پرش به محتوا

پیش‌نویس:طبائع‌ الاستبداد و مصارع‌ الاستعباد (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۳: خط ۴۳:
===تأثیر استبداد بر بزرگی===
===تأثیر استبداد بر بزرگی===


کواکبی بزرگی را به احراز مقام حب و احترام در دل مردم تعریف کرده که از فطرت آدمی سرچشمه می‌گیرد. و آن را به: مجد كرم‏، بخشيدن مال در راه مصلحت عامه که ضعيف‏ترين قسم آن است، مجد فضیله، نشر دانش‌هاى سودمند در ميان مردم، مجد نباله (اشرافیت)، بذل جان در راه يارى‏ رسانيدن به حق که برترين مرتبه مجد است، تقسیم می‌کند. از نظر ایشان، استبداد با مجد و بزرگی ‏حقيقى سازگارى ندارد و مستبد می‌کوشد تا آن را فاسد ساخته و مجد و عظمت دروغين را به جاى آن جلوه دهد و گاهی نیز در برابر مجد، تمجدد يا بزرگى كاذب، یعنی انسان مستبد كوچك تحت حمايت مستبد بزرگ، قرار مى‏‌دهد. و مستبدان کوچک افرادى ضعيف‏  و فرومايه‌‏ای هستند كه توسط مستبد بزرگتر به‌كار گمارده شده‏‌اند. آنان دشمنان عدالت و ياران ستمگراند که به اندك‏ منصب و مرتبه‌‏اى فريفته شده و برای رضایت مستبد بزرگ هر جنایتی را انجام  می‌دهند. و از آنجا كه حكومت مستبده، استبداد را در همه فروع حكومت‏ آشكار مى‏‌کند، استبداد از مستبد بزرگتر به پاسبانان و از پاسبانان به ‏فراشان و از آنان به كناسان كوچه و خيابان مى‏‌رسد و هر طبقه از اينان درجلب رضايت طبقه مافوق خود كوشش مى‏‌نمايد و از جلب محبت‏ مردمان سرباز مى‏‌زند. زيرا بزرگ‏نمايى در گرو خدمت و رضايت‏ مستبد بزرگتر است نه انجام كارهاى نيك و كسب ارزش‌هاى دينى و انسانى. کواکبی حرص بر مجد و بزرگی را بر حرص بر زندگی دنیوی و مادیات ترجیح داده و آن را لذت عبادی و روحانی می‌شمارد که برتر از علم حکمیان، مال امیران و ثروت برای فقیران است. ایشان در نقد دیدگاه ابن خلدون، که در مقدمه تاریخ خود آزمندى در دنيا را بر حرص در شرافتمندى‏ و بزرگوارى ترجيح داده و از امام حسين(ع) و مانند وى،كه مرگ شرافتمندانه را از زندگى ذلت‏‌بار برتر دانسته و انتقاد مى‏‌كند، می‌نویسد: «ائمه اهل‏بيت عليهم السلام معذور بودند که جان‌ خويش را به‏ مهلكه بیندازند، ايشان  آزادگان و نيكوكارانی بودند که مرگ با عزت را بر زندگى رياكارانه و با ذلت ترجيح مى‏‌دادند. همان‏ زندگى پستی كه ابن‏ خلدون گرفتار آن بود و اقدام تهدید کننده شکوه و جلال مادی انسان را  اشتباه می دانست. در حالی‌که مرغان شكارى و وحشيان غيور از بچه آوردن درقفس اسارت ابا دارند، بلكه طبيعتى  در ايشان وجود دارد كه انتحار را اختيار نمايند، تا از قيد ذلت رهايى يابند».
کواکبی بزرگی را به احراز مقام حب و احترام در دل مردم تعریف کرده که از فطرت آدمی سرچشمه می‌گیرد. و آن را به: مجد كرم‏، بخشيدن مال در راه مصلحت عامه که ضعيف‏ترين قسم آن است، مجد فضیله، نشر دانش‌هاى سودمند در ميان مردم، مجد نباله (اشرافیت)، بذل جان در راه يارى‏ رسانيدن به حق که برترين مرتبه مجد است، تقسیم می‌کند. از نظر ایشان، استبداد با مجد و بزرگی ‏حقيقى سازگارى ندارد و مستبد می‌کوشد تا آن را فاسد ساخته و مجد و عظمت دروغين را به جاى آن جلوه دهد و گاهی نیز در برابر مجد، تمجدد يا بزرگى كاذب، یعنی انسان مستبد كوچك تحت حمايت مستبد بزرگ، قرار مى‏‌دهد. و مستبدان کوچک افرادى ضعيف‏  و فرومايه‌‏ای هستند كه توسط مستبد بزرگتر به‌كار گمارده شده‏‌اند. آنان دشمنان عدالت و ياران ستمگراند که به اندك‏ منصب و مرتبه‌‏اى فريفته شده و برای رضایت مستبد بزرگ هر جنایتی را انجام  می‌دهند. و از آنجا كه حكومت مستبده، استبداد را در همه فروع حكومت‏ آشكار مى‏‌کند، استبداد از مستبد بزرگتر به پاسبانان و از پاسبانان به ‏فراشان و از آنان به كناسان كوچه و خيابان مى‏‌رسد و هر طبقه از اينان در جلب رضايت طبقه مافوق خود كوشش مى‏‌نمايد و از جلب محبت‏ مردمان سرباز مى‏‌زند. زيرا بزرگ‏نمايى در گرو خدمت و رضايت‏ مستبد بزرگتر است نه انجام كارهاى نيك و كسب ارزش‌هاى دينى و انسانى. کواکبی حرص بر مجد و بزرگی را بر حرص بر زندگی دنیوی و مادیات ترجیح داده و آن را لذت عبادی و روحانی می‌شمارد که برتر از علم حکمیان، مال امیران و ثروت برای فقیران است. ایشان در نقد دیدگاه ابن خلدون، که در مقدمه تاریخ خود آزمندى در دنيا را بر حرص در شرافتمندى‏ و بزرگوارى ترجيح داده و از امام حسين(ع) و مانند وى،كه مرگ شرافتمندانه را از زندگى ذلت‏‌بار برتر دانسته و انتقاد مى‏‌كند، می‌نویسد: «ائمه اهل‏بيت عليهم السلام معذور بودند که جان‌ خويش را به‏ مهلكه بیندازند، ايشان  آزادگان و نيكوكارانی بودند که مرگ با عزت را بر زندگى رياكارانه و با ذلت ترجيح مى‏‌دادند. همان‏ زندگى پستی كه ابن‏ خلدون گرفتار آن بود و اقدام تهدید کننده شکوه و جلال مادی انسان را  اشتباه می دانست. در حالی‌که مرغان شكارى و وحشيان غيور از بچه آوردن درقفس اسارت ابا دارند، بلكه طبيعتى  در ايشان وجود دارد كه انتحار را اختيار نمايند، تا از قيد ذلت رهايى يابند».


===تأثیر استبداد بر مال===
===تأثیر استبداد بر مال===
confirmed
۵٬۸۳۵

ویرایش