confirmed، مدیران
۳۷٬۳۵۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
== اندیشه و روش فقهی == | == اندیشه و روش فقهی == | ||
اوزاعی را باید حلقهای مهم در انتقال [[فقه]] [[اصحاب حدیث]] از حالت آغازین خود به تدوین [[شافعی]] تلقی کرد. این ویژگی در حد گامهایی برای شکلدهی به استدلالات، مورد توجه یوزف شاخت (ص 288-289) نیز قرار گرفته، و در بررسی کوتاه خود در بارۀ ویژگیهای فقه اوزاعی، شیوۀ استدلال و حالت نیمه نظام یافتۀ آن را تبیین کرده است. | اوزاعی را باید حلقهای مهم در انتقال [[فقه]] [[اصحاب حدیث]] از حالت آغازین خود به تدوین [[شافعی]] تلقی کرد. این ویژگی در حد گامهایی برای شکلدهی به استدلالات، مورد توجه یوزف شاخت (ص 288-289) نیز قرار گرفته، و در بررسی کوتاه خود در بارۀ ویژگیهای فقه اوزاعی، شیوۀ استدلال و حالت نیمه نظام یافتۀ آن را تبیین کرده است. | ||
در سخن از ارتباطهای مکتبی فقه اوزاعی، باید به صراحت فقه او را گونهای از فقه اصحاب [[حدیث]] به شمار آورد که در دورۀ پدیدار شدن مذاهب فقیهان امصار در | در سخن از ارتباطهای مکتبی فقه اوزاعی، باید به صراحت فقه او را گونهای از فقه اصحاب [[حدیث]] به شمار آورد که در دورۀ پدیدار شدن مذاهب فقیهان امصار در قرن ۲ق، تکوین یافته است. از نظر منابع روایی و سنت پیوند اصحاب حدیث با عالمان پیشین، باید یادآور شد که اوزاعی، از مشایخ بومهای گوناگون شام، [[حجاز]]، [[عراق]] و [[یمامه]] بهرهمند شده، و خود از پیشگامان تألیف و تدوین آثاری در باب فقه و سنن بوده است؛ اگرچه در حال حاضر مهمترین بخش برجای مانده از آثار فقهی وی، بریدههایی اقتباس شده توسط ابویوسف از نوشتۀ او در باب «سیر» است. | ||
مقایسهای میان تعالیم فقهی اوزاعی با فقیهی حدیثگرا و شامی در عصر او به نام [[عباد بن عباد خواص]]، نشان میدهد که اوزاعی تا چه پایه در جهت نظام بخشی به فقه شام و یافتن جایگاه اندیشه و درایت در استدلالات فقهی گام برداشته است<ref>نک: دارمی، ۱/ ۱۶۰-۱۶۳: متن كامل؛ ابونعیم، ۸/ ۲۸۲: بخشی از متن.</ref>. | مقایسهای میان تعالیم فقهی اوزاعی با فقیهی حدیثگرا و شامی در عصر او به نام [[عباد بن عباد خواص]]، نشان میدهد که اوزاعی تا چه پایه در جهت نظام بخشی به فقه شام و یافتن جایگاه اندیشه و درایت در استدلالات فقهی گام برداشته است<ref>نک: دارمی، ۱/ ۱۶۰-۱۶۳: متن كامل؛ ابونعیم، ۸/ ۲۸۲: بخشی از متن.</ref>. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
دربارۀ انتشار مذهب در شام، باید گفت که این مذهب بیدرنگ پس از شکلگیری، مذهب غالب در محیط شام شد. در واقع مذهب اوزاعی، صورتی سامان یافته از فقه بومی شام بود و از همین رو، در بررسی تاریخی، نباید آغازی و انگیزهای برای آن جستوجو کرد. این مذهب در برههای تقریباً ۲۰۰ ساله به بقای خود در شام ادامه داد و در اواسط قرن ۴ق، در برابر مذاهب دیگر، به خصوص [[مذهب شافعی]] از میان رفت. گام مهم برای تضعیف مذهب اوزاعی در شام توسط [[ابوعثمان محمد ثقفی]] (د ۳۰۲ ق) قاضی [[دمشق]] برداشته شد که مذهب شافعی را در آنجا ترویج کرد و دست کم در دورۀ تصدی خود، آن را مبنای حکم قاضیان قرار داد<ref>ابن طولون، ۲۲.</ref>. | دربارۀ انتشار مذهب در شام، باید گفت که این مذهب بیدرنگ پس از شکلگیری، مذهب غالب در محیط شام شد. در واقع مذهب اوزاعی، صورتی سامان یافته از فقه بومی شام بود و از همین رو، در بررسی تاریخی، نباید آغازی و انگیزهای برای آن جستوجو کرد. این مذهب در برههای تقریباً ۲۰۰ ساله به بقای خود در شام ادامه داد و در اواسط قرن ۴ق، در برابر مذاهب دیگر، به خصوص [[مذهب شافعی]] از میان رفت. گام مهم برای تضعیف مذهب اوزاعی در شام توسط [[ابوعثمان محمد ثقفی]] (د ۳۰۲ ق) قاضی [[دمشق]] برداشته شد که مذهب شافعی را در آنجا ترویج کرد و دست کم در دورۀ تصدی خود، آن را مبنای حکم قاضیان قرار داد<ref>ابن طولون، ۲۲.</ref>. | ||
این تصور که مذهب اوزاعی توان منطبق ساختن خود با شرایط متحول شام را از دست داده بود، شاید قابل دفاع نباشد، اما این توجیه را میتوان درست دانست که ضعف محافل فقهی اوزاعیان در شام، زمینه را برای ضعف آن مذهب فراهم آورد. در نیمۀ نخست قرن ۴ق، شاید قاضی [[ابوالحسن ابن حذلم]] (د ۳۴۷ق) واپسین فقیه قابل توجه در حوزۀ این مذهب فقهی بوده<ref>نک: همو، ۳۱.</ref>، اما بقایای این مذهب هنوز تا نیمۀ دوم | این تصور که مذهب اوزاعی توان منطبق ساختن خود با شرایط متحول شام را از دست داده بود، شاید قابل دفاع نباشد، اما این توجیه را میتوان درست دانست که ضعف محافل فقهی اوزاعیان در شام، زمینه را برای ضعف آن مذهب فراهم آورد. در نیمۀ نخست قرن ۴ق، شاید قاضی [[ابوالحسن ابن حذلم]] (د ۳۴۷ق) واپسین فقیه قابل توجه در حوزۀ این مذهب فقهی بوده<ref>نک: همو، ۳۱.</ref>، اما بقایای این مذهب هنوز تا نیمۀ دوم قرن ۴ ق و شاید بخشی از قرن ۵ ق در شام برجای بوده است<ref>مثلاً نک: مقدسی، ۱۵۳؛ بغدادی، ۳۶، ۲۷۷.</ref>. | ||
در اندلس مذهب اوزاعی با کوشش برخی از شاگردان اوزاعی چون صعصعة بن سلام اندلسی (د ۱۹۲ ق) به این دیار راه یافت<ref>نک :حمیدی، ۱/ ۳۷۹.</ref> و تا بخشی از قرن ۳ ق به عنوان مذهب غالب شناخته میشد و از آن پس مذهب مالکی جای آن را گرفت<ref>نک: قاضی عیاض، ۱/ ۸۰؛ ونشریسی، ۶/ ۳۵۶؛ نیز نک: ضبی، ۲۹۴؛ قس: مقری، ۴/ ۲۱۷- ۲۱۸.</ref>. | در اندلس مذهب اوزاعی با کوشش برخی از شاگردان اوزاعی چون صعصعة بن سلام اندلسی (د ۱۹۲ ق) به این دیار راه یافت<ref>نک :حمیدی، ۱/ ۳۷۹.</ref> و تا بخشی از قرن ۳ ق به عنوان مذهب غالب شناخته میشد و از آن پس مذهب مالکی جای آن را گرفت<ref>نک: قاضی عیاض، ۱/ ۸۰؛ ونشریسی، ۶/ ۳۵۶؛ نیز نک: ضبی، ۲۹۴؛ قس: مقری، ۴/ ۲۱۷- ۲۱۸.</ref>. | ||
[[ذهبی]] پایان غلبۀ این مذهب را در اندلس در حدود سال ۲۲۰ق دانسته است (تاریخ، ۴۹۸)، اما باید توجه داشت که برخی از مبلغان [[مذهب اوزاعی]] چون [[زهیر بن مالک بلوی]] (د پیش از ۲۵۰ ق)، تا مدتی پس از تاریخ یاد شده، سعی در حفظ این مذهب داشتهاند<ref>نک: حمیدی، ۱/ ۳۴۳.</ref>. | [[ذهبی]] پایان غلبۀ این مذهب را در اندلس در حدود سال ۲۲۰ق دانسته است (تاریخ، ۴۹۸)، اما باید توجه داشت که برخی از مبلغان [[مذهب اوزاعی]] چون [[زهیر بن مالک بلوی]] (د پیش از ۲۵۰ ق)، تا مدتی پس از تاریخ یاد شده، سعی در حفظ این مذهب داشتهاند<ref>نک: حمیدی، ۱/ ۳۴۳.</ref>. | ||
اهمیت مذهب اوزاعی در مباحث تخصصی فقه را باید بسیار فراتر از محیط محدود شام و [[اندلس]] دانست که تنها قلمرو واقعی این مذهب بوده است. ردیۀ قاضی ابویوسف فقیه برجستۀ اصحاب رأی بر کتاب السیر اوزاعی (نک: مآخذ) و دیدگاههای [[احمد بن حنبل]]، فقیه حدیثگرای [[بغداد]] دربارۀ اوزاعی و مذهب فقهی او<ref>نک :ابوداوود، ۲۷۷.</ref> از نمونههایی است که اهمیت این مذهب را در حوزههای دورتر مینمایاند. در | اهمیت مذهب اوزاعی در مباحث تخصصی فقه را باید بسیار فراتر از محیط محدود شام و [[اندلس]] دانست که تنها قلمرو واقعی این مذهب بوده است. ردیۀ قاضی ابویوسف فقیه برجستۀ اصحاب رأی بر کتاب السیر اوزاعی (نک: مآخذ) و دیدگاههای [[احمد بن حنبل]]، فقیه حدیثگرای [[بغداد]] دربارۀ اوزاعی و مذهب فقهی او<ref>نک :ابوداوود، ۲۷۷.</ref> از نمونههایی است که اهمیت این مذهب را در حوزههای دورتر مینمایاند. در قرن ۳ ق، با آغاز تدوین آثاری در حوزۀ فقه مقایسهای، فقه اوزاعی در کنار مهمترین مذاهب فقهی مورد توجه نویسندگان اینگونه کتب قرار گرفت<ref>مثلاً نک: ترمذی، مروزی، طبری، سراسر كتاب</ref>. | ||
== اوزاعی و دیگر رشتههای معارف اسلامی == | == اوزاعی و دیگر رشتههای معارف اسلامی == |