۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حسن بن علی (مجتبی) (مجتبی)' به '[[حسن بن علی (مجتبی)') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده:مرگ_2.jpg |جایگزین=مرگ|مرگ]]</div> | <div class="wikiInfo">[[پرونده:مرگ_2.jpg |جایگزین=مرگ|مرگ]]</div> | ||
'''مَرگ''' یعنی انتقال از دنیا به [[آخرت]]. | '''مَرگ''' یعنی انتقال از دنیا به [[آخرت]]. مرگ از قوانین فراگیر جهان هستی است که همه موجودات طعم آن را خواهند چشید. مَرگ در زیستشناسی پایان چرخهٔ زندگی موجودات زنده و در پزشکی به معنای توقف برگشتناپذیر علائم حیاتی است. در معانی دیگر، به قطع و نابودی کامل یک روند یا یک پدیده اشاره میکند. | ||
مرگ از نظر بالینی به ایستادن ضربان قلب، توقف دم و بازدم و از کار افتادن کامل مغز گفته میشود، اما منظر فلسفی تعریف ما از مرگ بر مبنای دیگری استوار است: رسیدن به یک مرحله بیبازگشت. | مرگ از نظر بالینی به ایستادن ضربان قلب، توقف دم و بازدم و از کار افتادن کامل مغز گفته میشود، اما منظر فلسفی تعریف ما از مرگ بر مبنای دیگری استوار است: رسیدن به یک مرحله بیبازگشت. | ||
== معنای مرگ == | == معنای مرگ == | ||
مرگ به معنای مردن است و [[لسان العرب]] آن را به<big>ضد حیات</big> معنا کرده است<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، دار صادر، بیروت، سال: ۱۴۱۴ ق، چاپ: سوم، ج۲، ص۹۱</ref>. برخی مرگ را به معنای <big>سکون</big> گرفتهاند<ref>طریحى، فخرالدین؛ مجمع البحرین، کتابفروشى مرتضوى، تهران، ۱۳۷۵ ش، چاپ: سوم، ج۱، ص۱۱۵</ref>. | مرگ به معنای مردن است و [[لسان العرب (کتاب)|لسان العرب]] آن را به<big>ضد حیات</big> معنا کرده است<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، دار صادر، بیروت، سال: ۱۴۱۴ ق، چاپ: سوم، ج۲، ص۹۱</ref>. برخی مرگ را به معنای <big>سکون</big> گرفتهاند<ref>طریحى، فخرالدین؛ مجمع البحرین، کتابفروشى مرتضوى، تهران، ۱۳۷۵ ش، چاپ: سوم، ج۱، ص۱۱۵</ref>. | ||
التحقیق درباره معنای موت میگوید: مرگ نفی حیات است و حیات در هر چیز به مقتضای خصوصیات وجودیش است<ref>مصطفوى، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، سال: ۱۳۶۰ ش، ج۱۱، ص: ۱۹۶</ref>. | التحقیق درباره معنای موت میگوید: مرگ نفی حیات است و حیات در هر چیز به مقتضای خصوصیات وجودیش است<ref>مصطفوى، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، سال: ۱۳۶۰ ش، ج۱۱، ص: ۱۹۶</ref>. | ||
[[راغب]] در [[مفردات]] مرگ را پنج نوع میشمارد<ref> راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، دمشق، بیروت، دارالعلم الدار الشامیة، ۱۴۱۲ ق، چاپ: اول، ص: ۷۸۲</ref>. | [[راغب]] در [[مفردات (کتاب)|مفردات]] مرگ را پنج نوع میشمارد<ref> راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، دمشق، بیروت، دارالعلم الدار الشامیة، ۱۴۱۲ ق، چاپ: اول، ص: ۷۸۲</ref>. | ||
== علل ترس از مرگ == | == علل ترس از مرگ == | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
=== کلام حضرت علی === | === کلام حضرت علی === | ||
چنان که [[علی بن | چنان که [[علی بن ابیطالب|امیرالمؤمنین (علیهالسلام)]] فرمودند: «فوالله لابن ابی طالب انس بالموت من الطفل بثدیی امه؛ به خدا [[قسم|قسم]]! مرگ برای علی گواراتر از پستانهای مادر برای کودک است<ref> بحار الانوار، ج۷۱،ص۷۵ </ref>». | ||
== عمومیت و حتمیت مرگ == | == عمومیت و حتمیت مرگ == | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
# خواندن دعای عدیله به هنگام مرگ یا بر بالین شخص در حال مرگ مفید است<ref>قمی، عباس، مفاتیحالجنان، دعای عدیله</ref>. | # خواندن دعای عدیله به هنگام مرگ یا بر بالین شخص در حال مرگ مفید است<ref>قمی، عباس، مفاتیحالجنان، دعای عدیله</ref>. | ||
# اگر کسی اصول اعتقادی خود را با دلایل قطعی فرا گیرد و ادله ایمان را با براهین یقینی فراگیرد و آن را با صفای باطن به [[خداوند]] بسپارد و نیت کند که در هنگام مرگ خداوند آن حقایق را به یاد او بیاورد و هنگام مرگ بگوید: «اَللَّهُمَّ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ إِنِّی أَوْدَعْتُکَ یَقِینِی هَذَا وَ ثَبَاتَ دِینِی وَ أَنْتَ خَیْرُ مُسْتَوْدَعٍ وَ قَدْ أَمَرْتَنَا بِحِفْظِ اَلْوَدَائِعِ فَرُدَّهُ عَلَیَّ وَقْتَ حُضُورِ مَوْتِی؛ خدایا! ای مهربانترین مهربانان همانا من این یقین و استواری دینم را به تو سپردم و تو بهترین امانتدار هستی چه تو خود ما را به حفظ امانتها فرمان دادی، پس آن را به گاه فرارسیدن مرگم به من بازگردان<ref>قمی، عباس، مفاتیحالجنان، ذیل دعای عدیله</ref>.» | # اگر کسی اصول اعتقادی خود را با دلایل قطعی فرا گیرد و ادله ایمان را با براهین یقینی فراگیرد و آن را با صفای باطن به [[خداوند]] بسپارد و نیت کند که در هنگام مرگ خداوند آن حقایق را به یاد او بیاورد و هنگام مرگ بگوید: «اَللَّهُمَّ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ إِنِّی أَوْدَعْتُکَ یَقِینِی هَذَا وَ ثَبَاتَ دِینِی وَ أَنْتَ خَیْرُ مُسْتَوْدَعٍ وَ قَدْ أَمَرْتَنَا بِحِفْظِ اَلْوَدَائِعِ فَرُدَّهُ عَلَیَّ وَقْتَ حُضُورِ مَوْتِی؛ خدایا! ای مهربانترین مهربانان همانا من این یقین و استواری دینم را به تو سپردم و تو بهترین امانتدار هستی چه تو خود ما را به حفظ امانتها فرمان دادی، پس آن را به گاه فرارسیدن مرگم به من بازگردان<ref>قمی، عباس، مفاتیحالجنان، ذیل دعای عدیله</ref>.» | ||
# از [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیهالسلام)]] نقل شده است که بعد از هر [[نماز]] واجب این [[دعا]] را بخواند، [[ایمان]] او کامل میگردد و هنگام مرگ از او زایل و برطرف نگردد. دعا این است: «رَضیتُ بِاللَّهِ رَبّاً، وَبِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وآلِهِ نَبِیّاً، وَبِالإِسْلامِ دیناً وَبِالْقُرآنِ کِتاباً، وَبِالْکَعْبَةِ قِبْلَةً، وَبِعَلِىٍّ وَلِیّاً وَاِماماً، وَبِالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَعَلِىِ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ، وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَمُوسى بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِىِّ بْنِ مُوسى، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ، وَعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَالْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةً اَللّهُمَّ اِنّى رَضیتُ بِهِمْ اَئِمَّةً، فَارْضَنى لَهُمْ، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ؛ خشنودم که پروردگارم خدا است. و [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد (صلی الله علیه)]] پیغمبرم، و [[اسلام]] دینم، و [[قرآن]] کتابم، و [[کعبه]] [[قبله|قبله]]ام، و [[علی بن ابی طالب|على]] صاحب اختیار و پیشوای من است و به [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین]] و [[علی بن الحسین (زین العابدین)|على بن الحسین]] و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و حسن بن علی و حجة بن الحسن صلوات الله علیهم به عنوان پیشوا. خدایا من به پیشوایى ایشان خشنودم، آنان را نیز از من خشنودى ساز که تو بر هر چیز توانایى<ref>قمی، عباس، مفاتیحالجنان، ذیل دعای عدیله</ref>.» | |||
# از [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق(علیهالسلام)]] نقل شده است که بعد از هر [[نماز]] واجب این [[دعا]] را بخواند، [[ایمان]] او کامل میگردد و هنگام مرگ از او زایل و برطرف نگردد. دعا این است: «رَضیتُ بِاللَّهِ رَبّاً، وَبِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وآلِهِ نَبِیّاً، وَبِالإِسْلامِ دیناً وَبِالْقُرآنِ کِتاباً، وَبِالْکَعْبَةِ قِبْلَةً، وَبِعَلِىٍّ وَلِیّاً وَاِماماً، وَبِالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَعَلِىِ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ، وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَمُوسى بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِىِّ بْنِ مُوسى، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ، وَعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَالْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةً اَللّهُمَّ اِنّى رَضیتُ بِهِمْ اَئِمَّةً، فَارْضَنى لَهُمْ، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ؛ خشنودم که پروردگارم خدا است. و [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد(صلی الله علیه)]] پیغمبرم، و [[اسلام]] دینم، و [[قرآن]] کتابم، و [[کعبه]] [[قبله|قبله]]ام، و [[علی بن ابی طالب|على]] صاحب اختیار و پیشوای من است و به [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین]] و [[علی بن الحسین (زین العابدین)|على بن الحسین]] و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و حسن بن علی و حجة بن الحسن صلوات الله علیهم به عنوان پیشوا. خدایا من به پیشوایى ایشان خشنودم، آنان را نیز از من خشنودى ساز که تو بر هر چیز توانایى<ref>قمی، عباس، مفاتیحالجنان، ذیل دعای عدیله</ref>.» | |||
== تلاش شیطان برای سلب ایمان == | == تلاش شیطان برای سلب ایمان == | ||
[[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق(علیهالسلام)]] میفرماید: «هر گاه مرگ کسی فرا میرسد [[ابلیس]] از میان [[شیطان|شیاطین]] دستیارش، افرادی را برمیانگیزد تا او را به [[کفر]] فرمان دهند و در دینش به تردید اندازند تا زمانی که [[روح|روحش]] از بدن جدا میگردد و اگر کسی [[مؤمن]] بود آن شیاطین نمیتوانند بر او چیره شوند<ref>کلینی، فروع کافی، ج۳، ص۱۲۳، حدیث ۶</ref>». | [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیهالسلام)]] میفرماید: «هر گاه مرگ کسی فرا میرسد [[ابلیس]] از میان [[شیطان|شیاطین]] دستیارش، افرادی را برمیانگیزد تا او را به [[کفر]] فرمان دهند و در دینش به تردید اندازند تا زمانی که [[روح|روحش]] از بدن جدا میگردد و اگر کسی [[مؤمن]] بود آن شیاطین نمیتوانند بر او چیره شوند<ref>کلینی، فروع کافی، ج۳، ص۱۲۳، حدیث ۶</ref>». | ||
در [[روایت]] دیگری نیز میفرماید: «هر گاه مرگ دوستداران ما فرا میرسد شیطان از چپ و راست بر او حاضر میگردد تا اینکه او را از اعتقادش بازدارد و خدا مانع او میشود، این همان گفته خداست که {{متن قرآن |یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ...|سوره = ابراهیم |آیه = 27 }} (خداوند کسانی را که ایمان آوردند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار میدارد...)<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۶۴؛ انسان از آغاز تا انجام، ص۷۴–۷۵</ref>. | در [[روایت]] دیگری نیز میفرماید: «هر گاه مرگ دوستداران ما فرا میرسد شیطان از چپ و راست بر او حاضر میگردد تا اینکه او را از اعتقادش بازدارد و خدا مانع او میشود، این همان گفته خداست که {{متن قرآن |یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ...|سوره = ابراهیم |آیه = 27 }} (خداوند کسانی را که ایمان آوردند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار میدارد...)<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۶۴؛ انسان از آغاز تا انجام، ص۷۴–۷۵</ref>. |