confirmed، مدیران
۳۷٬۴۲۷
ویرایش
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== معرفی اجمالی == | == معرفی اجمالی == | ||
احمد بن حسین بن عبیدالله مهرانی، ابوالعباس آبی عروضی. ادیب و محدث شیعی. در اواخر قرن سوم [[هجری]] چشم به جهان گشود و در حدود 381هجری یا پیش از آن دیده از جهان فرو بست. احتمالاً محل وفات او در [[مرو]] بوده است، زیرا [[شیخ صدوق]] در اواخر عمر خویش به این شهر سفر کرده و از او [[حدیث]] شنیده است و طبعاً صدوق نزد کسی جلوس میکند که از او سالخوردهتر و دارای وجاهت علمی بیشتر بوده باشد. نیاکان او از «قبیله أزد» بزرگترین قبیله عرب هستند که به شش شاخه اصلی تقسیم شدند و سپس انشعابات فراوانی در [[یمن]]، [[شام]]، [[مصر]]، [[عراق]] و سایر [[جهان اسلام|ممالک اسلامی]] پیدا کردند. از نسبت «آبی» پیداست که وی اصالتاً اهل یکی از آبادیهای یمن به نام «أب» است ولی اینکه وی در کجا به دنیا آمده و محل پرورش او کجا بوده چیزی نمیدانیم. این اندازه روشن است که بعضی از همروزگارانش که با وی اشتراک اسمی و نسبت خویشاوندی دارد، در [[نیشابور]] اقامت داشته است. بر همین اساس بعضی از صاحبنظران احتمال اتحاد وی با «ابوبکر احمد بن حسین مهرانی نیشابوری» را که عالمی برجسته و [[مستجابالدعوه]] بود، بعید ندانستهاند. همچنین احادیثی که «شیخ صدوق» در «مرو» از او شنیده است گواه آن است که وی از مسیر نیشابور به مرو رفته است. چنانکه قبل از رفتن به نیشابور مدتی در [[قم]] اقامت داشته و بخشی از حیات علمی خود را در این شهر به سر آورده است. وی در قم نزد «احمد بن حسین قمی» حدیث شنیده است و احتمالاً کتاب النقض علی ابیخلف را که در رد آراء ابی خلف اشعری قمی نوشته شده، در همین ایام به رشته تحریر درآورده است. شاید بتوان گفت که وی پیش از اقامت در قم، در نخستین سفر خویش به [[بغداد]] آمد و در آنجا بخش عمدهای از تحصیلات خود در علوم حدیث، ادبیات و شعر را سپری کرده است زیرا وی از «ابوالحسین زید بن عبدالله بغدادی» روایت دارد. از اساتید و شاگردان او افزون بر آنچه گفته شد، چیزی در منابع ذکر نشده است. | احمد بن حسین بن عبیدالله مهرانی، ابوالعباس آبی عروضی. ادیب و محدث شیعی. در اواخر قرن سوم [[هجری]] چشم به جهان گشود و در حدود 381هجری یا پیش از آن دیده از جهان فرو بست. احتمالاً محل وفات او در [[مرو]] بوده است، زیرا [[شیخ صدوق]] در اواخر عمر خویش به این شهر سفر کرده و از او [[حدیث]] شنیده است و طبعاً صدوق نزد کسی جلوس میکند که از او سالخوردهتر و دارای وجاهت علمی بیشتر بوده باشد. نیاکان او از «قبیله أزد» بزرگترین قبیله عرب هستند که به شش شاخه اصلی تقسیم شدند و سپس انشعابات فراوانی در [[یمن]]، [[شام (شامات)|شام]]، [[جمهوری عربی مصر|مصر]]، [[عراق]] و سایر [[جهان اسلام|ممالک اسلامی]] پیدا کردند. از نسبت «آبی» پیداست که وی اصالتاً اهل یکی از آبادیهای یمن به نام «أب» است ولی اینکه وی در کجا به دنیا آمده و محل پرورش او کجا بوده چیزی نمیدانیم. این اندازه روشن است که بعضی از همروزگارانش که با وی اشتراک اسمی و نسبت خویشاوندی دارد، در [[نیشابور]] اقامت داشته است. بر همین اساس بعضی از صاحبنظران احتمال اتحاد وی با «ابوبکر احمد بن حسین مهرانی نیشابوری» را که عالمی برجسته و [[مستجابالدعوه]] بود، بعید ندانستهاند. همچنین احادیثی که «شیخ صدوق» در «مرو» از او شنیده است گواه آن است که وی از مسیر نیشابور به مرو رفته است. چنانکه قبل از رفتن به نیشابور مدتی در [[قم]] اقامت داشته و بخشی از حیات علمی خود را در این شهر به سر آورده است. وی در قم نزد «احمد بن حسین قمی» حدیث شنیده است و احتمالاً کتاب النقض علی ابیخلف را که در رد آراء ابی خلف اشعری قمی نوشته شده، در همین ایام به رشته تحریر درآورده است. شاید بتوان گفت که وی پیش از اقامت در قم، در نخستین سفر خویش به [[بغداد]] آمد و در آنجا بخش عمدهای از تحصیلات خود در علوم حدیث، ادبیات و شعر را سپری کرده است زیرا وی از «ابوالحسین زید بن عبدالله بغدادی» روایت دارد. از اساتید و شاگردان او افزون بر آنچه گفته شد، چیزی در منابع ذکر نشده است. | ||
== استادان == | == استادان == |