۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[جعفر بن محمد (صادق) علیهالسلام' به '[[جعفر بن محمد (صادق) ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
مسلمانان در بسیاری از موضوعات اعتقادی، فقهی و اخلاقی آرای مشترک دارند. برخی میکوشند موارد اختلافی را بزرگ نشان دهند و در نتیجه راه وحدت و همدلی را دشوار یا ناممکن تلقّی کنند. این مقاله کوشیدهاست به یکی از اصول مشترک مذاهب کلامی بپردازد و با ارائه تفسیر و تبیین مذاهب از مهمترین مسأله اعتقادی یعنی توحید، این حقیقت را گوشزد کند که همه شرایع آسمانی بر توحید و یکتاپرستی استوار بوده، و مسلمانان نیز با ندای توحید از هرگونه شرک و دوگانه پرستی تبرّی میجویند. <br> | مسلمانان در بسیاری از موضوعات اعتقادی، فقهی و اخلاقی آرای مشترک دارند. برخی میکوشند موارد اختلافی را بزرگ نشان دهند و در نتیجه راه وحدت و همدلی را دشوار یا ناممکن تلقّی کنند. این مقاله کوشیدهاست به یکی از اصول مشترک مذاهب کلامی بپردازد و با ارائه تفسیر و تبیین مذاهب از مهمترین مسأله اعتقادی یعنی توحید، این حقیقت را گوشزد کند که همه شرایع آسمانی بر توحید و یکتاپرستی استوار بوده، و مسلمانان نیز با ندای توحید از هرگونه شرک و دوگانه پرستی تبرّی میجویند. <br> | ||
در این مقاله، دیدگاه [[معتزله]]، [[اشاعره]]، [[ماتریدیه]]، [[سلفیه]]، فیلسوفان، عارفان و [[امامیه]] درباره توحید و اقسام آن آمده، و اهتمام هر یک از مذاهب کلامی به برخی از انواع توحید بیان شدهاست. <br> | در این مقاله، دیدگاه [[معتزله]]، [[اشاعره]]، [[ماتریدیه]]، [[سلفیه]]، فیلسوفان، عارفان و [[امامیه]] درباره توحید و اقسام آن آمده، و اهتمام هر یک از مذاهب کلامی به برخی از انواع توحید بیان شدهاست. <br> | ||
در بخش پایانی مقاله برای نشان دادن اهتمام مذاهب اسلامی به توحید و شناخت ذات و صفات باری تعالی، به کتابشناسی وصفی «توحید» پرداخته شد. معرّفی بیش از بیست اثر علمی ماندگار از نویسندگان و عالمان شیعه و اهل سنت، نشان دیگری از وحدت اندیشهوران مسلمانان در «توحید» است. | در بخش پایانی مقاله برای نشان دادن اهتمام مذاهب اسلامی به توحید و شناخت ذات و صفات باری تعالی، به کتابشناسی وصفی «توحید» پرداخته شد. معرّفی بیش از بیست اثر علمی ماندگار از نویسندگان و عالمان شیعه و اهل سنت، نشان دیگری از وحدت اندیشهوران مسلمانان در «توحید» است. | ||
'''کلیدواژهها:''' توحید، توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی، توحید تشریعی، توحید ربوبی، شرک، مذاهب کلامی، امامیه، معتزله، اشاعره، ماتریدیه، معتزله، فلسفه، عرفان. | '''کلیدواژهها:''' توحید، توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی، توحید تشریعی، توحید ربوبی، شرک، مذاهب کلامی، امامیه، معتزله، اشاعره، ماتریدیه، معتزله، فلسفه، عرفان. | ||
== مقدّمه == | == مقدّمه == | ||
بارزترین ویژگی اعتقادی که در شرایع آسمانی یکسان مطرح است، اعتقاد به وجود خدا است. در حقیقت اصل مشترک میان همه آیینهایی که پیامبران الاهی آوردهاند و میتوان آن را فصل ممیز انسان الاهی از فرد مادی به شمار آورد، مسأله اعتقاد به وجود خدا است. برای اثبات وجود خداوند، راههایی از سوی خداپرستان ارائه شدهاست که در جای خود باید دنبال شود. <br> | بارزترین ویژگی اعتقادی که در شرایع آسمانی یکسان مطرح است، اعتقاد به وجود خدا است. در حقیقت اصل مشترک میان همه آیینهایی که پیامبران الاهی آوردهاند و میتوان آن را فصل ممیز انسان الاهی از فرد مادی به شمار آورد، مسأله اعتقاد به وجود خدا است. برای اثبات وجود خداوند، راههایی از سوی خداپرستان ارائه شدهاست که در جای خود باید دنبال شود. <br> | ||
پیامبران پس از فراخوانی مردم به اعتقاد به خدا، نکته مهمّ دیگری را سرلوحه دعوت خود بیان داشتند که اصل توحید بودهاست. توجّه به مسأله توحید، افزون بر آن که حقیقت غیر قابل تغییر است، لازمه بازداشت مردم از ورود به عرصههای شرک و دوگانه پرستی به شمار میرود؛ به همین جهت، همه شرایع آسمانی بر اساس توحید و یکتاپرستی استوار، و تبرّی از هر گونه شرک و انحراف از شعارهای اصلی پیام آوران الاهی بودهاست. <br> | پیامبران پس از فراخوانی مردم به اعتقاد به خدا، نکته مهمّ دیگری را سرلوحه دعوت خود بیان داشتند که اصل توحید بودهاست. توجّه به مسأله توحید، افزون بر آن که حقیقت غیر قابل تغییر است، لازمه بازداشت مردم از ورود به عرصههای شرک و دوگانه پرستی به شمار میرود؛ به همین جهت، همه شرایع آسمانی بر اساس توحید و یکتاپرستی استوار، و تبرّی از هر گونه شرک و انحراف از شعارهای اصلی پیام آوران الاهی بودهاست. <br> | ||
یکی از راههای وحدت میان مسلمانان، توجّه به اصول مشترک مذاهب اسلامی است. در این مقاله کوشیده شده اهمّیت توحید به صورت محور اصلی و تکیهگاه اعتقادی همه مسلمانان مورد توجه قرار گیرد و اختلافات جزئی و تفسیرهای مهمترین فرقههای اسلامی گزارش شود. | یکی از راههای وحدت میان مسلمانان، توجّه به اصول مشترک مذاهب اسلامی است. در این مقاله کوشیده شده اهمّیت توحید به صورت محور اصلی و تکیهگاه اعتقادی همه مسلمانان مورد توجه قرار گیرد و اختلافات جزئی و تفسیرهای مهمترین فرقههای اسلامی گزارش شود. | ||
== 1. تعریف توحید == | == 1. تعریف توحید == | ||
واژه «توحید»، مصدرِ باب «تفعیل» به معنای یگانه دانستن به کار رفته؛ به گونهای که در مفهوم آن انفراد و یگانگی لحاظ شدهاست. <br> | واژه «توحید»، مصدرِ باب «تفعیل» به معنای یگانه دانستن به کار رفته؛ به گونهای که در مفهوم آن انفراد و یگانگی لحاظ شدهاست. <br> | ||
ریشه توحید که «وحّد» است و «وحدت» از آن مشتق میشود به معنای انفراد است؛ از این رو، «واحد» به چیزی اطلاق میشود که جزء ندارد. <ref>مفردات راغب، ص 551.</ref> و با توجه به همین معنا، توحید یعنی تنها قرار دادن یک چیز. <ref>تاجالعروس، ج 5، ص 298.</ref> در مباحث خداشناسی، توحید به معنای یکتاپرستی، یگانگی خدا، تنها و بدون شریک بودن خدا است. | ریشه توحید که «وحّد» است و «وحدت» از آن مشتق میشود به معنای انفراد است؛ از این رو، «واحد» به چیزی اطلاق میشود که جزء ندارد. <ref>مفردات راغب، ص 551.</ref> و با توجه به همین معنا، توحید یعنی تنها قرار دادن یک چیز. <ref>تاجالعروس، ج 5، ص 298.</ref> در مباحث خداشناسی، توحید به معنای یکتاپرستی، یگانگی خدا، تنها و بدون شریک بودن خدا است. | ||
== 2. توحید در مذهب معتزله == | == 2. توحید در مذهب معتزله == | ||
معتزله در مباحث کلامی برای مسأله توحید اهتمام بسیاری قائلند. آنان، توحید را نخستین اصل از اصول پنجگانه قرار داده، و در تفسیر توحید، به بسط و تفصیل بیشتر در مورد توحید صفاتی پرداختهاند. با همین نگاه است که یکی از اندیشهوران معتزله، قاضی عبدالجبار در تبیین توحید فقط به دو مرتبه توحید ذاتی و صفاتی پرداختهاست. وی میگوید: توحید در اصطلاح متکلّمان آن است که ما به یگانگی خداوند اعتقاد داشته باشیم و غیر او را در صفاتی که فقط وی مستحق آن است، شریک قرار ندهیم. <ref>شرح الاصول الخمسه، ص 80.</ref> <br> | معتزله در مباحث کلامی برای مسأله توحید اهتمام بسیاری قائلند. آنان، توحید را نخستین اصل از اصول پنجگانه قرار داده، و در تفسیر توحید، به بسط و تفصیل بیشتر در مورد توحید صفاتی پرداختهاند. با همین نگاه است که یکی از اندیشهوران معتزله، قاضی عبدالجبار در تبیین توحید فقط به دو مرتبه توحید ذاتی و صفاتی پرداختهاست. وی میگوید: توحید در اصطلاح متکلّمان آن است که ما به یگانگی خداوند اعتقاد داشته باشیم و غیر او را در صفاتی که فقط وی مستحق آن است، شریک قرار ندهیم. <ref>شرح الاصول الخمسه، ص 80.</ref> <br> | ||
معتزله میگفتند: خداوند نه جسم است و نه عرض؛ بلکه خالق اعراض و جواهر است و به هیچ یک از حواس پنجگانه در نیاید و در دنیا و آخرت دیده نشود. خداوند در حیز و مکان در نمیآید و لم یزل و لایزال است و هر چیز غیر از ایزد تعالی «ممکن الوجود» است و خداوند «واجب الوجود» میباشد و وجود او به خود او است و وجود غیر او از او. وی خالق موجودات است و دیگر موجودات «ممکن الوجود» و حادثند. آنان برداشت برخی از مسلمانان در توحید افعالی را که در افعال انسان به جبر ختم میشد، مورد انتقاد قرار دادهاند و مسأله تفویض را طرح کردهاند که در حقیقت، یک نوع موضعگیری در برابر آنانی بود که اصرار داشتند: «خداوند خالق تمام کارهای]خوب و بد[انسان است».<ref>اشعری، ص 46.</ref> معتزله این تفسیر از توحید افعالی را با عدل الاهی در تنافی دانسته، به تبیین اصل آزادی و اختیار انسان در انجام افعال پرداختهاند و عدل الاهی را هم جزء اصول اعتقادی قرار دادهاند تا کیفر و پاداش انسان از سوی خداوند به خاطر افعال آدمی، قابل توجیه باشد و در صورت مؤاخذه و مجازات با فرض نسبت فعل انسان به وی، از سوی حق تعالی ظلمی روا دانسته نشده تا با عدل ناسازگاری داشته باشد. عدل در دیدگاه معتزله، یعنی خداوند، شر و فساد را دوست ندارد و افعال بندگان را خلق نمیکند؛ بلکه بندگان، افعال خود را به وجود میآورند؛ از این جهت مسؤول رفتار و کردار خویشند. اوامر الاهی برای مصلحت خلق و نواهی او برای جلوگیری از فساد و کارهای ناپسند میباشد. <br> | معتزله میگفتند: خداوند نه جسم است و نه عرض؛ بلکه خالق اعراض و جواهر است و به هیچ یک از حواس پنجگانه در نیاید و در دنیا و آخرت دیده نشود. خداوند در حیز و مکان در نمیآید و لم یزل و لایزال است و هر چیز غیر از ایزد تعالی «ممکن الوجود» است و خداوند «واجب الوجود» میباشد و وجود او به خود او است و وجود غیر او از او. وی خالق موجودات است و دیگر موجودات «ممکن الوجود» و حادثند. آنان برداشت برخی از مسلمانان در توحید افعالی را که در افعال انسان به جبر ختم میشد، مورد انتقاد قرار دادهاند و مسأله تفویض را طرح کردهاند که در حقیقت، یک نوع موضعگیری در برابر آنانی بود که اصرار داشتند: «خداوند خالق تمام کارهای]خوب و بد[انسان است».<ref>اشعری، ص 46.</ref> معتزله این تفسیر از توحید افعالی را با عدل الاهی در تنافی دانسته، به تبیین اصل آزادی و اختیار انسان در انجام افعال پرداختهاند و عدل الاهی را هم جزء اصول اعتقادی قرار دادهاند تا کیفر و پاداش انسان از سوی خداوند به خاطر افعال آدمی، قابل توجیه باشد و در صورت مؤاخذه و مجازات با فرض نسبت فعل انسان به وی، از سوی حق تعالی ظلمی روا دانسته نشده تا با عدل ناسازگاری داشته باشد. عدل در دیدگاه معتزله، یعنی خداوند، شر و فساد را دوست ندارد و افعال بندگان را خلق نمیکند؛ بلکه بندگان، افعال خود را به وجود میآورند؛ از این جهت مسؤول رفتار و کردار خویشند. اوامر الاهی برای مصلحت خلق و نواهی او برای جلوگیری از فساد و کارهای ناپسند میباشد. <br> | ||
خداوند تکلیف ما لا یطاق به بندگان نمیکند؛ زیرا فرموده: لا یکلّف نفساً إلاّ وسعها ... <ref>بقره (2)، 286</ref> و هیچ گاه از میزان عدل و داد خارج نمیشود و امر او به محال تعلّق نمیگیرد؛ زیرا او عادل است و اگر چنین کاری کند، بر خلاف عدل رفتار کردهاست. <ref>محمدجواد مشکور، ص 417و418.</ref | خداوند تکلیف ما لا یطاق به بندگان نمیکند؛ زیرا فرموده: لا یکلّف نفساً إلاّ وسعها ... <ref>بقره (2)، 286</ref> و هیچ گاه از میزان عدل و داد خارج نمیشود و امر او به محال تعلّق نمیگیرد؛ زیرا او عادل است و اگر چنین کاری کند، بر خلاف عدل رفتار کردهاست. <ref>محمدجواد مشکور، ص 417و418.</ref> | ||
== 3. توحید در مذهب اشاعره == | == 3. توحید در مذهب اشاعره == | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
پیشوای اشاعره، شیخ ابوالحسن اشعری میگوید: <br> | پیشوای اشاعره، شیخ ابوالحسن اشعری میگوید: <br> | ||
هیچ آفرینندهای جز خدا نیست و کارهای بندگان مخلوق او است. ... بندگان قادر نیستند تا چیزی را بیافرینند؛ در حالی که خود آنان مخلوق خداوند هستند. <ref>الإبانة عن اصول الدیانه، ص 46.</ref> <br> | هیچ آفرینندهای جز خدا نیست و کارهای بندگان مخلوق او است. ... بندگان قادر نیستند تا چیزی را بیافرینند؛ در حالی که خود آنان مخلوق خداوند هستند. <ref>الإبانة عن اصول الدیانه، ص 46.</ref> <br> | ||
این نظریه، مورد نقد برخی دیگر از مذاهب همانند معتزله و امامیه قرار گرفت با این تحلیل که اگر آدمی فاعل فعل خویش نبوده، از خود اراده و اختیاری نداشته باشد، پاداش و کیفر وی، لغو خواهد بود و با عدل الاهی سازگاری نخواهد داشت. | این نظریه، مورد نقد برخی دیگر از مذاهب همانند معتزله و امامیه قرار گرفت با این تحلیل که اگر آدمی فاعل فعل خویش نبوده، از خود اراده و اختیاری نداشته باشد، پاداش و کیفر وی، لغو خواهد بود و با عدل الاهی سازگاری نخواهد داشت. | ||
== 4. توحید در مذهب ماتریدیه == | == 4. توحید در مذهب ماتریدیه == | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
وی در سه فصل جداگانه از کتاب التوحید درباره اسما و صفات الاهی بحث کردهاست؛ ولی در هیچ یک از این فصول درباره عینیت و زیادت صفات بحث نکردهاست؛ گرچه نظریه مشهور میان پیروان ماتریدی همان قول به صفات زاید بر ذات است؛ چنان که در کتاب عقاید نسفی (متوفّای 537) به این مطلب تصریح شدهاست.<ref>عمر النسفی، ص 2؛ سعدالدین التفتازانی، ص 36 و نیز علی ربانی گلپایگانی، ص 232و233.</ref> <br> | وی در سه فصل جداگانه از کتاب التوحید درباره اسما و صفات الاهی بحث کردهاست؛ ولی در هیچ یک از این فصول درباره عینیت و زیادت صفات بحث نکردهاست؛ گرچه نظریه مشهور میان پیروان ماتریدی همان قول به صفات زاید بر ذات است؛ چنان که در کتاب عقاید نسفی (متوفّای 537) به این مطلب تصریح شدهاست.<ref>عمر النسفی، ص 2؛ سعدالدین التفتازانی، ص 36 و نیز علی ربانی گلپایگانی، ص 232و233.</ref> <br> | ||
ماتریدی میگوید: اعتقاد به رؤیت خدای متعالی لازم و حق است، بدون درک حقیقت یا تفسیر آن.<ref>کتاب التوحید، ص 77.</ref> <br> | ماتریدی میگوید: اعتقاد به رؤیت خدای متعالی لازم و حق است، بدون درک حقیقت یا تفسیر آن.<ref>کتاب التوحید، ص 77.</ref> <br> | ||
وی ضمن این که فقط به استناد دلیل نقلی عقیده به رؤیت خدا را مطرح کرده، در پاسخ این سؤال که خدا چگونه دیده میشود، گفتهاست: رؤیت خدا بدون کیفیت است؛ زیرا کیفیت مربوط به شیء دارای صورت است. خدا دیده میشود بدون وصف قیام و قعود و اتصال و انفصال و مقابله و مدابره و نور و ظلمت و بدون هیچ معنای دیگری که توهم شود یا عقل فرض کند. <ref>همان، ص 85 و نیز ر. ک: فرق و مذاهب کلامی، ص 234و235.</ref | وی ضمن این که فقط به استناد دلیل نقلی عقیده به رؤیت خدا را مطرح کرده، در پاسخ این سؤال که خدا چگونه دیده میشود، گفتهاست: رؤیت خدا بدون کیفیت است؛ زیرا کیفیت مربوط به شیء دارای صورت است. خدا دیده میشود بدون وصف قیام و قعود و اتصال و انفصال و مقابله و مدابره و نور و ظلمت و بدون هیچ معنای دیگری که توهم شود یا عقل فرض کند. <ref>همان، ص 85 و نیز ر. ک: فرق و مذاهب کلامی، ص 234و235.</ref> | ||
== 5. توحید در مذهب سلفیه (وهابیت) == | == 5. توحید در مذهب سلفیه (وهابیت) == | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
غیر قابل پذیرشتر، سخنی است که درباره صفات خبری ابراز داشتهاست. وی معتقد است: کلماتی مانند «ید» در «یدالله» و مانند آن که در قرآن آمده، باید بدون تحریف، تأویل و با همان معنای واقعی آنها به خداوند حمل شود.<ref>همان، ص 8و9 و 17.</ref> <br> | غیر قابل پذیرشتر، سخنی است که درباره صفات خبری ابراز داشتهاست. وی معتقد است: کلماتی مانند «ید» در «یدالله» و مانند آن که در قرآن آمده، باید بدون تحریف، تأویل و با همان معنای واقعی آنها به خداوند حمل شود.<ref>همان، ص 8و9 و 17.</ref> <br> | ||
در این دیدگاه، تأکید میشود که باید در همه موارد، الفاظ را به همان معانی حقیقی و لغوی آنها حمل کرد؛ زیرا معنای مجازی بر خلاف اصل است.<ref>محمد بن صالح العثیمین، ص 11.</ref> <br> | در این دیدگاه، تأکید میشود که باید در همه موارد، الفاظ را به همان معانی حقیقی و لغوی آنها حمل کرد؛ زیرا معنای مجازی بر خلاف اصل است.<ref>محمد بن صالح العثیمین، ص 11.</ref> <br> | ||
بدیهی است چنین دیدگاهی، تجسیم و تشبیه خداوند را به دنبال دارد که متأسفانه برخی از اهل حدیث و فرقههایی چون کرّامیه و مشبّهه و... به این انحراف عقیدتی دچار شدند و اکثر متفکران مسلمان و مذاهب کلامی از آنان تبرّی جستهاند. | بدیهی است چنین دیدگاهی، تجسیم و تشبیه خداوند را به دنبال دارد که متأسفانه برخی از اهل حدیث و فرقههایی چون کرّامیه و مشبّهه و... به این انحراف عقیدتی دچار شدند و اکثر متفکران مسلمان و مذاهب کلامی از آنان تبرّی جستهاند. | ||
== 6. توحید در مذهب امامیه == | == 6. توحید در مذهب امامیه == | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
«تدبیر در تشریع» هم اهمّیت بسیاری دارد به این معنا که هر نوع امور مربوط به شریعت نیز (اعم از حکومت و فرمانروایی، تقنین و قانونگذاری، اطاعت و فرمانبرداری، شفاعت و مغفرت گناه) همگی در اختیار او است، و هیچ کس بدون اذن او حق تصرف در این امور را ندارد؛ از این رو، توحید در حاکمیت، توحید در تشریع، توحید در اطاعت و ... از شاخههای توحید در تدبیر شمرده میشوند که در آیه 66 و 80 نساء و آیه 44 مائده و آیه 255 بقره و آیه 28 انبیاء به اقسام مذکور دلالت صریح دارد. <br> | «تدبیر در تشریع» هم اهمّیت بسیاری دارد به این معنا که هر نوع امور مربوط به شریعت نیز (اعم از حکومت و فرمانروایی، تقنین و قانونگذاری، اطاعت و فرمانبرداری، شفاعت و مغفرت گناه) همگی در اختیار او است، و هیچ کس بدون اذن او حق تصرف در این امور را ندارد؛ از این رو، توحید در حاکمیت، توحید در تشریع، توحید در اطاعت و ... از شاخههای توحید در تدبیر شمرده میشوند که در آیه 66 و 80 نساء و آیه 44 مائده و آیه 255 بقره و آیه 28 انبیاء به اقسام مذکور دلالت صریح دارد. <br> | ||
5. توحید در عبادت: این قسم از توحید هم اصل مشترک میان تمام شرایع آسمانی است، و به یک معنا، هدف از بعثت پیامبران الاهی یادآوری این اصل بودهاست؛ چنان که میفرماید: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کلِّ أُمّة رَسُولا أَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ <ref>نحل (16)، 36.</ref>؛ میان هر امّتی پیامبری را برانگیختیم تا به مردم بگوید خدا را بپرستید و از پرستش طاغوت دوری گزینید. <br> | 5. توحید در عبادت: این قسم از توحید هم اصل مشترک میان تمام شرایع آسمانی است، و به یک معنا، هدف از بعثت پیامبران الاهی یادآوری این اصل بودهاست؛ چنان که میفرماید: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کلِّ أُمّة رَسُولا أَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ <ref>نحل (16)، 36.</ref>؛ میان هر امّتی پیامبری را برانگیختیم تا به مردم بگوید خدا را بپرستید و از پرستش طاغوت دوری گزینید. <br> | ||
همه مسلمانان در نماز به توحید در عبادت گواهی داده، میگویند: ایاک نَعْبُد <ref>الفاتحه (1)، 5.</ref>. فقط تو را میپرستیم؛ البته باید توجّه داشت که «عبادت» غیر از «تکریم» است؛ پس تکریم پدر و مادر، بزرگان و اولیای الاهی، عبادت به شمار نمیرود. پرستشی که از غیر خدا نفی و نهی شده، آن است که انسان در مقابل موجودی خضوع کند با این اعتقاد که او به طور مستقل سرنوشت جهان یا انسان یا بخشی از سرنوشت آن دو را در دست دارد و به تعبیر دیگر، «ربّ» و «مالک جهان و انسان» است؛ ولی اگر خضوع در مقابل موجودی از این نظر صورت گیرد که وی بنده صالح خدا و صاحب فضیلت و کرامت یا منشأ نیکی در مورد انسان است، چنین عملی تکریم و تعظیم خواهد بود، نه عبادت؛ پس بوسیدن ضرایح مقدّسه یا اظهار شادمانی در روز ولادت و بعثت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) جنبه تکریم و اظهار محبّت به حضرت را دارد، و هرگز از اموری چون اعتقاد به ربوبیت او سرچشمه نمیگیرد.<ref>جعفر سبحانی، بخش دوم؛ الإلهیات، ج 1و2؛ منشور عقاید امامیه، ص38ـ52.</ref | همه مسلمانان در نماز به توحید در عبادت گواهی داده، میگویند: ایاک نَعْبُد <ref>الفاتحه (1)، 5.</ref>. فقط تو را میپرستیم؛ البته باید توجّه داشت که «عبادت» غیر از «تکریم» است؛ پس تکریم پدر و مادر، بزرگان و اولیای الاهی، عبادت به شمار نمیرود. پرستشی که از غیر خدا نفی و نهی شده، آن است که انسان در مقابل موجودی خضوع کند با این اعتقاد که او به طور مستقل سرنوشت جهان یا انسان یا بخشی از سرنوشت آن دو را در دست دارد و به تعبیر دیگر، «ربّ» و «مالک جهان و انسان» است؛ ولی اگر خضوع در مقابل موجودی از این نظر صورت گیرد که وی بنده صالح خدا و صاحب فضیلت و کرامت یا منشأ نیکی در مورد انسان است، چنین عملی تکریم و تعظیم خواهد بود، نه عبادت؛ پس بوسیدن ضرایح مقدّسه یا اظهار شادمانی در روز ولادت و بعثت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) جنبه تکریم و اظهار محبّت به حضرت را دارد، و هرگز از اموری چون اعتقاد به ربوبیت او سرچشمه نمیگیرد.<ref>جعفر سبحانی، بخش دوم؛ الإلهیات، ج 1و2؛ منشور عقاید امامیه، ص38ـ52.</ref> | ||
== توحید در فلسفه و عرفان == | == توحید در فلسفه و عرفان == | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
مرتبه دوم آن که حضرت حق به تجلّی صفاتی بر سالک متجلّی گردد و سالک صفات تمام اشیاء را در صفات حق فانی یابد و صفات اشیا را صفات حق ببیند و غیر حق را مطلقاً هیچ صفت نبیند و اشیا را مظهر و مجلای صفات الاهی بشناسد که این مقام را «طمس» گویند. <br> | مرتبه دوم آن که حضرت حق به تجلّی صفاتی بر سالک متجلّی گردد و سالک صفات تمام اشیاء را در صفات حق فانی یابد و صفات اشیا را صفات حق ببیند و غیر حق را مطلقاً هیچ صفت نبیند و اشیا را مظهر و مجلای صفات الاهی بشناسد که این مقام را «طمس» گویند. <br> | ||
مرتبه سوم آن که حضرت حق به تجلّی ذاتی بر او متجلّی شود و سالک تمام ذوات اشیا را در پرتو نور تجلّی ذات خدا فانی یابد و تعینات عدمی و وجودی، به فنا در توحید ذاتی مرتفع شود و هیچ شیء را به غیر حق موجود نبیند و نداند و وجود را حق داند و به جز وجود واجب، موجود دیگری نبیند که این را «محق» گویند که صاحب این مقام تمام اشیا و صفات و افعال را متلاشی درذات حق داند. <ref>شرح گلشن راز، ص 268؛ به نقل همان، ص 605.</ref> <br> | مرتبه سوم آن که حضرت حق به تجلّی ذاتی بر او متجلّی شود و سالک تمام ذوات اشیا را در پرتو نور تجلّی ذات خدا فانی یابد و تعینات عدمی و وجودی، به فنا در توحید ذاتی مرتفع شود و هیچ شیء را به غیر حق موجود نبیند و نداند و وجود را حق داند و به جز وجود واجب، موجود دیگری نبیند که این را «محق» گویند که صاحب این مقام تمام اشیا و صفات و افعال را متلاشی درذات حق داند. <ref>شرح گلشن راز، ص 268؛ به نقل همان، ص 605.</ref> <br> | ||
چنان که ملاحظه شد، حکیمان متألّه و عارفان واصل، مراتبی را برای توحید قائلند که افراد عادی و عامی بدان نرسند و جز صاحبان حکمت و معرفت، کسی را به آن راهی نباشد. | چنان که ملاحظه شد، حکیمان متألّه و عارفان واصل، مراتبی را برای توحید قائلند که افراد عادی و عامی بدان نرسند و جز صاحبان حکمت و معرفت، کسی را به آن راهی نباشد. | ||
== نتیجهگیری == | == نتیجهگیری == | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
ب. تفسیر و تبیینی که از توحید ارائه شده، همگی یک هدف اساسی را دنبال میکند و آن وحدت کلمه مسلمانان در نفی هرگونه نقص و نیازمندی و شریک داشتن از ذات اقدس الاهی است و این که غیر او، وجود مستقلی ندارد تا انباز وی شود. <br> | ب. تفسیر و تبیینی که از توحید ارائه شده، همگی یک هدف اساسی را دنبال میکند و آن وحدت کلمه مسلمانان در نفی هرگونه نقص و نیازمندی و شریک داشتن از ذات اقدس الاهی است و این که غیر او، وجود مستقلی ندارد تا انباز وی شود. <br> | ||
ج. همه فرقهها و مذاهب کلامی بر توحید اعتقادی تأکید دارند و به طور گسترده کوشیده تا از انحراف فکری و افراط و تفریط نجات یابند. <br> | ج. همه فرقهها و مذاهب کلامی بر توحید اعتقادی تأکید دارند و به طور گسترده کوشیده تا از انحراف فکری و افراط و تفریط نجات یابند. <br> | ||
هـ. تجربه پیشین برخی از پیروان ادیان آسمانی نشان دادهاست که تحریف و برداشت نادرست از «توحید» به سادگی میسّر است؛ از این رو، پذیرش توحید به صورت اصلی از اصول اعتقادی، مورد اتفاق همه مسلمانان است و عالمان دین باید به زبان قابل فهم برای قشرهای مختلف بهگونهای توحید را تفسیر و توجیه کنند تا از کجروی و انحراف فکری جلوگیری شود. | هـ. تجربه پیشین برخی از پیروان ادیان آسمانی نشان دادهاست که تحریف و برداشت نادرست از «توحید» به سادگی میسّر است؛ از این رو، پذیرش توحید به صورت اصلی از اصول اعتقادی، مورد اتفاق همه مسلمانان است و عالمان دین باید به زبان قابل فهم برای قشرهای مختلف بهگونهای توحید را تفسیر و توجیه کنند تا از کجروی و انحراف فکری جلوگیری شود. | ||
== 7. کتابشناسی «توحید» در مذاهب اسلامی == | == 7. کتابشناسی «توحید» در مذاهب اسلامی == | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
3. در افعال خداوند.<br> | 3. در افعال خداوند.<br> | ||
هر یک از فصول سهگانه به چندین مسأله تقسیم میشوند و هر کدام به موضوعی جزئی میپردازد. <br> | هر یک از فصول سهگانه به چندین مسأله تقسیم میشوند و هر کدام به موضوعی جزئی میپردازد. <br> | ||
برخی از دانشمندان نامدار شیعی مانند [[علامه حلّی]] و از دانشمندان بزرگ اهل سنت همانند ملا علی قوشجی بر این کتاب شرح نوشتهاند. این دو شرح با حواشی معروف آنها که جلالالدین دوانی و سیدصدرالدین دشتکی نگاشتهاند، سالها است در حوزههای علمیه شیعه و سنی به صورت کتاب درسی، مورد استفاده دانشپژوهان است. <br> | برخی از دانشمندان نامدار شیعی مانند [[علامه حلی|علامه حلّی]] و از دانشمندان بزرگ اهل سنت همانند ملا علی قوشجی بر این کتاب شرح نوشتهاند. این دو شرح با حواشی معروف آنها که جلالالدین دوانی و سیدصدرالدین دشتکی نگاشتهاند، سالها است در حوزههای علمیه شیعه و سنی به صورت کتاب درسی، مورد استفاده دانشپژوهان است. <br> | ||
تاکنون بیش از شصت شرح بر این کتاب نوشته شدهاست.<ref>مقدّمه شرح تجرید، ص 7.</ref> <br> | تاکنون بیش از شصت شرح بر این کتاب نوشته شدهاست.<ref>مقدّمه شرح تجرید، ص 7.</ref> <br> | ||
'''* أـ4. شرح باب حادی عشر:''' تألیف مقداد بن عبدالله سُیوری، متوفای 828 قمری. این کتاب در اصول عقاید شیعه است و به شرح کتاب باب حادی عشر، نوشته علامه حلّی که ضمیمه منهاج الصلاح فی المختصر المصباح است پرداخته و سالیان متمادی جزء متون درسی حوزههای علمیه بودهاست. <br> | '''* أـ4. شرح باب حادی عشر:''' تألیف مقداد بن عبدالله سُیوری، متوفای 828 قمری. این کتاب در اصول عقاید شیعه است و به شرح کتاب باب حادی عشر، نوشته علامه حلّی که ضمیمه منهاج الصلاح فی المختصر المصباح است پرداخته و سالیان متمادی جزء متون درسی حوزههای علمیه بودهاست. <br> | ||
فصل اول کتاب به مسأله توحید و فصل دوم به صفات ثبوتیه و فصل سوم به صفات سلبیه و فصل چهارم به مسأله عدل الاهی میپردازد. <br> | فصل اول کتاب به مسأله توحید و فصل دوم به صفات ثبوتیه و فصل سوم به صفات سلبیه و فصل چهارم به مسأله عدل الاهی میپردازد. <br> | ||
'''* أـ5. توحید مفضّل:''' جمعآوری و گزارش از ابو محمد مفضل بن عمر جعفی کوفی. وی از چهرههای سرشناس و از شاگردان امام جعفر صادق و امام موسی کاظم و امام رضا(علیهماالسلام) است. این کتاب، املای امام جعفر صادق(علیهالسلام) بر مفضل بن عمر جعفی کوفی است که امام آن را در چهار جلسه و در چهار روز، از صبح تا ظهر بر وی املا کرد. <br> | '''* أـ5. توحید مفضّل:''' جمعآوری و گزارش از ابو محمد مفضل بن عمر جعفی کوفی. وی از چهرههای سرشناس و از شاگردان امام جعفر صادق و امام موسی کاظم و امام رضا(علیهماالسلام) است. این کتاب، املای امام جعفر صادق(علیهالسلام) بر مفضل بن عمر جعفی کوفی است که امام آن را در چهار جلسه و در چهار روز، از صبح تا ظهر بر وی املا کرد. <br> | ||
مفضّل تدوین آن را چنین گزارش میکند: یک روز عصر من در مسجد مدینه در کنار قبر مطهر حضرت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا(صلی الله علیه وآله)]] نشسته بودم و در مقام و منزلت آن حضرت فکر میکردم که ناگهان ابن ابوالعوجا و یارانش وارد شدند و در کناری نشستند و شروع به صحبت کردند. آنان از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله)به عنوان یک فیلسوف که با زیرکی فراوان نام خود را در جهان زنده نگه داشت، نام بردند و گفتند: این جهان خدایی ندارد و همه چیز خود به خود به وجود آمده و این جهان همیشه بوده و خواهد بود. من نتوانستم خشم خود را فرو بنشانم و بر سر آنها فریاد زدم و گفتم: ای دشمنان خدا! آیا کافر شدهاید؟! آنان در پاسخ من گفتند: اگر تو از یاران جعفر بن محمد(علیهالسلام)هستی، او این گونه با ما سخن نمیگوید. من از نزد آنها خارج شدم و به نزد [[جعفر بن محمد (صادق) | مفضّل تدوین آن را چنین گزارش میکند: یک روز عصر من در مسجد مدینه در کنار قبر مطهر حضرت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه وآله)]] نشسته بودم و در مقام و منزلت آن حضرت فکر میکردم که ناگهان ابن ابوالعوجا و یارانش وارد شدند و در کناری نشستند و شروع به صحبت کردند. آنان از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله)به عنوان یک فیلسوف که با زیرکی فراوان نام خود را در جهان زنده نگه داشت، نام بردند و گفتند: این جهان خدایی ندارد و همه چیز خود به خود به وجود آمده و این جهان همیشه بوده و خواهد بود. من نتوانستم خشم خود را فرو بنشانم و بر سر آنها فریاد زدم و گفتم: ای دشمنان خدا! آیا کافر شدهاید؟! آنان در پاسخ من گفتند: اگر تو از یاران جعفر بن محمد(علیهالسلام)هستی، او این گونه با ما سخن نمیگوید. من از نزد آنها خارج شدم و به نزد [[جعفر بن محمد (صادق) | ||
|امام جعفر صادق(علیهالسلام)]] رفتم و ماجرا را برای آن حضرت تعریف کردم. آن حضرت فرمود: فردا صبح به نزد من بیا و قلم و کاغذی بیاور تا برای تو از حکمت خداوند متعال در آفرینش جهان سخن بگویم .... من هم فردا صبح به نزد آن حضرت رفتم و ایشان نیز این کتاب را به من املا فرمود.<ref>محمدرضا ضمیری، ص 267و268.</ref> <br> | |امام جعفر صادق (علیهالسلام)]] رفتم و ماجرا را برای آن حضرت تعریف کردم. آن حضرت فرمود: فردا صبح به نزد من بیا و قلم و کاغذی بیاور تا برای تو از حکمت خداوند متعال در آفرینش جهان سخن بگویم .... من هم فردا صبح به نزد آن حضرت رفتم و ایشان نیز این کتاب را به من املا فرمود.<ref>محمدرضا ضمیری، ص 267و268.</ref> <br> | ||
'''* أـ 6. الابحاث المفیدة فی تحصیل العقیدة:''' تألیف علامه حلّی، متوفای 726 قمری. فصول هشتگانه این رساله، شامل مباحث عمده کلامی است. فصل چهارم آن، شانزده مبحث دارد که به اثبات واجب الوجود و بررسی صفات ثبوتی و سلبی حق تعالی میپردازد. نسخه خطی این رساله در کتابخانه ملی به شماره 1946 وجود دارد و اخیراً در مجله تخصصی کلام اسلامی <ref>شماره مسلسل 6.</ref> چاپ شدهاست. <br> | '''* أـ 6. الابحاث المفیدة فی تحصیل العقیدة:''' تألیف علامه حلّی، متوفای 726 قمری. فصول هشتگانه این رساله، شامل مباحث عمده کلامی است. فصل چهارم آن، شانزده مبحث دارد که به اثبات واجب الوجود و بررسی صفات ثبوتی و سلبی حق تعالی میپردازد. نسخه خطی این رساله در کتابخانه ملی به شماره 1946 وجود دارد و اخیراً در مجله تخصصی کلام اسلامی <ref>شماره مسلسل 6.</ref> چاپ شدهاست. <br> | ||
'''* أـ7. مبدأ و معاد:''' تألیف ملا صدرای شیرازی (979ـ1050 ق). ترجمه فارسی مبدأ و معاد در سال 1242 قمری به وسیله سید احمد بن محمد حسینی اردکانی صورت گرفتهاست. کتاب مبدأ و معاد که پس از کتاب اسفار از بزرگترین کتابهای ملا صدرا است، دو فن دارد: یکی در ربوبیات، مشتمل بر بحث در اقسام وجود و ماهیت و مبحث معرفت باری تعالی و صفات و افعال او، و دومی در مباحث نفس شناسی و معاد و نبوات. بخش ربوبیات در سه مقاله آمدهاست که مقاله اول، دوازده فصل، و مقاله دوم (با موضوع صفات واجب تعالی)، هم دوازده فصل و مقاله سوم (با موضوع افعال باری تعالی) هیجده فصل دارد. موضوع مقاله اول چنین است: <br> | '''* أـ7. مبدأ و معاد:''' تألیف ملا صدرای شیرازی (979ـ1050 ق). ترجمه فارسی مبدأ و معاد در سال 1242 قمری به وسیله سید احمد بن محمد حسینی اردکانی صورت گرفتهاست. کتاب مبدأ و معاد که پس از کتاب اسفار از بزرگترین کتابهای ملا صدرا است، دو فن دارد: یکی در ربوبیات، مشتمل بر بحث در اقسام وجود و ماهیت و مبحث معرفت باری تعالی و صفات و افعال او، و دومی در مباحث نفس شناسی و معاد و نبوات. بخش ربوبیات در سه مقاله آمدهاست که مقاله اول، دوازده فصل، و مقاله دوم (با موضوع صفات واجب تعالی)، هم دوازده فصل و مقاله سوم (با موضوع افعال باری تعالی) هیجده فصل دارد. موضوع مقاله اول چنین است: <br> | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۰: | ||
'''* أـ 10. رسائل التوحیدیة:''' تألیف مفسّر گرانقدر، استاد علاّمه سید محمدحسین طباطبایی است. سه رساله از هفت رساله کتاب در موضوع توحید و اسماء الله است: <br> | '''* أـ 10. رسائل التوحیدیة:''' تألیف مفسّر گرانقدر، استاد علاّمه سید محمدحسین طباطبایی است. سه رساله از هفت رساله کتاب در موضوع توحید و اسماء الله است: <br> | ||
1. رسالة فی التوحید (حاوی پنج فصل و نیز مقالهای که به رسالة التوحید ملحق شده که خود سه فصل دارد)؛<br> | 1. رسالة فی التوحید (حاوی پنج فصل و نیز مقالهای که به رسالة التوحید ملحق شده که خود سه فصل دارد)؛<br> | ||
2. رسالة فی اسماء الله تعالی (شامل چهار فصل) و سرانجام رساله سوم از کتاب توحید که دارای ده فصل است. این کتاب، از مهمترین کتابهای فلسفی ـ عرفانی در موضوع توحید شمرده میشود که در عصر ما تدوین، و از سوی بنیاد علمی و فکری استاد [[سید محمدحسین طباطبایی]] با همکاری نمایشگاه و نشر کتاب قم، در خرداد 1365 در 314 صفحه منتشر شدهاست. | 2. رسالة فی اسماء الله تعالی (شامل چهار فصل) و سرانجام رساله سوم از کتاب توحید که دارای ده فصل است. این کتاب، از مهمترین کتابهای فلسفی ـ عرفانی در موضوع توحید شمرده میشود که در عصر ما تدوین، و از سوی بنیاد علمی و فکری استاد [[سید محمدحسین طباطبایی]] با همکاری نمایشگاه و نشر کتاب قم، در خرداد 1365 در 314 صفحه منتشر شدهاست. | ||
* أـ 7. عقائد الامامیة: تألیف شیخ محمدرضا مظفّر، متوفّای 1392 قمری. فصل اول این کتاب که در برخی از مجامع علمی به صورت کتاب درسی مورد بهرهبرداری قرار گرفته، درباره الاهیات است. | * أـ 7. عقائد الامامیة: تألیف شیخ محمدرضا مظفّر، متوفّای 1392 قمری. فصل اول این کتاب که در برخی از مجامع علمی به صورت کتاب درسی مورد بهرهبرداری قرار گرفته، درباره الاهیات است. | ||
* أـ 8. عدل الاهي: تألیف شهید مرتضی مطهری (1358 ش). این کتاب مجموعهای از مسائل و شبهات مرتبط با عدل الاهی را در برداد. | * أـ 8. عدل الاهي: تألیف شهید مرتضی مطهری (1358 ش). این کتاب مجموعهای از مسائل و شبهات مرتبط با عدل الاهی را در برداد. | ||
* أـ 9. محاضرات في الالهیات: تألیف استاد جعفر سبحانی (معاصر). چاپ اول این کتاب در دو جلد قطور نشر یافت که جلد اول آن در اثبات ذات حق تعالی و مسائل مربوط به صفات و توحید است. این کتاب از مفصلترین کتاب تدوین یافته در این بخش است که با استفاده از آیات [[قرآن کریم]] و روایات پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و ادلّه عقلی به طرح مباحث و پاسخ به شبهات توحیدی است. | * أـ 9. محاضرات في الالهیات: تألیف استاد جعفر سبحانی (معاصر). چاپ اول این کتاب در دو جلد قطور نشر یافت که جلد اول آن در اثبات ذات حق تعالی و مسائل مربوط به صفات و توحید است. این کتاب از مفصلترین کتاب تدوین یافته در این بخش است که با استفاده از آیات [[قرآن کریم]] و روایات پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و ادلّه عقلی به طرح مباحث و پاسخ به شبهات توحیدی است. | ||
=== ب. مذاهب اهل سنّت === | === ب. مذاهب اهل سنّت === |