۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[امام محمد باقر' به '[[محمد بن علی (باقر العلوم)') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''حوا''' به عنوان مادر بشریت و به عنوان اولین مخلوق زن جایگاه والایی دارد. به گونهای که مثل پیامبر زمان خود در مقام خطاب الهی قرار گرفته و بر همه [[انسان]]<nowiki/>ها حق مادری دارد. به همین دلیل به ایشان حوّا یعنی مادر زندهها میگویند. | '''حوا''' به عنوان مادر بشریت و به عنوان اولین مخلوق زن جایگاه والایی دارد. به گونهای که مثل پیامبر زمان خود در مقام خطاب الهی قرار گرفته و بر همه [[انسان]]<nowiki/>ها حق مادری دارد. به همین دلیل به ایشان حوّا یعنی مادر زندهها میگویند. | ||
[[خداوند]] وی را به عنوان نخستین زن پاک سرشت و پاکدامن از طینت | [[خدا|خداوند]] وی را به عنوان نخستین زن پاک سرشت و پاکدامن از طینت ویژهای میآفریند. برخلاف تحریفات وارده بر [[کتب عهدین]] که همراه با داستانسرایی حوا را محل حلول [[شیطان]] و یا عامل فریب [[حضرت آدم|آدم (علیهالسلام)]] معرفی میکنند، [[قرآن]] برای او شان و منزلت والایی قرار میدهد. شایان ذکر است بدانیم؛ اول کسی که در روی زمین نساجی کرد، [[حضرت آدم]] و حوا بودند، و اول مردی که جبه بافته شده پوشید، جناب آدم بود. و اول زنی که پیراهن و خمار پوشید، جناب حوا بود و هر دو از پشم گوسفند بود. | ||
== حضرت حوا چگونه خلق شد == | == حضرت حوا چگونه خلق شد == | ||
{{متن قرآن |خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها |سوره = زمر |آیه = ۶ }}. او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گِل) او خلق کرد. | {{متن قرآن |خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها |سوره = زمر |آیه = ۶ }}. او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گِل) او خلق کرد. | ||
تـعـبـیر به (ثم جعل منها زوجها) در واقع اشاره به این است که خدا آدم را آفرید سپس همسرش را از باقیمانده گل او خلق کرد. روی ایـن حـسـاب آفـریـنـش (حـوا) بـعـد از آفـریـنـش (آدم) بـوده اسـت و قبل از آفرینش فرزندان آدم و آفرینش همسر آدم از اجزای وجود خود آدم نبوده بـلکـه از بـاقـیمـانـده گـل او صـورت گـرفـته است، چنانکه در روایات اسلامی به آن تصریح شده و اما روایتی که میگوید (حوا) از آخرین دنده چپ آدم آفریده شده است سـخـن | تـعـبـیر به (ثم جعل منها زوجها) در واقع اشاره به این است که خدا آدم را آفرید سپس همسرش را از باقیمانده گل او خلق کرد. روی ایـن حـسـاب آفـریـنـش (حـوا) بـعـد از آفـریـنـش (آدم) بـوده اسـت و قبل از آفرینش فرزندان آدم و آفرینش همسر آدم از اجزای وجود خود آدم نبوده بـلکـه از بـاقـیمـانـده گـل او صـورت گـرفـته است، چنانکه در روایات اسلامی به آن تصریح شده و اما روایتی که میگوید (حوا) از آخرین دنده چپ آدم آفریده شده است سـخـن بـیاسـاسـی اسـت کـه از بعضی از روایات اسرائیلی گرفته شده و هماهنگ با مـطلبی است که در فصل دوم از (سفر تکوین) [[تورات]] تحریف یافته کنونی آمده است و از ایـن گـذشـتـه بـر خـلاف مـشـاهـده و حـس میبـاشـد زیرا طبق این روایت یک دنده آدم بـرداشـتـه شـد و از آن حوا آفریده گشت و لذا مردان یک دنده در طرف چپ کمتر دارند در حـالی که میدانیم هیچ تفاوتی میان تعداد دندههای مرد و زن وجود ندارد و این تفاوت یک افسانه بیش نیست<ref>تفسیر نمونه؛ آیتالله مکارم شیرازی؛ ج۱۹ص۳۸۰</ref>. | ||
عمرو بن ابی مقدام میگوید: از [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر (علیهالسلام)]] پرسیدم: «خداوند حوّا را از چه چیز آفرید؟» امام باقرعلیهالسلام فرمود: «مردم در این مورد چه میگویند؟» گفتم: «میگویند خداوند حوّا را از یکی از دندههای آدم علیهالسلام آفرید». فرمود: «آنها دروغ میگویند، آیا خداوند ناتوان است که حوّا را از غیر دنده آدم بیافریند؟» گفتم: «فدایت گردم ای پسر رسول خدا! پس خداوند حوّا را از چه چیز آفرید؟ امام باقرعلیهالسلام فرمود: «پدرم از پدرانش نقل کرد که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: خداوند متعال مقداری از گِل را گرفت و آن را با دست قدرتش درهم آمیخت و از آن گِل آدم علیهالسلام را آفرید و سپس از آن گل مقداری اضافه آمد، خداوند از آن اضافی، حوّا علیهالسلام را آفرید<ref>تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>.» | عمرو بن ابی مقدام میگوید: از [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر (علیهالسلام)]] پرسیدم: «خداوند حوّا را از چه چیز آفرید؟» امام باقرعلیهالسلام فرمود: «مردم در این مورد چه میگویند؟» گفتم: «میگویند خداوند حوّا را از یکی از دندههای آدم علیهالسلام آفرید». فرمود: «آنها دروغ میگویند، آیا خداوند ناتوان است که حوّا را از غیر دنده آدم بیافریند؟» گفتم: «فدایت گردم ای پسر رسول خدا! پس خداوند حوّا را از چه چیز آفرید؟ امام باقرعلیهالسلام فرمود: «پدرم از پدرانش نقل کرد که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: خداوند متعال مقداری از گِل را گرفت و آن را با دست قدرتش درهم آمیخت و از آن گِل آدم علیهالسلام را آفرید و سپس از آن گل مقداری اضافه آمد، خداوند از آن اضافی، حوّا علیهالسلام را آفرید<ref>تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>.» | ||
و درباره محل [[هبوط]] آن دو باید گفت که عدهای آن را کوه سراندیب(سیلان یا سری لانکا) در جنوب [[هندوستان]] به عنوان محل هبوط و اقامتگاه اولیه آدم علیهالسلام ذکر کردهاند<ref>مجله الهلال، سال ۱۳۵۲، شماره ۷، ص ۹۶۴</ref>. در این جزیره کوهی است که پرتغالیها آن را کوه آدم نامیدهاند و گفته میشود در آن کوه جای پای آدم است. ارتفاع این کوه ۷۴۲۰ پاست. میگویند گیاهی که در این جزیره میروید از برگهایی است که آدم با خود از بهشت حمل کرد<ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۲۱ ـ ۱۲۵، ۱۲۶</ref> [[مسلمانان]]، [[مسیحیان]] و [[بودائیان]] به زیارت جای پای آدم که بر روی سنگی بر فراز کوه آدم حک شده میروند. <ref>رحله ابن بطوطه، ج ۴، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۲</ref>. | و درباره محل [[هبوط]] آن دو باید گفت که عدهای آن را کوه سراندیب (سیلان یا سری لانکا) در جنوب [[هندوستان]] به عنوان محل هبوط و اقامتگاه اولیه آدم علیهالسلام ذکر کردهاند<ref>مجله الهلال، سال ۱۳۵۲، شماره ۷، ص ۹۶۴</ref>. در این جزیره کوهی است که پرتغالیها آن را کوه آدم نامیدهاند و گفته میشود در آن کوه جای پای آدم است. ارتفاع این کوه ۷۴۲۰ پاست. میگویند گیاهی که در این جزیره میروید از برگهایی است که آدم با خود از بهشت حمل کرد<ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۲۱ ـ ۱۲۵، ۱۲۶</ref> [[مسلمانان]]، [[مسیحیان]] و [[بودائیان]] به زیارت جای پای آدم که بر روی سنگی بر فراز کوه آدم حک شده میروند. <ref>رحله ابن بطوطه، ج ۴، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۲</ref>. | ||
منشاء این فکر که محل فرود آدم در جنوب هندوستان بوده، پندار بعضی از مفسران بر اساس آنچه در سِفر پیدایش تورات آمده است میباشد. که در [[بهشت]] آدم چهار نهر جریان داشته که نخستین آن فیشون میباشد، فکر کردهاند رود نیشون نهر هند است و [[بهشت عدن]] در هندوستان و آدم و حوّا پس از خروج از هندوستان به جنوب جزیره سراندیب(سیلان) هبوط کردهاند. | منشاء این فکر که محل فرود آدم در جنوب هندوستان بوده، پندار بعضی از مفسران بر اساس آنچه در سِفر پیدایش تورات آمده است میباشد. که در [[بهشت]] آدم چهار نهر جریان داشته که نخستین آن فیشون میباشد، فکر کردهاند رود نیشون نهر هند است و [[بهشت عدن]] در هندوستان و آدم و حوّا پس از خروج از هندوستان به جنوب جزیره سراندیب(سیلان) هبوط کردهاند. | ||
اما مطابق [[روایات]] معتبر اسلامی، هبوط آنها در [[مکه]] بوده است: آدم و | اما مطابق [[روایات]] معتبر اسلامی، هبوط آنها در [[مکه]] بوده است: آدم و حوا علیهالسلام وقتی که از بهشت اخراج شدند، در سرزمین مکه فرود آمدند، حضرت آدم علیهالسلام بر [[کوه صفا]] در کنار [[کعبه]] هبوط کرد و در آنجا سکونت گزید از این رو آن کوه را صفا گویند که آدم علیهالسلام صفی الله(برگزیده خدا) در آنجا وارد شد و حضرت حواعلیهالسلام بر روی [[کوه مروه]] (که نزدیک کوه صفا است) فرود آمد و در آنجا سکونت گزید. آن کوه را از این رو مروه گویند که مرئه (یعنی زن که منظور حوا علیهالسلام باشد) در آن سکونت نمود. آدم علیهالسلام چهل شبانه روز به [[سجده]] پرداخت و از فراق [[بهشت]] گریه کرد<ref>علل الشرایع: ص ۴۹۱ – کافی: ج ۶، ص ۵۱۳- نورالثقلین: ج ۱، ص ۶۱</ref>. | ||
== حضرت حوا در قرآن کریم == | == حضرت حوا در قرآن کریم == | ||
[[قرآن|قرآن کریم]] در چند بخش، از زندگی حضرت حوا اشاره میکند. در هر دسته از [[آیات]] در کنار نقل داستان [[حضرت آدم]] به حضور و وجود این زن اشاره شده است. نخستین زنها در فرهنگها و ملل مختلف، اسامی متفاوتی دارند<ref> به طور مثال نزد یونانیان پاندورا، در آیین زرتشت مشیانه، در افسانههای ژاپن یامی و نزد قوم لویا در کنیا سِلا خوانده میشود. رجوع کنید به: مهدی رضایی، آفرینش و مرگ در اساطیر، ص ۱۶۷ به بعد؛ عباس اشرفی، مقایسه قصص قرآن و عهدین، ص ۱۴۶</ref>. | [[قرآن|قرآن کریم]] در چند بخش، از زندگی حضرت حوا اشاره میکند. در هر دسته از [[آیه|آیات]] در کنار نقل داستان [[حضرت آدم]] به حضور و وجود این زن اشاره شده است. نخستین زنها در فرهنگها و ملل مختلف، اسامی متفاوتی دارند<ref> به طور مثال نزد یونانیان پاندورا، در آیین زرتشت مشیانه، در افسانههای ژاپن یامی و نزد قوم لویا در کنیا سِلا خوانده میشود. رجوع کنید به: مهدی رضایی، آفرینش و مرگ در اساطیر، ص ۱۶۷ به بعد؛ عباس اشرفی، مقایسه قصص قرآن و عهدین، ص ۱۴۶</ref>. | ||
حوا نامی است که در ادبیات اسلامی بر همسر آدم نهادهاند. به نظر میرسد این اسم ریشه عربی ندارد<ref>حوا را واژه عبری قلمداد کردهاند. محمد جواد مشکور، فرهنگ تطبیقی عربی با زبانهای سامی و ایرانی، ج ۱، ص ۲۰۳؛ encyclopeadia judaica, 1996, Jerusalem, keter publiching house. V9, p979</ref>. واژه حوا اول بار در [[تورات]] ذکر شده <ref>سفر پیدایش، ۳/۲۰؛ ۴/،1</ref> و احتمالا از آنجا به زبان و فرهنگ عرب راه یافته است<ref>گفته میشود در اشعار جاهلی، سه بار نام حوا آمده است، دو بار در شعر امیه بن ابی صلت و یک بار در اشعار عدی بن زیاد مسیحی که در زمان پیامبر میزیسته است، نک encyclopeadia judaica, 9/983</ref>. | حوا نامی است که در ادبیات اسلامی بر همسر آدم نهادهاند. به نظر میرسد این اسم ریشه عربی ندارد<ref>حوا را واژه عبری قلمداد کردهاند. محمد جواد مشکور، فرهنگ تطبیقی عربی با زبانهای سامی و ایرانی، ج ۱، ص ۲۰۳؛ encyclopeadia judaica, 1996, Jerusalem, keter publiching house. V9, p979</ref>. واژه حوا اول بار در [[تورات]] ذکر شده <ref>سفر پیدایش، ۳/۲۰؛ ۴/،1</ref> و احتمالا از آنجا به زبان و فرهنگ عرب راه یافته است<ref>گفته میشود در اشعار جاهلی، سه بار نام حوا آمده است، دو بار در شعر امیه بن ابی صلت و یک بار در اشعار عدی بن زیاد مسیحی که در زمان پیامبر میزیسته است، نک encyclopeadia judaica, 9/983</ref>. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
=== ویژگی مادی === | === ویژگی مادی === | ||
قرآن از آنجا که قصد | قرآن از آنجا که قصد داستانسرایی ندارد در بیان شخصیتهای قصص خود همانند کتب داستان به بیان ویژگیهای مادی نمیپردازد. در مورد حوّاء نیز، تنها به زحمت میتوان دو ویژگی مادی یافت. | ||
'''گندمگون:''' | '''گندمگون:''' | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
== منزلت والای حضرت حوا == | == منزلت والای حضرت حوا == | ||
از منظر قرآن، حوا دارای مقام والایی است. به گونهای که خداوند او را مورد خطاب قرار میدهد باید توجه داشت قرآن هیچ گاه پیامبری را به همراه همسرش، مورد خطاب قرار نداده، همیشه خطاب به | از منظر قرآن، حوا دارای مقام والایی است. به گونهای که خداوند او را مورد خطاب قرار میدهد باید توجه داشت قرآن هیچ گاه پیامبری را به همراه همسرش، مورد خطاب قرار نداده، همیشه خطاب به پیامبر و قوم اوست. شاید سّر این چنین بیانی توجه به مرکز زوجیت است که باعث بقای زندگی بشر است<ref> القصص القرآنی، ص 35</ref>. باید توجه داشت که خداوند به حوّاء توجه ویژه ای داشته چرا که به مجرد تکمیل خلقت آدم، اورا برای آرامش وی میآفریند. | ||
== حضرت حوا، همسری مهربان == | == حضرت حوا، همسری مهربان == | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
== قبر حضرت حوا == | == قبر حضرت حوا == | ||
[[سید بن طاووس|سید بن طاوس]] درباره قبر حضرت حوا (علیهالسلام) در [[جده]] روایت کرده است: | [[سید بن طاووس|سید بن طاوس]] درباره قبر حضرت حوا (علیهالسلام) در [[جده]] روایت کرده است: | ||
«در صُحُف [[ادریس (علیهالسلام)]] آمده که آدم علیهالسلام ده روز به مرض تب بیمار بود و وفات او در روز جمعه یازدهم [[محرم الحرام|محرم]] اتّفاق افتاد و او را در غاری در [[کوه ابو قبیس]] دفن کرده و او را رو به قبله قرار دادند و عمر او از زمان ایجاد تا هنگام وفات نهصد و سی سال بود و حوّاعلیهالسلام فقط یک سال بعد از او زنده بود، سپس پانزده روز بیماری کشید و آنگاه وفات یافت و او را در کنار آدم دفن کردند<ref>ابن طاوس، علی بن موسی، سعدالسعود للنفوس منضود، ص ۳۷، دار الذخائر، قم، چاپ اول، بیتا</ref>». | «در صُحُف [[حضرت ادریس|ادریس (علیهالسلام)]] آمده که آدم علیهالسلام ده روز به مرض تب بیمار بود و وفات او در روز جمعه یازدهم [[محرم الحرام|محرم]] اتّفاق افتاد و او را در غاری در [[کوه ابو قبیس]] دفن کرده و او را رو به قبله قرار دادند و عمر او از زمان ایجاد تا هنگام وفات نهصد و سی سال بود و حوّاعلیهالسلام فقط یک سال بعد از او زنده بود، سپس پانزده روز بیماری کشید و آنگاه وفات یافت و او را در کنار آدم دفن کردند<ref>ابن طاوس، علی بن موسی، سعدالسعود للنفوس منضود، ص ۳۷، دار الذخائر، قم، چاپ اول، بیتا</ref>». | ||
== پانویس == | == پانویس == |