۸۸٬۱۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''محمد بن احمد بن ادریس بن حسین بن قاسم بن عیسی حلی عجلی''' معروف به '''ابن ادریس حلی'''، از فقیهان بزرگ [[امامیه]]، صاحبنظر در [[فقه]]، [[اصول]]، [[تفسیر]]، لغت، ابنادریس به دلیل استفاده فراوان از دلایل عقلی در استنباط احکام و به سبب فتواهای شاذ (کمیاب در میان علما) و همچنین شکستن هیبت علمی [[شیخ طوسی]] مشهور است. | '''محمد بن احمد بن ادریس بن حسین بن قاسم بن عیسی حلی عجلی''' معروف به '''ابن ادریس حلی'''، از فقیهان بزرگ [[امامیه]]، صاحبنظر در [[فقه]]، [[اصول]]، [[تفسیر]]، لغت، ابنادریس به دلیل استفاده فراوان از دلایل عقلی در استنباط احکام و به سبب فتواهای شاذ (کمیاب در میان علما) و همچنین شکستن هیبت علمی [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] مشهور است. | ||
در برخی از منابع نام و نسب او به شکلهای محمد بن ادریس بن محمد، محمد بن ادریس بن احمد بن ادریس، محمد بن احمد بن ادریس و حتی به شکل غریب محمد بن منصور بن احمد بن ادریس ثبت شده که هیچ یک قابل اعتماد نیست. | در برخی از منابع نام و نسب او به شکلهای محمد بن ادریس بن محمد، محمد بن ادریس بن احمد بن ادریس، محمد بن احمد بن ادریس و حتی به شکل غریب محمد بن منصور بن احمد بن ادریس ثبت شده که هیچ یک قابل اعتماد نیست. | ||
== ابنادریس حلی که بود == | == ابنادریس حلی که بود == | ||
خط ۲۹: | خط ۲۷: | ||
او در شهر حله دیده به جهان گشود، در همانجا رشد یافت و در آن دیار از دنیا رفت. او در دوران رشد و تحصیل خود از محضر بیشتر اساتید و دانشمندان نامدار حله بهره برد. | او در شهر حله دیده به جهان گشود، در همانجا رشد یافت و در آن دیار از دنیا رفت. او در دوران رشد و تحصیل خود از محضر بیشتر اساتید و دانشمندان نامدار حله بهره برد. | ||
ابنادریس حلی یکی از دانشمندان قرن ششم هجری است که [[شیعه]] و [[سنی]] او را تمجید و ستایش کردهاند، وی در واقع پیشگام بررسیهای انتقادی نظرات [[شیخ طوسی]] میباشد که هم نظرات فقهی و هم اندیشههای کلامی شیخ طوسی را به بوتۀ نقد کشیده است. همچنین نظرات حدیثی و اصولی ([[اصول فقه]])ابنادریس نیز مورد توجه دانشمندان متأخر مثل [[شهید ثانی]] و دیگران واقع شده است. | ابنادریس حلی یکی از دانشمندان قرن ششم هجری است که [[شیعه]] و [[سنی]] او را تمجید و ستایش کردهاند، وی در واقع پیشگام بررسیهای انتقادی نظرات [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] میباشد که هم نظرات فقهی و هم اندیشههای کلامی شیخ طوسی را به بوتۀ نقد کشیده است. همچنین نظرات حدیثی و اصولی ([[اصول فقه]]) ابنادریس نیز مورد توجه دانشمندان متأخر مثل [[شیخ زینالدین علی عاملی|شهید ثانی]] و دیگران واقع شده است. | ||
گفتنی است که غیر از ابنادریس حلّی دانشمندان دیگری نیز همنام او بودهاند که نباید با وی اشتباه شوند مثل: ابنادریس یمانی، محمد بن جعفر بن ادریس، یحیی بن ادریس و محمد بن ادریس شافعی. | گفتنی است که غیر از ابنادریس حلّی دانشمندان دیگری نیز همنام او بودهاند که نباید با وی اشتباه شوند مثل: ابنادریس یمانی، محمد بن جعفر بن ادریس، یحیی بن ادریس و محمد بن ادریس شافعی. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۵: | ||
== اساتید == | == اساتید == | ||
# سدیدالدین محمود بن حسن حمّصی رازی (م بعد از 600 ق). | # سدیدالدین محمود بن حسن حمّصی رازی (م بعد از 600 ق). | ||
# راشد بن ابراهیم بن اسحاق بحرانی. | # راشد بن ابراهیم بن اسحاق بحرانی. | ||
# سید مشرف شاه ابن محمد حسین افطسی. | # سید مشرف شاه ابن محمد حسین افطسی. | ||
# ابن زهره حمزة بن علی حسینی حلّی. | # ابن زهره حمزة بن علی حسینی حلّی. | ||
# عربی بن مسافر عبادی. | # عربی بن مسافر عبادی. | ||
# هبة الله ابن رطبة سوراوی و بسیاری دیگر از اساتید حله، [[نجف]] و [[بغداد]]. | # هبة الله ابن رطبة سوراوی و بسیاری دیگر از اساتید حله، [[نجف]] و [[بغداد]]. | ||
== شاگردان ابنادریس == | == شاگردان ابنادریس == | ||
ابنادریس در زندگی کوتاه خود فعالیت بسیار گسترده | ابنادریس در زندگی کوتاه خود فعالیت بسیار گسترده علمی داشت که در این تلاش شاگردان فراوانی هم تربیت کرده است؛ برخی از آنها عبارتند از: | ||
سید | سید شمسالدین ابو علی فخار بن معد موسوی که کتاب معروف حجةالذاهب الی ایمان ابیطالب یا الردّ علی الذاهب الی کفر ابیطالب را نوشته است. | ||
# محمد بن جعفر بن محمد بن نما حلّی معروف به ابن نما. | # محمد بن جعفر بن محمد بن نما حلّی معروف به ابن نما. | ||
# ابوالحسن علی بن یحیی بن علی خیاط. | # ابوالحسن علی بن یحیی بن علی خیاط. | ||
# سید محمد بن عبدالله بن علی بن زهره حسینی حلبی. | # سید محمد بن عبدالله بن علی بن زهره حسینی حلبی. | ||
# جعفر بن احمد بن حسین بن قمرویه حائری که بخش عمدهای از نظرات فقهی ابنادریس را در قالب کتاب مسائل ابنادریس گردآوری و منتشر کرد. | # جعفر بن احمد بن حسین بن قمرویه حائری که بخش عمدهای از نظرات فقهی ابنادریس را در قالب کتاب مسائل ابنادریس گردآوری و منتشر کرد. | ||
# سید صفی الدین ابوجعفر محمد بن معد بن علی بن رافع. | # سید صفی الدین ابوجعفر محمد بن معد بن علی بن رافع. | ||
# نجیب الدین ابو ابراهیم محمد بن نما حلی. | # نجیب الدین ابو ابراهیم محمد بن نما حلی. | ||
# معین الدین ابوالحسن سالم بن بردان مازنی مصری. | # معین الدین ابوالحسن سالم بن بردان مازنی مصری. | ||
خط ۷۳: | خط ۶۰: | ||
# السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی که یکی از مهمترین منابع [[فقه|فقه شیعه]] به شمار میرود. | # السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی که یکی از مهمترین منابع [[فقه|فقه شیعه]] به شمار میرود. | ||
# التعلیقات علی تفسیر التبیان که به عنوان شرح التبیان، مختصر التبیان و تفسیر ابنادریس مشهور است. البته کتاب دیگری با عنوان مختصر تفسیر التبیان للشیخ الطوسی رحمة الله علیه نیز نوشته است. | # التعلیقات علی تفسیر التبیان که به عنوان شرح التبیان، مختصر التبیان و تفسیر ابنادریس مشهور است. البته کتاب دیگری با عنوان مختصر تفسیر التبیان للشیخ الطوسی رحمة الله علیه نیز نوشته است. | ||
# شرح [[صحیفه سجادیه (کتاب)|الصحیفة السجادیة]] که به صورت تعلیقه و حواشی نوشته است. | |||
# شرح [[الصحیفة السجادیة]] که به صورت تعلیقه و حواشی نوشته است. | |||
# مسائل ابنادریس که شاگردش جعفر بن احمد حائری نظرات او در زمینه مسائل فقهی را گردآوری و تنظیم کرده است. | # مسائل ابنادریس که شاگردش جعفر بن احمد حائری نظرات او در زمینه مسائل فقهی را گردآوری و تنظیم کرده است. | ||
# خلاصة الاستدلال فی المواسعة و المضایقة که معاصرش شیخ منتجب الدین رازی ردیهای با نام العصرة فی المواسعة و المضایقة بر آن نوشته است. | # خلاصة الاستدلال فی المواسعة و المضایقة که معاصرش شیخ منتجب الدین رازی ردیهای با نام العصرة فی المواسعة و المضایقة بر آن نوشته است. | ||
# رسالة فی معنی الناصب. | # رسالة فی معنی الناصب. | ||
# مستطرفات السرائر که مستندات و مشیخۀ او در کتاب السرائر است و به طور مستقل مورد توجه علمای [[رجال]] قرار گرفته است و در واقع تتمه و جزئی از فصول پایانی کتاب السرائر به شمار میرود. | # مستطرفات السرائر که مستندات و مشیخۀ او در کتاب السرائر است و به طور مستقل مورد توجه علمای [[رجال]] قرار گرفته است و در واقع تتمه و جزئی از فصول پایانی کتاب السرائر به شمار میرود. | ||
== تاثیرات در فقه == | == تاثیرات در فقه == | ||
تا پیش از ابنادریس تمامی فقیهان به مدت یک قرن | تا پیش از ابنادریس تمامی فقیهان به مدت یک قرن دنبالهرو شیخ طوسی بوده و جرات مخالفت با شیوه استنباط و فتاوای وی را نداشتند اما ابنادریس این سد را شکسته و فقه را وارد مرحله جدیدی نمود. به نظر محققان، بیشتر فقیهان پس از شیخ طوسی، بهسبب اعتماد و حسن اعتقاد به شیخ، در آرای فقهی و غیرفقهی، از او پیروی میکردند؛ ازاینرو استنباط و [[اجتهاد]] در فقه شیعه رو به افول نهاد. | ||
شماری معدود از فقها مانند ابنادریس که به ضرورت استقلال فکری [[فقیه]] سخت پایبند بود، به [[تقلید]] از آرا و افکار گذشتگان خرده گرفتند و باب نقد آرای شیخ طوسی را گشودند. این شیوه بر فقهای ادوار بعد تأثیر گذاشت و به حرکت اجتهادی در فقه شیعه جانی دوباره بخشید. <ref>حسینیاشکوری، ج۲، ص۸۵۷؛ قمی، ۱۳۶۳ش، ص ۲۷۲؛ افندی اصفهانی، ۱۴۰۱، ج ۱، ص ۳۵۱</ref> | شماری معدود از فقها مانند ابنادریس که به ضرورت استقلال فکری [[فقیه]] سخت پایبند بود، به [[تقلید]] از آرا و افکار گذشتگان خرده گرفتند و باب نقد آرای شیخ طوسی را گشودند. این شیوه بر فقهای ادوار بعد تأثیر گذاشت و به حرکت اجتهادی در فقه شیعه جانی دوباره بخشید. <ref>حسینیاشکوری، ج۲، ص۸۵۷؛ قمی، ۱۳۶۳ش، ص ۲۷۲؛ افندی اصفهانی، ۱۴۰۱، ج ۱، ص ۳۵۱</ref> | ||
== دیدگاه علما درخصوص ابنادریس == | == دیدگاه علما درخصوص ابنادریس == | ||
فقها و شرححالنگاران، از [[اهل سنت]] و شیعه، ابنادریس را به بزرگی مقام و فهم و علم بالایش ستوده و از وی با اوصافی چون بینظیر در علم فقه، یگانهٔ عصر خویش، محقق و رئیس مذهب یاد کردهاند. <ref>ذهبی، ۱۴۱۷، حوادث و وفیات ۵۹۱-۶۰۰، ص ۳۱۴؛ ابنحجر عسقلانی، ج۵، ص۶۹۳؛ بحرانی، ص۲۷۶؛ قمی، ۱۳۵۲-۱۳۵۵، ج۱، ص۴۴۴</ref> وی با برخی از عالمان | فقها و شرححالنگاران، از [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] و شیعه، ابنادریس را به بزرگی مقام و فهم و علم بالایش ستوده و از وی با اوصافی چون بینظیر در علم فقه، یگانهٔ عصر خویش، محقق و رئیس مذهب یاد کردهاند. <ref>ذهبی، ۱۴۱۷، حوادث و وفیات ۵۹۱-۶۰۰، ص ۳۱۴؛ ابنحجر عسقلانی، ج۵، ص۶۹۳؛ بحرانی، ص۲۷۶؛ قمی، ۱۳۵۲-۱۳۵۵، ج۱، ص۴۴۴</ref> وی با برخی از عالمان اهلسنت درباره مسائل فقهی مکاتباتی داشت. <ref> ابنادریس حلّی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۲، ص۶۷۸</ref> | ||
برخی از دانشمندان [[علم رجال]] با استناد به عبارتی در السرائر (نام کتاب فقهی ابنادریس)، بر آنند که ابنادریس به شیخ طوسی بیاحترامیکرده است. آنها حتی دلیل عمر کوتاه حلّی را همین امر دانستهاند. <ref>مامقانی، جزء۲، بخش۲، ص۷۷؛ مازندرانیحائری، ج۵، ص۳۴۷</ref> | برخی از دانشمندان [[علم رجال]] با استناد به عبارتی در السرائر (نام کتاب فقهی ابنادریس)، بر آنند که ابنادریس به شیخ طوسی بیاحترامیکرده است. آنها حتی دلیل عمر کوتاه حلّی را همین امر دانستهاند. <ref>مامقانی، جزء۲، بخش۲، ص۷۷؛ مازندرانیحائری، ج۵، ص۳۴۷</ref> | ||
خط ۹۸: | خط ۷۹: | ||
اما تعبیر اهانتآمیزی در سرائر وجود ندارد و این نظر مردود شمرده شده است. <ref>خویی، ج۱۵، ص۶۴۶۵</ref> ابنادریس بارها از شیخ طوسی با احترام یاد کرده و پس از ذکر نام او عبارت «رضیاللّه عنه» و «رَحِمَهاللّه» را آورده است. وی از التبیان شیخ طوسی به عظمت یاد نموده <ref>بحرالعلوم، ج۳، ص۲۲۹</ref> و هنگام نقد دیدگاههای شیخ نیز هرگز به ناسزاگویی نپرداخته و حتی گاه سخن او را توجیه یا اقوال به ظاهر متعارض او را به گونهای جمع کرده است. <ref>مهدویراد، ص۲۴</ref> <ref> برای نمونه رجوع کنید به ابن ادریس حلّی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۱، ص۱۱۴، ج۲، ص۵۴، ۳۶۳، ج۳، ص۴۳۰</ref> | اما تعبیر اهانتآمیزی در سرائر وجود ندارد و این نظر مردود شمرده شده است. <ref>خویی، ج۱۵، ص۶۴۶۵</ref> ابنادریس بارها از شیخ طوسی با احترام یاد کرده و پس از ذکر نام او عبارت «رضیاللّه عنه» و «رَحِمَهاللّه» را آورده است. وی از التبیان شیخ طوسی به عظمت یاد نموده <ref>بحرالعلوم، ج۳، ص۲۲۹</ref> و هنگام نقد دیدگاههای شیخ نیز هرگز به ناسزاگویی نپرداخته و حتی گاه سخن او را توجیه یا اقوال به ظاهر متعارض او را به گونهای جمع کرده است. <ref>مهدویراد، ص۲۴</ref> <ref> برای نمونه رجوع کنید به ابن ادریس حلّی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۱، ص۱۱۴، ج۲، ص۵۴، ۳۶۳، ج۳، ص۴۳۰</ref> | ||
[[محقق حلّی]] <ref>محقق حلی، ج۱، ص۳۵۱، ۳۴۲، ج۲، ص۷۰۲</ref> گاه با تعبیری چون المتأخر به ابنادریس اشاره و آرای او را نقد کرده است. به نوشته خوانساری <ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۶، ص۲۷۷</ref> علامه حلّی از او با عنوانی طعنهآمیز (الشّاب المترف) یاد کرده است؛ ولی مدرک این سخن معلوم نیست. بهعلاوه، علامه در بسیاری موارد آرای ابنادریس را نقل کرده و پذیرفته است <ref> برای نمونه رجوع کنید به محقق حلی، ۱۴۱۲-۱۴۲۰، ج۸، ص۱۵۳، ۱۶۸-۱۶۹، ۱۷۰، ج۹، ص۷۶، ۲۹۹-۳۰۰</ref> و چهبسا از او با احترام نام برده است. | [[محقق حلی|محقق حلّی]] <ref>محقق حلی، ج۱، ص۳۵۱، ۳۴۲، ج۲، ص۷۰۲</ref> گاه با تعبیری چون المتأخر به ابنادریس اشاره و آرای او را نقد کرده است. به نوشته خوانساری <ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۶، ص۲۷۷</ref> علامه حلّی از او با عنوانی طعنهآمیز (الشّاب المترف) یاد کرده است؛ ولی مدرک این سخن معلوم نیست. بهعلاوه، علامه در بسیاری موارد آرای ابنادریس را نقل کرده و پذیرفته است <ref> برای نمونه رجوع کنید به محقق حلی، ۱۴۱۲-۱۴۲۰، ج۸، ص۱۵۳، ۱۶۸-۱۶۹، ۱۷۰، ج۹، ص۷۶، ۲۹۹-۳۰۰</ref> و چهبسا از او با احترام نام برده است. | ||
به نظر ابن داوود حلی <ref>ابن داوود، رجال، ص۴۹۸</ref>، ابنادریس بهطور کلی از [[احادیث]] [[اهل بیت|اهلبیت (علیهالسلام)]] اعراض کرده، لذا از او در بخش ضعفا نام برده است. بحرانی <ref>بحرانی، ص۲۷۹</ref> این دیدگاه را نپذیرفته و بر آن است که علوّ مرتبه علمی و فضل ابنادریس انکارناپذیر است و اشتباه او در برخی مسائل، موجب قدح او نیست. به نظر بحرانی با توجه به اینکه خود ابن داوود حلی، ابنادریس را شیخ فقها و سرآمد در علوم وصف کرده است، بهتر بود نام وی را در شمار ممدوحان ذکر میکرد. | به نظر ابن داوود حلی <ref>ابن داوود، رجال، ص۴۹۸</ref>، ابنادریس بهطور کلی از [[احادیث]] [[اهل بیت|اهلبیت (علیهالسلام)]] اعراض کرده، لذا از او در بخش ضعفا نام برده است. بحرانی <ref>بحرانی، ص۲۷۹</ref> این دیدگاه را نپذیرفته و بر آن است که علوّ مرتبه علمی و فضل ابنادریس انکارناپذیر است و اشتباه او در برخی مسائل، موجب قدح او نیست. به نظر بحرانی با توجه به اینکه خود ابن داوود حلی، ابنادریس را شیخ فقها و سرآمد در علوم وصف کرده است، بهتر بود نام وی را در شمار ممدوحان ذکر میکرد. |