confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
به گفته [[ذهبی]] وی بعد از سال260هجری به طلب حدیث پرداخت و در شهرهای [[کوفه]]، [[بغداد]] و [[مکه]] از راویان بیشماری حدیث گرفت به طوری که یادداشتهای او قابل شمارش نیست. ذهبی در ادامه میگوید: «وی در حفظ حدیث به این درجه عالی رسید اما چون کینه خلفای نخستین را در دل داشت پس او معاند و [[زندیق]] است». | به گفته [[ذهبی]] وی بعد از سال260هجری به طلب حدیث پرداخت و در شهرهای [[کوفه]]، [[بغداد]] و [[مکه]] از راویان بیشماری حدیث گرفت به طوری که یادداشتهای او قابل شمارش نیست. ذهبی در ادامه میگوید: «وی در حفظ حدیث به این درجه عالی رسید اما چون کینه خلفای نخستین را در دل داشت پس او معاند و [[زندیق]] است». | ||
[[یافعی]] درباره صاحب شرححال، ضمن اینکه وی را «[[مذهب شیعه|شیعی]]» معرفی کرده است میگوید: «یکی از ارکان حدیث و یکی از نشانههای [[خدا|خداوند]] در حفظ بود». | [[یافعی]] درباره صاحب شرححال، ضمن اینکه وی را «[[مذهب شیعه|شیعی]]» معرفی کرده است میگوید: «یکی از ارکان حدیث و یکی از نشانههای [[خدا|خداوند]] در حفظ بود». | ||
[[دارقطنی]] میگوید: «آنچه وی دارد مردم ندارند و آنچه دیگران دارند در وی موجود است». ابنعقده از حافظان بزرگی است که اهل کوفه بالاجماع وی را | [[دارقطنی]] میگوید: «آنچه وی دارد مردم ندارند و آنچه دیگران دارند در وی موجود است». ابنعقده از حافظان بزرگی است که اهل کوفه بالاجماع وی را هم طراز با «[[عبدالله بن مسعود صحابی]]» قرار دادهاند. به گفته دارقطنی، وی 120 هزار حدیث همراه با اسانید آنها را حفظ کرده بود، و درباره 300 هزار حدیث در خصوص اهلبیت (علیه السلام)، آمادگی گفتگو و مناظره داشت. | ||
وی فردی شجاع و بی پروا بود و در زمانی که در بغداد بود، منبری در [[مسجد]] «براثا»(یکی از پایگاههای مهم شیعیان) داشت و در آنجا به ذکر مطاعن و مثالب سلف میپرداخت، به همین دلیل بارها دستگیر و به زندان انداخته شد. بسیاری از علمای حدیث از عامه و خاصه از وی روایت کردهاند و جز اندکی (مانند ذهبی، یافعی و دارقطنی) که او را صرفاً به خاطر شیعه بودنش جرح نمودهاند، بقیه به ستایش از او پرداختهاند. | وی فردی شجاع و بی پروا بود و در زمانی که در بغداد بود، منبری در [[مسجد]] «براثا»(یکی از پایگاههای مهم شیعیان) داشت و در آنجا به ذکر مطاعن و مثالب سلف میپرداخت، به همین دلیل بارها دستگیر و به زندان انداخته شد. بسیاری از علمای حدیث از عامه و خاصه از وی روایت کردهاند و جز اندکی (مانند ذهبی، یافعی و دارقطنی) که او را صرفاً به خاطر شیعه بودنش جرح نمودهاند، بقیه به ستایش از او پرداختهاند. |