به شیوه سلف صالح خود بازگردیم و در آن عبادت و پارسایی و منافع عمومی مسلمانان را در یک جا جمع کنیم تا این گفته خداوند متعال تحقق یابد: «لِیشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ یذْکرُوا اسْمَ اللّهِ فِی أَیام مَعْلُومات عَلی ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الأَْنْعامِ <ref>حج (22): 28</ref>»؛ تا برای خود شاهد منافع باشند و نام خداوند را در روزهای مشخصی به خاطر آن روزی کهاز دامها بهآنها انعام نمودهاست، یادآور شوند». | آری «مسلمانان نخستین، حج را وسیلهای برای معارفه و بررسیهای دینی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قرار میدادند کهاین روش، پیروی و اقتدا به پیامبر و اصحاب و و پیشوایان راشدین بودهاست. پیامبر(صلی الله علیه وآله)خطبه وداع را که در آن خلاصه دقیقی از احکام اسلامی را بیان نمود، در عرفهایراد نمود. پیشوایان و امامان راشدین نیز خود ریاست فصل حج را برعهده میگرفتند... علمای حدیث نیز از فرصت حج برای مبادله روایتها و دیدار شاگردان با استادانشان بهره میگرفتند و دوستان از یکدیگر بهرهمند میشدند. فقها نیز در فصل حج با هم دیدار میکردند و در مسائل فقهی با هم به مذاکره میپرداختند... . بدین سان حج در گذشته راهی برای معارف اسلامیبوده و ما وظیفه داریم که به شیوه سلف صالح خود بازگردیم و در آن عبادت و پارسایی و منافع عمومی مسلمانان را در یک جا جمع کنیم تا این گفته خداوند متعال تحقق یابد: «لِیشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ یذْکرُوا اسْمَ اللّهِ فِی أَیام مَعْلُومات عَلی ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الأَْنْعامِ <ref>حج (22): 28</ref>»؛ تا برای خود شاهد منافع باشند و نام خداوند را در روزهای مشخصی به خاطر آن روزی کهاز دامها بهآنها انعام نمودهاست، یادآور شوند». | ||
اصل «لِیشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ» یک اصل کلی است و محدود بهامور مادی نیست، بلکه به هر مسئله معنوی و فردی و شخصی یا منافع اجتماعی عمومی سرایت میکند. بنابراین بر هیچ عاقل و دور اندیشی پوشیده نیست که وحدت و نزدیکی جزء بزرگترین منافع به شمار میرود. مظاهر وحدت در حج را باید حفظ کرد و حتی نماز جماعت در مسجدالحرام نیز مظهر عظیمی از ائتلاف مسلمانان است. از این رو بهاین | اصل «لِیشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ» یک اصل کلی است و محدود بهامور مادی نیست، بلکه به هر مسئله معنوی و فردی و شخصی یا منافع اجتماعی عمومی سرایت میکند. بنابراین بر هیچ عاقل و دور اندیشی پوشیده نیست که وحدت و نزدیکی جزء بزرگترین منافع به شمار میرود. مظاهر وحدت در حج را باید حفظ کرد و حتی نماز جماعت در مسجدالحرام نیز مظهر عظیمی از ائتلاف مسلمانان است. از این رو بهاین گفته امام خمینی باید نگاه تحسین آمیزی داشته باشیم که فرمودند: «هنگامی که نماز جماعت در مسجدالحرام و یا مسجد النبی برگزار میشود مؤمنان از آن بیرون نیایند و از این جماعت تخلف نکنند، بلکهآن را با سایر مسلمین برگزار کنند.» <ref>وحدت از ديدگاهامام خمينی، ص 107.</ref> <br> | ||
آری این مظاهر در روح شرکتکنندگان در آن، احساس پیوستگی در جماعت بزرگ را ایجاد میکند.<br> | آری این مظاهر در روح شرکتکنندگان در آن، احساس پیوستگی در جماعت بزرگ را ایجاد میکند.<br> | ||
مسئله با شکوهی که در [[مکه]] وجود دارد آن است که قبله همه مسلمانان را دربر دارد و در اینجا دوست دارم این گفته [[یوسف قرضاوی|شیخ دکتر یوسف قرضاوی]] را نیز یادآور شوم:<br> | مسئله با شکوهی که در [[مکه]] وجود دارد آن است که قبله همه مسلمانان را دربر دارد و در اینجا دوست دارم این گفته [[یوسف قرضاوی|شیخ دکتر یوسف قرضاوی]] را نیز یادآور شوم:<br> |