confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== شرح حال == | == شرح حال == | ||
وی منسوب به ابومحمد حسن شریعی و از سردمداران فرقه شریعیه بود. این شخص در ابتدا از اصحاب [[علی بن محمد (هادی)|امام علی الهادی (علیهالسلام)]] و [[امام عسکری|امام حسن عسکری (علیهالسلام)]] به حساب میآمد و اولین کسی بود که پس از امام عسکری (علیهالسلام) به دروغ ادعای بابیت و سفارت از ناحیه مقدسه امام عصر(عجل الله فرجه) کرد، اما در ادامه به خداوند و حجتهای خداوند نسبت دروغ داد و ادعاهای غلوآمیزی ابراز کرد و مقام آن بزرگواران را از آنچه خداوند به آنها داده بود برتر داشت و به عبارتی دیگر، نسبت الوهیتی به ایشان میداد. | وی منسوب به ابومحمد حسن شریعی و از سردمداران فرقه شریعیه بود. این شخص در ابتدا از اصحاب [[علی بن محمد (هادی)|امام علی الهادی (علیهالسلام)]] و [[امام عسکری|امام حسن عسکری (علیهالسلام)]] به حساب میآمد و اولین کسی بود که پس از امام عسکری (علیهالسلام) به دروغ ادعای بابیت و سفارت از ناحیه مقدسه امام عصر(عجل الله فرجه) کرد، اما در ادامه به خداوند و حجتهای خداوند نسبت دروغ داد و ادعاهای غلوآمیزی ابراز کرد و مقام آن بزرگواران را از آنچه خداوند به آنها داده بود برتر داشت و به عبارتی دیگر، نسبت الوهیتی به ایشان میداد. به همین دلیل از طرف امام و شیعیان لعن شد.<ref>مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفا، سال ۱۴۰۴هجری قمری، ج۵۱، ص۳۸۰ </ref> | ||
این حوادث و برخوردها در حالی بود که شریعی مستقیما به کفر و الحاد گرایید. در | این حوادث و برخوردها در حالی بود که شریعی مستقیما به کفر و الحاد گرایید. در باره او و همراهانش گفته شده است که ابتدا به دروغ اعلام کردند که از وکلای امام (علیهالسلام) هستند و با این دروغ ضعفا را به طرف خود جذب میکردند. سپس خود را بالاتر میبردند و مدعی بابیت و سپس امامت و مهدویت و سپس الوهیت شدند. | ||
== برخی از عقاید == | == برخی از عقاید == | ||
1. | 1. اشخاص خمسه یعنی حضرت محمد، حضرت علی، حضرت فاطمه، و امام حسن و امام حسین علیهمالسلام را آلهه و خدا می پنداشت و معتقد بود که روح خداوند در وجود ایشان حلول کرده است. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 254</ref> <ref>ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج1، ص82</ref> <ref>شهفور اسفرایینی، التبصیر فی الدین، ص129</ref> | ||
2 | 2.ادعای حلول خدا در خودش را نمود. <ref>بغدادی ابومنصور، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة، ص۲۳۹، بیروت، دارالافاق الجدیده، ۱۹۷۷، الطبعة الثانیة.</ref> <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 254</ref> | ||
4. عدهای از اصناف غالیه به نام ذمیه <ref>بغدادی ابومنصور، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة، ص۳۲۸، بیروت، دارالافاق الجدیده، ۱۹۷۷، الطبعة الثانیة.</ref> که قائل به خداوندگاری علی (علیهالسلام) بودند، نسبت به پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) جسارت مینمودند و ایشان را تکذیب میکردند؛ اما برخی دیگر از غالیان بر حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) چنین طعن و جسارتی نداشتند. کتب تاریخی، اصحاب فرقه شریعیه را از قسم دوم معرفی کرده است که نسبت به پیامبر اکرم طعن ندارند. <ref>اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ص۱۴، دارالاحیا التراث العربی، بیروت.</ref> | 4. عدهای از اصناف غالیه به نام ذمیه <ref>بغدادی ابومنصور، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة، ص۳۲۸، بیروت، دارالافاق الجدیده، ۱۹۷۷، الطبعة الثانیة.</ref> که قائل به خداوندگاری علی (علیهالسلام) بودند، نسبت به پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) جسارت مینمودند و ایشان را تکذیب میکردند؛ اما برخی دیگر از غالیان بر حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) چنین طعن و جسارتی نداشتند. کتب تاریخی، اصحاب فرقه شریعیه را از قسم دوم معرفی کرده است که نسبت به پیامبر اکرم طعن ندارند. <ref>اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ص۱۴، دارالاحیا التراث العربی، بیروت.</ref> | ||