confirmed
۵٬۸۳۵
ویرایش
(←پانویس) |
(←مؤلف) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==مؤلف== | ==مؤلف== | ||
[[عبدالرحمن کواکبی|سید عبدالرحمن بن احمد بن مسعود کواکبی]]، مشهور به سید فراتی به دلیل انتسابش به ناحیه [[فرات]] (سرزمین پدرانشان)، از رجال اصلاح طلب اسلامی است که در سال 1266 ق در حلب متولد شد و در مدرسه کواکبیه آن شهر، علومی مانند ادبیات عرب، فقه، تاریخ و دانشهای جدید را فرا گرفت و به زبان عربی و ترکی نیز تسلط داشت. اگرچه وی علت عقب ماندگی کشورهای مسلمان را در ابتدا نابسامانی اقتصادی میدانست و بر اساس این اندیشه در شهر حلب و اطراف آن به کارهای عمرانی، زراعی و تأسیس بنادر همت گذاشت و در این کار موفق نیز بود، اما به زودی دریافت که محیط زندگی وی بیش از مشکلات اقتصادی، از فقر فرهنگی و ناآگاهی در رنج است و لذا برای بیداری اسلامی با قلم و اندیشه خود مقالاتی را در نشریه «الفرات» منتشر کرد و سپس نخست مجله « الشهباء» و بعد نشریه «الاعتدال» را منتشر کرد که هر دو توسط دولت وقت، سلطان عبدالحمید عثمانی، تعطیل شد. اقدامات اصلاح گریانه کواکبی موجب شد که برای مدتی زندانی شود و حتی اموالش نیز توقیف گردد. اين پيشامدها و دسيسهها، روز به روز بر محبوبيتش افزود تا آنجا که پس از مدتی شهردار حلب شد. و سپس مناصبی مانند: رياست اتاق بازرگانى، سرمنشيگرى محكمه شرع، رييس هيأت فروش اراضى دولتى و حتی منصب نقيب السادات را نيز برعهده داشت و در همه اين مناصب با زورگويى تركان و فساد دولتمردان سورى مبارزه كرد و چون در اين مبارزات توفیق چندانی نیافت، سوريه را ترك كرد و عازم مصر گشت. در قاهره خديو عباس حلمى كه مثل سلطان [[عثمانی|عثمانى]] داعيه خلافت داشت سعى كرد از وجود او براى جلب حمايت بعضى شيوخ عرب استفاده كند. از اينرو، كواكبى تا حدى به تشويق و اصرار خديو در اين سالهاى آخر عمر از [[مصر]] به كشورهاى اسلامى و عربى، زنگبار، بلاد هند و حتی كراچى سفر کرد و در ضمن اين مسافرتها به تحقيق احوال مسلمانان پرداخت. در بازگشت به مصر قصد سفر به مغرب را داشت كه مرگ به سراغش آمد و در سال 1320 ق، فوت کرد<ref>کواکبی، سید عبدالرحمان، طبایع الاستبداد یا سرشتهای خودکامگی، صص 9-6</ref>. | [[عبدالرحمن کواکبی|سید عبدالرحمن بن احمد بن مسعود کواکبی]]، مشهور به سید فراتی به دلیل انتسابش به ناحیه [[فرات]] (سرزمین پدرانشان)، از رجال اصلاح طلب اسلامی است که در سال 1266 ق در حلب متولد شد و در مدرسه کواکبیه آن شهر، علومی مانند ادبیات عرب، فقه، تاریخ و دانشهای جدید را فرا گرفت و به زبان عربی و ترکی نیز تسلط داشت. اگرچه وی علت عقب ماندگی کشورهای مسلمان را در ابتدا نابسامانی اقتصادی میدانست و بر اساس این اندیشه در شهر حلب و اطراف آن به کارهای عمرانی، زراعی و تأسیس بنادر همت گذاشت و در این کار موفق نیز بود، اما به زودی دریافت که محیط زندگی وی بیش از مشکلات اقتصادی، از فقر فرهنگی و ناآگاهی در رنج است و لذا برای بیداری اسلامی با قلم و اندیشه خود مقالاتی را در نشریه «الفرات» منتشر کرد و سپس نخست مجله « الشهباء» و بعد نشریه «الاعتدال» را منتشر کرد که هر دو توسط دولت وقت، سلطان عبدالحمید عثمانی، تعطیل شد. اقدامات اصلاح گریانه کواکبی موجب شد که برای مدتی زندانی شود و حتی اموالش نیز توقیف گردد. اين پيشامدها و دسيسهها، روز به روز بر محبوبيتش افزود تا آنجا که پس از مدتی شهردار حلب شد. و سپس مناصبی مانند: رياست اتاق بازرگانى، سرمنشيگرى محكمه شرع، رييس هيأت فروش اراضى دولتى و حتی منصب نقيب السادات را نيز برعهده داشت و در همه اين مناصب با زورگويى تركان و فساد دولتمردان سورى مبارزه كرد و چون در اين مبارزات توفیق چندانی نیافت، سوريه را ترك كرد و عازم مصر گشت. در قاهره خديو عباس حلمى كه مثل سلطان [[عثمانی|عثمانى]] داعيه خلافت داشت سعى كرد از وجود او براى جلب حمايت بعضى شيوخ عرب استفاده كند. از اينرو، كواكبى تا حدى به تشويق و اصرار خديو در اين سالهاى آخر عمر از [[مصر]] به كشورهاى اسلامى و عربى، زنگبار، بلاد هند و حتی كراچى سفر کرد و در ضمن اين مسافرتها به تحقيق احوال مسلمانان پرداخت. در بازگشت به مصر قصد سفر به مغرب را داشت كه مرگ به سراغش آمد و در سال 1320 ق، فوت کرد<ref>کواکبی، سید عبدالرحمان، طبایع الاستبداد یا سرشتهای خودکامگی، صص 9-6.</ref>. | ||
==ساختار کتاب== | ==ساختار کتاب== |