۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[پیامبراکرم' به '[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== چیستی علوم قرآنی == | == چیستی علوم قرآنی == | ||
اصطلاح علوم قرآنی به معنای امروزین آن بنا به ادّعای عبدالعظیم زرقانی از سده چهارم رایج بوده است؛ چه او مدعی است که در کتابخانه [[مصر]] به کتابی از علی بن ابراهیم سعید (م 330) بر خورده با عنوان [[البرهان فی علوم القرآن|البرهان فی علومالقرآن]] در سی جلد که 15 جلد از آن باقی مانده است. «علومالقرآن» معادل فارسی اصطلاح «علوم قرآنی» است و بر اساس قواعد اضافه در [[زبان عربی]] این اضافه میتواند به چهار صورت قابل تصور باشد: | اصطلاح علوم قرآنی به معنای امروزین آن بنا به ادّعای عبدالعظیم زرقانی از سده چهارم رایج بوده است؛ چه او مدعی است که در کتابخانه [[مصر]] به کتابی از علی بن ابراهیم سعید (م 330) بر خورده با عنوان [[البرهان فی علوم القرآن (کتاب)|البرهان فی علومالقرآن]] در سی جلد که 15 جلد از آن باقی مانده است. «علومالقرآن» معادل فارسی اصطلاح «علوم قرآنی» است و بر اساس قواعد اضافه در [[زبان عربی]] این اضافه میتواند به چهار صورت قابل تصور باشد: | ||
'''1. اضافه بیانیه:''' نظیر «خاتم فضّه» که در اصل خاتم من فضّه (انگشتری از جنس نقره) بوده است. در اینصورت علومالقرآن به معنای علوم منالقرآن خواهد بود؛ یعنی علومی که از جنس [[قرآن]] است. پیدا است که این معنا در این اصطلاح مورد نظر نیست؛ زیرا علومی همچون: تاریخ [[قرآن]]، زبان [[قرآن]] و... از جنس [[قرآن]] به شمار نمیرود؛ هرچند میتوانند ناظر به [[قرآن]] باشد. | '''1. اضافه بیانیه:''' نظیر «خاتم فضّه» که در اصل خاتم من فضّه (انگشتری از جنس نقره) بوده است. در اینصورت علومالقرآن به معنای علوم منالقرآن خواهد بود؛ یعنی علومی که از جنس [[قرآن]] است. پیدا است که این معنا در این اصطلاح مورد نظر نیست؛ زیرا علومی همچون: تاریخ [[قرآن]]، زبان [[قرآن]] و... از جنس [[قرآن]] به شمار نمیرود؛ هرچند میتوانند ناظر به [[قرآن]] باشد. | ||
'''2. اضافه ظرفیه:''' نظیر «صوم فی الرمضان» که به معنای «صوم فی الرمضان» بهکار رفته است. در این صورت، اصطلاح علومالقرآن به معنای «علوم فی القرآن» (علومی که در [[قرآن]] انعکاس یافته) خواهد بود. این معنا نیز در اصطلاح علوم قرآنی مدّنظر نیست؛ زیرا اوّلاً عموم مباحث علوم قرآنی از آن دست علومی که در متن [[قرآن]] انعکاس یافته نیست؛ بلکه آنها را باید مباحث و مطالعات برون قرآنی دانست؛ بهطور مثال، مسائلی همچون مکی و مدنی، اسباب النزول، جمع [[قرآن]]، شناخت تفسیر و مفسّران مباحثی نیست که بتوان آنها را در متن آیات جست؛ البته بر برخی از مسائل علوم قرآنی همچون شناخت محکم و متشابه «علوم فی القرآن» نیز صادق است و این دست از مسائل علوم قرآنی میان علوم قرآنی و [[تفسیر موضوعی]] مشترک است. ثانیاً به مباحث درون قرآنی نظیر خدا در [[قرآن]]، معاد در [[قرآن]]، اصطلاح دیگری یعنی «[[معارف قرآنی]]» اطلاق میشود. | '''2. اضافه ظرفیه:''' نظیر «صوم فی الرمضان» که به معنای «صوم فی الرمضان» بهکار رفته است. در این صورت، اصطلاح علومالقرآن به معنای «علوم فی القرآن» (علومی که در [[قرآن]] انعکاس یافته) خواهد بود. این معنا نیز در اصطلاح علوم قرآنی مدّنظر نیست؛ زیرا اوّلاً عموم مباحث علوم قرآنی از آن دست علومی که در متن [[قرآن]] انعکاس یافته نیست؛ بلکه آنها را باید مباحث و مطالعات برون قرآنی دانست؛ بهطور مثال، مسائلی همچون مکی و مدنی، اسباب النزول، جمع [[قرآن]]، شناخت تفسیر و مفسّران مباحثی نیست که بتوان آنها را در متن آیات جست؛ البته بر برخی از مسائل علوم قرآنی همچون شناخت محکم و متشابه «علوم فی القرآن» نیز صادق است و این دست از مسائل علوم قرآنی میان علوم قرآنی و [[تفسیر موضوعی]] مشترک است. ثانیاً به مباحث درون قرآنی نظیر خدا در [[قرآن]]، معاد در [[قرآن]]، اصطلاح دیگری یعنی «[[معارف قرآنی]]» اطلاق میشود. | ||
استاد آیتالله معرفت در تفاوت علوم قرآنی با [[معارف قرآنی]] آورده است: | استاد [[محمد هادی معرفت|آیتالله معرفت]] در تفاوت علوم قرآنی با [[معارف قرآنی]] آورده است: | ||
فرق میان «علوم قرآنی» و «معارف قرآنی» آن است که علوم قرآنی بحثی بیرونی است وبه درون و محتوای [[قرآن]] از جنبة تفسیری کاری ندارد؛ اما معارف قرآنی کاملاً با مطالب درونی [[قرآن]] و محتوای آن سر و کار داشته و یک نوع [[تفسیر]] موضوعی به شمار میرود. | فرق میان «علوم قرآنی» و «معارف قرآنی» آن است که علوم قرآنی بحثی بیرونی است وبه درون و محتوای [[قرآن]] از جنبة تفسیری کاری ندارد؛ اما معارف قرآنی کاملاً با مطالب درونی [[قرآن]] و محتوای آن سر و کار داشته و یک نوع [[تفسیر]] موضوعی به شمار میرود. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
'''4. اضافه اختصاصیه:''' نظیر «جلد الکتاب» که در حقیقت به معنای «جلد للکتاب» (جلدی که اختصاص به کتاب دارد) بهکار رفته است. به نظر میرسد اضافه «علومالقرآن» از این نوع -یعنی اضافه اختصاصی- است؛ به عبارت دیگر یعنی علومی که به [[قرآن]] اختصاص دارد. و از آنجا که این علوم به درون [[قرآن]] ناظر نیست، باید آن را از دانشهای بیرونی [[قرآن]] دانست که در خدمت [[قرآن]] بهکار گرفته میشود. تعاریفی که از این دانش ارائه شده، نیز همین نکته را تأیید میکند. | '''4. اضافه اختصاصیه:''' نظیر «جلد الکتاب» که در حقیقت به معنای «جلد للکتاب» (جلدی که اختصاص به کتاب دارد) بهکار رفته است. به نظر میرسد اضافه «علومالقرآن» از این نوع -یعنی اضافه اختصاصی- است؛ به عبارت دیگر یعنی علومی که به [[قرآن]] اختصاص دارد. و از آنجا که این علوم به درون [[قرآن]] ناظر نیست، باید آن را از دانشهای بیرونی [[قرآن]] دانست که در خدمت [[قرآن]] بهکار گرفته میشود. تعاریفی که از این دانش ارائه شده، نیز همین نکته را تأیید میکند. | ||
[[آیتالله معرفت]]، علوم قرآنی را اصطلاحی میداند که درباره مسائل مرتبط با شناخت و شئون گوناگون [[قرآن]] گفتوگو میکند. | [[محمد هادی معرفت|آیتالله معرفت]]، علوم قرآنی را اصطلاحی میداند که درباره مسائل مرتبط با شناخت و شئون گوناگون [[قرآن]] گفتوگو میکند. | ||
== ساحتهای اصلی مسائل علوم قرآنی:== | == ساحتهای اصلی مسائل علوم قرآنی:== | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
'''ساحت دوم:''' تحولات تاریخی مربوطبه [[قرآن]]؛ شناخت تاریخ کتابت و تدوین [[قرآن]] و مراحل شکلگیری [[قرآن]] به شکل کنونی، تاریخ تفسیر، ترجمه و چاپ و تذهیب [[قرآن]] و... از جمله مباحث تاریخی [[قرآن]] است. | '''ساحت دوم:''' تحولات تاریخی مربوطبه [[قرآن]]؛ شناخت تاریخ کتابت و تدوین [[قرآن]] و مراحل شکلگیری [[قرآن]] به شکل کنونی، تاریخ تفسیر، ترجمه و چاپ و تذهیب [[قرآن]] و... از جمله مباحث تاریخی [[قرآن]] است. | ||
'''ساحت سوم:''' مبانی فهم و تفسیر، مباحث الفاظ در علوم قرآنی، ادبیات قرآنی، | '''ساحت سوم:''' مبانی فهم و تفسیر، مباحث الفاظ در علوم قرآنی، ادبیات قرآنی، معانی، بیان و بدیع، اسباب النزول و ... ، از جمله مباحثی است که در خدمت فهم و [[تفسیر]] [[قرآن]] بهکار میآیند. | ||
'''ساحت چهارم:''' فعالیتها و مطالعات انجام شده در زمینه [[قرآن]]؛ مطالعه و بررسی تمام پژوهشهای انجام یافته در زمینه علوم [[قرآن]]، رویکردهای ایجابی یا سلبی خاورشناسان به [[قرآن]] و... در این دسته از مسائل جای میگیرند. | '''ساحت چهارم:''' فعالیتها و مطالعات انجام شده در زمینه [[قرآن]]؛ مطالعه و بررسی تمام پژوهشهای انجام یافته در زمینه علوم [[قرآن]]، رویکردهای ایجابی یا سلبی خاورشناسان به [[قرآن]] و... در این دسته از مسائل جای میگیرند. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
علوم قرآنی بهسان همه یا عموم دانشهای اسلامی همچون تاریخ، سیره، [[کلام]]، [[فقه]]... نخست در دامن علم [[حدیث]] شکل گرفت به این معنا تمام گزارههای مربوط به تاریخ [[قرآن]]، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، در گفتارهای تفسیری پیامبر و [[صحابه]] در قالب [[روایات]] و با برخورداری از سلسله اسناد انعکاس یافت؛ آنگاه بهتدریج بهسان سایر [[علوم اسلامی]] از [[حدیث]] جدا شد؛ بنابراین، نخستین بستر انعکاس آموزههای علوم [[قرآن]] را باید در روایات جست؛ بهطور مثال آنچه از رسول اکرم درباره چگونگی نزول [[قرآن]]، نزول وحی مستقیم یا وحی از رهگذر فرشته وحی (جبرئیل) نامگذاری کتاب آسمانی و سورهها یا احیاناً آیههای آن، مبحث قرائات و چگونگی تلاوت [[قرآن]]، تفسیر بسیاری از آیات، ارائه مبانی تفسیر و برحذر داشتن از تفسیر به رأی و... نقل شد، دستمایههای اولیه شکلگیری گزارههای مربوط به علوم قرآنی را فراهم ساخت. | علوم قرآنی بهسان همه یا عموم دانشهای اسلامی همچون تاریخ، سیره، [[کلام]]، [[فقه]]... نخست در دامن علم [[حدیث]] شکل گرفت به این معنا تمام گزارههای مربوط به تاریخ [[قرآن]]، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، در گفتارهای تفسیری پیامبر و [[صحابه]] در قالب [[روایات]] و با برخورداری از سلسله اسناد انعکاس یافت؛ آنگاه بهتدریج بهسان سایر [[علوم اسلامی]] از [[حدیث]] جدا شد؛ بنابراین، نخستین بستر انعکاس آموزههای علوم [[قرآن]] را باید در روایات جست؛ بهطور مثال آنچه از رسول اکرم درباره چگونگی نزول [[قرآن]]، نزول وحی مستقیم یا وحی از رهگذر فرشته وحی (جبرئیل) نامگذاری کتاب آسمانی و سورهها یا احیاناً آیههای آن، مبحث قرائات و چگونگی تلاوت [[قرآن]]، تفسیر بسیاری از آیات، ارائه مبانی تفسیر و برحذر داشتن از تفسیر به رأی و... نقل شد، دستمایههای اولیه شکلگیری گزارههای مربوط به علوم قرآنی را فراهم ساخت. | ||
گفتارهایی که از [[امامان معصوم]] علیهمالسلام یا [[صحابه]] یا [[تابعان]] در این زمینهها نقل شده نیز چنین تاثیری از خود بر جای گذاشته است. در نگریستن در هریک از مباحث علوم [[قرآن]] نشان میدهد که عموم مسائل آن با گفتارها و دیدگاههای [[امامان معصوم]] علیهمالسلام [[صحابیان]] یا [[تابعان]] همراه است. | گفتارهایی که از [[ائمه|امامان معصوم]] علیهمالسلام یا [[صحابه]] یا [[تابعین|تابعان]] در این زمینهها نقل شده نیز چنین تاثیری از خود بر جای گذاشته است. در نگریستن در هریک از مباحث علوم [[قرآن]] نشان میدهد که عموم مسائل آن با گفتارها و دیدگاههای [[ائمه|امامان معصوم]] علیهمالسلام [[صحابه|صحابیان]] یا [[تابعان]] همراه است. | ||
=== انعکاس در مقدمه | === انعکاس در مقدمه تفاسیر === | ||
محدود بودن مباحث و گزارههای علوم قرآنی در آغاز پیدایی و نیز ضرورت منقح ساختن مبانی آن، برخی از مفسران را ناگزیر ساخت که در آغاز کتاب تفسیری خود و پیش از ورود به [[تفسیر]] [[آیات]] در قالب چند مقدمه به بررسی اهم مباحث علوم قرآنی بپردازند؛ زیرا هر مفسّری خواه نا خواه در بررسی [[آیات]] [[قرآن]] به پدیده اختلاف قرّاء بر خواهد خورد؛ اختلافهایی که گاه معانی و مفاهیم متضاد از یک آیه بهدست میدهد؛ نظیر اختلاف بر سر قرائت مالک یا ملک یومالدین. <ref>طبرسی، بیتا: ج 1، ص 97 و 98؛ طباطبایی، بیتا: ج 1، ص 22.</ref> | محدود بودن مباحث و گزارههای علوم قرآنی در آغاز پیدایی و نیز ضرورت منقح ساختن مبانی آن، برخی از مفسران را ناگزیر ساخت که در آغاز کتاب تفسیری خود و پیش از ورود به [[تفسیر]] [[آیات]] در قالب چند مقدمه به بررسی اهم مباحث علوم قرآنی بپردازند؛ زیرا هر مفسّری خواه نا خواه در بررسی [[آیه|آیات]] [[قرآن]] به پدیده اختلاف قرّاء بر خواهد خورد؛ اختلافهایی که گاه معانی و مفاهیم متضاد از یک آیه بهدست میدهد؛ نظیر اختلاف بر سر قرائت مالک یا ملک یومالدین. <ref>طبرسی، بیتا: ج 1، ص 97 و 98؛ طباطبایی، بیتا: ج 1، ص 22.</ref> | ||
بر این اساس، مفسّر در آغاز راه ناگزیر است موضوع و چگونگی برخورد خود را با این پدیده مشخص سازد. پیدا است صحّه گذاشتن یا مردود دانستن اختلاف قرائتها در نوع تفسیر تأثیر مستقیم میگذارد. همچنین هر مفسّری در ساحت تبیین مدالیل آیات افزون بر قراین بیرونی به قراین درونی بهویژه مدالیل آیات قبل و بعد آیه مورد بحث و چگونگی ارتباط میان آنها که در اصطلاح به آن سیاق میگویند، نیازمند است؛ (رک: قلعهچی، بیتا: ص 252؛ فتحالله، 1415 ق: ص 236) اما استناد به اصل سیاق مبتنی بر یک زیرساخت و مبنای دیگر یعنی وحیانی دانستن چینش آیات است؛ یعنی اگر مفسر در مبحث تاریخ جمع و تدوین [[قرآن]] چینش کنونی آیات را مستند به پیامبر دانست میتواند از اصل سیاق بهره گیرد؛ و در غیر این صورت، استناد به سیاق بیمعنا خواهد بود. چنانکه اگر مفسری بر وجود ارتباط میان سورههای [[قرآن]] معتقد باشد، باید افزون بر وحیانی بودن چینش آیات، چینشن سورهها را نیز وحیانی بینگارد. | بر این اساس، مفسّر در آغاز راه ناگزیر است موضوع و چگونگی برخورد خود را با این پدیده مشخص سازد. پیدا است صحّه گذاشتن یا مردود دانستن اختلاف قرائتها در نوع تفسیر تأثیر مستقیم میگذارد. همچنین هر مفسّری در ساحت تبیین مدالیل آیات افزون بر قراین بیرونی به قراین درونی بهویژه مدالیل آیات قبل و بعد آیه مورد بحث و چگونگی ارتباط میان آنها که در اصطلاح به آن سیاق میگویند، نیازمند است؛ (رک: قلعهچی، بیتا: ص 252؛ فتحالله، 1415 ق: ص 236) اما استناد به اصل سیاق مبتنی بر یک زیرساخت و مبنای دیگر یعنی وحیانی دانستن چینش آیات است؛ یعنی اگر مفسر در مبحث تاریخ جمع و تدوین [[قرآن]] چینش کنونی آیات را مستند به پیامبر دانست میتواند از اصل سیاق بهره گیرد؛ و در غیر این صورت، استناد به سیاق بیمعنا خواهد بود. چنانکه اگر مفسری بر وجود ارتباط میان سورههای [[قرآن]] معتقد باشد، باید افزون بر وحیانی بودن چینش آیات، چینشن سورهها را نیز وحیانی بینگارد. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
=== پیدایی علوم قرآن در جایگاه دانشی جامع؛ === | === پیدایی علوم قرآن در جایگاه دانشی جامع؛ === | ||
به استناد شواهد تاریخی، نخستین بار بدرالدین زرکشی (م 794) با تدوین کتاب | به استناد شواهد تاریخی، نخستین بار [[بدرالدین زرکشی]] (م 794) با تدوین کتاب البرهان فی علومالقرآن به ساماندهی مباحث علوم قرآنی روی آورد و مباحث پراکنده و غیرمنسجم آن را در قالب یک کتاب و یک عنوان کلی علومالقرآن سامان بخشید. | ||
زرکشی در مقدمه پس از نگاهی گذرا به نقش پیشینیان در تدوین و تبیین دانشهای مرتبط با [[قرآن]] بر این نکته تاکید میکند که گذشتگان گرچه در زمینه علوم حدیث کتابهای جامعی فراهم آوردهاند، این کار در زمینه [[قرآن]] انجام نگرفته؛ از این رو خود را متعهد به تدوین این کتاب دانسته است. <ref>زرکشی،، ج 1، مقدمه</ref>. او در کتاب خود 47 دانش را در زمینه علوم [[قرآن]] همچون شناخت سبب نزول، شناخت مناسبات میان آیات، شناخت فواصل، شناخت وجوه و نظایر و... برشمرده، تاکید میکند که هریک از این دانشها چنان گسترده است که برای بازشناخت مسائل و گزارههای آن عمری لازم دارد. <ref>همان، ص 13.</ref> | زرکشی در مقدمه پس از نگاهی گذرا به نقش پیشینیان در تدوین و تبیین دانشهای مرتبط با [[قرآن]] بر این نکته تاکید میکند که گذشتگان گرچه در زمینه علوم حدیث کتابهای جامعی فراهم آوردهاند، این کار در زمینه [[قرآن]] انجام نگرفته؛ از این رو خود را متعهد به تدوین این کتاب دانسته است. <ref>زرکشی،، ج 1، مقدمه</ref>. او در کتاب خود 47 دانش را در زمینه علوم [[قرآن]] همچون شناخت سبب نزول، شناخت مناسبات میان آیات، شناخت فواصل، شناخت وجوه و نظایر و... برشمرده، تاکید میکند که هریک از این دانشها چنان گسترده است که برای بازشناخت مسائل و گزارههای آن عمری لازم دارد. <ref>همان، ص 13.</ref> | ||
این کتاب تا آمدن [[جلالالدین سیوطی]] (م 911) و نگاشتن کتاب [[الاتقان فی علوم القرآن|الاتقان فی علومالقرآن]] چندان شناخته شده نبود؛ اما با معرفی آن بهوسیله | این کتاب تا آمدن [[جلال الدین سیوطی|جلالالدین سیوطی]] (م 911) و نگاشتن کتاب [[الاتقان فی علوم القرآن (کتاب)|الاتقان فی علومالقرآن]] چندان شناخته شده نبود؛ اما با معرفی آن بهوسیله سیوطی برای عالمان شناخته شد. [[جلال الدین سیوطی|سیوطی]] با تدوین کتاب الاتقان گام بزرگ و اساسی دیگری در این زمینه برداشت و با معرفی و بررسی دانش علوم قرآنی کار زرکشی را تکمیل کرد. پس از وی تا چند سده کار درخوری در زمینه علوم [[قرآن]] به جز نگاشتههای مستقل انجام نگرفت. کتابهای مناهل العرفان فی علومالقرآن از عبدالعظیم زرقانی، الموسوعة القرآنیه از ابراهیم آبیاری و التمهید فی علومالقرآن، آیتالله معرفت از جمله تحقیقات قابل تحسین در این زمینه است. | ||
== ترابط یا تداخل بخشی از مباحث علوم قرآنی با سایر دانشهای اسلامی == | == ترابط یا تداخل بخشی از مباحث علوم قرآنی با سایر دانشهای اسلامی == | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
=== تاریخ وسیره === | === تاریخ وسیره === | ||
مباحثی همچون حالات پیامبر قبل و پس از نزول [[قرآن]]، سیر تاریخی تدوین و شکلگیری | مباحثی همچون حالات پیامبر قبل و پس از نزول [[قرآن]]، سیر تاریخی تدوین و شکلگیری قرآن، اهتمام پیامبر و صحابه به تدوین وکتابت قرآن، کاتبان وحافظان قرآن، برخورد خلفا -اعم از دوران خلافت ابوبکر تا زمان حضرت علی - خلافت بنیامیه و بنیمروان، تاریخ شکل گیری نخستین تفاسیر و ترجمههای قرآن، قّرای قرآن، اهتمام مسلمانان وتلاشی که برای نشر و ترویج قرآن انجام یافته، تاریخ خوشنویسی وتذهیب قرآن و .... از جمله مباحث تاریخی است که با صرف نظر از علوم قرآنی درکتابهای تاریخ و سیره به آن توجه شده است. | ||
شاهد مدعا انعکاس همین مباحث در منابع تاریخی همچون تاریخ طبری، سیره ابن اسحاق، سیره ابنهشام، مروج الذهب مسعودی، تاریخ ابن خلدون، کامل ابن اثیرو .... است. عبارت دیگر آنچه از این دست مباحث و گفتوگوها در منابع علوم قرآنی آمده، عموماً به کتابهای تاریخی ارجاع و استناد داده شده است. | شاهد مدعا انعکاس همین مباحث در منابع تاریخی همچون تاریخ طبری، سیره ابن اسحاق، سیره ابنهشام، مروج الذهب مسعودی، تاریخ ابن خلدون، کامل ابن اثیرو .... است. عبارت دیگر آنچه از این دست مباحث و گفتوگوها در منابع علوم قرآنی آمده، عموماً به کتابهای تاریخی ارجاع و استناد داده شده است. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
در سایر جوامع حدیثی شیعه و جوامع متأخر همچون الحیاة <ref>ر. ک، حکیمی، ج 2، ص 67-185</ref>، میزان الحکمه، آثار الصادقین و.... نیز ابواب و فصولی به گردآوری روایات ناظر به [[قرآن]] اختصاص یافته است. بخاری در نخستین باب از کتاب الجامع الصحیح خود باعنوان کتاب بدء الوحی <ref>بخاری،1422: ص 21-23</ref>، از ماجرای نزول وحی وبعثت پیامبر سخن به میان آورده وافزون بر اختصاص دادن ابوابی دراین زمینه، نظیر کتاب فضایل القرآن <ref>همان، ص 132-921</ref>، کتاب الاعتصام بالکتاب والسنّه <ref>همان، ص 1285-1300</ref> باآوردن بابی مفصّل با عنوان کتاب التفسیر <ref>همان، ص 787-920</ref> سهم دانشهای قرآنی را در کتاب خود ادا کرده است. این کار در صحیح مسلم و سنن ابیداود و جامع ترمذی نیز دنبال شده است. | در سایر جوامع حدیثی شیعه و جوامع متأخر همچون الحیاة <ref>ر. ک، حکیمی، ج 2، ص 67-185</ref>، میزان الحکمه، آثار الصادقین و.... نیز ابواب و فصولی به گردآوری روایات ناظر به [[قرآن]] اختصاص یافته است. بخاری در نخستین باب از کتاب الجامع الصحیح خود باعنوان کتاب بدء الوحی <ref>بخاری،1422: ص 21-23</ref>، از ماجرای نزول وحی وبعثت پیامبر سخن به میان آورده وافزون بر اختصاص دادن ابوابی دراین زمینه، نظیر کتاب فضایل القرآن <ref>همان، ص 132-921</ref>، کتاب الاعتصام بالکتاب والسنّه <ref>همان، ص 1285-1300</ref> باآوردن بابی مفصّل با عنوان کتاب التفسیر <ref>همان، ص 787-920</ref> سهم دانشهای قرآنی را در کتاب خود ادا کرده است. این کار در صحیح مسلم و سنن ابیداود و جامع ترمذی نیز دنبال شده است. | ||
بهترین شاهد مدعا، کتابهای تفسیر روایی یا تفسیر مأثور است که با تکیه به روایات جوامع حدیثی و با جداسازی [[روایات]] تفسیری فراهم آمدهاند. [[تفسیر نورالثقلین]] و [[البرهان]] و [[صافی]] میان [[شیعه]] در آغاز ذکر هر [[روایت]] تفسیری منبع روایی خود را ذکر کردهاند؛ چنانکه همین امر در [[تفسیر الدر المنثور]] نیز مشهود است. | بهترین شاهد مدعا، کتابهای تفسیر روایی یا تفسیر مأثور است که با تکیه به روایات جوامع حدیثی و با جداسازی [[حدیث|روایات]] تفسیری فراهم آمدهاند. [[تفسیر نورالثقلین]] و [[البرهان (کتاب)|البرهان]] و [[صافی (کتاب)|صافی]] میان [[مذهب شیعه|شیعه]] در آغاز ذکر هر [[حدیث|روایت]] تفسیری منبع روایی خود را ذکر کردهاند؛ چنانکه همین امر در [[تفسیر الدر المنثور]] نیز مشهود است. | ||
باید توجه داشت که بسیاری از [[روایات]] تفسیری، صریح یا بهاشاره به مباحث علوم | باید توجه داشت که بسیاری از [[حدیث|روایات]] تفسیری، صریح یا بهاشاره به مباحث علوم قرآن به ویژه منطق فهم و تفسیر قرآن ناظر است که از جمله مباحث مهم این دانش بهشمار میرود. | ||
=== ادبیات === | === ادبیات === | ||
ادبیات مورد نظر شامل علومی چند است که عبارتند از: لغت و اشتقاق، [[صرف]]، [[نحو]]، [[معانی]]، [[بیان]]، [[بدیع]]؛ دانشهایی که به اذعان بسیاری از صاحبنظران به برکت [[قرآن]] و برای شناخت و فهم عمیقتر این کتاب آسمانی شکل گرفتهاند. [[قرآن]] در جایگاه شاهکار متن عربی از این عناصر بهره گرفته و این دانشها به منظور بازکاویدن آنها رخ نمودهاند. کتابهایی همچون [[المفردات فی غریب القرآن]] [[راغب اصفهانی]]، [[مجمعالبحرین]] [[طریحی]]، [[التحقیق فی کلمات القرآنالکریم]] | ادبیات مورد نظر شامل علومی چند است که عبارتند از: لغت و اشتقاق، [[صرف]]، [[نحو]]، [[معانی]]، [[بیان]]، [[بدیع]]؛ دانشهایی که به اذعان بسیاری از صاحبنظران به برکت [[قرآن]] و برای شناخت و فهم عمیقتر این کتاب آسمانی شکل گرفتهاند. [[قرآن]] در جایگاه شاهکار متن عربی از این عناصر بهره گرفته و این دانشها به منظور بازکاویدن آنها رخ نمودهاند. کتابهایی همچون [[المفردات فی غریب القرآن (کتاب)|المفردات فی غریب القرآن]] [[راغب اصفهانی]]، [[مجمعالبحرین (کتاب)|مجمعالبحرین]] [[طریحی]]، [[التحقیق فی کلمات القرآنالکریم (کتاب)|التحقیق فی کلمات القرآنالکریم]] نوشته حسن مصطفوی از جمله آثار ماندگاری است که برای تبیین مفاهیم واژههای قرآن فراهم آمدهاند. افزون بر این کتابها حتی منابع لغت عام همچون [[لسانالعرب (کتاب)|لسانالعرب]] و [[تاجالعروس (کتاب)|تاجالعروس]] مشحون از مباحث واژهشناسی آیات [[قرآن]] است و ابنمنظور در مقدمه لسان العرب تصریح میکند که این کتاب را برای خدمت قرآن و تسهیل فهم و تفسیر آن فراهم ساخته است. | ||
[[صرف]] و [[نحو]] [[قرآن]] نیز چنین داستانی دارد. براساس آنچه مشهور است، نخستین بار [[ابوالاسود دوئلی]] و شاگردان وی به راهنمایی حضرت امیر دست به تنظیم قواعد و ضوابط [[علم صرف]] و [[نحو]] زدند. <ref>معرفت، 1412: ج 1، ص 361، زرقانی، ج 1، ص 399.</ref> بعدها کتابهایی همچون [[الکافیه]] | [[صرف]] و [[نحو]] [[قرآن]] نیز چنین داستانی دارد. براساس آنچه مشهور است، نخستین بار [[ابوالاسود دوئلی]] و شاگردان وی به راهنمایی حضرت امیر دست به تنظیم قواعد و ضوابط [[علم صرف]] و [[نحو]] زدند. <ref>معرفت، 1412: ج 1، ص 361، زرقانی، ج 1، ص 399.</ref> بعدها کتابهایی همچون [[الکافیه (کتاب)|الکافیه]] رضیالدیناسترآبادی و شرح الکافیه جامی، مغنیالادیب عن کتب الاعاریب از ابنهشام برای بازشناسی ساختارهای صرفی و نحوی [[آیات]] تدوین شدهاند. کتاب [[مغنی]] در جایجای مباحث خود مشحون از استشهاد به [[آیات]] است. نیز چنانکه مشهور است، [[عبدالقاهر جرجانی]]، [[سکاکی|سکّاکی]] و [[سعدالدین تفتازانی|تفتازانی]] برای نشان دادن وجوه [[اعجاز بیانی]] [[قرآن]] سه دانش [[معانی]]، [[بیان]] و [[بدیع]] را پدید آوردند. برایناساس، افزون بر استشهاد فراوان به آیات قرآن در جایجای مباحث این علوم، بخشی از مباحث علوم قرآنی نیز به کندوکاو در این زمینه اختصاص یافته است. | ||
=== کلام === | === کلام === | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
علم به عقاید دینی از روی ادلهقینی است. <ref>تفتازانی، 1401: ج 1، ص 6.</ref> | علم به عقاید دینی از روی ادلهقینی است. <ref>تفتازانی، 1401: ج 1، ص 6.</ref> | ||
پیدا است که با این تعریف، [[کلام]] با [[نبوت]] عامه و خاصه و مباحث مربوط به آن سروکار دارد و تبیین چگونگی [[وحی]] درباره [[پیامبران]] و چند و چون [[وحی]] بر [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)]]، تبیین معجزه اثباتگر رسالت | پیدا است که با این تعریف، [[کلام]] با [[نبوت]] عامه و خاصه و مباحث مربوط به آن سروکار دارد و تبیین چگونگی [[وحی]] درباره [[پیامبران]] و چند و چون [[وحی]] بر [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)]]، تبیین معجزه اثباتگر رسالت محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) یعنی [[قرآن]] و وجوه [[اعجاز]] آن، تحدی [[قرآن]] و ناکامی معارضان آن در عرصه هماوردی و اثبات تحریفناپذیری آن از جمله مباحث کلامی است که با علوم [[قرآن]] نیز اشتراک دارد؛ زیرا تبیین چگونگی وحی و وجوه اعجاز قرآن از جمله وظایف اصلی علوم قرآنی است. ازسوی دیگر دریکی از مباحث گسترده و پرچالش علوم قرآنی یعنی [[محکم]] و [[متشابه]] نیز [[علم کلام]] حضوری پررنگ دارد؛ زیرا در بررسی [[متشابهات]] و [[محکمات]] [[قرآن]] انواع نحلههای کلامی از قبیل [[اشاعره]]، [[معتزله]]، [[امامیه]]، [[ماتریدیه]]، [[کرامیه|کرّامیه]] و... و چگونگی برخورد آنان با ایندست از آیات بررسی میشود. مباحث کلامی جلد سوم کتاب التمهید فیعلومالقرآن استاد معرفت بهترین شاهد مدعا است. | ||
=== تفسیر === | === تفسیر === | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
از سویدیگر، [[تفسیر]] به دو شیوه اساسی ترتیبی و موضوعی تقسیم میشود. در روش ترتیبی اعم از ترتیب کنونی مصاحف یا ترتیب نزول، مفسّر از آغاز [[قرآن]] تا پایان آن بر اساس چینش آیات و سورهها به [[تفسیر]] یکانیکان [[آیات]] میپردازد و بهطور مثال، تا [[تفسیر]] [[سوره حمد]] (براساس چینش کنونی) را تمام نکند، به [[تفسیر]] [[سوره بقره]] نمیپردازد؛ چنان که بر اساس چینش نزول تا [[تفسیر]] [[سوره علق]]، پایان نپذیرد، به [[تفسیر]] [[سوره قلم]] نمیپردازد (برای آگاهی از چینش سورهها بر اساس نزول <ref>ر. ک: معرفت، همان: ج 1، ص 135-138</ref>؛ اما در [[تفسیر]] موضوعی نگاه مفسر به موضوع خاصّ همچون توحید فاعلی معطوفشده و او به ناگزیر تمام آیات مرتبط به این موضوع را استخراج و پس از دستهبندی، کشف مدالیل و منظر نهایی [[قرآن]] را دنبال میکند. | از سویدیگر، [[تفسیر]] به دو شیوه اساسی ترتیبی و موضوعی تقسیم میشود. در روش ترتیبی اعم از ترتیب کنونی مصاحف یا ترتیب نزول، مفسّر از آغاز [[قرآن]] تا پایان آن بر اساس چینش آیات و سورهها به [[تفسیر]] یکانیکان [[آیات]] میپردازد و بهطور مثال، تا [[تفسیر]] [[سوره حمد]] (براساس چینش کنونی) را تمام نکند، به [[تفسیر]] [[سوره بقره]] نمیپردازد؛ چنان که بر اساس چینش نزول تا [[تفسیر]] [[سوره علق]]، پایان نپذیرد، به [[تفسیر]] [[سوره قلم]] نمیپردازد (برای آگاهی از چینش سورهها بر اساس نزول <ref>ر. ک: معرفت، همان: ج 1، ص 135-138</ref>؛ اما در [[تفسیر]] موضوعی نگاه مفسر به موضوع خاصّ همچون توحید فاعلی معطوفشده و او به ناگزیر تمام آیات مرتبط به این موضوع را استخراج و پس از دستهبندی، کشف مدالیل و منظر نهایی [[قرآن]] را دنبال میکند. | ||
با این توضیح، بخش قابل توجهی از مباحث علوم قرآنی در [[تفسیر]] ترتیبی و [[تفسیر]] موضوعی انعکاس یافته است؛ بهطور مثال، مباحث مربوط به شناخت [[مکی]] و [[مدنی]] سورهها و اختلافهای موجود در این زمینه، اختلاف قرائات در[[آیات]] گوناگون [[قرآن]]، دیدگاهها در زمینه شمار [[آیات]] یک [[سوره]]، مفاهیم واژههای گوناگون یک [[آیه]]، [[اسباب النزول]]، مباحث صرفی، نحوی و بلاغی و.... از جمله مباحث علوم قرآنی است که در سرتاسر [[تفاسیر]] با فراز و نشیب و شدت وضعف مشاهده میشود، بهترین شاهد مدّعا | با این توضیح، بخش قابل توجهی از مباحث علوم قرآنی در [[تفسیر]] ترتیبی و [[تفسیر]] موضوعی انعکاس یافته است؛ بهطور مثال، مباحث مربوط به شناخت [[مکی]] و [[مدنی]] سورهها و اختلافهای موجود در این زمینه، اختلاف قرائات در[[آیات]] گوناگون [[قرآن]]، دیدگاهها در زمینه شمار [[آیات]] یک [[سوره]]، مفاهیم واژههای گوناگون یک [[آیه]]، [[اسباب النزول]]، مباحث صرفی، نحوی و بلاغی و.... از جمله مباحث علوم قرآنی است که در سرتاسر [[تفاسیر]] با فراز و نشیب و شدت وضعف مشاهده میشود، بهترین شاهد مدّعا تفسیر مجمعالبیان امینالاسلام طبرسی است که با ساماندهی منطقی و قابل تحسین به مباحث تفسیری پرداخته است. وی در آغاز هر سوره به بررسی اختلاف در [[مکی]] یا [[مدنی]] بودن [[سوره]] و شمار [[آیات]] آن میپردازد؛ آنگاه با یادکرد عنوان «القرائة و الحجبة اختلاف قرائتها» ادّله آنها را بررسی میکند. | ||
در ذیل عنوان اللغة به بررسی واژههای دشوار یا معناساز پرداخته، در بخش الاعراب اختلافات و دیدگاهها در زمینههای صرفی و نحوی [[آیات]] را مورد مداقّه قرار میدهد. [[وجوه]] و [[نظایر]]، [[اسبابالنزول]] از جمله محورهای دیگر مورد اهتمام در این [[تفسیر]] است. این -البته نه به صورت منقّح و منضبط- در سایر [[تفاسیر]] نیز دنبال شده است؛ چنانکه گاه [[مفسران]] ذیل آیات مرتبط با مباحث علوم [[قرآن]] نظیر آیه 23 و 24 [[سوره بقره]] که به [[تحدی]] و [[اعجاز]] [[قرآن]] ناظر است <ref>ر. ک: طباطبایی، همان: ج 1، ص 58-89</ref>، یا آیه هفتم [[سوره آلعمران]] که بیانگر تقسیم [[قرآن]] به محکم و متشابه است <ref>رک: همان: ج 3، ص 31-87</ref> به تفصیل، مباحث علوم قرآنی را مورد بحث و بررسی نسبتاً تفصیلی قرار دادهاند. | در ذیل عنوان اللغة به بررسی واژههای دشوار یا معناساز پرداخته، در بخش الاعراب اختلافات و دیدگاهها در زمینههای صرفی و نحوی [[آیات]] را مورد مداقّه قرار میدهد. [[وجوه]] و [[نظایر]]، [[اسبابالنزول]] از جمله محورهای دیگر مورد اهتمام در این [[تفسیر]] است. این -البته نه به صورت منقّح و منضبط- در سایر [[تفاسیر]] نیز دنبال شده است؛ چنانکه گاه [[مفسران]] ذیل آیات مرتبط با مباحث علوم [[قرآن]] نظیر آیه 23 و 24 [[سوره بقره]] که به [[تحدی]] و [[اعجاز]] [[قرآن]] ناظر است <ref>ر. ک: طباطبایی، همان: ج 1، ص 58-89</ref>، یا آیه هفتم [[سوره آلعمران]] که بیانگر تقسیم [[قرآن]] به محکم و متشابه است <ref>رک: همان: ج 3، ص 31-87</ref> به تفصیل، مباحث علوم قرآنی را مورد بحث و بررسی نسبتاً تفصیلی قرار دادهاند. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
=== اصول فقه === | === اصول فقه === | ||
از جمله مباحث علوم قرآنی شناخت گونههای مضمونی [[آیات]] از قبیل [[عام و خاص]]، [[مطلق و مقیّد]]، [[مجمل ومبیّن]] و... است که از جمله مسائل [[علم اصول]] بهشمار میرود. هر چند نگاه [[اصولیان]] به این اقسام فقط به آیات [[قرآن]] اختصاص نیافته و شامل روایات نیز میشود. همچنین مبحث [[حجیّت]] [[ظواهر]] [[قرآن]] که در پاسخ به شبهات و دعاوی [[اخباریان]] در [[علم اصول]] [[فقه]] بحث و بررسی میشود درست یکی از مباحث علوم قرآنی است. نیز در مباحث [[حجّت]] از [[قرآن]] بهطور نخستین منبع دین [[شناخت]] و[[اجتهاد]] یاد میشود. چنانکه در برخورد [[قرآن]] با [[سنت]] از امکان تخصیص یا نسخ [[قرآن]] با سنت گفتوگو میشود و در مبحث ظنون - خاصه از این مسأله سخن به میان میآید که آیا اخبار آحاد در حوزه [[تفسیر]] [[آیات]] [[حجت]] است یا نه؟ در مباحث الفاظ مباحثی همچون [[حقیقت و مجاز]]، [[حجیت قول لغوی]]، [[اصالةالظهور]] و ضرورت پایبندی به ظواهر تا زمانی که قرینه برخلاف آن نباشد، در مباحث مقدماتی [[تفسیر]] باعنوان [[منطق]] فهم و [[تفسیر]] [[آیات]] کارآیی اساسی دارند؛ بنابراین، باید اذعان کرد که همگی یا جزو مباحث علوم قرآنی است یا با زاویهای خاصتردر علوم قرآنی از آنها گفتوگو میشود. مباحثی که در کتابهای اصولی کهن همچون [[عدةالاصول]] [[شیخ طوسی]]، [[الذریعةالیاصول الشریعة]]، [[سیدمرتضی]]، [[الموافقات]]، [[شاطبی]]، [[المنخول]] و [[المستصفی]]، [[غزّالی]] و [[المحصول]] | از جمله مباحث علوم قرآنی شناخت گونههای مضمونی [[آیات]] از قبیل [[عام و خاص]]، [[مطلق و مقیّد]]، [[مجمل ومبیّن]] و... است که از جمله مسائل [[علم اصول]] بهشمار میرود. هر چند نگاه [[اصولیان]] به این اقسام فقط به آیات [[قرآن]] اختصاص نیافته و شامل روایات نیز میشود. همچنین مبحث [[حجیّت]] [[ظواهر]] [[قرآن]] که در پاسخ به شبهات و دعاوی [[اخباریان]] در [[علم اصول]] [[فقه]] بحث و بررسی میشود درست یکی از مباحث علوم قرآنی است. نیز در مباحث [[حجّت]] از [[قرآن]] بهطور نخستین منبع دین [[شناخت]] و[[اجتهاد]] یاد میشود. چنانکه در برخورد [[قرآن]] با [[سنت]] از امکان تخصیص یا نسخ [[قرآن]] با سنت گفتوگو میشود و در مبحث ظنون - خاصه از این مسأله سخن به میان میآید که آیا اخبار آحاد در حوزه [[تفسیر]] [[آیات]] [[حجت]] است یا نه؟ در مباحث الفاظ مباحثی همچون [[حقیقت و مجاز]]، [[حجیت قول لغوی]]، [[اصالةالظهور]] و ضرورت پایبندی به ظواهر تا زمانی که قرینه برخلاف آن نباشد، در مباحث مقدماتی [[تفسیر]] باعنوان [[منطق]] فهم و [[تفسیر]] [[آیات]] کارآیی اساسی دارند؛ بنابراین، باید اذعان کرد که همگی یا جزو مباحث علوم قرآنی است یا با زاویهای خاصتردر علوم قرآنی از آنها گفتوگو میشود. مباحثی که در کتابهای اصولی کهن همچون [[عدةالاصول]] [[شیخ طوسی]]، [[الذریعةالیاصول الشریعة (کتاب)|الذریعةالیاصول الشریعة]]، [[سید مرتضی علمالهدی|سیدمرتضی]]، [[الموافقات (کتاب)|الموافقات]]، [[شاطبی]]، [[المنخول]] و [[المستصفی]]، [[محمد غزالی|غزّالی]] و [[المحصول (کتاب)|المحصول]] رازی منعکس شده، به خوبی نشاندهنده تداخل بخشی از مباحث [[علم اصول]] با علوم قرآنی است. <ref>رک: نصیری، بیتا: ص 130-139.</ref> | ||
=== فقه === | === فقه === | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
== روششناسی مباحث علوم قرآنی == | == روششناسی مباحث علوم قرآنی == | ||
بررسی و تعیین روششناسی انواع علوم برای بازشناسی روش هرعلم و تعیین میزان کارآیی آن، تبیین نقاط قوت وضعف روش از جمله مباحثی است که در [[فلسفه]] هر علم دنبال میشود. برایناساس گفته میشود که بهطور مثال، روش علومتجربی، حسی و تجربه؛ روش ریاضیات و [[فلسفه]]، عقلی، روش علم تاریخ، نقلی، روش [[عرفان]]، کشفی و شهودی است؛ یعنی ابزار و بنا بر رأی برخی دیگر، منابع | بررسی و تعیین روششناسی انواع علوم برای بازشناسی روش هرعلم و تعیین میزان کارآیی آن، تبیین نقاط قوت وضعف روش از جمله مباحثی است که در [[فلسفه]] هر علم دنبال میشود. برایناساس گفته میشود که بهطور مثال، روش علومتجربی، حسی و تجربه؛ روش ریاضیات و [[فلسفه]]، عقلی، روش علم تاریخ، نقلی، روش [[عرفان]]، کشفی و شهودی است؛ یعنی ابزار و بنا بر رأی برخی دیگر، منابع شناخت هریک از این علوم به اقتضای حوزه و گستره دخالت علم با علوم دیگر متفاوت است. | ||
حال جا دارد که بپرسیم علوم قرآنی از میان روشهای گوناگون از چه روشی پیروی میکند؟ | حال جا دارد که بپرسیم علوم قرآنی از میان روشهای گوناگون از چه روشی پیروی میکند؟ | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
روایاتی که ذیل قصص [[قرآن]] و در تبیین حلقههای مفقوده آنها رسیده نظیر روایات [[هاروت و ماروت]]، [[یاجوج و ماجوج|یأجوج و مأجوج]]، شرح امتحانها و ابتلائات ایوب پیامبر علیهالسلام، روایات ناظر به ماجرای [[داود]] علیهالسلام که گاه از آنها به [[اسرائیلیات]] یاد میشود و از این جهت جزو مسائل علوم قرآنی بهشمار میآیند، از این دست هستند. | روایاتی که ذیل قصص [[قرآن]] و در تبیین حلقههای مفقوده آنها رسیده نظیر روایات [[هاروت و ماروت]]، [[یاجوج و ماجوج|یأجوج و مأجوج]]، شرح امتحانها و ابتلائات ایوب پیامبر علیهالسلام، روایات ناظر به ماجرای [[داود]] علیهالسلام که گاه از آنها به [[اسرائیلیات]] یاد میشود و از این جهت جزو مسائل علوم قرآنی بهشمار میآیند، از این دست هستند. | ||
روشی که در برخورد با | روشی که در برخورد با روایات اسبابالنزول نظیر روایات شرح صدر [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)]] صلی الله علیه و آله، چهره درهم کشیدن آن حضرت در برابر مستمندی نابینا و.... دنبال میشود ونیز روایات فضایل [[آیات]] و سور نیز تابع روش نقلی است. مباحث علوم قرآنی مرتبط با [[فقه]] را نیز باید تابع روش نقلی دانست؛ زیرا آموزههای فقهی نظیر آداب [[تلاوت]] [[قرآن]] یا جواز و عدم جواز قرائت [[نماز]] منطبق با قرائتهای هفتگانه جز از رهگذر نقل و با تکیه بر روایات قابلاثبات نیست. | ||
=== روش عقلی === | === روش عقلی === | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
<ref>فاطر (35): 15</ref>، «'''أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ'''» <ref>طور (52):35</ref> <ref>برای تفصیل بیشتر ر. ک: سبحانی، 1411 ق: ج 1، ص 69</ref>، بر [[برهان]] [[امکان]] و آیاتی نظیر «'''هَلْ أَتَی عَلَی الْإِنسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُن شَیْئاً مَذْکُوراً'''» <ref>انسان (76): 1</ref> بر [[برهان]] حدوت ناظر نیست؟ <ref>رک: همان: ص 78. و نیز ر. ک، طباطبایی همان: ج 20، ص 120</ref> | <ref>فاطر (35): 15</ref>، «'''أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ'''» <ref>طور (52):35</ref> <ref>برای تفصیل بیشتر ر. ک: سبحانی، 1411 ق: ج 1، ص 69</ref>، بر [[برهان]] [[امکان]] و آیاتی نظیر «'''هَلْ أَتَی عَلَی الْإِنسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُن شَیْئاً مَذْکُوراً'''» <ref>انسان (76): 1</ref> بر [[برهان]] حدوت ناظر نیست؟ <ref>رک: همان: ص 78. و نیز ر. ک، طباطبایی همان: ج 20، ص 120</ref> | ||
در [[روایات]] معصومان بهویژه در مباحث بینشی (عقاید) و ارزشی (اخلاقی) بهویژه در مناظرات [[اهل بیت]] با ملحدان و زنادقه بر [[عقل]] و براهین عقلی تکیه شده است. <ref>برای نمونه ر. ک: کلینی، ج 1، ص 92.</ref> | در [[روایات]] معصومان بهویژه در مباحث بینشی (عقاید) و ارزشی (اخلاقی) بهویژه در مناظرات [[اهل بیت|اهلبیت]] با ملحدان و زنادقه بر [[عقل]] و براهین عقلی تکیه شده است. <ref>برای نمونه ر. ک: کلینی، ج 1، ص 92.</ref> | ||
===3-4. روش تحلیل زبانی === | ===3-4. روش تحلیل زبانی === |