پرش به محتوا

پیش‌نویس:طبائع‌ الاستبداد و مصارع‌ الاستعباد (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۷: خط ۴۷:
===تأثیر استبداد بر مال===
===تأثیر استبداد بر مال===


كواكبى نابرابري‌هاى اجتماعى نظیر تبعیض میان زنان و مردان شهرنشین با سوق دادن زنان به کارهای سهل و مردان به کارهای سخت و تقسیم حاصل دست‌رنج آنان به شکل ظالمانه بین زنان و همچنین صرف كردن ثروت ‏زحمتكشان در ميان رجال سياسى، صاحبان صنايع تجملى، بازرگانان ‏حريص، محتكران  را از آثار استبداد دانسته، و معتقد است که مال و ثروت زمانی می‌تواند خوب و سودمند باشد که با عدالت‏ بدست بیاید و در راه درست مصرف شود. ایشان اسلام را بنيانگذار عدالت اجتماعى دانسته که با بنا نهادن حومت دموکراسی عادلانه در کمتر از دو قرن از ظهورش توانست در حوزه فرمانروايى ‏مسلمانان فقر و تنگدستی  را که ملت‌های متمدن جهان از جمله اروپائیان در آرزوی حذف آن بودند را ریشه‌کن کند. ایشان تدابیری مانند گرفتن زكات از ثروتمندان و تقسيم آن ميان نيازمندان، مالكيت‏ عمومى اراضى موات، وضع خراج بر زمينهايى كه ملك عامه مسلمانان‏ است را نشانگر مقررات اسلام در جهت پيشگيرى از انباشته كردن ثروت وضع شده دانسته و بر این باور است که جمع شدن ثروت مفرط در دست‏ يک فرد، توليد استبداد مى‏‌کند. کواکبی ثروت اندوزى از روى حرص را قبيح شمرده شده  وگردآوردن مال تنها به سه شرط: مشروع و حلال بودن، موجب تنگدستی دیگران نشدن، تجاوز نکردن از اندازه نیاز، جائز مى داند و آراى برخى از اقتصاددانان درباره ربا را نقل کرده و  اذعان مى‏‌نمايد كه اگرچه آن نظريات از حيث ترقى ثروت درست ‏است ولى با ارزشهاى اخلاقى ناسازگارى دارد، زيرا موجب استوارى‏ استبداد داخلى و خارجى شده و سبب بهره‏‌كشى از ناتوانان و ظلم ‏بر آنان مى‏‌شود. کواکبی بر اين باور است كه ثروت برخى از افراد در جکومت عدل  ‏بسىار زيان‌آورتر از حکومت مستبد است. زيرا ثروت‌اندوزان در حکومت عدل، امكانات مادى خويش را در فاسد كردن اخلاق مردمان و از ميان‏ بردن عدالت و ايجاد استبداد صرف مى‏‌كنند، در حالی‌که ثروت‌اندوزان حکومت مستبد، ثروت خويش را در نشان دادن شكوه و جلال و ترسانيدن‏ مردم و بزرگ‏نمايى و عيش و عشرت به‌كار مى‏‌گيرند.
كواكبى نابرابري‌هاى اجتماعى نظیر تبعیض میان زنان و مردان شهرنشین با سوق دادن زنان به کارهای سهل و مردان به کارهای سخت و تقسیم حاصل دست‌رنج آنان به شکل ظالمانه بین زنان و همچنین صرف كردن ثروت ‏زحمتكشان در ميان رجال سياسى، صاحبان صنايع تجملى، بازرگانان ‏حريص، محتكران  را از آثار استبداد دانسته، و معتقد است که مال و ثروت زمانی می‌تواند خوب و سودمند باشد که با عدالت‏ بدست بیاید و در راه درست مصرف شود. ایشان اسلام را بنيانگذار عدالت اجتماعى دانسته که با بنا نهادن حومت دموکراسی عادلانه در کمتر از دو قرن از ظهورش توانست در حوزه فرمانروايى ‏مسلمانان فقر و تنگدستی  را که ملت‌های متمدن جهان از جمله اروپائیان در آرزوی حذف آن بودند را ریشه‌کن کند. ایشان تدابیری مانند گرفتن زكات از ثروتمندان و تقسيم آن ميان نيازمندان، مالكيت‏ عمومى اراضى موات، وضع خراج بر زمينهايى كه ملك عامه مسلمانان‏ است را نشانگر مقررات اسلام در جهت پيشگيرى از انباشته كردن ثروت وضع شده دانسته و بر این باور است که جمع شدن ثروت مفرط در دست‏ يک فرد، توليد استبداد مى‏‌کند. کواکبی ثروت اندوزى از روى حرص را قبيح شمرده شده  وگردآوردن مال تنها به سه شرط: مشروع و حلال بودن، موجب تنگدستی دیگران نشدن، تجاوز نکردن از اندازه نیاز، جائز مى داند و آراى برخى از اقتصاددانان درباره ربا را نقل کرده و  اذعان مى‏‌نمايد كه اگرچه آن نظريات از حيث ترقى ثروت درست ‏است ولى با ارزشهاى اخلاقى ناسازگارى دارد، زيرا موجب استوارى‏ استبداد داخلى و خارجى شده و سبب بهره‏‌كشى از ناتوانان و ظلم ‏بر آنان مى‏‌شود. کواکبی بر اين باور است كه ثروت برخى از افراد در جکومت عدل  ‏بسىار زيان‌آورتر از حکومت مستبد است. زيرا ثروت‌اندوزان در حکومت عدل، امكانات مادى خويش را در فاسد كردن اخلاق مردمان و از ميان‏ بردن عدالت و ايجاد استبداد صرف مى‏‌كنند، در حالی‌که ثروت‌اندوزان حکومت مستبد، ثروت خويش را در نشان دادن شكوه و جلال و ترسانيدن‏ مردم و بزرگ‏نمايى و عيش و عشرت به‌كار مى‏‌گيرند<ref>همان، صص 65-53</ref>.


===تأثیر استبداد بر تربیت===
===تأثیر استبداد بر تربیت===
confirmed
۴٬۱۳۴

ویرایش