۸۸٬۱۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[امام حسین' به '[[حسین بن علی (سید الشهدا)') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''جعفر بن محمد بن ابراهیم علوی موسوی مصری'''، ملقب به «شریف صالح». [[محدّث|محدث]] و [[فقیه]] [[امامیه|امامی]] است. شیخ [[هارون بن موسی تلعکبری|تلعکبری]] در سال 340هجری در [[جمهوری عربی مصر|مصر]] از او [[حدیث]] شنیده است. در [[کوفه|کوفه]] پرورش یافت و نزد استاد خصوصیاش [[عبیدالله بن احمد بن نهیک]](که خود شاگرد ابن ابی عمیر بود) بهرههای فراوان برد. | '''جعفر بن محمد بن ابراهیم علوی موسوی مصری'''، ملقب به «شریف صالح». [[محدّث|محدث]] و [[فقیه]] [[امامیه|امامی]] است. شیخ [[هارون بن موسی تلعکبری|تلعکبری]] در سال 340هجری در [[جمهوری عربی مصر|مصر]] از او [[حدیث]] شنیده است. در [[کوفه|کوفه]] پرورش یافت و نزد استاد خصوصیاش [[عبیدالله بن احمد بن نهیک]] (که خود شاگرد ابن ابی عمیر بود) بهرههای فراوان برد. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
جعفر بن محمد بن ابراهیم علوی موسوی مصری، ملقب به «شریف صالح». محدث و فقیه امامی. از تاریخ تولد و وفات او گزارشی نیافتیم اما میدانیم که «شیخ تلعکبری» در سال 340هجری در مصر از او حدیث شنیده است. بنابراین وفات او بعد از این تاریخ بوده است. وی در کوفه پرورش یافت و نزد استاد خصوصیاش «عبیدالله بن احمد بن نهیک»(که خود شاگرد [[ابن ابی عمیر]] بود) بهرههای فراوان برد. وی در موارد متعددی از این استادش به نیکی یاد کرده و او را «معلم» و «مؤدب» خود معرفی کرده است، حتی از برخی منابع استفاده میشود که وقتی «عبیدالله بن نهیک» از کوفه به [[مکه|مکه]] عزیمت نمود، وی نیز همراه این استادش به مکه [[هجرت]] کرد و بخش مهمی از حیات علمی خود را در جوار [[کعبه|خانه خدا]] سپری کرده است<ref>تهذیب المقال، ج5ص489</ref>. وی پس از اینکه در کوفه و احتمالاً شهرهای دیگر [[عراق]]، تحصیلات خود را به حد کمال رساند، از راه مکه و [[دمشق]]، عازم [[جمهوری عربی مصر|مصر]] گردید و به دلیل سکونت بسیاری از سادات موسوی در مصر، وی نیز در آنجا رحل اقامت انداخت. | جعفر بن محمد بن ابراهیم علوی موسوی مصری، ملقب به «شریف صالح». محدث و فقیه امامی. از تاریخ تولد و وفات او گزارشی نیافتیم اما میدانیم که «شیخ تلعکبری» در سال 340هجری در مصر از او حدیث شنیده است. بنابراین وفات او بعد از این تاریخ بوده است. وی در کوفه پرورش یافت و نزد استاد خصوصیاش «عبیدالله بن احمد بن نهیک» (که خود شاگرد [[ابن ابی عمیر]]<nowiki/>بود) بهرههای فراوان برد. وی در موارد متعددی از این استادش به نیکی یاد کرده و او را «معلم» و «مؤدب» خود معرفی کرده است، حتی از برخی منابع استفاده میشود که وقتی «عبیدالله بن نهیک» از کوفه به [[مکه|مکه]] عزیمت نمود، وی نیز همراه این استادش به مکه [[هجرت]] کرد و بخش مهمی از حیات علمی خود را در جوار [[کعبه|خانه خدا]] سپری کرده است<ref>تهذیب المقال، ج5ص489</ref>. وی پس از اینکه در کوفه و احتمالاً شهرهای دیگر [[عراق]]، تحصیلات خود را به حد کمال رساند، از راه مکه و [[دمشق]]، عازم [[جمهوری عربی مصر|مصر]] گردید و به دلیل سکونت بسیاری از سادات موسوی در مصر، وی نیز در آنجا رحل اقامت انداخت. | ||
احادیث و منقولات او اگرچه در نگاه صاحبنظران از اعتبار محکمی برخوردار نیست، اما شواهد نشان میدهند که وی در مصر از عالمان بزرگ بوده و احادیث بسیاری در سینه داشت، چندانکه برخی از دانشمندان بزرگ [[مذهب شیعه|شیعی]] مانند «شیخ تلعکبری» ضمن استماع حدیث از او، اجازه نقل این احادیث را از او خواستار شدند و این موضوع، گواه آن است که وی از «شیوخ اجازه»(یعنی بالاترین مرتبه علم حدیث) بوده است. | احادیث و منقولات او اگرچه در نگاه صاحبنظران از اعتبار محکمی برخوردار نیست، اما شواهد نشان میدهند که وی در مصر از عالمان بزرگ بوده و احادیث بسیاری در سینه داشت، چندانکه برخی از دانشمندان بزرگ [[مذهب شیعه|شیعی]] مانند «شیخ تلعکبری» ضمن استماع حدیث از او، اجازه نقل این احادیث را از او خواستار شدند و این موضوع، گواه آن است که وی از «شیوخ اجازه» (یعنی بالاترین مرتبه علم حدیث) بوده است. | ||
از بستگان او تنها «ابوجعفر احمد بن جعفر بن محمد بن ابراهیم علوی موسوی» را میشناسیم که احتمال اینکه این شخص فرزند او بوده باشد، بعید به نظر نمیرسد و شیخ تلعکبری از این فرزندش نیز در سال 370هجری حدیث شنیده است<ref>رجال طوسی، ص409 شماره 5948</ref>. | از بستگان او تنها «ابوجعفر احمد بن جعفر بن محمد بن ابراهیم علوی موسوی» را میشناسیم که احتمال اینکه این شخص فرزند او بوده باشد، بعید به نظر نمیرسد و شیخ تلعکبری از این فرزندش نیز در سال 370هجری حدیث شنیده است<ref>رجال طوسی، ص409 شماره 5948</ref>. | ||
اکنون احادیث قابل توجهی از او در جوامع روایی [[مذهب شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] دیده میشود که برخی از آنها دلالت بر فضیلت [[ائمه|آل ابیطالب (علیه السلام)]] و مذمت [[بنیامیه]] دارد. | اکنون احادیث قابل توجهی از او در جوامع روایی [[مذهب شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] دیده میشود که برخی از آنها دلالت بر فضیلت [[ائمه|آل ابیطالب (علیه السلام)]] و مذمت [[بنی امیه|بنیامیه]] دارد. | ||
در حدیثی از منابع [[اهل سنت و جماعت|سنیها]] از او نقل شده که [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)]] به [[عقیل]] فرمود: «من تو را از دو جهت دوست دارم. نخست به خاطر خودت و دیگر اینکه چون [[ابوطالب]] تو را دوست دارد». | در حدیثی از منابع [[اهل سنت و جماعت|سنیها]] از او نقل شده که [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)]] به [[عقیل]] فرمود: «من تو را از دو جهت دوست دارم. نخست به خاطر خودت و دیگر اینکه چون [[ابوطالب]] تو را دوست دارد». | ||
در منابع شیعی نیز روایاتی از او در موضوعات [[فقه]]، [[عبادت]] و [[ثواب]] [[زیارت]] [[حسین بن علی (سید الشهدا) |امام حسین (علیه السلام)]] | در منابع شیعی نیز روایاتی از او در موضوعات [[فقه]]، [[عبادت]] و [[ثواب]] [[زیارت]] [[حسین بن علی (سید الشهدا) |امام حسین (علیه السلام)]] نقل گردیده است. از او اثر تألیفی معرفی نشده است، اما وی احتمالاً دارای کتابی بوده که [[محمد بن حسن طوسی|طوسی]] در فهرست خود، در ذیل نام «جعفر بن محمد بن عبیدالله» آن را به او نسبت میدهد در حالی که نام این کتاب را ذکر نکرده است. در اینجا توجه به این نکته لازم است که برخی پنداشتهاند وی غیر از «جعفر بن محمد بن عبیدالله» است یعنی آنها شخصیتهای متعدد بودهاند، اما بررسیهای انجامشده نشان میدهند که شخصی به نام «جعفر بن محمد بن عبیدالله» در طبقه او وجود خارجی ندارد، بلکه «عبیدالله» از استادان او بوده است. این اشتباه از آنجا ناشی شده که در نسخههای قدیمی به جای اینکه جعفر بن محمد عن عبیدالله نوشته شود، جعفر بن محمد بن عبیدالله نوشته شده است. علاوه بر این نام جد اعلای او «عبیدالله» است و نسب کامل او «جعفر بن محمد بن ابراهیم بن محمد بن عبیدالله بن موسی کاظم (علیه السلام) » است. گفتنی است در رجال طوسی فرد دیگری به همین نام با کنیه «ابوعبدالله» آمده و در سلسله اجداد او به جای عبیدالله، «محمد» ذکر شده که تلعکبری در سال 360هجری از او استماع حدیث داشته است، اما این فرد، از اهالی «حیره» در [[نجف]] میباشد و احتمالاً با صاحب شرححال رابطه خویشاوندی داشته است. به هر حال وی از جمله شخصیتهایی است که در باره تعدد و اتحاد او بین صاحبنظران اختلافنظر وجود دارد. | ||
== اساتید == | == اساتید == |