۸۸٬۱۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| مادر = ام المؤمنین [[خدیجه بنت خویلد|خدیجه کبری (سلامالله علیها)]] | | مادر = ام المؤمنین [[خدیجه بنت خویلد|خدیجه کبری (سلامالله علیها)]] | ||
}} | }} | ||
'''فاطمه بنت محمد'''، دختر گرامی [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله وسلم)]] و [[خدیجه بنت خویلد|حضرت خدیجه]]، همسر [[علی بن ابیطالب|امام علی (علیهالسلام)]] و مادر [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن (علیهالسلام)]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیهالسلام)]] است. حضرت فاطمه (سلامالله علیها) در [[اسلام|دین اسلام]] جایگاه بسیار رفیعی دارد و به ویژگیهای متعددی ممتاز است. آن حضرت، معصومه است و یازده نفر از [[ائمه|ائمه شیعه]] از نسل آن حضرت هستند. [[سوره]] و آیاتی از [[قرآن کریم]] همچون سورۀ کوثر، [[سوره انسان]]، [[آیه تطهیر]] و [[آیه مودت]] در حق آن حضرت و همسر و فرزندانش [[نزول قرآن|نازل]] گردیده و ایشان بهعنوان [[اهل بیت|اهلبیت رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم)]] خوانده شدهاند. مطابق با روایتی از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم)]]، دوستی و دشمنی با حضرت فاطمه به منزله دوستی و دشمنی با پیامبر است و در روایتی دیگر آن حضرت را سیدة نساء العالمین نامیده است. در نقل منابع شیعی و برخی از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] دربارۀ نحوۀ [[شهادت]] ایشان بعد از پیامبر چنین آمده که: حضرت فاطمه پس از رحلت پیامبر اسلام از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع نمود و در جریان هجوم [[عمر بن خطاب]] به خانهاش به هواداری از خلافت [[ابوبکر]]، به [[شهادت]] رسید. | '''فاطمه بنت محمد'''، دختر گرامی [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله وسلم)]] و [[خدیجه بنت خویلد|حضرت خدیجه]]، همسر [[علی بن ابیطالب|امام علی (علیهالسلام)]] و مادر [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن (علیهالسلام)]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیهالسلام)]] است. حضرت فاطمه (سلامالله علیها) در [[اسلام|دین اسلام]] جایگاه بسیار رفیعی دارد و به ویژگیهای متعددی ممتاز است. آن حضرت، معصومه است و یازده نفر از [[ائمه|ائمه شیعه]] از نسل آن حضرت هستند. [[سوره]] و آیاتی از [[قرآن|قرآن کریم]] همچون سورۀ کوثر، [[سوره انسان]]، [[آیه تطهیر]] و [[آیه مودت]] در حق آن حضرت و همسر و فرزندانش [[نزول قرآن|نازل]] گردیده و ایشان بهعنوان [[اهل بیت|اهلبیت رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم)]] خوانده شدهاند. مطابق با روایتی از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم)]]، دوستی و دشمنی با حضرت فاطمه به منزله دوستی و دشمنی با پیامبر است و در روایتی دیگر آن حضرت را سیدة نساء العالمین نامیده است. در نقل منابع شیعی و برخی از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] دربارۀ نحوۀ [[شهادت]] ایشان بعد از پیامبر چنین آمده که: حضرت فاطمه پس از رحلت پیامبر اسلام از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع نمود و در جریان هجوم [[عمر بن خطاب]] به خانهاش به هواداری از خلافت [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]]، به [[شهادت]] رسید. | ||
== القاب حضرت فاطمه زهرا == | == القاب حضرت فاطمه زهرا == | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== ولادت حضرت فاطمه زهرا == | == ولادت حضرت فاطمه زهرا == | ||
در منابع [[مذهب شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] در مورد چگونگی انعقاد نطفه فاطمه روایاتی وجود دارد، که قائل هستند رسول خدا به دستور خدا چهل شب از [[خدیجه بنت خویلد|خدیجه]] کناره گرفت و پس از ۴۰ روز [[عبادت]] و [[روزه|روزهداری]] و سپس با رفتن به [[معراج]] و خوردن از طعام یا میوه بهشتی، نزد خدیجه آمد و نور فاطمه در وجود خدیجه قرار گرفت<ref>محلاتی، زندگانی حضرت فاطمه ودختران آن حضرت، صص ۸-۷</ref>. مکان تولد فاطمه، [[مکه]] و در خانه پیامبر بوده است. اما درباره تاریخ ولادتش در منابع شیعه و [[اهل سنت و جماعت|سنی]]، اختلاف نظر وجود دارد. اهلسنت ولادت وی را پنج سال پیش از [[بعثت]] رسول خدا و در سال تجدید بنای [[کعبه]] نوشتهاند<ref>آیتی، چکیده تاریخ پیامبر اسلام، ص۳۵</ref>. اما [[کلینی]] در [[الکافی|کافی]] میگوید: ولادت فاطمه پنج سال پس از بعثت روی داد<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۵۳۰</ref>. [[یعقوبی]] مینویسد: سن فاطمه در هنگام وفات (شهادت) ۲۳ سال بود<ref>احمد بن ابی یعقوب(ابن واضح یعقوبی)، تاریخ یعقوبی، ترجمه: محمدابراهیم آیتی، ج۱، ص۵۱۲</ref>. بنابراین، ولادت او باید در سال بعثت رسول خدا (صلیالله علیه و آله و سلم) بوده باشد. این قول مطابق نظر [[شیخ طوسی]] است که سن فاطمه را هنگام ازدواج با علی (پنج ماه پس از هجرت) ۱۳ سال میداند<ref> آیتی، چکیده تاریخ پیامبر اسلام، صص۳۶-۳۵. (به نقل از مصباح المتهجد، ص۵۶۱)</ref>. در تقویم شیعه روز ۲۰ [[جمادی الثانی|جمادیالثانی]] روز ولادت زهرا (سلام الله علیه) است. این روز را [[سید | در منابع [[مذهب شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] در مورد چگونگی انعقاد نطفه فاطمه روایاتی وجود دارد، که قائل هستند رسول خدا به دستور خدا چهل شب از [[خدیجه بنت خویلد|خدیجه]] کناره گرفت و پس از ۴۰ روز [[عبادت]] و [[روزه|روزهداری]] و سپس با رفتن به [[معراج]] و خوردن از طعام یا میوه بهشتی، نزد خدیجه آمد و نور فاطمه در وجود خدیجه قرار گرفت<ref>محلاتی، زندگانی حضرت فاطمه ودختران آن حضرت، صص ۸-۷</ref>. مکان تولد فاطمه، [[مکه]] و در خانه پیامبر بوده است. اما درباره تاریخ ولادتش در منابع شیعه و [[اهل سنت و جماعت|سنی]]، اختلاف نظر وجود دارد. اهلسنت ولادت وی را پنج سال پیش از [[بعثت]] رسول خدا و در سال تجدید بنای [[کعبه]] نوشتهاند<ref>آیتی، چکیده تاریخ پیامبر اسلام، ص۳۵</ref>. اما [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] در [[الکافی|کافی]] میگوید: ولادت فاطمه پنج سال پس از بعثت روی داد<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۵۳۰</ref>. [[یعقوبی]] مینویسد: سن فاطمه در هنگام وفات (شهادت) ۲۳ سال بود<ref>احمد بن ابی یعقوب(ابن واضح یعقوبی)، تاریخ یعقوبی، ترجمه: محمدابراهیم آیتی، ج۱، ص۵۱۲</ref>. بنابراین، ولادت او باید در سال بعثت رسول خدا (صلیالله علیه و آله و سلم) بوده باشد. این قول مطابق نظر [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] است که سن فاطمه را هنگام ازدواج با علی (پنج ماه پس از هجرت) ۱۳ سال میداند<ref> آیتی، چکیده تاریخ پیامبر اسلام، صص۳۶-۳۵. (به نقل از مصباح المتهجد، ص۵۶۱)</ref>. در تقویم شیعه روز ۲۰ [[جمادی الثانی|جمادیالثانی]] روز ولادت زهرا (سلام الله علیه) است. این روز را [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] روز زن نامید<ref>خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۱۶</ref>. و در تقویم [[جمهوری اسلامی ایران]] به نام روز زن (همچنین روز مادر) ثبت شده است<ref>مصوبه دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی</ref>. | ||
== دوران کودکی و هجرت به مدینه == | == دوران کودکی و هجرت به مدینه == | ||
فاطمه (سلامالله علیها)، در خانه پدرش رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) و تحت تعلیم و تربیت دینی وی پرورش یافت<ref> شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۳۵</ref>. دوره کودکی او که دوره نضج گرفتن اسلام و محدودیتهای ایجاد شده [[شرک|مشرکان]] بر مسلمانان است. دوره سراسر آزمایش و شکنجه برای [[مسلمانان]] است<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، صص۳۹-۳۶</ref>. در این دوره، محاصره اقتصادی و اجتماعی در درّه خشک و سوزان [[شعب ابیطالب]] اتفاق افتاد که با گرسنگی و تشنگی و رنج همراه بود. مرگ عزیزان فاطمه نیز در این دوره بود: مادرش خدیجه (سلامالله علیها) و همچنین عموی پیامبر [[ابوطالب]] به عنوان اصلیترین حامی [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم)]] در سال دهم [[عام الحزن]] رخ داد. در همین دوره بود که به دلیل حمایتهای فاطمه (سلامالله علیها) از پدرش و دلجوییهایش از وی، پیامبر به وی لقب ام ابیها داد که نشان از مقام و منزلت وی نزد پیامبردارد<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، صص ۴۵-۳۹</ref>. | فاطمه (سلامالله علیها)، در خانه پدرش رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) و تحت تعلیم و تربیت دینی وی پرورش یافت<ref> شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۳۵</ref>. دوره کودکی او که دوره نضج گرفتن اسلام و محدودیتهای ایجاد شده [[شرک|مشرکان]] بر مسلمانان است. دوره سراسر آزمایش و شکنجه برای [[مسلمان|مسلمانان]] است<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، صص۳۹-۳۶</ref>. در این دوره، محاصره اقتصادی و اجتماعی در درّه خشک و سوزان [[شعب ابی طالب|شعب ابیطالب]] اتفاق افتاد که با گرسنگی و تشنگی و رنج همراه بود. مرگ عزیزان فاطمه نیز در این دوره بود: مادرش خدیجه (سلامالله علیها) و همچنین عموی پیامبر [[ابوطالب]] به عنوان اصلیترین حامی [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم)]] در سال دهم [[عام الحزن]] رخ داد. در همین دوره بود که به دلیل حمایتهای فاطمه (سلامالله علیها) از پدرش و دلجوییهایش از وی، پیامبر به وی لقب ام ابیها داد که نشان از مقام و منزلت وی نزد پیامبردارد<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، صص ۴۵-۳۹</ref>. | ||
در همین دوره [[هجرت]] مسلمانان از [[مکه]] به [[مدینه]] صورت گرفت که این هجرت بعدها مبدأ تاریخ مسلمانان گردید<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref>. پس از اینکه پیامبر به مدینه رفت، خانوادهاش نیز عازم آنجا شدند. [[بلاذری]] مینویسد: [[زید بن حارثه]] و ابو رافع مأمور همراهی فاطمه (سلامالله علیها) و امکلثوم دختر پیامبر بودند<ref>انساب الاشراف، ص۴۱۴و۲۶۹؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref>. اما [[ابن هشام]] نوشته است [[عباس بن عبدالمطلب]] مأمور بردن او بود<ref>ابن هشام، ج۴، ص۲۹؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref>. | در همین دوره [[هجرت]] مسلمانان از [[مکه]] به [[مدینه]] صورت گرفت که این هجرت بعدها مبدأ تاریخ مسلمانان گردید<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref>. پس از اینکه پیامبر به مدینه رفت، خانوادهاش نیز عازم آنجا شدند. [[بلاذری]] مینویسد: [[زید بن حارثه]] و ابو رافع مأمور همراهی فاطمه (سلامالله علیها) و امکلثوم دختر پیامبر بودند<ref>انساب الاشراف، ص۴۱۴و۲۶۹؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref>. اما [[ابن هشام]] نوشته است [[عباس بن عبدالمطلب]] مأمور بردن او بود<ref>ابن هشام، ج۴، ص۲۹؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref>. | ||
در مقابل این سندها یعقوبی که او نیز از تاریخ نویسان طبقه اول است، مینویسد: [[علی بن | در مقابل این سندها یعقوبی که او نیز از تاریخ نویسان طبقه اول است، مینویسد: [[علی بن ابیطالب|علی بن ابیطالب (علیهالسلام)]] او را به مدینه آورد<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۱؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۳</ref>. روایتهای شیعی نوشته یعقوبی را تایید میکنند<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۳</ref>. از جمله اینها شیخ طوسی است که در امالی آورده است پیامبر در قباء مانده بود و داخل مدینه نمیشد و میگفت داخل شهر نمیشوم تا اینکه پسر عمویم یعنی [[علی بن ابیطالب]] و دخترم بیایند. طبق نوشته وی علاوه بر فاطمه، مادر امام علی یعنی [[فاطمه بنت اسد]] و فاطمه دختر [[زبیر]] بن عبدالمطلب و به قولی ضباعة دختر زبیر نیز با همراهی امام علی (علیهالسلام) هجرت کردهاند<ref>الطوسی، الامالی، تحقیق و تصحیح: بهراد الجعفری، علی اکبر الغفاری، تهران: دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۸۰ش، صص ۶۹۴-۶۹۵</ref>. | ||
در هر حال، هنگامی که زهرا و ام کلثوم با سرپرست خود سوار شدند و کاروان آماده حرکت بود، حویرث بن نقیذ، از دشمنان [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد (صلیالله علیه وآله وسلم)]] که پیوسته بدگوی او بود نزد آنان میآید و شتر آنان را آسیبی میزند. شتر میرمد و فاطمه و ام کلثوم بر زمین میافتند. ابن هشام و دیگر مورخان از آسیبی که فاطمه (سلامالله علیها) از این صدمه دیده است نامی نبرده اند، لکن پیداست که دختر پیغمبر از این حادثه بیرنج نمانده است<ref> ابن هشام، ج۴، ص۳۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۳-۴۲</ref>. | در هر حال، هنگامی که زهرا و ام کلثوم با سرپرست خود سوار شدند و کاروان آماده حرکت بود، حویرث بن نقیذ، از دشمنان [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد (صلیالله علیه وآله وسلم)]] که پیوسته بدگوی او بود نزد آنان میآید و شتر آنان را آسیبی میزند. شتر میرمد و فاطمه و ام کلثوم بر زمین میافتند. ابن هشام و دیگر مورخان از آسیبی که فاطمه (سلامالله علیها) از این صدمه دیده است نامی نبرده اند، لکن پیداست که دختر پیغمبر از این حادثه بیرنج نمانده است<ref> ابن هشام، ج۴، ص۳۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۳-۴۲</ref>. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
فاطمه (سلام الله علیها) خواستگاران زیادی داشته است و بسیاری از بزرگان و یاران پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) از جمله [[عمر بن خطاب|عمر]]، [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]]، [[عبدالرحمن بن عوف]] و... از فاطمه (سلام الله علیها) خواستگاری کردند که پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) نپذیرفت<ref>ابن سعد، طبقات، ح۸، ص۱۱</ref>. و در پاسخ آنان گفت: فاطمه خردسال است و چون علی (علیهالسلام) او را از پیامبر خواستگاری کرد، پذیرفت<ref>نسایی، سنن نسایی، ح۶، ص۶۲</ref>. و به فاطمه فرمود: <big>زوّجتکِ أقدم الاُمة اسلاماً</big>، تو را به همسری اولین [[مسلمان]] درآوردم<ref>شفیعی شاهرودی، سلسله موضوعات الغدیر علامه امینی، ج۸(صدّیقه طاهره، فاطمه زهرا)، ص۶۰</ref>. همچنین گروهی از [[مهاجران]]، فاطمه (سلامالله علیها) را از پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) خواستگاری کردند<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۱۰</ref>. و پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) فرمود: کار [[ازدواج]] دخترم فاطمه با خداست نه دیگری، اگر او بخواهد و صلاح بداند، چنان خواهد کرد و من در انتظار قضای الهی هستم (انی انتظربها القضاء)<ref>قزوینی، فاطمة الزهراء از ولادت تا شهادت، ص۱۹۱</ref>. | فاطمه (سلام الله علیها) خواستگاران زیادی داشته است و بسیاری از بزرگان و یاران پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) از جمله [[عمر بن خطاب|عمر]]، [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]]، [[عبدالرحمن بن عوف]] و... از فاطمه (سلام الله علیها) خواستگاری کردند که پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) نپذیرفت<ref>ابن سعد، طبقات، ح۸، ص۱۱</ref>. و در پاسخ آنان گفت: فاطمه خردسال است و چون علی (علیهالسلام) او را از پیامبر خواستگاری کرد، پذیرفت<ref>نسایی، سنن نسایی، ح۶، ص۶۲</ref>. و به فاطمه فرمود: <big>زوّجتکِ أقدم الاُمة اسلاماً</big>، تو را به همسری اولین [[مسلمان]] درآوردم<ref>شفیعی شاهرودی، سلسله موضوعات الغدیر علامه امینی، ج۸(صدّیقه طاهره، فاطمه زهرا)، ص۶۰</ref>. همچنین گروهی از [[مهاجران]]، فاطمه (سلامالله علیها) را از پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) خواستگاری کردند<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۱۰</ref>. و پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) فرمود: کار [[ازدواج]] دخترم فاطمه با خداست نه دیگری، اگر او بخواهد و صلاح بداند، چنان خواهد کرد و من در انتظار قضای الهی هستم (انی انتظربها القضاء)<ref>قزوینی، فاطمة الزهراء از ولادت تا شهادت، ص۱۹۱</ref>. | ||
ازدواج فاطمه (سلامالله علیها) با علی (علیهالسلام) در سال دوم هجری [در مدینه]<ref> آیتی، چکیده تاریخ پیامبر اسلام، ص۳۵</ref>. صورت گرفت. کابین دختر پیغمبر ۴۰۰ درهم یا اندکی بیشتر و یا کمتر بود که امام علی (علیهالسلام)، یکی از وسایلش را فروخت و این پول را به دست آورد. بهای آنرا نزد پیغمبر آوردند. رسول خدا بیآنکه آن را بشمارد، اندکی از پول را به [[بلال]] داد و گفت: با این پول برای دخترم بوی خوش بخر! سپس مانده را به ابوبکر داد و گفت: با این پول آنچه را دخترم بدان نیازمند است آماده ساز. [[عمار یاسر]] و چند تن از یاران خود را با ابوبکر همراه کرد تا با صلاحدید او جهاز زهرا را آماده سازند. [[شیخ طوسی]] فهرست این وسایل را در کتاب امالی خود ذکر کرده است<ref>امالی، ج ۱، ص ۳۹؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، صص ۵۸-۵۹</ref>. | ازدواج فاطمه (سلامالله علیها) با علی (علیهالسلام) در سال دوم هجری [در مدینه]<ref> آیتی، چکیده تاریخ پیامبر اسلام، ص۳۵</ref>. صورت گرفت. کابین دختر پیغمبر ۴۰۰ درهم یا اندکی بیشتر و یا کمتر بود که امام علی (علیهالسلام)، یکی از وسایلش را فروخت و این پول را به دست آورد. بهای آنرا نزد پیغمبر آوردند. رسول خدا بیآنکه آن را بشمارد، اندکی از پول را به [[بلال]] داد و گفت: با این پول برای دخترم بوی خوش بخر! سپس مانده را به ابوبکر داد و گفت: با این پول آنچه را دخترم بدان نیازمند است آماده ساز. [[عمار یاسر]] و چند تن از یاران خود را با ابوبکر همراه کرد تا با صلاحدید او جهاز زهرا را آماده سازند. [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] فهرست این وسایل را در کتاب امالی خود ذکر کرده است<ref>امالی، ج ۱، ص ۳۹؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، صص ۵۸-۵۹</ref>. | ||
== آیات نازل شده در شأن حضرت فاطمه زهرا == | == آیات نازل شده در شأن حضرت فاطمه زهرا == | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در شأن نزول مشهور سوره انسان از ابنعباس آمده است: حسن و حسین (علیهالسلام) بیمار شدند. پیامبر (علیهالسلام) به همراه جمعی [[صحابه|اصحاب]] به عیادت آنان آمدند و به علی (علیهالسلام) پیشنهاد کردند تا برای شفای فرزندان خود [[نذر]] کند. علی (علیهالسلام) و فاطمه (علیهالسلام) و کنیزشان (فضه) نذر کردند که اگر آنها [[شفا]] یابند سه روز [[روزه]] بگیرند. حسنین (علیهالسلام) از بیماری شفا یافتند (و آنان روزه گرفتند در حالی که) چیزی در خانه آنان نبود. علی (علیهالسلام) از شمعون خیبری سه صاع جو به قرض گرفت. | در شأن نزول مشهور سوره انسان از ابنعباس آمده است: حسن و حسین (علیهالسلام) بیمار شدند. پیامبر (علیهالسلام) به همراه جمعی [[صحابه|اصحاب]] به عیادت آنان آمدند و به علی (علیهالسلام) پیشنهاد کردند تا برای شفای فرزندان خود [[نذر]] کند. علی (علیهالسلام) و فاطمه (علیهالسلام) و کنیزشان (فضه) نذر کردند که اگر آنها [[شفا]] یابند سه روز [[روزه]] بگیرند. حسنین (علیهالسلام) از بیماری شفا یافتند (و آنان روزه گرفتند در حالی که) چیزی در خانه آنان نبود. علی (علیهالسلام) از شمعون خیبری سه صاع جو به قرض گرفت. | ||
فاطمه(سلام الله علیه) یک صاع آن را آرد کرد و ۵ قرص نان پخت. هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد و گفت: سلام بر شما ای خاندان محمد (صلیالله علیه وآله وسلم) بیتوانی مسلمان هستم، غذایی به من دهید، خداوند به شما از غذاهای [[بهشت|بهشتی]] عطا کند. آنان مسکین را بر خود مقدم داشتند و در آن شب جز آب ننوشیدند. روز دوم را همچنان روزه گرفتند و به هنگام افطار یتیمی بر در خانه آمد و غذای خود را به وی دادند. در سومین روز نیز به هنگام افطار اسیری بر در خانه آمد و آنان سهم غذای خود را به او بخشیدند. | فاطمه (سلام الله علیه) یک صاع آن را آرد کرد و ۵ قرص نان پخت. هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد و گفت: سلام بر شما ای خاندان محمد (صلیالله علیه وآله وسلم) بیتوانی مسلمان هستم، غذایی به من دهید، خداوند به شما از غذاهای [[بهشت|بهشتی]] عطا کند. آنان مسکین را بر خود مقدم داشتند و در آن شب جز آب ننوشیدند. روز دوم را همچنان روزه گرفتند و به هنگام افطار یتیمی بر در خانه آمد و غذای خود را به وی دادند. در سومین روز نیز به هنگام افطار اسیری بر در خانه آمد و آنان سهم غذای خود را به او بخشیدند. | ||
صبح هنگام امام علی (علیهالسلام) دست حسنین را گرفته به نزد پیامبر آورد. پیامبر آنها را مشاهده کرد که از شدت گرسنگی میلرزیدند. فرمود: مشاهده چنین حالی در شما برای من بسیار دشوار است، سپس برخاست و به همراهی آنان وارد خانه فاطمه (علیهالسلام) شد و دخترش را دید که در محراب ایستاده در حالی که از شدت گرسنگی شکم او به پشت چسبیده و چشمهایش به گودی نشسته است. پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) ناراحت شد. در همین هنگام [[جبرئیل]] فرود آمد و گفت: ای محمد این سوره را بگیر. خداوند با چنین خاندانی به تو تهنیت میگوید، آنگاه سورۀ هل اتی (انسان) را بر او خواند<ref> الکشاف، ج ۴، ص ۶۷۰؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۱ ـ ۶۱۴؛ روح المعانی، مج ۱۶، ج ۲۹، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰</ref>. | صبح هنگام امام علی (علیهالسلام) دست حسنین را گرفته به نزد پیامبر آورد. پیامبر آنها را مشاهده کرد که از شدت گرسنگی میلرزیدند. فرمود: مشاهده چنین حالی در شما برای من بسیار دشوار است، سپس برخاست و به همراهی آنان وارد خانه فاطمه (علیهالسلام) شد و دخترش را دید که در محراب ایستاده در حالی که از شدت گرسنگی شکم او به پشت چسبیده و چشمهایش به گودی نشسته است. پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) ناراحت شد. در همین هنگام [[جبرئیل]] فرود آمد و گفت: ای محمد این سوره را بگیر. خداوند با چنین خاندانی به تو تهنیت میگوید، آنگاه سورۀ هل اتی (انسان) را بر او خواند<ref> الکشاف، ج ۴، ص ۶۷۰؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۱ ـ ۶۱۴؛ روح المعانی، مج ۱۶، ج ۲۹، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰</ref>. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
واقدی در کتاب اسباب التزیل مینویسد که آیه تطهیر درباره پنج نفر نازل شد. این پنج نفر عبارتند از: پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)، علی (علیهالسلام) ،فاطمه (سلام الله علیها) حسن (علیهالسلام) و حسین (علیهالسلام)<ref>اعیان الشیعه 1، ص 308</ref>. | واقدی در کتاب اسباب التزیل مینویسد که آیه تطهیر درباره پنج نفر نازل شد. این پنج نفر عبارتند از: پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)، علی (علیهالسلام) ،فاطمه (سلام الله علیها) حسن (علیهالسلام) و حسین (علیهالسلام)<ref>اعیان الشیعه 1، ص 308</ref>. | ||
[[ابن حجر]] در کتاب الاصابه فی تمییزالصحابه مینویسد: | [[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]] در کتاب الاصابه فی تمییزالصحابه مینویسد: | ||
[[ام سلمه]] گفت: | [[ام سلمه]] گفت: | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
شمس الدین ذهبی در کتاب سیر اعلام النبلا مینویسد: | شمس الدین ذهبی در کتاب سیر اعلام النبلا مینویسد: | ||
و صح ان النبی (صلیالله علیه وآله وسلم) جلل فاطمه وزوجها و ابنیها لکسا و قال اللهم اهل بیتی اللهم فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا، درست است این خبر که پیامبر(صلیالله علیه وآله وسلم) فاطمه (سلامالله علیها) و دو فرزندش را در کسایی جمع کرد و گفت خداوندا اینها اهلبیت من هستند و رجس و پلیدی را از این عده دور کن و اینها را پاکیزه گردان<ref>سیراعلام النبلا 2 ص 122</ref>. | و صح ان النبی (صلیالله علیه وآله وسلم) جلل فاطمه وزوجها و ابنیها لکسا و قال اللهم اهل بیتی اللهم فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا، درست است این خبر که پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) فاطمه (سلامالله علیها) و دو فرزندش را در کسایی جمع کرد و گفت خداوندا اینها اهلبیت من هستند و رجس و پلیدی را از این عده دور کن و اینها را پاکیزه گردان<ref>سیراعلام النبلا 2 ص 122</ref>. | ||
'''آیۀ مباهله''' | '''آیۀ مباهله''' | ||
خط ۲۷۲: | خط ۲۷۲: | ||
در مورد محل دفن حضرت فاطمه چهار قول وجود دارد: | در مورد محل دفن حضرت فاطمه چهار قول وجود دارد: | ||
# برخی مزارش را در بقیع میدانند؛ از جمله اربلی در کشف الغمه و [[سید مرتضی علمالهدی|سیدمرتضی]] در عیون المعجزات. اهلسنت نیز بر این باورند. آنان مزاری را که در کنار مرقد چهار امام قرار دارد، مدفن فاطمه زهرا میدانند. [[علامه مجلسی]] مینویسد: چون علی، فاطمه را به مصلّا آورد و نماز خواند، دستها را به سوی آسمان بلند کرد و گفت پروردگارا! اینک فاطمه دختر پیامبر توست که او را از ظلمات دنیا به سوی نورانیّت آخرت حمل کردم. در این وقت، منادی ندا در داد که بقعه بقیع، محل دفن است و به سوی آن بروید. وقتی امیرالمؤمنین به آنجا رسید، دید قبری ساخته و لحدی پرداختهاند. پس پیکر فاطمه را آنجا به خاک سپرد. [[ابن جوزی]] هم مینویسد: فاطمه در بقیع مدفون است و این مطلب را شاید از آنجا استفاده کردهاند که علی بن ابیطالب صورت چهل قبر جدید را در [[بقیع]] احداث کرد و چون مخالفان خواستند قبور جدید را مورد تعرّض قرار دهند، آن حضرت عصبانی شد وآنها را تهدید به قتل کرد و با این وصف مشخص میشود که یکی از مزارها به فاطمه تعلق دارد.علامه نور الدین سمهودی میگوید: ارجح آن است که تربت شریفش در بقیع است<ref>اخبار مدینه (خلاصة الوفاء باخبار دار المصطفی) ص291</ref>. ولی گفتهاند قبری که در بقیع وجود دارد، قبر فاطمه بنت اسد است نه حضرت فاطمه (سلامالله علیها). | # برخی مزارش را در بقیع میدانند؛ از جمله اربلی در کشف الغمه و [[سید مرتضی علمالهدی|سیدمرتضی]] در عیون المعجزات. اهلسنت نیز بر این باورند. آنان مزاری را که در کنار مرقد چهار امام قرار دارد، مدفن فاطمه زهرا میدانند. [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]] مینویسد: چون علی، فاطمه را به مصلّا آورد و نماز خواند، دستها را به سوی آسمان بلند کرد و گفت پروردگارا! اینک فاطمه دختر پیامبر توست که او را از ظلمات دنیا به سوی نورانیّت آخرت حمل کردم. در این وقت، منادی ندا در داد که بقعه بقیع، محل دفن است و به سوی آن بروید. وقتی امیرالمؤمنین به آنجا رسید، دید قبری ساخته و لحدی پرداختهاند. پس پیکر فاطمه را آنجا به خاک سپرد. [[ابن جوزی]] هم مینویسد: فاطمه در بقیع مدفون است و این مطلب را شاید از آنجا استفاده کردهاند که علی بن ابیطالب صورت چهل قبر جدید را در [[بقیع]] احداث کرد و چون مخالفان خواستند قبور جدید را مورد تعرّض قرار دهند، آن حضرت عصبانی شد وآنها را تهدید به قتل کرد و با این وصف مشخص میشود که یکی از مزارها به فاطمه تعلق دارد.علامه نور الدین سمهودی میگوید: ارجح آن است که تربت شریفش در بقیع است<ref>اخبار مدینه (خلاصة الوفاء باخبار دار المصطفی) ص291</ref>. ولی گفتهاند قبری که در بقیع وجود دارد، قبر فاطمه بنت اسد است نه حضرت فاطمه (سلامالله علیها). | ||
# عدهای چون ابن سعد، صاحب طبقات، خاطرنشان کردهاند که فاطمه در خانه عقیل دفن شده است<ref>طبقات، ابن سعد، ج 8، ص 20؛ اخبار مدینه، ص 290</ref>. | # عدهای چون ابن سعد، صاحب طبقات، خاطرنشان کردهاند که فاطمه در خانه عقیل دفن شده است<ref>طبقات، ابن سعد، ج 8، ص 20؛ اخبار مدینه، ص 290</ref>. | ||
# بعضی گفتهاند آن بانو در روضه رسول خدا دفن است. مجلسی از محمد بن همام نقل کرده که وی گفت: علی، فاطمه را در روضه پیامبر مدفون ساخت، ولی آثار قبر را از بین برد. باز مجلسی از کنیز زهرا، فضه، نقل کرده است: در روضه پیامبر بر فاطمه نماز خواندند و او همان جا دفن شد. شیخ طوسی میگوید: | # بعضی گفتهاند آن بانو در روضه رسول خدا دفن است. مجلسی از محمد بن همام نقل کرده که وی گفت: علی، فاطمه را در روضه پیامبر مدفون ساخت، ولی آثار قبر را از بین برد. باز مجلسی از کنیز زهرا، فضه، نقل کرده است: در روضه پیامبر بر فاطمه نماز خواندند و او همان جا دفن شد. شیخ طوسی میگوید: | ||
# از جمله شواهدی که میتوان برای این احتمال اقامه کرد، حدیثی است که از رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) نقل شده است که فرمود: "بین قبر من و منبرم، روضهای از روضههای بهشت وجود دارد". شاهد دیگر اینکه نوشتهاند: علی در روضه نبی اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم) بر فاطمه نماز خواند، سپس پیامبر را مخاطب ساخت و فرمود: سلام من بر تو و دخترت باد یا رسول الله که در جوارت دفن است<ref>بحارالانوار، ج 43، ص185</ref>. | # از جمله شواهدی که میتوان برای این احتمال اقامه کرد، حدیثی است که از رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) نقل شده است که فرمود: "بین قبر من و منبرم، روضهای از روضههای بهشت وجود دارد". شاهد دیگر اینکه نوشتهاند: علی در روضه نبی اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم) بر فاطمه نماز خواند، سپس پیامبر را مخاطب ساخت و فرمود: سلام من بر تو و دخترت باد یا رسول الله که در جوارت دفن است<ref>بحارالانوار، ج 43، ص185</ref>. | ||
# عدهای گفتهاند: فاطمه را در خانهاش دفن کردند که قرائن و روایات زیادی این قول را تأیید میکند؛ از جمله اینکه حضرت علی پس از دفن بدن فاطمه، از جای برخاست و رو به قبر پیامبر گفت: «درود من و دخترت بر تو باد ای فرستاده الهی که اکنون دخترت در جوار تو فرود آمده است» و میدانیم که خانه فاطمه در مجاورت روضه پیامبر قرار داشت<ref>نهجالبلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ص652، خطبه195</ref>. [[شیخ صدوق]] مینویسد: برایم ثابت شده که فاطمه را در خانهاش به خاک سپبردهاند و پس از آنکه مسجد را توسعه دادند، قبر آن بانو در مسجد واقع شد. من سالی که به سفر [[حج]] رفتم، در مدینه رو به سوی خانه فاطمه ـ که از استوانه رو به روی باب جبرئیل تا پشت خظیره مرقد نبوی است ـ کردم و در آنجا زیارت فاطمه را به جای آوردم. <ref>من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج2، ص469 و 906</ref> سید محسن امین عاملی نوشته است: آن حضرت در خانهاش به خاک سپرده شد و این قول به صواب نزدیکتر است. شیخ طوسی یادآور میشود: قبر فاطمه را در خانه پیامبر میتوانی زیارت کنی و برخی او را در خانهاش مدفون میدانند. این دو قول از نظر من، به هم نزدیکاند و بهتر است حضرت در هر دو مکان زیارت شوند، ولی روایت دفن فاطمه در بقیع از صحت دور است<ref>بحارالانوار، ج 97، ص 196 ـ 197؛ فاطمه زهرا، علامه سید محمد حسین فضل الله، ص96</ref>. | # عدهای گفتهاند: فاطمه را در خانهاش دفن کردند که قرائن و روایات زیادی این قول را تأیید میکند؛ از جمله اینکه حضرت علی پس از دفن بدن فاطمه، از جای برخاست و رو به قبر پیامبر گفت: «درود من و دخترت بر تو باد ای فرستاده الهی که اکنون دخترت در جوار تو فرود آمده است» و میدانیم که خانه فاطمه در مجاورت روضه پیامبر قرار داشت<ref>نهجالبلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ص652، خطبه195</ref>. [[محمد بن علی بن بابویه قمی|شیخ صدوق]] مینویسد: برایم ثابت شده که فاطمه را در خانهاش به خاک سپبردهاند و پس از آنکه مسجد را توسعه دادند، قبر آن بانو در مسجد واقع شد. من سالی که به سفر [[حج]] رفتم، در مدینه رو به سوی خانه فاطمه ـ که از استوانه رو به روی باب جبرئیل تا پشت خظیره مرقد نبوی است ـ کردم و در آنجا زیارت فاطمه را به جای آوردم. <ref>من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج2، ص469 و 906</ref> سید محسن امین عاملی نوشته است: آن حضرت در خانهاش به خاک سپرده شد و این قول به صواب نزدیکتر است. شیخ طوسی یادآور میشود: قبر فاطمه را در خانه پیامبر میتوانی زیارت کنی و برخی او را در خانهاش مدفون میدانند. این دو قول از نظر من، به هم نزدیکاند و بهتر است حضرت در هر دو مکان زیارت شوند، ولی روایت دفن فاطمه در بقیع از صحت دور است<ref>بحارالانوار، ج 97، ص 196 ـ 197؛ فاطمه زهرا، علامه سید محمد حسین فضل الله، ص96</ref>. | ||
== تاریخ شهادت == | == تاریخ شهادت == | ||
خط ۲۸۲: | خط ۲۸۲: | ||
در مورد تاریخ شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا به حسب روایات بیش از ده تا پانزده قول بوده ولی آنچه شهرت دارد، سه قول اصلی است: | در مورد تاریخ شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا به حسب روایات بیش از ده تا پانزده قول بوده ولی آنچه شهرت دارد، سه قول اصلی است: | ||
# روایت «40» روز که دهه اول گرفته میشود، بعد از شهادت رسول الله که مصادف با 8 تا 10 [[ | # روایت «40» روز که دهه اول گرفته میشود، بعد از شهادت رسول الله که مصادف با 8 تا 10 [[ربیع الثانی]] است. | ||
# روایت «75» روز که دهه دوم گرفته میشود، مصادف با 13 تا 15 [[جمادی الاول|جمادی الاولی]] است. | # روایت «75» روز که دهه دوم گرفته میشود، مصادف با 13 تا 15 [[جمادی الاول|جمادی الاولی]] است. | ||
# روایت سوم «95» روز که دهه سوم گرفته میشود، مصادف با 1 تا 3 [[جمادی الآخر]] است که بیشتر مورد تاکید است. | # روایت سوم «95» روز که دهه سوم گرفته میشود، مصادف با 1 تا 3 [[جمادی الثانی|جمادی الآخر]] است که بیشتر مورد تاکید است. | ||
محققان تاریخ اسلام روایت سوم یعنی 95 روز را بیشتر مورد توجه و دارای سندیت تاریخی میدانند. البته [[مراجع تقلید]] و اهل معرفت به مومنان توصیه میکنند که هر سه قول را به برپایی عزاداری همت گمارند. | محققان تاریخ اسلام روایت سوم یعنی 95 روز را بیشتر مورد توجه و دارای سندیت تاریخی میدانند. البته [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] و اهل معرفت به مومنان توصیه میکنند که هر سه قول را به برپایی عزاداری همت گمارند. | ||
در هر صورت روایت دوم شهادت حضرت زهرا برابر 13 جمادی الاول که است و روایت سوم برابر سوم جمادی الثانی خواهد بود<ref>علت اصلی و چگونگی شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیه) - نمنا | در هر صورت روایت دوم شهادت حضرت زهرا برابر 13 جمادی الاول که است و روایت سوم برابر سوم جمادی الثانی خواهد بود<ref>علت اصلی و چگونگی شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیه) - نمنا |