۸۷٬۸۸۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''حارث بن سعید بن حمدان بن حارث بن لقمان عدوی تغلبی'''، ابوفراس حمدانی از شعرای شیعه | '''حارث بن سعید بن حمدان بن حارث بن لقمان عدوی تغلبی'''، ابوفراس حمدانی از شعرای شیعه است. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
== دوران اسارت == | == دوران اسارت == | ||
وی جوانی درخشان، جوانمرد و دلیر بود و کنیه «ابوفراس» نیز از همین روی به او داده شد. از آن پس در اثر پیروزیهای | وی جوانی درخشان، جوانمرد و دلیر بود و کنیه «ابوفراس» نیز از همین روی به او داده شد. از آن پس در اثر پیروزیهای چشمگیرش، سیفالدوله او را در نبردهای خود با رومیان، پیوسته همراه داشت و احترام زیادی برای او قائل بود. ابوفراس در سال 348 هجری به دست رومیان اسیر و در قلعه «خرشنه» زندانی شد لکن با تهوری شجاعانه اسب خود را از فراز قلعه به رود فرات انداخت و از آن مهلکه نجات یافت<ref>الغدیر، ج3ص407.</ref>. | ||
در [[شوال]] سال 351 هجری در جنگی دیگر با رومیان، زخمی شد و دوباره اسیر گشت. او را به قسطنطنیه([[استانبول]]) بردند و مدت چهارسال در اسارت به سر برد. وی در این مدت از سیفالدوله تقاضا کرده بود که برای آزادیاش با دولت [[روم]] مذاکره کند اما پسرعمویش(به دلایل نامعلومی) نپذیرفت تا اینکه به سال 355هجری با تبادل اسرای طرفین، زمینه آزادی او فراهم گردید. پس از آزادی به امارت «حمص» منصوب گردید. | در [[شوال]] سال 351 هجری در جنگی دیگر با رومیان، زخمی شد و دوباره اسیر گشت. او را به قسطنطنیه ([[استانبول]]) بردند و مدت چهارسال در اسارت به سر برد. وی در این مدت از سیفالدوله تقاضا کرده بود که برای آزادیاش با دولت [[روم]] مذاکره کند اما پسرعمویش (به دلایل نامعلومی) نپذیرفت تا اینکه به سال 355هجری با تبادل اسرای طرفین، زمینه آزادی او فراهم گردید. پس از آزادی به امارت «حمص» منصوب گردید. | ||
== شاعری == | == شاعری == | ||
وی گذشته از دلاوریها و آشنایی با فنون رزمی، در شعر و شاعری نیز دستی تمام داشته است چندانکه به «شاعر زمان» لقب گرفت و ابوطیب متن بی وی را از خود شاعرتر میدانسته است. از هم عصران او «صاحب بن عباد» است که وی را به | وی گذشته از دلاوریها و آشنایی با فنون رزمی، در شعر و شاعری نیز دستی تمام داشته است چندانکه به «شاعر زمان» لقب گرفت و ابوطیب متن بی وی را از خود شاعرتر میدانسته است. از هم عصران او «صاحب بن عباد» است که وی را به «ملکالشعراء» لقب داده است. وی مشهورترین اشعار و قصائد خود را که به «رومیات» یا «حبسیات» معروف است هنگامی سرود که در زندانهای روم و استانبول اسیر بوده است. از امتیازات او این بود که میکوشید اسطورههای شعر عربی را با صفاتی که برای خود در اشعارش بر میشمرد منطبق سازد و در بزم و رزم، و شمشیر و قلم سرمشق دیگران باشد. به گفته [[ثعالبی]] وی یگانه روزگار و خورشید عصر خود بوده است. از سرودههای او در وصف آل حمدان، قصیده معروف «رائیه» است که در آن به طور ضمنی خود را نیز ستوده است. وی علاوه بر خصال شخصی و مقام ادبی، شیعی پاک اعتقاد و شاعر [[اهل بیت|آلمحمد (صلی الله علیه)]] بود و با صراحت و شجاعت، فضائل [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین (علیهالسلام)]] و مناقب ائمه [[معصوم|معصومین (علیهالسلام)]] را شرح داده، مطاعن و مثالب [[عباسیان|بنیعباس]] را برشمرده است. وی در قصیده میمیه معروف به قصیده «شافیه» که مشتمل بر هشتاد و پنج بیت است، در برابر «ابن معتز عباسی» به دفاع از آل علی (علیهالسلام) برخاسته و این چنین سروده است: | ||
{{شعر}}{{ب |الحق مهتضم و الدین مخترم |و فئ آل رسول الله مقتسم }}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب |الحق مهتضم و الدین مخترم |و فئ آل رسول الله مقتسم }}{{پایان شعر}} |