پرش به محتوا

حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۲ بایت اضافه‌شده ،  ۱۰ فوریه
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:


== حدیث در اصطلاح ==
== حدیث در اصطلاح ==
عالمان و محدثان حدیث را به صورت‌های مختلف تعریف کرده‌اند. [[شهید ثانی]] (رضوان‌الله علیه) پس‌ازآنکه می‌گوید خبر و حدیث مترادفند آورده است:
عالمان و محدثان حدیث را به صورت‌های مختلف تعریف کرده‌اند. [[شیخ زین‌الدین علی عاملی|شهید ثانی]] (رضوان‌الله علیه) پس‌ازآنکه می‌گوید خبر و حدیث مترادفند آورده است:


مراد از خبر، حدیث است؛ اعم از اینکه قول [[پیامبر]] (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشد یا امام (علیه‌السلام)، و قول صحابی باشد یا تابعی و یا عالمان و صالحان و همگنان آنان، و چنین است فعل و تقریر آنها. این معنا در استعمال این واژه مشهورتر است و با عموم معنای لغوی سازگارتر. <ref>شهید ثانی، علی بن احمد، الرعایة فی علم الدرایة، ص ۵۰. </ref>
مراد از خبر، حدیث است؛ اعم از اینکه قول پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشد یا امام (علیه‌السلام)، و قول صحابی باشد یا تابعی و یا عالمان و صالحان و همگنان آنان، و چنین است فعل و تقریر آنها. این معنا در استعمال این واژه مشهورتر است و با عموم معنای لغوی سازگارتر. <ref>شهید ثانی، علی بن احمد، الرعایة فی علم الدرایة، ص ۵۰. </ref>


این تعریف حدیث، چنانکه تصریح‌شده است مستند است به معنای لغوی آن. عالمان و محدثان عامّه نیز غالباً حدیث را بدین گونه تعریف کرده‌اند و خبر را مترادف آن دانسته‌اند. [[سیوطی]] از عالمان و محدثان گزارش کرده است که آنان در تعریف حدیث می‌گفته‌اند: حدیث یعنی فعل، قول و تقریر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، صحابیان و [[تابعین]] و... و خبر را عالمان فن حدیث، مترادف حدیث دانسته‌اند؛ بنابراین، خبر و حدیث، بر «مرفوع»، «موقوف» و «مقطوع» اطلاق می‌شود. (مرفوع حدیثی را گویند که منسوب به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) باشد و موقوف آن است که از صحابی نقل شود، و مقطوع منقول از تابعی را گویند.) <ref>فضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، علومه و مصطلحه، ص ۲۸.</ref>
این تعریف حدیث، چنانکه تصریح‌شده است مستند است به معنای لغوی آن. عالمان و محدثان عامّه نیز غالباً حدیث را بدین گونه تعریف کرده‌اند و خبر را مترادف آن دانسته‌اند. [[جلال‌الدین سیوطی|سیوطی]] از عالمان و محدثان گزارش کرده است که آنان در تعریف حدیث می‌گفته‌اند: حدیث یعنی فعل، قول و تقریر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، صحابیان و [[تابعین]] و... و خبر را عالمان فن حدیث، مترادف حدیث دانسته‌اند؛ بنابراین، خبر و حدیث، بر «مرفوع»، «موقوف» و «مقطوع» اطلاق می‌شود. (مرفوع حدیثی را گویند که منسوب به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) باشد و موقوف آن است که از صحابی نقل شود، و مقطوع منقول از تابعی را گویند.) <ref>فضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، علومه و مصطلحه، ص ۲۸.</ref>


البته در میان عالمان عامه تعاریف دیگری نیز برای حدیث یادشده است، و فرق‌هایی بین خبر و حدیث نهاده شده است. سیوطی در ادامه سخن پیشین می‌گوید:
البته در میان عالمان عامه تعاریف دیگری نیز برای حدیث یادشده است، و فرق‌هایی بین خبر و حدیث نهاده شده است. سیوطی در ادامه سخن پیشین می‌گوید:
خط ۴۰: خط ۴۰:
این تعریف، به‌نقد کشیده شده است. گفته‌اند این تعریف نه جامع است و نه مانع. از یک سوی حدیثی که نقل به معنا شده باشد داخل در این تعریف نیست، پس جامع نیست؛ از سوی دیگر، عبارات بسیاری از فقیهان پیشین را که در آثار فقهی خود عین عبارت‌های حدیث را با حذف سند و در قالب فتاوی می‌آوردند، فرا خواهد گرفت؛ مانند «شرایع» [[علی بن بابویه]]، «المقنع» و «الهدایه» صدوق، «النهایه» شیخ و... پس مانع نیست.
این تعریف، به‌نقد کشیده شده است. گفته‌اند این تعریف نه جامع است و نه مانع. از یک سوی حدیثی که نقل به معنا شده باشد داخل در این تعریف نیست، پس جامع نیست؛ از سوی دیگر، عبارات بسیاری از فقیهان پیشین را که در آثار فقهی خود عین عبارت‌های حدیث را با حذف سند و در قالب فتاوی می‌آوردند، فرا خواهد گرفت؛ مانند «شرایع» [[علی بن بابویه]]، «المقنع» و «الهدایه» صدوق، «النهایه» شیخ و... پس مانع نیست.


[[شیخ بهائی]] در وجیزه فرموده الحدیث کلام یحکی قول المعصوم او فعله او تقریره. سپس فرماید: و اما نفس الفعل و التقریر فیطلق علیهما اسم السنه لا الحدیث. و در پایان کلام خود آورده است که: بعید نیست که حدیث، «سخن» معصوم و یا «حکایت» سخن، فعل و تقریر معصوم باشد. <ref>شیخ بهائی، محمد بن حسین، الوجیزة فی الدرایة، ص ۴. </ref>
[[بهاءالدین محمد عاملی|شیخ بهائی]] در وجیزه فرموده الحدیث کلام یحکی قول المعصوم او فعله او تقریره. سپس فرماید: و اما نفس الفعل و التقریر فیطلق علیهما اسم السنه لا الحدیث. و در پایان کلام خود آورده است که: بعید نیست که حدیث، «سخن» معصوم و یا «حکایت» سخن، فعل و تقریر معصوم باشد. <ref>شیخ بهائی، محمد بن حسین، الوجیزة فی الدرایة، ص ۴. </ref>


میرزای قمی (رضوان‌الله‌علیه) در تعریف حدیث نوشته است: حکایت سخن، فعل و تقریر معصوم را، حدیث گویند. <ref>میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد، قوانین الاصول، ص ۴۰۹. </ref>
میرزای قمی (رضوان‌الله‌علیه) در تعریف حدیث نوشته است: حکایت سخن، فعل و تقریر معصوم را، حدیث گویند. <ref>میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد، قوانین الاصول، ص ۴۰۹. </ref>
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
فقه الحدیث
فقه الحدیث
== منابع حدیثی ==
== منابع حدیثی ==
در عصر نبوی علی علیه‌السلام و عده‌ای از صحابه احادیث پیامبر(ص) را می‌نوشتند. پس از رحلت پیامبر(ص) اوضاع کتابت حدیث در بین اهل سنت با شیعه تفاوت زیادی پیدا کرد. خلیفه اول و دوم و به دنبال آنها عثمان و تا زمان عمر بن عبدالعزیز سیاست رسمی حکومت مخالفت با نقل و کتابت و تدوین احادیث پیامبر(ص) بود تا جایی که تعداد زیادی از مکتوبات حدیثی را سوزاندند. عمر بن عبدالعزیز سیاست رسمی را تغییر داد و تدوین کتاب‌های روایی آغاز گشت اما منع تدوین حدیث آثار مخرب خود در اصالت منابع بعدی را به جای گذاشت. البته شیعیان از همان دوران رسول خدا و پس از ایشان در زمان ائمه معصومین(ع) تا غیبت صغری احادیث را می‌نوشتند. به مرور زمان در میان اهل سنت و شیعیان کتاب‌های حدیث و جوامع بزرگ روایی با ویژگی‌های خاص خود شکل گرفتند
در عصر نبوی علی علیه‌السلام و عده‌ای از صحابه احادیث پیامبر (ص) را می‌نوشتند. پس از رحلت پیامبر (ص) اوضاع کتابت حدیث در بین اهل سنت با شیعه تفاوت زیادی پیدا کرد. خلیفه اول و دوم و به دنبال آنها عثمان و تا زمان عمر بن عبدالعزیز سیاست رسمی حکومت مخالفت با نقل و کتابت و تدوین احادیث پیامبر (ص) بود تا جایی که تعداد زیادی از مکتوبات حدیثی را سوزاندند. عمر بن عبدالعزیز سیاست رسمی را تغییر داد و تدوین کتاب‌های روایی آغاز گشت اما منع تدوین حدیث آثار مخرب خود در اصالت منابع بعدی را به جای گذاشت. البته شیعیان از همان دوران رسول خدا و پس از ایشان در زمان ائمه معصومین(ع) تا غیبت صغری احادیث را می‌نوشتند. به مرور زمان در میان اهل سنت و شیعیان کتاب‌های حدیث و جوامع بزرگ روایی با ویژگی‌های خاص خود شکل گرفتند


== منابع مهم روایی اهل سنت ==
== منابع مهم روایی اهل سنت ==
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:


== جعل حدیث ==
== جعل حدیث ==
به موازات آنکه حدیث به عنوان منبعی برای فهم دین در قرن‌های اول و دوم هجری موقعیت خود را به دست آورد، سوءاستفاده از این موقعیت نیز آغاز شد و کسانی دست اندرکار جعل حدیث شدند. پدیده جعل حدیث در همان زمان پیامبر(ص)آغاز شد تا آنجا که پیامبر خود نسبت به این پدیده شوم واکنش نشان داد. در منابع حدیثی، چندین حدیث وجود دارد که در آن از زبان خود پیامبر(ص) مردم به نقل احادیث آن حضرت ترغیب گردیده، و از دروغ بستن بر ایشان برحذر داشته شده‌اند.
به موازات آنکه حدیث به عنوان منبعی برای فهم دین در قرن‌های اول و دوم هجری موقعیت خود را به دست آورد، سوءاستفاده از این موقعیت نیز آغاز شد و کسانی دست اندرکار جعل حدیث شدند. پدیده جعل حدیث در همان زمان پیامبر (ص) آغاز شد تا آنجا که پیامبر خود نسبت به این پدیده شوم واکنش نشان داد. در منابع حدیثی، چندین حدیث وجود دارد که در آن از زبان خود پیامبر (ص) مردم به نقل احادیث آن حضرت ترغیب گردیده، و از دروغ بستن بر ایشان برحذر داشته شده‌اند.


علی(ع) نیز در خطبه‌ای در واکنش نسبت به رواج «احادیث بدعت آمیز» یادآور شد که «در دست مردم (از احادیث پیامبر(ص) حق و باطل و راست و دروغ است» و سپس ناقلان حدیث پیامبر(ص) را ۴ گروه دانسته است: منافقانی که عامدانه بر پیامبر(ص) دروغ می‌بندند، کسانی که سخنی از پیامبر(ص) شنیده‌اند، اما آن را به درستی حفظ نکرده و دچار وهم شده‌اند، کسانی که امر و نهیی از پیامبر(ص) شنیده‌اند، ولی ناسخ آن را از آن حضرت درنیافته‌اند، و چهارم کسانی که با امانت حدیث آن حضرت را حفظ نموده و به دیگران انتقال داده‌اند. [۲۴]
علی(ع) نیز در خطبه‌ای در واکنش نسبت به رواج «احادیث بدعت آمیز» یادآور شد که «در دست مردم (از احادیث پیامبر (ص) حق و باطل و راست و دروغ است» و سپس ناقلان حدیث پیامبر (ص) را ۴ گروه دانسته است: منافقانی که عامدانه بر پیامبر (ص) دروغ می‌بندند، کسانی که سخنی از پیامبر (ص) شنیده‌اند، اما آن را به درستی حفظ نکرده و دچار وهم شده‌اند، کسانی که امر و نهیی از پیامبر (ص) شنیده‌اند، ولی ناسخ آن را از آن حضرت درنیافته‌اند، و چهارم کسانی که با امانت حدیث آن حضرت را حفظ نموده و به دیگران انتقال داده‌اند. [۲۴]


عالمان حدیث برای حل این دو مشکل از دو علم رجال و درایه بهره می‌برند و به این وسیله حدیث سره از ناسره را بازمی‌شناسند.
عالمان حدیث برای حل این دو مشکل از دو علم رجال و درایه بهره می‌برند و به این وسیله حدیث سره از ناسره را بازمی‌شناسند.
خط ۲۱۳: خط ۲۱۳:
حدیث ها دارای اقسامی هستند که بر اساس درجه اعتبار سندی دسته‌بندی می‌شوند که عبارتند از:
حدیث ها دارای اقسامی هستند که بر اساس درجه اعتبار سندی دسته‌بندی می‌شوند که عبارتند از:
قوی، صحیح، حسن، حسن کالصحیح، حسن الاسناد، موثق، ضعیف.
قوی، صحیح، حسن، حسن کالصحیح، حسن الاسناد، موثق، ضعیف.
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش