۸۷٬۷۶۰
ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''اسماعیل بن عَبّاد بن عباس قزوینی طالقانی'''، معروف به «صاحب بن عَبّاد» و ملقب به «کافیالکفاة» عالمی است [[مذهب شیعه|شیعه]]. وی با اینکه در علوم [[فقه]]، [[حدیث]]، [[نجوم]] و [[کلام]] تخصص داشت، اما بیش از همه جنبههای ادبی و شعری او زبانزد همگان بود. در اشعار او تمام آرایهها و صنایع بدیع شعری به چشم میخورد. حمایت بیمانند او نسبت به دانشمندان و فقهاء، باعث شد تا آنان کتابهایی به نام او بنویسند و نوشتههای خویش را به وی تقدیم نمایند. [[شیخ صدوق]] که از معاصران اوست، [[کتاب عیون اخبار الرضا(علیه السلام)]] را به نام او تألیف کرده است. [[ثعالبی]] نیز یتیمه الدهر را در شرح حال او و شاعران معاصرش که در مدح وی شعر سرودهاند، به رشته تحریر در آورده است. | '''اسماعیل بن عَبّاد بن عباس قزوینی طالقانی'''، معروف به «صاحب بن عَبّاد» و ملقب به «کافیالکفاة» عالمی است [[مذهب شیعه|شیعه]]. وی با اینکه در علوم [[فقه]]، [[حدیث]]، [[نجوم]] و [[کلام]] تخصص داشت، اما بیش از همه جنبههای ادبی و شعری او زبانزد همگان بود. در اشعار او تمام آرایهها و صنایع بدیع شعری به چشم میخورد. حمایت بیمانند او نسبت به دانشمندان و فقهاء، باعث شد تا آنان کتابهایی به نام او بنویسند و نوشتههای خویش را به وی تقدیم نمایند. [[شیخ صدوق]] که از معاصران اوست، [[عیون اخبار الرضا (علیه السلام) (کتاب)|کتاب عیون اخبار الرضا(علیه السلام)]] را به نام او تألیف کرده است. [[ثعالبی]] نیز یتیمه الدهر را در شرح حال او و شاعران معاصرش که در مدح وی شعر سرودهاند، به رشته تحریر در آورده است. | ||
درباره [[مذهب]] او اگرچه برخی از صاحب نظران مانند [[شیخ مفید]] و [[سید مرتضی]] وی را [[متکلم]] [[معتزلی]] خواندهاند، اما هیچگاه در [[مذهب شیعه|تشیع]] او تردید نکردهاند. وزارت او در دستگاه [[آل بویه|آلبویه]] که مشهور به شیعهگری بودند، تشیع او را بیشتر آشکار میسازد و حتی به اعتقاد برخی از صاحبنظران شیعه شدن مردم [[اصفهان]] در اثر فعالیتها و ترویجهای او بوده است. در اشعار او نیز سرودههای زیادی در مدح [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین (علیهالسلام)]] و [[اهل بیت|اهلبیت (علیهمالسلام)]] به چشم میخورد که در آنها به جانشینی [[علی بن ابی طالب|امام علی]] بعد از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر]] تصریح شده است. | درباره [[مذهب]] او اگرچه برخی از صاحب نظران مانند [[شیخ مفید]] و [[سید مرتضی]] وی را [[متکلم]] [[معتزله|معتزلی]] خواندهاند، اما هیچگاه در [[مذهب شیعه|تشیع]] او تردید نکردهاند. وزارت او در دستگاه [[آل بویه|آلبویه]] که مشهور به شیعهگری بودند، تشیع او را بیشتر آشکار میسازد و حتی به اعتقاد برخی از صاحبنظران شیعه شدن مردم [[اصفهان]] در اثر فعالیتها و ترویجهای او بوده است. در اشعار او نیز سرودههای زیادی در مدح [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین (علیهالسلام)]] و [[اهل بیت|اهلبیت (علیهمالسلام)]] به چشم میخورد که در آنها به جانشینی [[علی بن ابی طالب|امام علی]] بعد از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر]] تصریح شده است. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
پس از خلافت مؤیدالدوله در 373 هجری، با توجه به روابط صمیمانهای که وی با فخرالدوله داشت، همچنان در مقام وزارت باقی ماند و در این مدت توانست پنجاه قلعه را برای فخرالدوله فتح نماید. گفته میشود که فخرالدوله چنان به وی اعتماد داشت که نظر او را بر نظر خویش مقدم میدانست. گذشته از جنبههای سیاسی و مشاغل اداری ابن عباد، وی در علم و دانش نیز به مقام بلندی دست یافت. شاید از بین کسانی که علیرغم اشتغالات سیاسی، آوازه بلندی در علوم مختلف پیدا کردند، وی در میان آنان نظیر نداشته و یا کم نظیر بوده است. وی با اینکه در علوم فقه، حدیث، نجوم و کلام تخصص داشت، اما بیش از همه جنبههای ادبی و شعری او زبانزد همگان بود. در اشعار او تمام آرایهها و صنایع بدیع شعری به چشم میخورد. توانایی او در شعر چنان بود که حتی نثر او نیز از سجع و قافیه برخوردار بود و شباهت زیادی به شعر داشت. ادبشناسان وی را از جمله ادیبانی به شمار میآورند که همچون «ابوالفضل ابن عمید»، «ابوبکر محمد بن عباس خوارزمی» و [[بدیع الزمان همدانی]]، نثر مسجع را در مکاتبات دیوانی وارد کردهاند. بسیاری از شاعران بزرگ که بنا به قول یاقوت در معجم الادباء، تعداد آنان به پانصد تن میرسد، در اشعار خود وی را ستودهاند و در میان آنها [[سید رضی]] بیش از صدو بیست بیت در ستایش او سروده است. حتی «ابوحیان توحیدی» که با وی رابطه ناخوشایندی داشت و در مذمت او و ابن عمید کتاب مستقلی با عنوان «مثالب الوزیرین» نوشته، در کتاب «الامتاع و المؤانسه» وی را ستایش کرده است. | پس از خلافت مؤیدالدوله در 373 هجری، با توجه به روابط صمیمانهای که وی با فخرالدوله داشت، همچنان در مقام وزارت باقی ماند و در این مدت توانست پنجاه قلعه را برای فخرالدوله فتح نماید. گفته میشود که فخرالدوله چنان به وی اعتماد داشت که نظر او را بر نظر خویش مقدم میدانست. گذشته از جنبههای سیاسی و مشاغل اداری ابن عباد، وی در علم و دانش نیز به مقام بلندی دست یافت. شاید از بین کسانی که علیرغم اشتغالات سیاسی، آوازه بلندی در علوم مختلف پیدا کردند، وی در میان آنان نظیر نداشته و یا کم نظیر بوده است. وی با اینکه در علوم فقه، حدیث، نجوم و کلام تخصص داشت، اما بیش از همه جنبههای ادبی و شعری او زبانزد همگان بود. در اشعار او تمام آرایهها و صنایع بدیع شعری به چشم میخورد. توانایی او در شعر چنان بود که حتی نثر او نیز از سجع و قافیه برخوردار بود و شباهت زیادی به شعر داشت. ادبشناسان وی را از جمله ادیبانی به شمار میآورند که همچون «ابوالفضل ابن عمید»، «ابوبکر محمد بن عباس خوارزمی» و [[بدیع الزمان همدانی]]، نثر مسجع را در مکاتبات دیوانی وارد کردهاند. بسیاری از شاعران بزرگ که بنا به قول یاقوت در معجم الادباء، تعداد آنان به پانصد تن میرسد، در اشعار خود وی را ستودهاند و در میان آنها [[سید رضی]] بیش از صدو بیست بیت در ستایش او سروده است. حتی «ابوحیان توحیدی» که با وی رابطه ناخوشایندی داشت و در مذمت او و ابن عمید کتاب مستقلی با عنوان «مثالب الوزیرین» نوشته، در کتاب «الامتاع و المؤانسه» وی را ستایش کرده است. | ||
مقام ارجمند و قابل ستایش او در علم و دانش و همچنین حمایت بیمانند او نسبت به دانشمندان و فقهاء، باعث شد تا آنان کتابهایی به نام او بنویسند و نوشتههای خویش را به وی تقدیم نمایند. در این راستا «شیخ صدوق» که از معاصران اوست، | مقام ارجمند و قابل ستایش او در علم و دانش و همچنین حمایت بیمانند او نسبت به دانشمندان و فقهاء، باعث شد تا آنان کتابهایی به نام او بنویسند و نوشتههای خویش را به وی تقدیم نمایند. در این راستا «شیخ صدوق» که از معاصران اوست، کتاب عیون اخبار الرضا(علیه السلام) را به نام او تألیف کرده است. «ثعالبی» نیز یتیمه الدهر را در شرح حال او و شاعران معاصرش که در مدح وی شعر سرودهاند، به رشته تحریر در آورده است. «حسن بن محمد قمی» نیز کتاب «تاریخ قم» را در 378 هجری به منظور او نوشته است. همچنین [[ابن فارس لغوی]] که از استادان وی بود با اینکه به سبب وابستگی و تعصب فراوان این استاد به خاندان ابن عمید، مهر و محبت ابن عباد را در اثر رقابتهای سیاسیاش با «ابوالفتح بن عمید»، از دست داد، اما کتابی با عنوان «الصاحبی فی فقه اللغه»(در علم زبانشناسی که در آن برتری زبان عرب بر دیگر زبانها تأکید شده است) نوشته و به او تقدیم نموده است. | ||
وی در مدت حیات علمی خود اساتید زیادی دیده است. مهمترین استادان او در شعر و ادب [[ابوالفضل عباس بن محمد نحوی]] ملقب به «عرام»، «ابوالفضل بن عمید»، «ابن فارس لغوی رازی»، [[ابوسعید سیرافی]] و [[قاضی ابی بکر بن کامل]] بودهاند. همچنین وی در نقل روایت از استادانی چون «عبدالله بن جعفر بن فارس» و [[احمد بن کامل بن شجره]] بهره برد. از شاگردان مشهور او میتوان [[شیخ عبدالقاهر جرجانی]]، [[حسن بن قاسم بغدادی]] معروف به «رازی نحوی» و «ابوبکر بن مقرئ»، قاضی ابوطیب طبری» و «ابوبکر بن علی ذکوانی» را نام برد. شاگردانی که در حلقه درس او شرکت داشتند بیش از حد شمارش هستند. به گفته [[شهید ثانی]] در درایه الحدیث، یک بار در مجلس درس او صد و بیست هزار نفر شرکت داشتند و برای رساندن صدای او به جمعیت، شش نفر با صدایی رسا مأمور این کار بودند. درباره علاقه ابن عباد به کتاب و کتاب خوانی نیز مطالب فراوانی گفتهاند. وی با کوشش فراوان و هزینهای هنگفت، کتابخانهای ترتیب داد که تعداد کتابهایش را چهارصد بار شتر شمارش کردهاند و «ابومحمد عبدالله کاتب اصفهانی» کتابدار آن بود. در مسافرتها نیز همیشه چندین بار شتر با خود کتاب حمل میکرد و لحظهای از کتاب جدا نبود و حتی دعوت پنهانی [[خلیفه]] [[نوح بن منصور سامانی]] از او برای تصدی مقام وزارت در [[خراسان]] را به سبب داشتن چنین کتابخانهای رد نمود. | وی در مدت حیات علمی خود اساتید زیادی دیده است. مهمترین استادان او در شعر و ادب [[ابوالفضل عباس بن محمد نحوی]] ملقب به «عرام»، «ابوالفضل بن عمید»، «ابن فارس لغوی رازی»، [[ابوسعید سیرافی]] و [[قاضی ابی بکر بن کامل]] بودهاند. همچنین وی در نقل روایت از استادانی چون «عبدالله بن جعفر بن فارس» و [[احمد بن کامل بن شجره]] بهره برد. از شاگردان مشهور او میتوان [[شیخ عبدالقاهر جرجانی]]، [[حسن بن قاسم بغدادی]] معروف به «رازی نحوی» و «ابوبکر بن مقرئ»، قاضی ابوطیب طبری» و «ابوبکر بن علی ذکوانی» را نام برد. شاگردانی که در حلقه درس او شرکت داشتند بیش از حد شمارش هستند. به گفته [[شهید ثانی]] در درایه الحدیث، یک بار در مجلس درس او صد و بیست هزار نفر شرکت داشتند و برای رساندن صدای او به جمعیت، شش نفر با صدایی رسا مأمور این کار بودند. درباره علاقه ابن عباد به کتاب و کتاب خوانی نیز مطالب فراوانی گفتهاند. وی با کوشش فراوان و هزینهای هنگفت، کتابخانهای ترتیب داد که تعداد کتابهایش را چهارصد بار شتر شمارش کردهاند و «ابومحمد عبدالله کاتب اصفهانی» کتابدار آن بود. در مسافرتها نیز همیشه چندین بار شتر با خود کتاب حمل میکرد و لحظهای از کتاب جدا نبود و حتی دعوت پنهانی [[خلیفه]] [[نوح بن منصور سامانی]] از او برای تصدی مقام وزارت در [[خراسان]] را به سبب داشتن چنین کتابخانهای رد نمود. |