۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[موسی بن جعفر (کاظم) (موسی الکاظم)' به '[[موسی بن جعفر (کاظم)') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| مادر = ام فروه (فاطمه) | | مادر = ام فروه (فاطمه) | ||
}} | }} | ||
'''جعفر بن محمد صادق (علیهالسلام)''' امام ششم [[شیعه|شیعیان]] است و در بین آنان به امام جعفر صادق معروف میباشد. مدت [[امامت]] آن حضرت ۳۴ و طول عمر ایشان ۶۵ سال بوده است. آن حضرت در سن ۳۱ سالگی به [[امامت]] رسید. امامت ایشان همزمان با سالهای پایانی حکومت بنیامیه و سالهای آغازین [[عباسیان|حکومت بنیعباس]] بود. از آنجا که حکومت بنیامیه در این سالها رو به ضعف و سقوط میرفت و بنیعباس نیز استقرار پیدا ننموده بودند و علاوه بر آن در ابتدای حکومت خود برای جلب نظر بیشتر منش سرکوب را نداشتند، به امام صادق( | '''جعفر بن محمد صادق (علیهالسلام)''' امام ششم [[شیعه|شیعیان]] است و در بین آنان به امام جعفر صادق معروف میباشد. مدت [[امامت]] آن حضرت ۳۴ و طول عمر ایشان ۶۵ سال بوده است. آن حضرت در سن ۳۱ سالگی به [[امامت]] رسید. امامت ایشان همزمان با سالهای پایانی حکومت بنیامیه و سالهای آغازین [[عباسیان|حکومت بنیعباس]] بود. از آنجا که حکومت بنیامیه در این سالها رو به ضعف و سقوط میرفت و بنیعباس نیز استقرار پیدا ننموده بودند و علاوه بر آن در ابتدای حکومت خود برای جلب نظر بیشتر منش سرکوب را نداشتند، به امام صادق(علیهالسلام) فرصتی دست داد که نهضت علمی و فرهنگی بزرگی را شروع نماید و پایههای علمی مکتب [[شیعه]] را محکم کند، تا جایی که از مذهب [[شیعه اثنی عشری]] با عنوان [[مذهب جعفری]] و از آن حضرت با عنوان رئیس این مذهب یاد میشود. | ||
== ولادت امام صادق( | == ولادت امام صادق (علیهالسلام) == | ||
ابوعبدالله جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن | ابوعبدالله جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب (علیهالسلام) فرزند [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر(علیهالسلام)]]، بنا به نقل برخی منابع، در ۱۷ ربیع الاول سال ۸۰ هجری<ref>کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۶۱؛ اثبات الوصیه، ص ۱۷۸</ref> و به نقل منابع دیگر، در سال ۸۳ هجری<ref>الکافی، ج ۱، ص ۴۷۲؛ الارشاد، ص ۳۰۴؛ فرق الشیعه، ص ۷۸</ref> و در مدینه به دنیا آمد. مادر آن حضرت، فاطمه (امفروه) دختر قاسم بن محمد بن ابیبکر میباشد. | ||
== کنیه امام صادق( | == کنیه امام صادق (علیهالسلام) == | ||
معروفترین کنیه آن حضرت <big>اباعبدالله</big> است که در زبان روایات و احادیث منقول از سوی ایشان بدان بسیار برمیخوریم. ابا اسماعیل و ابا موسی دو کنیه دیگر ایشان هستند که اباموسی را فقط [[مذهب شیعه|شیعه]] به کار میبرد و این کنیهها به اعتبار فرزندان امام بوده که این اسامی را دارا بودند<ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۴، ص۲۸۱</ref>. | معروفترین کنیه آن حضرت <big>اباعبدالله</big> است که در زبان روایات و احادیث منقول از سوی ایشان بدان بسیار برمیخوریم. ابا اسماعیل و ابا موسی دو کنیه دیگر ایشان هستند که اباموسی را فقط [[مذهب شیعه|شیعه]] به کار میبرد و این کنیهها به اعتبار فرزندان امام بوده که این اسامی را دارا بودند<ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۴، ص۲۸۱</ref>. | ||
== همسران امام صادق( | == همسران امام صادق (علیهالسلام) == | ||
فاطمه دختر حسین بن علی بن حسین که مادر سه فرزند وی بوده است. | فاطمه دختر حسین بن علی بن حسین که مادر سه فرزند وی بوده است. | ||
حمیده که مادر سه فرزند دیگر وی بوده است. | حمیده که مادر سه فرزند دیگر وی بوده است. | ||
زنانی دیگر که مادران بقیه فرزندان وی بودهاند<ref> المفید، ۱۳۸۰ش، ص۵۳</ref>. | زنانی دیگر که مادران بقیه فرزندان وی بودهاند<ref> المفید، ۱۳۸۰ش، ص۵۳</ref>. | ||
== فرزندان امام صادق( | == فرزندان امام صادق (علیهالسلام) == | ||
[[شیخ مفید]] برای ایشان ۱۰ فرزند را نام میبرد<ref>المفید، ۱۳۸۰ش، ص۵۵۳</ref>: | [[شیخ مفید]] برای ایشان ۱۰ فرزند را نام میبرد<ref>المفید، ۱۳۸۰ش، ص۵۵۳</ref>: | ||
اسماعیل، عبدالله، ام فروة، که مادرشان فاطمه دختر حسین بن علی بن حسین بود. | اسماعیل، عبدالله، ام فروة، که مادرشان فاطمه دختر حسین بن علی بن حسین بود. | ||
موسی که همان [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام کاظم ( | موسی که همان [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام کاظم (علیهالسلام)]] است، اسحاق همسر سیده نفیسه از بنیالحسن و محمد که مادرشان حمیده بربریه بود. | ||
عباس، علی، اسماء و فاطمه که از مادرهای مختلفند. | عباس، علی، اسماء و فاطمه که از مادرهای مختلفند. | ||
[[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] مینویسد: موسی و اسحاق و فاطمه و محمد از یک مادرند که نام وی حمیده بربریه بوده است<ref>الطبرسی، ج۱، ۱۴۱۷ه. ق، ص۵۴۶</ref>. | [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] مینویسد: موسی و اسحاق و فاطمه و محمد از یک مادرند که نام وی حمیده بربریه بوده است<ref>الطبرسی، ج۱، ۱۴۱۷ه. ق، ص۵۴۶</ref>. | ||
اسماعیل فرزند بزرگ امام صادق بود و ایشان علاقه بسیاری به او داشت و گروهی از [[مذهب شیعه|شیعیان]] تصور میکردند او جانشین امام است. اما وی در زمان حیات امام صادق( | اسماعیل فرزند بزرگ امام صادق بود و ایشان علاقه بسیاری به او داشت و گروهی از [[مذهب شیعه|شیعیان]] تصور میکردند او جانشین امام است. اما وی در زمان حیات امام صادق (علیهالسلام) از دنیا رفت و در [[بقیع]] مدفون شد. | ||
روایت شده که امام صادق( | روایت شده که امام صادق (علیهالسلام) در وفات او سخت متأثر بود و بیتابی بسیاری میکرد و بدون کفش و عبا پیشاپیش جنازه وی راه میرفت و تا پیش از دفن چند مرتبه دستور داد جنازه او را بر زمین گذارند و کفن او را برداشتند. حضرت به صورت او مینگریست و به اطرافیان هم میفرمود تا به وی نظر کنند تا آنها که گمان امامت او را پس از حضرتش داشتند یقین کنند که از دنیا رفته است<ref>المفید، ۱۳۸۰ش. ، ص۵۵۳-۵۵۴</ref>. | ||
== القاب امام صادق( | == القاب امام صادق (علیهالسلام) == | ||
برای آن حضرت القاب متعدد و متنوعی است که هر کدام به نوعی صفت و حقیقتی را در ایشان نشان میدهد. معروفترین لقب ایشان <big>صادق</big> است، به معنی راستین و راستگو. و از دیگر القاب ایشان میتوان موارد زیر را نام برد: | برای آن حضرت القاب متعدد و متنوعی است که هر کدام به نوعی صفت و حقیقتی را در ایشان نشان میدهد. معروفترین لقب ایشان <big>صادق</big> است، به معنی راستین و راستگو. و از دیگر القاب ایشان میتوان موارد زیر را نام برد: | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
* کلمة الحق: کلمه حق. | * کلمة الحق: کلمه حق. | ||
[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر]](صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: به هنگامی که پسرم جعفر بن محمد بدنیا آمد، او را صادق بخوانید، بدان خاطر که در تداوم [[امامت]] فرزندی به دنیا میآید که به همین نام (جعفر) موسوم میشود بدون حقی دعوی امامت میکند و او را جعفر کذاب مینامند<ref>زندگانی امام جعفر صادق(علیه السلام)، ترجمه بحار الأنوار، ص۷</ref>. | [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر]] (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: به هنگامی که پسرم جعفر بن محمد بدنیا آمد، او را صادق بخوانید، بدان خاطر که در تداوم [[امامت]] فرزندی به دنیا میآید که به همین نام (جعفر) موسوم میشود بدون حقی دعوی امامت میکند و او را جعفر کذاب مینامند<ref>زندگانی امام جعفر صادق(علیه السلام)، ترجمه بحار الأنوار، ص۷</ref>. | ||
== سیمای امام صادق( | == سیمای امام صادق (علیهالسلام) == | ||
در [[مناقب]] [[ابن شهرآشوب|ابن شهر آشوب]] آمده است: امام صادق( | در [[مناقب]] [[ابن شهرآشوب|ابن شهر آشوب]] آمده است: امام صادق (علیهالسلام) قدی متوسط داشتند. چهرهای درخشان و موهای سیاه و بینی بلند و زیبا، جلو سرشان مو نداشت و موهای سینه تا شکمش کم بود، روی صورتش خالی سیاه داشت و روی بدنش خالهای قرمز داشت<ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۴، ص۲۸۱</ref>. | ||
== شخصیت علمی امام صادق( | == شخصیت علمی امام صادق (علیهالسلام) == | ||
حسن بن علی الوشاء میگفت: در [[مسجد کوفه]] نهصد نفر را دیده که حدیث جعفر بن محمد<ref> الامام الصادق، ص ۱۲۹؛ و نک: الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج ۱، ص ۶۷</ref> | حسن بن علی الوشاء میگفت: در [[مسجد کوفه]] نهصد نفر را دیده که حدیث جعفر بن محمد<ref> الامام الصادق، ص ۱۲۹؛ و نک: الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج ۱، ص ۶۷</ref> میگفتند. برخی منابع شمار کسانی را که از آن حضرت تلمذ کرده و [[حدیث]] شنیدهاند حدود چهار هزار نفر یاد کردهاند<ref>کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۶۶</ref>. | ||
امام صادق ( | امام صادق (علیهالسلام) در میان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] از نظر روایت حدیث و فقاهت و افتاء از موقعیت شامخی برخوردار بوده به طوری که او را از شیوخ مسلّم [[ابوحنیفه]] و [[مالک بن انس]] و شمار فراوانی از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آوردهاند. | ||
مالک بن انس رئیس [[مالکیه|مکتب فقهی مالکی]] از جمله کسانی است که مدتی در محضر امام صادق( | مالک بن انس رئیس [[مالکیه|مکتب فقهی مالکی]] از جمله کسانی است که مدتی در محضر امام صادق (علیهالسلام) تلمذ کرده است. [[ابن حجر هیتمی]] نیز در مقام تمجید از شخصیت علمی امام اشاره به این نکته دارد که افرادی چون [[یحیی بن سعید]]، [[ابن جریح]]، [[مالک]]، [[سفیان ثوری]]، [[ابوحنیفه]] و شعبه و [[ایوب فقیه]]، از آن حضرت نقل روایت نمودهاند<ref> الصواعق المحرقه، ص ۱۲۰</ref>. | ||
== دوران امامت امام صادق( | == دوران امامت امام صادق (علیهالسلام) == | ||
حیات امام صادق( | حیات امام صادق (علیهالسلام) با خلافت ده [[خلیفه]] آخر بنیامیه از جمله [[عمر بن عبدالعزیز]] و [[هشام بن عبدالملک]] و دو خلیفه نخست عباسی [[سفاح]] و [[منصور عباسی|منصور دوانیقی]] همزمان بود<ref>شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴</ref>. او در سفر امام باقر به [[شام (شامات)|شام]] که به درخواست هشام بن عبدالملک صورت گرفت همراه پدر بود<ref> شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۶</ref>. در امامت امام صادق (علیهالسلام) پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و سفاح و منصور خلفاء عباسی حکومت کردند<ref>شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴</ref>. در این دوران حکومت بنیامیه ضعیف و سرانجام سرنگون شد و پس از آن بنیعباس روی کار آمدند. ضعف و عدم نظارت حکومتها فرصت مناسبی برای امام صادق (علیهالسلام) جهت انجام فعالیتهای علمی فراهم کرد<ref>شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴۷</ref>. البته این آزادی تنها در دهه سوم قرن دوم قمری وجود داشت و پیش از آن در زمان بنیامیه و پس از آن به جهت قیام نفس زکیه و برادرش ابراهیم فشارهای سیاسی فراوانی بر ضد امام صادق (علیهالسلام) و پیروانش وجود داشت<ref>جعفریان، حیات فکریسیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۳۵</ref>. | ||
=== نصوص امامت امام صادق( | === نصوص امامت امام صادق (علیهالسلام) === | ||
از دیدگاه شیعه امام از جانب خدا تعیین میشود و از راههای شناخت او نَصّ «تصریح پیامبر(ص) یا امام قبلی به امامت امام پس از خود است<ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ق، ص۳۳۷</ref>». [[شیخ کلینی|کلینی]] در [[الکافی|کتاب کافی]] روایاتی را به منظور اثبات امامت امام صادق( | از دیدگاه شیعه امام از جانب خدا تعیین میشود و از راههای شناخت او نَصّ «تصریح پیامبر(ص) یا امام قبلی به امامت امام پس از خود است<ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ق، ص۳۳۷</ref>». [[شیخ کلینی|کلینی]] در [[الکافی|کتاب کافی]] روایاتی را به منظور اثبات امامت امام صادق (علیهالسلام) مطرح کرده است<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۶، ۳۰۷</ref>. | ||
== مذهب جعفری و امام صادق( | == مذهب جعفری و امام صادق (علیهالسلام) == | ||
در میان امامان شیعه چه در [[اصول دین]] و چه در [[فروع دین]]، بیشترین روایت از امام صادق( | در میان امامان شیعه چه در [[اصول دین]] و چه در [[فروع دین]]، بیشترین روایت از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است<ref>پاکتچی، «جعفر صادق(علیه السلام)، امام»، ص۲۰۵</ref>. وی همچنین بیشترین شمار راویان را داشته است. [[اربلی]] شمار روایتکنندگان از او را ۴۰۰۰ تن دانسته است<ref>به اربلی، کشف الغمة، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۷۰۱</ref>. | ||
به گفته [[ابان بن تغلب]] [[شیعه|شیعیان]] هرگاه در سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اختلافنظر پیدا میکردند به سخن حضرت علی( | به گفته [[ابان بن تغلب]] [[شیعه|شیعیان]] هرگاه در سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اختلافنظر پیدا میکردند به سخن حضرت علی(علیهالسلام) تمسک میکردند و آنگاه که در سخن علی اختلافنظر داشتند به سخن امام صادق (علیهالسلام) رجوع میکردند. <ref>نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۶ق، ص۱۲</ref> به جهت نقل بیشترین روایات [[فقهی]] و [[کلام|کلامی]] از امام صادق (علیهالسلام)، مذهب شیعه امامی را مذهب جعفری نیز میخوانند. <ref>شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۸۴ش، ص۶۱</ref> امروزه امام صادق (علیهالسلام) به نام رئیس مذهب جعفری مشهور است<ref>نجفی، «امام صادق(علیه السلام) رئیس مذهب جعفری»، سایت سازمان تبلیغات اسلامی</ref>. | ||
در سال ۱۳۷۸ق [[شیخ محمود شلتوت]] رئیس [[دانشگاه الأزهر]] [[مصر]] در پی مکاتباتی با [[آیتالله بروجردی]] مذهب جعفری را به رسمیت شناخت و عمل به آن را به لحاظ شرعی جایز شمرد<ref>فتوای تاریخی شیخ شلتوت مفتی اعظم عالم تسنن و رئیس دانشگاه الازهر مصر، درسهایی از مکتب اسلام، ش۳، ۱۳۳۸</ref>. | در سال ۱۳۷۸ق [[شیخ محمود شلتوت]] رئیس [[دانشگاه الأزهر]] [[مصر]] در پی مکاتباتی با [[آیتالله بروجردی]] مذهب جعفری را به رسمیت شناخت و عمل به آن را به لحاظ شرعی جایز شمرد<ref>فتوای تاریخی شیخ شلتوت مفتی اعظم عالم تسنن و رئیس دانشگاه الازهر مصر، درسهایی از مکتب اسلام، ش۳، ۱۳۳۸</ref>. | ||
== سازمان وکالت امام صادق( | == سازمان وکالت امام صادق (علیهالسلام) == | ||
به عللی چون پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف اسلامی دشواربودن ارتباط با شیعیان به علت فشارهای سیاسی و عدم دسترسی شیعیان به امام صادق( | به عللی چون پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف اسلامی دشواربودن ارتباط با شیعیان به علت فشارهای سیاسی و عدم دسترسی شیعیان به امام صادق (علیهالسلام) وی مجموعهای از نمایندگان را در مناطق مختلف اسلامی تعیین کرد که از آن با نام سازمان وکالت یاد میشود<ref>جباری، سازمان وکالت ائمه، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۴۷-۵۰</ref>. | ||
این سازمان وظایفی چون دریافت وجوه شرعی مانند [[خمس]]، [[زکات]]، [[نذر]] و هدایای شیعیان و تحویل آنها به امام، رسیدگی به مشکلات شیعیان، ایجاد ارتباط میان ائمه و شیعیان و پاسخ به سؤالات شرعی آنها را برعهده داشت<ref>جباری، سازمان وکالت ائمه، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۸۰، ۳۲۰، ۳۳۲</ref>. سازمان وکالت در زمان ائمه بعد گسترش یافت و در غیبت صغرا به وسیله چهار نائب امام زمان به اوج رسید و با آغاز دوره [[غیبت کبری]] [[حجت بن حسن (مهدی)|امام زمان]] و درگذشت وکیل چهارم او علی بن محمد سمری پایان یافت<ref> جباری، بررسی تطبیقی سازمان دعوت عباسیان و سازمان وکالت امامیه (مراحل شکلگیری و عوامل پیدایش)، قم، پاییز۱۳۸۹ش، ص۷۵ـ۱۰۴</ref>. | این سازمان وظایفی چون دریافت وجوه شرعی مانند [[خمس]]، [[زکات]]، [[نذر]] و هدایای شیعیان و تحویل آنها به امام، رسیدگی به مشکلات شیعیان، ایجاد ارتباط میان ائمه و شیعیان و پاسخ به سؤالات شرعی آنها را برعهده داشت<ref>جباری، سازمان وکالت ائمه، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۸۰، ۳۲۰، ۳۳۲</ref>. سازمان وکالت در زمان ائمه بعد گسترش یافت و در غیبت صغرا به وسیله چهار نائب امام زمان به اوج رسید و با آغاز دوره [[غیبت کبری]] [[حجت بن حسن (مهدی)|امام زمان]] و درگذشت وکیل چهارم او علی بن محمد سمری پایان یافت<ref> جباری، بررسی تطبیقی سازمان دعوت عباسیان و سازمان وکالت امامیه (مراحل شکلگیری و عوامل پیدایش)، قم، پاییز۱۳۸۹ش، ص۷۵ـ۱۰۴</ref>. | ||
== برخوردامام صادق( | == برخوردامام صادق (علیهالسلام) با غالیان == | ||
در زمان امام باقر( | در زمان امام باقر (علیهالسلام) و امام صادق (علیهالسلام) فعالیت [[غلاة|غُلات]] افزایش یافت. آنها مقامی رُبوبی برای [[ائمه]] قائل بودند یا آنها را پیامبر میدانستند. امام صادق (علیهالسلام) اندیشه [[غلاة|غلو]] را به شدت رد و مردم را از همنشینی با [[غالیان]] نهی میکردند<ref> جعفریان، حیات فکری-سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۷، ۴۰۸</ref>. و آنان را فاسق و کافر و مشرک میدانستند<ref>کشی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ص۳۰۰</ref>. | ||
در حدیثی از وی در خصوص [[غلاة|غالیان]] به [[مذهب شیعه|شیعیان]] توصیه شده است: با آنها همنشینی نکنید، غذا نخورید، نیاشامید و مصافحه نکنید<ref>کشی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ص۲۹۷</ref>. امام صادق( | در حدیثی از وی در خصوص [[غلاة|غالیان]] به [[مذهب شیعه|شیعیان]] توصیه شده است: با آنها همنشینی نکنید، غذا نخورید، نیاشامید و مصافحه نکنید<ref>کشی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ص۲۹۷</ref>. امام صادق (علیهالسلام) درخصوص جوانان به شیعیان چنین هشدار داد: مراقب باشید [[غلات]] جوانانتان را فاسد نکنند. آنها بدترین دشمنان خدا هستند؛ خدا را کوچک میکنند و برای بندگان خدا ربوبیّت قائل میشوند<ref> شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴، ص۶۵۰</ref>. | ||
== امام صادق و بزرگان | == امام صادق و بزرگان اهلسنت == | ||
امام صادق( | امام صادق (علیهالسلام) نزد بزرگان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] جایگاه بالایی داشته است. [[ابوحنیفه]] از پیشوایان اهلسنت، امام صادق (علیهالسلام) را فقیهترین و داناترین فرد در میان مسلمانان دانسته است<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۲۶</ref>. به گفته [[ابن ابی الحدید]] علماء اهلسنت از جمله پیشوایان فقهی آنان چون ابوحنیفه، [[احمد بن حنبل]] و [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] با واسطه یا بیواسطه شاگرد امام صادق (علیهالسلام) بودهاند و ازاینرو [[فقه]] اهلسنت در فقه شیعه ریشه دارد<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۸</ref>. با این همه در فقه اهلسنت با وجود توجه فراوان به فقیهان معاصر امام صادق (علیهالسلام) چون [[اوزاعی]] و [[سفیان ثوری]]، به دیدگاههای او توجه نشده است. برخی از علماء شیعه چون [[سید مرتضی]] بدین جهت به علماء اهلسنت انتقاد کردهاند<ref>پاکتچی، «جعفر صادق(علیه السلام)، امام»، ص۲۰۶</ref>. | ||
== فعالیت اجتماعی و سیاسی امام صادق( | == فعالیت اجتماعی و سیاسی امام صادق (علیهالسلام) == | ||
از نظر فعالیت اجتماعی و سیاسی زندگی امام صادق را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: | از نظر فعالیت اجتماعی و سیاسی زندگی امام صادق را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
'''قیام زید بن علی''' | '''قیام زید بن علی''' | ||
از مضمون برخی روایتها میتوان دریافت که قیام زید بن علی مورد تأیید امام صادق( | از مضمون برخی روایتها میتوان دریافت که قیام زید بن علی مورد تأیید امام صادق (علیهالسلام) بوده است چنانکه صدوق در [[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عیون اخبار الرضا]] آورده است که امام صادق فرمود: | ||
خدا عمویم زید را بیامرزد! او مردم را به الرضا من آل محمد میخواند و اگر پیروز میشد به وعده وفا میکرد. چون میخواست خروج کند با من مشورت کرد. به او گفتم: عمو! اگر راضی میشوی که کشته گردی و در کناسه [[کوفه]] بردار شوی، خود میدانی<ref>شهیدی، ۱۳۸۴، ص۵۷</ref>. | خدا عمویم زید را بیامرزد! او مردم را به الرضا من آل محمد میخواند و اگر پیروز میشد به وعده وفا میکرد. چون میخواست خروج کند با من مشورت کرد. به او گفتم: عمو! اگر راضی میشوی که کشته گردی و در کناسه [[کوفه]] بردار شوی، خود میدانی<ref>شهیدی، ۱۳۸۴، ص۵۷</ref>. | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
در آستانه خلافت عباسی بزرگان این خاندان، با امام صادق روابطی سرد ولی غیرخصمانه داشتند و حتی منصور عباسی امام را تمجید میکرد<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۲۳۲-۲۳۳</ref>. | در آستانه خلافت عباسی بزرگان این خاندان، با امام صادق روابطی سرد ولی غیرخصمانه داشتند و حتی منصور عباسی امام را تمجید میکرد<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۲۳۲-۲۳۳</ref>. | ||
موج اول از فشار عباسیان بر حضرت، مربوط به دو سال اول [[خلافت عباسی]] است که هنوز اطمینانی از جانب حضرت برای آنان جلب نشده بود. چند ماه پس از پیروزی عباسیان بر امویان در سال ۱۳۲ هجری، ابوسلمه خلال مشهور به وزیر آل محمد که پیشتر داعی عباسیان بود، کوشید تا در برابر عباسیان، شاخهای علوی از بنیهاشم را تقویت کند و به خلافت برساند. | موج اول از فشار عباسیان بر حضرت، مربوط به دو سال اول [[عباسیان|خلافت عباسی]] است که هنوز اطمینانی از جانب حضرت برای آنان جلب نشده بود. چند ماه پس از پیروزی عباسیان بر امویان در سال ۱۳۲ هجری، ابوسلمه خلال مشهور به وزیر آل محمد که پیشتر داعی عباسیان بود، کوشید تا در برابر عباسیان، شاخهای علوی از بنیهاشم را تقویت کند و به خلافت برساند. | ||
او ابتدا به امام صادق( | او ابتدا به امام صادق (علیهالسلام) پیشنهاد خلافت داد ولی امام به صراحت آن را رد کرد و از همراهی با او اجتناب ورزید<ref>ابن طقطقی، الفخری فی الاداب السلطانیه، ص۲۰۷-۲۰۸</ref>. حتی وقتی ابوسلمه پیشنهاد خود را به عبدالله محض ارائه داد و عبدالله برای مشورت نزد حضرت آمد، امام او را از پذیرش آن پرهیز داد<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۵۴</ref>. | ||
در سال ۱۳۴ق. نیز بسام بن ابراهیم تصمیم گرفت بر ضد بنیعباس خروج کند و نامهای به امام نوشت و وعده داد که اگر تمایل به خلافت داشته باشد، او میتواند از اهالی [[خراسان]] برای وی بیعت بگیرد، اما امام این پیشنهاد را توطئه دانست و خلیفه را از نیت بسام آگاه ساخت<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۴، ص۲۲۵-۲۲۶</ref>. | در سال ۱۳۴ق. نیز بسام بن ابراهیم تصمیم گرفت بر ضد بنیعباس خروج کند و نامهای به امام نوشت و وعده داد که اگر تمایل به خلافت داشته باشد، او میتواند از اهالی [[خراسان]] برای وی بیعت بگیرد، اما امام این پیشنهاد را توطئه دانست و خلیفه را از نیت بسام آگاه ساخت<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۴، ص۲۲۵-۲۲۶</ref>. | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
=== قیام فرزندان عبدالله محض === | === قیام فرزندان عبدالله محض === | ||
در اواخر حکومت امویان عدهای از | در اواخر حکومت امویان عدهای از [[بنی هاشم|بنیهاشم]] از جمله عبدالله محض و پسرانش و همچنین سفاح و منصور در ابواء گرد هم آمدند تا با یکی از خودشان [[بیعت]] کنند. در آن جلسه عبدالله، پسرش محمد را به عنوان مهدی معرفی کرد و آنان را به بیعت با او فراخواند. امام صادق (علیهالسلام) وقتی از قصد آنان با خبر شد فرمود: | ||
چنین مکنید که هنوز وقت این کار (ظهور مهدی) نیست و به عبدالله نیز گفت: اگر میپنداری پسرت مهدی است، او مهدی نیست و اکنون نیز هنگام ظهور مهدی نیست. و اگر برای خدا و [[امر به معروف]] و [[نهی از منکر]] قیام میکنی، به خدا تو را که شیخ ما هستی وانمیگذاریم تا با پسرت [[بیعت]] کنیم. | چنین مکنید که هنوز وقت این کار (ظهور مهدی) نیست و به عبدالله نیز گفت: اگر میپنداری پسرت مهدی است، او مهدی نیست و اکنون نیز هنگام ظهور مهدی نیست. و اگر برای خدا و [[امر به معروف]] و [[نهی از منکر]] قیام میکنی، به خدا تو را که شیخ ما هستی وانمیگذاریم تا با پسرت [[بیعت]] کنیم. | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
پس از به قدرت رسیدن بنیعباس و آغاز سختگیری آنان بر [[علویان]] زمینه برای قیام فراهم شد و محمد و ابراهیم، فرزندان عبدالله در سال ۱۴۵ق. قیام کردند ولی هر دو قیام به شکست انجامید و پیشگویی امام صادق درباره کشته شدن آنها محقق شد. نقل شده است در زمان [[نفس زکیه|قیام نفس زکیه]] در [[مدینه]] امام برای پرهیز از مداخله به سود یکی از طرفین، از شهر خارج شد و درملکی که در اطراف مدینه داشت اقامت گزید و پس از پایان قیام و شکست نفس زکیه به شهر بازگشت. | پس از به قدرت رسیدن بنیعباس و آغاز سختگیری آنان بر [[علویان]] زمینه برای قیام فراهم شد و محمد و ابراهیم، فرزندان عبدالله در سال ۱۴۵ق. قیام کردند ولی هر دو قیام به شکست انجامید و پیشگویی امام صادق درباره کشته شدن آنها محقق شد. نقل شده است در زمان [[نفس زکیه|قیام نفس زکیه]] در [[مدینه]] امام برای پرهیز از مداخله به سود یکی از طرفین، از شهر خارج شد و درملکی که در اطراف مدینه داشت اقامت گزید و پس از پایان قیام و شکست نفس زکیه به شهر بازگشت. | ||
در مجموع درباره زندگی سیاسی و اجتماعی امام صادق( | در مجموع درباره زندگی سیاسی و اجتماعی امام صادق (علیهالسلام) چنین به نظر میرسد که امام از خود را از عرصه سیاست دور نگه میداشت و این موضع خود را در هر دو دوره سیاسی (دوره اموی و دوره عباسی) حفظ کرد. با اینحال آن حضرت در عین کنارهگیری از عرصه رقابت سیاسی، نسبت به شرایط جامعه و سرنوشت آن بسیار حساس بود و در بین آموزههای او مسائلی همچون رعایت عدالت و پاکدامنی در حکومت، مشورت با مردم و توجه به خواستههای آنان، به حکمرانان گوشزد شده است<ref>پاکتچی، امام جعفر صادق، دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۸، ص۱۸۶-۱۸۷</ref>. | ||
== اصحاب شاگردان و راویان امام صادق == | == اصحاب شاگردان و راویان امام صادق == | ||
[[شیخ طوسی]] در [[رجال]] خود نام حدود ۳۲۰۰ نفر را به عنوان راویان امام صادق( | [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] در [[رجال طوسی (کتاب)|رجال]] خود نام حدود ۳۲۰۰ نفر را به عنوان راویان امام صادق (علیهالسلام) آورده است<ref>رجال طوسی، ص۴۱۲-۶۷۷</ref>. و [[ابن عقده]] از علمای [[زیدیه]] در کتاب رجال خود که در مورد راویان امام صادق (علیهالسلام) تألیف کرده، این عدد را به چهار هزار نفر رسانده است<ref>قریشی، نقش امام صادق در تربیت محدثین، مجموعه مقالات همایش امام جعفر صادق، ص۱۰۲</ref>. البته مقصود کسانی هستند که در طول مدت تدریس امام، از او علم فراگرفتهاند نه اینکه همه آنها هر روز در محضر او حاضر شوند<ref> شهیدی، ۱۳۸۴، ص۶۵</ref>. | ||
بسیاری از اصول اربعمأه تالیف شاگردان امام صادق است که در مجموعه مقالات همایش امام جعفر صادق نام ۱۰۰ نفر از آنان را از کتب رجالی شیعه استخراج شده است<ref> قریشی، نقش امام صادق در تربیت محدثین، مجموعه مقالات همایش امام جعفر صادق، ص۱۰۶-۱۱۰</ref>. | بسیاری از اصول اربعمأه تالیف شاگردان امام صادق است که در مجموعه مقالات همایش امام جعفر صادق نام ۱۰۰ نفر از آنان را از کتب رجالی شیعه استخراج شده است<ref> قریشی، نقش امام صادق در تربیت محدثین، مجموعه مقالات همایش امام جعفر صادق، ص۱۰۶-۱۱۰</ref>. | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۳: | ||
# | # | ||
== کتاب درباره امام صادق( | == کتاب درباره امام صادق (علیهالسلام) == | ||
کتابهای فراوانی درباره امام صادق( | کتابهای فراوانی درباره امام صادق (علیهالسلام)، نگارش یافته است. کتاب کتابشناسی امام جعفر صادق (علیهالسلام)، حدود هشتصد عنوان کتاب چاپی را نام برده است. کتابهای [[اخبار الصادق مع ابی حنیفه]] و [[اخبار الصادق مع المنصور]] از [[محمد بن وهبان دبیلی]] (قرن ۴) و اخبار [[جعفر بن محمد از عبدالعزیز یحیی جلودی]] (قرن ۴) قدیمیترین کتابها در این زمینه است<ref>پاکتچی، «جعفر صادق، امام»، ص۲۱۹</ref>. | ||
برخی از کتابها درباره امام صادق( | برخی از کتابها درباره امام صادق (علیهالسلام) عبارتاند از: | ||
* الامام الصادق( | * الامام الصادق (علیهالسلام) و المذاهب الاربعة، نوشته اسد حیدر. این کتاب با عنوان امام صادق (علیهالسلام) و [[مذاهب چهارگانه]]، به زبان فارسی ترجمه شده است<ref>اسد، امام صادق(علیه السلام) و مذاهب اهل سنت، ترجمه محمدحسین سرانجام و دیگران، ۱۳۹۰ش</ref>. | ||
* کتابنامه امام صادق( | * کتابنامه امام صادق (علیهالسلام) از [[رضا استادی]] | ||
* الإمام الصادق، نوشته [[محمدحسین مظفر]]. این کتاب را سیدابراهیم سیدعلوی با عنوان صفحاتی از زندگانی امام جعفر صادق( | * الإمام الصادق، نوشته [[محمدحسین مظفر]]. این کتاب را سیدابراهیم سیدعلوی با عنوان صفحاتی از زندگانی امام جعفر صادق (علیهالسلام)، به زبان فارسی برگردانده است<ref>مظفر، صفحاتی از زندگانی امام جعفر صادق، ترجمه سیدعلوی، ۱۳۷۲ش</ref>. | ||
* الإمام جعفر الصادق، تألیف عبدالحلیم الجُندی | * الإمام جعفر الصادق، تألیف عبدالحلیم الجُندی | ||
* زندگانی امام صادق جعفر بن محمد( | * زندگانی امام صادق جعفر بن محمد(علیهالسلام)، نوشته [[سید جعفر شهیدی]] | ||
* پرتوی از زندگانی امام صادق( | * پرتوی از زندگانی امام صادق (علیهالسلام)، نوشته نورالله علیدوست خراسانی | ||
* پیشوای صادق، از [[سید علی حسینی خامنهای|سیدعلی خامنهای]] | * پیشوای صادق، از [[سید علی حسینی خامنهای|سیدعلی خامنهای]] | ||
* موسوعة الإمام الصادق، تألیف باقر شریف قَرَشی | * موسوعة الإمام الصادق، تألیف باقر شریف قَرَشی | ||
خط ۲۱۳: | خط ۲۱۳: | ||
در الفصول المهمة و مصباح کفعمی<ref>مجلسی، بحار، ج۴۷، صص۱-۲؛ به نقل شهیدی، ۱۳۸۴، ص۸۵</ref> و نیز در کتابهای دیگر آمده است که به امام زهر خوراندند. [[ابن شهرآشوب]] در مناقب نوشته است ابوجعفر منصور او را زهر خورانید<ref>مناقب، ج۴، ص۲۸۰؛ به نقل شهیدی، ۱۳۸۴، ص۸۵</ref>، زیرا با کینههای که منصور از او داشت و بیمی که از روی آوردن مردم بدو در دل وی راه یافته بود، آسوده نمینشست. منصور کسی بود که حتی به کسانی که برای به خلافت رساندن او کوشش کردند، نیز رحم نکرد و حتی [[ابومسلم خراسانی]] را که در برپایی دولت عباسیان تلاش بسیار کرده بود، به قتل رساند<ref>شهیدی، ۱۳۸۴، صص۸۵-۸۶</ref>. | در الفصول المهمة و مصباح کفعمی<ref>مجلسی، بحار، ج۴۷، صص۱-۲؛ به نقل شهیدی، ۱۳۸۴، ص۸۵</ref> و نیز در کتابهای دیگر آمده است که به امام زهر خوراندند. [[ابن شهرآشوب]] در مناقب نوشته است ابوجعفر منصور او را زهر خورانید<ref>مناقب، ج۴، ص۲۸۰؛ به نقل شهیدی، ۱۳۸۴، ص۸۵</ref>، زیرا با کینههای که منصور از او داشت و بیمی که از روی آوردن مردم بدو در دل وی راه یافته بود، آسوده نمینشست. منصور کسی بود که حتی به کسانی که برای به خلافت رساندن او کوشش کردند، نیز رحم نکرد و حتی [[ابومسلم خراسانی]] را که در برپایی دولت عباسیان تلاش بسیار کرده بود، به قتل رساند<ref>شهیدی، ۱۳۸۴، صص۸۵-۸۶</ref>. | ||
== تعطیلی رسمی در ایران در شهادت امام صادق( | == تعطیلی رسمی در ایران در شهادت امام صادق (علیهالسلام) == | ||
در [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] سالروز شهادت امام صادق( | در [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] سالروز شهادت امام صادق (علیهالسلام) تعطیل رسمی است. این تعطیلی با پیشنهاد [[سید ابوالقاسم کاشانی|آیتالله کاشانی]] و دستور [[دکتر مصدق]] انجام شده است<ref>رازی، تاریخ فرهنگ معاصر، ش۶</ref>. امروزه برخی از [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] ایران در [[قم]]، در سالروز شهادت امام صادق (علیهالسلام) در هیئتهای عزاداری حضور مییابند و با پای پیاده به [[حرم حضرت معصومه|حرم حضرت معصومه(س)]] میروند<ref>پیاده روی مراجع عظام تقلید در عزای صادق آل محمد(علیه السلام)، سایت خبرگزاری مهر</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |