پرش به محتوا

حدیث معراج: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
'''حدیث معراج''' حدیثی قدسی است که در آن گفتگوی میان خداوند و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) در شب معراج آمده است.  
'''حدیث معراج''' حدیثی قدسی است که در آن گفتگوی میان خداوند و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) در شب معراج آمده است.  
== محتوای حدیث ==
== محتوای حدیث ==
در این گفت‌و ‌گو  پیامبر اعظم(صلّی‌الله علیه واله وسلّم) سؤالاتی را در زمینه مسائل اخلاقی، از خداوند متعال پرسیده و خداوند متعال پاسخ فرموده است.
در این گفت‌و ‌گو  [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اعظم (صلّی‌الله علیه واله وسلّم)]] سؤالاتی را در زمینه مسائل اخلاقی، از خداوند متعال پرسیده و خداوند متعال پاسخ فرموده است.
این حدیث مهم‌ترین و برترین بحث اخلاقی را دارد؛ چراکه پرسشگر بالاترین پرسشگر و صادر اول و دارای مقام محمود و عقل کامل و سید رسولان است و پاسخ‌دهنده معلم اول و خداوند رئوف و رحیم است گرچه احادیثی در محتوای مکالمات انبیا با خداوند داریم؛ اما شرافت و مکانت پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بیش از همه و وی بهانه خلقت همگان و همه چیزها است و دارای مقام «قاب قوسین او ادنی» و رسالت اصلی وی نیز اتمام مکارم اخلاق است<ref>سر الإسراء في شرح حديث المعراج، ج1،  ص 6.</ref>  و خود ایشان فرموده است که بعثت لأتمم مكارم الأخلاق<ref>سفينة البحار، ج 1، ص 410</ref> و نیز: عليكم بمكارم الأخلاق ! فإن ربي بعثني بها<ref>وسائل الشيعة، ج 8، ص 521، الرواية 6 .</ref>.
این حدیث مهم‌ترین و برترین بحث اخلاقی را دارد؛ چراکه پرسشگر بالاترین پرسشگر و صادر اول و دارای مقام محمود و عقل کامل و سید رسولان است و پاسخ‌دهنده معلم اول و خداوند رئوف و رحیم است گرچه احادیثی در محتوای مکالمات انبیا با خداوند داریم؛ اما شرافت و مکانت پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بیش از همه و وی بهانه خلقت همگان و همه چیزها است و دارای مقام «قاب قوسین او ادنی» و رسالت اصلی وی نیز اتمام مکارم اخلاق است<ref>سر الإسراء في شرح حديث المعراج، ج1،  ص 6.</ref>  و خود ایشان فرموده است که بعثت لأتمم مکارم الأخلاق<ref>سفينة البحار، ج 1، ص 410</ref> و نیز: علیکم بمکارم الأخلاق ! فإن ربی بعثنی بها<ref>وسائل الشيعة، ج 8، ص 521، الرواية 6 .</ref>.


== منبع ==
== منبع ==
اولین کسی که حدیث معراج را نقل نموده، حسن بن محمد دیلمی، در کتاب ارشاد القلوب است<ref>دیلمی، ارشاد القلوب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۹۹.</ref>، سپس فیض کاشانی در الوافی، حُرّ عامِلی در جواهر السَّنیه و علامه مجلسی در بِحارالأنوار آن را به نقل از ارشادالقلوب آورده‌اند<ref>فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۲۶، ص۱۴۲؛ حر عاملی، الجواهر السنیه، ۱۳۸۰ش، ص۳۸۲؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۴، ص۲۲.</ref>. از محدثین بزرگ شیعه هم آن را در کتب اصلی خود باز نشر فرموده‌اند.
اولین کسی که حدیث معراج را نقل نموده، حسن بن محمد دیلمی، در کتاب [[ارشاد القلوب (کتاب)|ارشاد القلوب]] است<ref>دیلمی، ارشاد القلوب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۹۹.</ref>، سپس [[فیض کاشانی]] در [[الوافی (کتاب)|الوافی]]، [[شیخ حر عاملی|شیخ حُرّ عامِلی]] در جواهر السَّنیه و [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]] در [[بحارالانوار (کتاب)|بِحارالأنوار]] آن را به نقل از ارشادالقلوب آورده‌اند<ref>فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۲۶، ص۱۴۲؛ حر عاملی، الجواهر السنیه، ۱۳۸۰ش، ص۳۸۲؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۴، ص۲۲.</ref>. از محدثین بزرگ شیعه هم آن را در کتب اصلی خود باز نشر فرموده‌اند.


== اعتبار سند ==
== اعتبار سند ==
علامه مجلسی دو سند برای این حدیث ذکر کرد است:<br>
علامه مجلسی دو سند برای این حدیث ذکر کرده است:


# أقول و رأيت في بعض الكتب لهذا الحديث سندا هكذا قال الإمام أبو عبدالله محمد بن علي البلخي عن أحمد بن إسماعيل الجوهري عن أبي محمد علي بن مظفر بن إلياس العبدي عن أبي نصر أحمد بن عبدالله الواعظ عن أبي الغنائم عن أبي الحسن عبدالله بن الواحد بن محمد بن عقيل عن أبي إسحاق إبراهيم بن حاتم الزاهد بالشام عن إبراهيم بن محمد عن عبدالله بن عبد الرحمن عن أبي عبدالله عبد الحميد بن أحمد بن سعيد عن أبي بشر عن الحسن بن علي المقري عن أبي مسلم محمد بن الحسن المقري عن الإمام جعفر بن محمد الصادق عن أبيه عن جده عن علي بن أبي طالب(علیه‌السلام)قال‏ هذا ما سئل رسول‌الله (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) ربه ليلة المعراج-...<br>
- أقول و رأیت فی بعض الکتب لهذا الحدیث سندا هکذا قال الإمام أبو عبدالله محمد بن علی البلخی عن أحمد بن إسماعیل الجوهری عن أبی محمد علی بن مظفر بن إلیاس العبدی عن أبی نصر أحمد بن عبدالله الواعظ عن أبی الغنائم عن أبی الحسن عبدالله بن الواحد بن محمد بن عقیل عن أبی إسحاق إبراهیم بن حاتم الزاهد بالشام عن إبراهیم بن محمد عن عبدالله بن عبد الرحمن عن أبی عبدالله عبد الحمید بن أحمد بن سعید عن أبی بشر عن الحسن بن علی المقری عن أبی مسلم محمد بن الحسن المقری عن الإمام جعفر بن محمد الصادق عن أبیه عن جده عن علی بن أبی طالب(علیه‌السلام)قال‏ هذا ما سئل رسول‌الله (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) ربه لیلة المعراج-...


# و وجدت في نسخة قديمة أخرى‏ قال الشيخ أبو عمرو عثمان بن محمد البلخي أخبرنا أبو بكر أحمد بن إسماعيل الجوهري قال حدثنا أبو علي المطر بن إلياس بن سعد بن سليمان‏ قال أخبرنا أبو نصر أحمد بن عبدالله بن إسحاق الواعظ قال أخبرنا أبو الغنائم الحسن بن حماد المقري قراءة بأهواز في آخر شهر رمضان سنة ثلاث و أربعين و أربعمائة قال أخبرنا أبو مسلم محمد بن الحسن المقري قراءة عليه من أصله قال حدثنا عبد الواحد بن محمد بن عقيل قال أخبرنا أبو إسحاق إبراهيم بن حاتم الزاهد بالشام قال حدثنا إبراهيم بن محمد بن أحمد قال حدثنا إسحاق بن بشر عن جعفر بن محمد الصادق عن أبيه عن جده عن علي بن أبي طالب ع‏ و ذكر نحوه...<ref>بحار الأنوار، ج‏74، ص: 31.</ref><br>.
- و وجدت فی نسخة قدیمة أخرى‏ قال الشیخ أبو عمرو عثمان بن محمد البلخی أخبرنا أبو بکر أحمد بن إسماعیل الجوهری قال حدثنا أبو علی المطر بن إلیاس بن سعد بن سلیمان‏ قال أخبرنا أبو نصر أحمد بن عبدالله بن إسحاق الواعظ قال أخبرنا أبو الغنائم الحسن بن حماد المقری قراءة بأهواز فی آخر شهر رمضان سنة ثلاث و أربعین و أربعمائة قال أخبرنا أبو مسلم محمد بن الحسن المقری قراءة علیه من أصله قال حدثنا عبد الواحد بن محمد بن عقیل قال أخبرنا أبو إسحاق إبراهیم بن حاتم الزاهد بالشام قال حدثنا إبراهیم بن محمد بن أحمد قال حدثنا إسحاق بن بشر عن جعفر بن محمد الصادق عن أبیه عن جده عن علی بن أبی طالب ع‏ و ذکر نحوه...<ref>بحار الأنوار، ج‏74، ص: 31.</ref><br>.


آیت‌الله سعادت پرور هم در مقدمه کتاب سرالإسراء في شرح حديث المعراج<ref>سر الإسراء في شرح حديث المعراج، ج،1  ص 8.</ref> با ذکر مرسل بودن حدیث در ارشاد<ref>ارشادالقلوب، الطبع العربي، الباب 54، ص 278 و الجواهر السنیه الجواهر السنية، ص 191 .و بحار  بحار الأنوار، ج 77، ص 21، الرواية 6</ref> به ذکر این دو سند از کافی اشاره می کند و علاوه بر آن می گوید که همینکه این سه بزرگوار حدیث را نقل کرده و متعرض ضعف سند نشده‌اند، نشان می‌دهد که گویا هرسه به متن و سند حدیث اعتماد داشته اند و فیض هم با اینکه خود آن را به صورت مرسل از ارشاد نقل کرده، تصریح دارد که برخی به صورت مسند آن را ذکر کرده‌اند: و رواه غيره مسندا عنه أبيه عن جده أميرالمؤمنين عليهم‌السلام<ref>الوافي، ج 3، أبواب المواعظ، باب مواعظ الله سبحانه، ص 34 .</ref>.  
آیت‌الله سعادت پرور هم در مقدمه کتاب سرالإسراء فی شرح حدیث المعراج<ref>سر الإسراء في شرح حديث المعراج، ج،1  ص 8.</ref> با ذکر مرسل بودن حدیث در ارشاد<ref>ارشادالقلوب، الطبع العربي، الباب 54، ص 278 و الجواهر السنیه الجواهر السنية، ص 191 .و بحار  بحار الأنوار، ج 77، ص 21، الرواية 6</ref> به ذکر این دو سند از [[اصول کافی (کتاب)|کافی]] اشاره می‌کند و علاوه بر آن می‌گوید که همینکه این سه بزرگوار حدیث را نقل کرده و متعرض ضعف سند نشده‌اند، نشان می‌دهد که گویا هرسه به متن و سند حدیث اعتماد داشته‌اند و فیض هم با اینکه خود آن را به صورت مرسل از ارشاد نقل کرده، تصریح دارد که برخی به صورت مسند آن را ذکر کرده‌اند: و رواه غیره مسندا عنه أبیه عن جده أمیرالمؤمنین علیهم‌السلام<ref>الوافي، ج 3، أبواب المواعظ، باب مواعظ الله سبحانه، ص 34 .</ref>.  
شیخ حر عاملی هم در اواخر الجواهر السنیه به اعتماد خود به احادیث  مذکور در کتاب تصریح نموده است<ref>الجواهر‌السنية، ص 364</ref><br>  
شیخ حر عاملی هم در اواخر الجواهر السنیه به اعتماد خود به احادیث  مذکور در کتاب تصریح نموده است<ref>الجواهر‌السنية، ص 364</ref>  


آیت‌الله سعادت پرور در تثبیت سند روایت می‌فرماید بزرگان علم و معرفت  و کمال به این حدیث اعتنا داشته و فقرات آن را به مناسبت‌‌های مختلف ذکر می‌کرده‌اند مثل ميرزا جواد ملكي تبریزی در کتب اخلاقی و نیز علامه طباطبایی که یک دوره کامل این حدیث را برای شاگردانش تفسیر کرد و در آثارش از آن ذکر کرده و در مباحث خود با هانری کربن هم از این حدیث استفاده می‌کرد علاوه بر این متن این حدیث با کتاب و  سنت انطباق دارد و آیات و روایاتی که ما در شرح آورده‌ایم به‌روشنی این تطبیق را نمایانده است<ref>سر الإسراء في شرح حديث المعراج، ج،1  ص 8.</ref>.
آیت‌الله سعادت پرور در تثبیت سند روایت می‌فرماید بزرگان علم و معرفت  و کمال به این حدیث اعتنا داشته و فقرات آن را به مناسبت‌‌های مختلف ذکر می‌کرده‌اند مثل میرزا جواد ملکی تبریزی در کتب اخلاقی و نیز علامه طباطبایی که یک دوره کامل این حدیث را برای شاگردانش تفسیر کرد و در آثارش از آن ذکر کرده و در مباحث خود با هانری کربن هم از این حدیث استفاده می‌کرد علاوه بر این متن این حدیث با کتاب و  سنت انطباق دارد و آیات و روایاتی که ما در شرح آورده‌ایم به‌روشنی این تطبیق را نمایانده است<ref>سر الإسراء في شرح حديث المعراج، ج،1  ص 8.</ref>.


== شروح ==
== شروح ==
خط ۵۶: خط ۵۴:
==متن و ترجمه حدیث معراج==
==متن و ترجمه حدیث معراج==


رُوِیَ عَنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنیِنَ (عليه‌السلام)<ref>این مناجات در کتاب بحارالانوار، جلد ۷۷، صفحه ۲۱ موجود است که چون علامه مجلسی «رضوان‌الله علیه» از ارشاد القلوب دیلمی، باب ۵۴ نقل نموده به همان مدرک مراجعه و استنساخ گردیده است و اگر تفاوتی در جملات دیده می‌شود به همین دلیل است</ref>: إنَّ النَّبِیَّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ سَألَ رَبَّهُ فِی لَیْلَهِ الْمِعْراجِ فَقالَ: یا رَبِّ! أیُّ الاْعْمالِ أفْضَلُ؟ فَقالَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ: لَیْسَ شَیْءٌ عِنْدِی أفْضَلَ مِنَ التَّوَکُّلِ عَلَیَّ وَالرِّضا بِما قَسَمْتُ.
رُوِیَ عَنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنیِنَ (علیه‌السلام)<ref>این مناجات در کتاب بحارالانوار، جلد ۷۷، صفحه ۲۱ موجود است که چون علامه مجلسی «رضوان‌الله علیه» از ارشاد القلوب دیلمی، باب ۵۴ نقل نموده به همان مدرک مراجعه و استنساخ گردیده است و اگر تفاوتی در جملات دیده می‌شود به همین دلیل است</ref>: إنَّ النَّبِیَّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ سَألَ رَبَّهُ فِی لَیْلَهِ الْمِعْراجِ فَقالَ: یا رَبِّ! أیُّ الاْعْمالِ أفْضَلُ؟ فَقالَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ: لَیْسَ شَیْءٌ عِنْدِی أفْضَلَ مِنَ التَّوَکُّلِ عَلَیَّ وَالرِّضا بِما قَسَمْتُ.


از امیرمؤمنان (عليه‌السلام) روایت شده است که: پیامبر اکرم (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) در شب معراج از پروردگارش پرسید: پروردگارا! برترین و شریفترین کارها کدام است؟ خداوند عزّوجلّ در پاسخ فرمود: هیچ عملی نزد من بالاتر از توکل بر من و راضی بودن به آنچه که من قسمت کرده ام، نیست.
از امیرمؤمنان (علیه‌السلام) روایت شده است که: پیامبر اکرم (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) در شب معراج از پروردگارش پرسید: پروردگارا! برترین و شریفترین کارها کدام است؟ خداوند عزّوجلّ در پاسخ فرمود: هیچ عملی نزد من بالاتر از توکل بر من و راضی بودن به آنچه که من قسمت کرده ام، نیست.


<big>شایستگان محبّت خداوند</big><br><big>یا مُحَمَّدُ!</big> وَجَبَتْ مَحَبَّتِی لِلْمُتَحابِّینَ فِیَّ، وَوَجَبَتْ مَحَبَّتِی لِلْمُتَواصِلِینَ فِیَّ وَوَجَبَتْ مَحَبَّتِی لِلْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیَّ، وَلَیْسَ لَِمحَبَّتِی عَلَمٌ وَلا نِهایَهٌ، وَکُلَّما رَفَعْتُ لَهُمْ عَلَماً وَضَعْتُ لَهُمْ عَلَماً أُولئِکَ الَّذِینَ نَظَرُوا إلَی الَْمخْلُوقِینَ بِنَظَرِی إلَیْهِمْ وَلَمْ یَرْفَعُوا الْحَوائِجَ إلَی الْخَلْقِ بُطُونُهُمْ خَفِیفَهٌ مِنْ أکْلِ الْحَرامِ نَعِیمُهُمْ فِی الدُّنْیا ذِکْرِی وَمَحَبَّتِی وَرِضائِی عَنْهُمْ.
<big>شایستگان محبّت خداوند</big><br><big>یا مُحَمَّدُ!</big> وَجَبَتْ مَحَبَّتِی لِلْمُتَحابِّینَ فِیَّ، وَوَجَبَتْ مَحَبَّتِی لِلْمُتَواصِلِینَ فِیَّ وَوَجَبَتْ مَحَبَّتِی لِلْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیَّ، وَلَیْسَ لَِمحَبَّتِی عَلَمٌ وَلا نِهایَهٌ، وَکُلَّما رَفَعْتُ لَهُمْ عَلَماً وَضَعْتُ لَهُمْ عَلَماً أُولئِکَ الَّذِینَ نَظَرُوا إلَی الَْمخْلُوقِینَ بِنَظَرِی إلَیْهِمْ وَلَمْ یَرْفَعُوا الْحَوائِجَ إلَی الْخَلْقِ بُطُونُهُمْ خَفِیفَهٌ مِنْ أکْلِ الْحَرامِ نَعِیمُهُمْ فِی الدُّنْیا ذِکْرِی وَمَحَبَّتِی وَرِضائِی عَنْهُمْ.
خط ۱۶۶: خط ۱۶۴:
<big>ای احمد!</big> در بهشت قصری است از لؤلؤ بر فراز لؤلؤ، و مروارید بزرگ درخشان روی مروارید که در آنها قطع و وصلی وجود ندارد (یکپارچه است) در این کاخ، دوستان خاصّ من هستند که:
<big>ای احمد!</big> در بهشت قصری است از لؤلؤ بر فراز لؤلؤ، و مروارید بزرگ درخشان روی مروارید که در آنها قطع و وصلی وجود ندارد (یکپارچه است) در این کاخ، دوستان خاصّ من هستند که:


* هر روز هفتاد بار (به لطف و مهر) به آنان نظرمی‌افکنم و هربار با آنها سخن می‌گویم و هفتاد بار بر قلمرو و مقامشان می‌افزایم؛
* هر روز هفتاد بار (به لطف و مهر) به آنان نظر می‌افکنم و هربار با آنها سخن می‌گویم و هفتاد بار بر قلمرو و مقامشان می‌افزایم؛
* و آنگاه که اهل بهشت از خوردن و آشامیدن لذّت می‌برند، اینان از ذکر و سخن و گفتار من لذّت می‌برند؛
* و آنگاه که اهل بهشت از خوردن و آشامیدن لذّت می‌برند، اینان از ذکر و سخن و گفتار من لذّت می‌برند؛


خط ۲۰۸: خط ۲۰۶:
* هرگاه که بزرگ شود، فراموشکار می‌شود و هرگاه که در امنیّت باشد، غفلت می‌ورزد
* هرگاه که بزرگ شود، فراموشکار می‌شود و هرگاه که در امنیّت باشد، غفلت می‌ورزد


نفس آدمی، مثل شتر مرغ است که فراوان می‌خورد ولی وقتی که بر آن سوار می‌شوند (بار می‌گذارند) نمی‌پرد و مانند خرزهره است که رنگش زیبا ولی مزّه اش تلخ است.
نفس آدمی، مثل شتر مرغ است که فراوان می‌خورد ولی وقتی که بر آن سوار می‌شوند (بار می‌گذارند) نمی‌پرد و مانند خرزهره است که رنگش زیبا ولی مزّه‌اش تلخ است.


<big>اوصاف دنیا زدگان</big><br><big>یا أحْمَدُ!</big> أبْغِضِ الدُّنْیا وَأهْلَها وَأحِبَّ الاْخِرَهَ وَأَهْلَها
<big>اوصاف دنیا زدگان</big><br><big>یا أحْمَدُ!</big> أبْغِضِ الدُّنْیا وَأهْلَها وَأحِبَّ الاْخِرَهَ وَأَهْلَها
خط ۲۳۵: خط ۲۳۳:
* هنگام رسیدن به غذا، بسیار شادمان می‌شود؛
* هنگام رسیدن به غذا، بسیار شادمان می‌شود؛
* اهل دنیا هنگام نعمت، شکر و هنگام بلا، صبر نمی‌کنند؛
* اهل دنیا هنگام نعمت، شکر و هنگام بلا، صبر نمی‌کنند؛
* به کارهایی که انجام نداده اند خودستایی می‌کنند و چیزی را ادّعا می‌کنند که واجد آن نیستند؛
* به کارهایی که انجام نداده‌اند خودستایی می‌کنند و چیزی را ادّعا می‌کنند که واجد آن نیستند؛
* و از روی آرزو و هوس سخن می‌گویند؛
* و از روی آرزو و هوس سخن می‌گویند؛
* عیوب دیگران را بازگو ولی خوبی‌های آنها را مخفی می‌کنند.
* عیوب دیگران را بازگو ولی خوبی‌های آنها را مخفی می‌کنند.
خط ۲۵۳: خط ۲۵۱:


<big>ای احمد!</big> اهل خیر و آخرت:
<big>ای احمد!</big> اهل خیر و آخرت:
* چهره هایشان لاغر است؛
* چهره‌هایشان لاغر است؛
* حیای آنها زیاد و حماقتشان کم و نفع آنان فراوان و حیله آنها اندک است؛
* حیای آنها زیاد و حماقتشان کم و نفع آنان فراوان و حیله آنها اندک است؛
* مردم از دست آنها در رفاهند ولی خودشان از دست خویش در رنجند؛
* مردم از دست آنها در رفاهند ولی خودشان از دست خویش در رنجند؛
خط ۲۶۷: خط ۲۶۵:
* و دعای آنها زیر حجابها می‌چرخد؛
* و دعای آنها زیر حجابها می‌چرخد؛
* خداوند دوست دارد کلام آنان را بشنود آنگونه که مادر دوست دارد به کلام فرزند خود گوش دهد؛
* خداوند دوست دارد کلام آنان را بشنود آنگونه که مادر دوست دارد به کلام فرزند خود گوش دهد؛
* از خداوند لحظه ای غافل نمی‌شوند؛
* از خداوند لحظه‌ای غافل نمی‌شوند؛
* پر خوری و پرگوئی و پوشیدن لباسهای متنوع و زیاد و رنگارنگ را دوست ندارند؛
* پر خوری و پرگوئی و پوشیدن لباسهای متنوع و زیاد و رنگارنگ را دوست ندارند؛
* مردم نزد آنها مردگانند و خداوند، زنده کریم؛
* مردم نزد آنها مردگانند و خداوند، زنده کریم؛
خط ۳۰۷: خط ۳۰۵:
فرمود: زاهد آن کسی است که:
فرمود: زاهد آن کسی است که:


* خانه ای ندارد که اگر خراب شد، غم بخورد؛  
* خانه‌ای ندارد که اگر خراب شد، غم بخورد؛
* فرزندی ندارد که اگر مُرد، محزون شود؛  
* فرزندی ندارد که اگر مُرد، محزون شود؛  
* و هیچ چیز ندارد که اگر از دست رفت، غصه بخورد؛  
* و هیچ چیز ندارد که اگر از دست رفت، غصه بخورد؛  
* و هیچکس را نمی‌شناسد که او را لحظه ای از یاد خدا غافل کند؛  
* و هیچکس را نمی‌شناسد که او را لحظه‌ای از یاد خدا غافل کند؛
* غذای اضافی ندارد که از او بطلبند و لباس نرم نمی‌پوشد.
* غذای اضافی ندارد که از او بطلبند و لباس نرم نمی‌پوشد.


خط ۴۱۹: خط ۴۱۷:
وقتی که بنده من در حال سکرات مرگ باشد، فرشتگان بالای سر او می‌ایستند در حالی که به دست هر کدام از آنها جامی از آب کوثر و جامی از شراب بهشتی است، به روح او می‌نوشانند تا سکرات موت و سختی آن از بین برود، و او را به بشارتی بزرگ مژده می‌دهند و می‌گویند: خوش آمدی و مقدمت مبارک باد! تو بر خدای عزیز، کریم، حبیب و نزدیک وارد می‌شوی.
وقتی که بنده من در حال سکرات مرگ باشد، فرشتگان بالای سر او می‌ایستند در حالی که به دست هر کدام از آنها جامی از آب کوثر و جامی از شراب بهشتی است، به روح او می‌نوشانند تا سکرات موت و سختی آن از بین برود، و او را به بشارتی بزرگ مژده می‌دهند و می‌گویند: خوش آمدی و مقدمت مبارک باد! تو بر خدای عزیز، کریم، حبیب و نزدیک وارد می‌شوی.


پس روح او از جوار فرشتگان پرواز می‌کند و به پیشگاه پرودگار در کمتر از یک چشم به هم زدن صعود می‌کند و دیگر بین او و بین پروردگار، پرده و حجابی نیست، خداوند مشتاق دیدار اوست و او را لب چشمه ای در کنار عرش می‌نشاند.
پس روح او از جوار فرشتگان پرواز می‌کند و به پیشگاه پرودگار در کمتر از یک چشم به هم زدن صعود می‌کند و دیگر بین او و بین پروردگار، پرده و حجابی نیست، خداوند مشتاق دیدار اوست و او را لب چشمه‌ای در کنار عرش می‌نشاند.


سپس به او می‌گوید: دنیا را چگونه رها کردی؟ جواب می‌دهد: خدایا! به عزّت و جلالت که من نسبت به دنیا شناختی ندارم
سپس به او می‌گوید: دنیا را چگونه رها کردی؟ جواب می‌دهد: خدایا! به عزّت و جلالت که من نسبت به دنیا شناختی ندارم
خط ۴۷۱: خط ۴۶۹:
و اما حیات جاودان آن است که:
و اما حیات جاودان آن است که:


* (صاحب آن) برای خود به گونه ای عمل می‌کند که دنیا در نظرش بی ارزش و در چشمش کوچک و آخرت بزرگ و با عظمت است؛  
* (صاحب آن) برای خود به گونه‌ای عمل می‌کند که دنیا در نظرش بی ارزش و در چشمش کوچک و آخرت بزرگ و با عظمت است؛
* و خواسته من را بر خواسته خویش مقدم می‌دارد و در طلب رضای من است؛
* و خواسته من را بر خواسته خویش مقدم می‌دارد و در طلب رضای من است؛
* و حق مرا بزرگ می‌شمارد و همواره توّجه دارد که من نسبت به او آگاه هستم؛
* و حق مرا بزرگ می‌شمارد و همواره توّجه دارد که من نسبت به او آگاه هستم؛
خط ۴۸۵: خط ۴۸۳:
* و چشم و قلب او را می‌گشایم تا با گوش جانش بشنود و با چشم قلبش جلال و عظمت من را ببیند
* و چشم و قلب او را می‌گشایم تا با گوش جانش بشنود و با چشم قلبش جلال و عظمت من را ببیند
* و دنیا را بر او تنگ می‌گردانم
* و دنیا را بر او تنگ می‌گردانم
* و نسبت به لذّتهای دنیایی در او کینه ای به وجود می‌آورم
* و نسبت به لذّتهای دنیایی در او کینه‌ای به وجود می‌آورم
* و از دنیا او را به گونه ای بر حذر می‌دارم که شبان، گوسفندان خود را از چریدن در چراگاههای خطرناک و هلاکت آفرین بر حذر می‌دارد
* و از دنیا او را به گونه‌ای بر حذر می‌دارم که شبان، گوسفندان خود را از چریدن در چراگاههای خطرناک و هلاکت آفرین بر حذر می‌دارد
* پس وقتی که چنین شد به شدّت از مردم فرار میکند، و از دنیای فانی به سرای باقی و از عالم شیطنت به سرزمین رحمت منتقل می‌شود.
* پس وقتی که چنین شد به شدّت از مردم فرار میکند، و از دنیای فانی به سرای باقی و از عالم شیطنت به سرزمین رحمت منتقل می‌شود.


خط ۵۰۲: خط ۵۰۰:
* به او نحوه شکر گزاری را می‌آموزم که هرگز آمیخته با جهل و نادانی نباشد
* به او نحوه شکر گزاری را می‌آموزم که هرگز آمیخته با جهل و نادانی نباشد


* و به او ذکر و یاد خودم را به گونه ای می‌آموزم که هیچ گاه فراموشی از یاد من برای او حاصل نشود
* و به او ذکر و یاد خودم را به گونه‌ای می‌آموزم که هیچ گاه فراموشی از یاد من برای او حاصل نشود
* و به او عشقی می‌دهم که هرگز محبّت دیگران را بر محبّت من مقدّم ندارد
* و به او عشقی می‌دهم که هرگز محبّت دیگران را بر محبّت من مقدّم ندارد


خط ۵۱۱: خط ۵۰۹:
# و سخن خودم و فرشتگانم را به گوش او می‌رسانم؛  
# و سخن خودم و فرشتگانم را به گوش او می‌رسانم؛  
#  او را بر اسراری که دیگران را از آن محروم کرده ام، آگاه می‌گردانم؛  
#  او را بر اسراری که دیگران را از آن محروم کرده ام، آگاه می‌گردانم؛  
# و به او جامه حیا می‌پوشانم به گونه ای که همه از او شرم و حیا داشته باشند؛
# و به او جامه حیا می‌پوشانم به گونه‌ای که همه از او شرم و حیا داشته باشند؛
# بر روی زمین راه می‌رود در حالی که گناهش آمرزیده است؛
# بر روی زمین راه می‌رود در حالی که گناهش آمرزیده است؛
# و قلب او را آگاه و بصیر می‌گردانم؛  
# و قلب او را آگاه و بصیر می‌گردانم؛  
خط ۵۳۹: خط ۵۳۷:
<big>ای احمد!</big> هرگز غفلت نداشته باش
<big>ای احمد!</big> هرگز غفلت نداشته باش


هرکس که از من غفلت داشته باشد برای من مهمّ نیست که در کدام وادی به هلاکت می‌رسد
هرکس که از من غفلت داشته باشد برای من مهمّ نیست که در کدام وادی به هلاکت می‌رسد.


<big>دلیل برتری پیامبر اسلام بر سایر پیامبران</big><br><big>یا أحْمَدُ!</big> هَلْ تَدْرِی لاِیِّ شَیْء فَضَّلْتُکَ عَلی سائِرِ الاْنْبِیاءِ؟ قالَ: اَللّهُمَّ! لا
<big>دلیل برتری پیامبر اسلام بر سایر پیامبران</big><br><big>یا أحْمَدُ!</big> هَلْ تَدْرِی لاِیِّ شَیْء فَضَّلْتُکَ عَلی سائِرِ الاْنْبِیاءِ؟ قالَ: اَللّهُمَّ! لا
خط ۵۵۹: خط ۵۵۷:
پس آنچه را که تاکنون نمی‌دانسته، اکنون می‌داند و آنچه را که تاکنون نمی‌دیده، اکنون می‌بیند.
پس آنچه را که تاکنون نمی‌دانسته، اکنون می‌داند و آنچه را که تاکنون نمی‌دیده، اکنون می‌بیند.


پس نخستین چیزی را که می‌بیند، عیوب خویش است قبل از آن که به عیب دیگران بپردازد، و ریزه کاری‌ها و دقائق علمی را به او می‌نمایانم، تا شیطنت در قلب و فکر و اندیشه او وارد نگردد.
پس نخستین چیزی را که می‌بیند، عیوب خویش است قبل از آن که به عیب دیگران بپردازد و ریزه کاری‌ها و دقائق علمی را به او می‌نمایانم، تا شیطنت در قلب و فکر و اندیشه او وارد نگردد.


<big>لزوم حفظ زبان</big><br><big>یا أحْمَدُ!</big> لَیْسَ شَیْءٌ مِنَ الْعِبادَهِ أَحَبَّ إلَیَّ مِنَ الصَّمْتِ وَالصَّوْمِ
<big>لزوم حفظ زبان</big><br><big>یا أحْمَدُ!</big> لَیْسَ شَیْءٌ مِنَ الْعِبادَهِ أَحَبَّ إلَیَّ مِنَ الصَّمْتِ وَالصَّوْمِ
خط ۵۶۷: خط ۵۶۵:
<big>ای احمد!</big> هیچ عبادتی نزد من از سکوت و روزه محبوبتر نیست.
<big>ای احمد!</big> هیچ عبادتی نزد من از سکوت و روزه محبوبتر نیست.


پس هر کس که روزه بگیرد و زبان خود را حفظ نکند مثل کسی است که به نماز بایستد، ولی چیزی نخواند
پس هر کس که روزه بگیرد و زبان خود را حفظ نکند مثل کسی است که به نماز بایستد، ولی چیزی نخواند.


پس به چنین نمازگزاری فقط پاداش بپاخاستن او را می‌دهم، ولی پاداش عبادت کنندگان را به وی نخواهم داد.
پس به چنین نمازگزاری فقط پاداش بپاخاستن او را می‌دهم، ولی پاداش عبادت کنندگان را به وی نخواهم داد.
خط ۵۸۱: خط ۵۷۹:
۲ - سکوتی که او را از حرف بیهوده مهار کند؛
۲ - سکوتی که او را از حرف بیهوده مهار کند؛


۳ - ترسی که هر روز به واسطه آن گریه اش افزون گردد؛
۳ - ترسی که هر روز به واسطه آن گریه‌اش افزون گردد؛


۴ - حیایی که در خلوت از من شرم بنماید؛
۴ - حیایی که در خلوت از من شرم بنماید؛


۵ - خوردن به اندازه ای که رفع نیاز او شود؛
۵ - خوردن به اندازه‌ای که رفع نیاز او شود؛


۶ - کینه نسبت به دنیا به جهت آن که من نسبت به آن کینه دارم؛
۶ - کینه نسبت به دنیا به جهت آن که من نسبت به آن کینه دارم؛
خط ۵۹۵: خط ۵۹۳:
<big>ای احمد!</big> هرکس که ادّعای عشق و محبّت من بکند این طور نیست که عاشق من باشد
<big>ای احمد!</big> هرکس که ادّعای عشق و محبّت من بکند این طور نیست که عاشق من باشد


کسی عاشق من است که: غذایش اندک، لباسش خشن و خوابش در حال سجده و نمازش طولانی باشد و همواره سکوت پیشه کند و بر من توکّل بنماید و گریه زیاد و خنده کم بکند و با هوس مخالفت کند و مسجد را به عنوان خانه خود و دانش را رفیق خود انتخاب کند، و در طلب رضای من باشد و از تبهکاران دوری گزیند و به یاد و ذکر من مشغول و همواره در حال تسبیح و تقدیس من باشد، در پیمان خود صادق و به عهد خود وفادار باشد، قلبش پاک و در نماز ملتهب و برافروخته و در انجام واجبات کوشا و نسبت به پاداشی که نزد من است راغب و مایل و از عذاب من هراسناک و با عاشقان من نزدیک و همنشین باشد
کسی عاشق من است که: غذایش اندک، لباسش خشن و خوابش در حال سجده و نمازش طولانی باشد و همواره سکوت پیشه کند و بر من توکّل بنماید و گریه زیاد و خنده کم بکند و با هوس مخالفت کند و مسجد را به عنوان خانه خود و دانش را رفیق خود انتخاب کند، و در طلب رضای من باشد و از تبهکاران دوری گزیند و به یاد و ذکر من مشغول و همواره در حال تسبیح و تقدیس من باشد، در پیمان خود صادق و به عهد خود وفادار باشد، قلبش پاک و در نماز ملتهب و برافروخته و در انجام واجبات کوشا و نسبت به پاداشی که نزد من است راغب و مایل و از عذاب من هراسناک و با عاشقان من نزدیک و همنشین باشد.


<big>تأثیر دنیا دوستی</big><br><big>یا أحْمَدُ!</big> لَوْ صَلَّی الْعَبْدُ صَلاهَ أهْلِ السَّماءِ وَالاْرْضِ وَصامَ صِیامَ أهْلِ السَّماءِ وَالاْرْضِ وَطَوی مِنَ الطَّعامِ مِثْلَ الْمَلائِکَهِ وَلَبِسَ لِباسَ الْغازِی ثُمَّ أری فِی
<big>تأثیر دنیا دوستی</big><br><big>ا أحْمَدُ!</big> لَوْ صَلَّی الْعَبْدُ صَلاهَ أهْلِ السَّماءِ وَالاْرْضِ وَصامَ صِیامَ أهْلِ السَّماءِ وَالاْرْضِ وَطَوی مِنَ الطَّعامِ مِثْلَ الْمَلائِکَهِ وَلَبِسَ لِباسَ الْغازِی ثُمَّ أری فِی


قَلْبِهِ مِنْ حُبِّ الدُّنْیا ذَرَّهً أوْ سُمْعَتِها أوْ رِیاسَتِها أوْ حِلْیَتِها أوْ زِینَتِها لا یُجاوِرُنِی فِی دارِی وَلاَنْزَعَنَّ مِنْ قَلْبِهِ مَحَبَّتِی وَعَلَیْکَ سَلامِی وَمَحَبَّتِی (وَرَحْمَتِی) وَالْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمیِنَ
قَلْبِهِ مِنْ حُبِّ الدُّنْیا ذَرَّهً أوْ سُمْعَتِها أوْ رِیاسَتِها أوْ حِلْیَتِها أوْ زِینَتِها لا یُجاوِرُنِی فِی دارِی وَلاَنْزَعَنَّ مِنْ قَلْبِهِ مَحَبَّتِی وَعَلَیْکَ سَلامِی وَمَحَبَّتِی (وَرَحْمَتِی) وَالْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمیِنَ


<big>ای احمد!</big> اگر کسی به اندازه اهل آسمان و زمین نماز بخواند و به اندازه اهل آسمان و زمین روزه بگیرد و مانند فرشتگان چیزی نخورد و مانند برهنگان لباس نپوشد، ولی من ذرّه ای از محبّت دنیا یا سُمعه و ریا یا ریاست دنیا یا زخارف و تشریفات دنیایی را در دل او بیابم، او را از همنشینی خودم محروم می‌کنم و محبّتم را از قلبش بیرون می‌نمایم.
<big>ای احمد!</big> اگر کسی به اندازه اهل آسمان و زمین نماز بخواند و به اندازه اهل آسمان و زمین روزه بگیرد و مانند فرشتگان چیزی نخورد و مانند برهنگان لباس نپوشد، ولی من ذرّه‌ای از محبّت دنیا یا سُمعه و ریا یا ریاست دنیا یا زخارف و تشریفات دنیایی را در دل او بیابم، او را از همنشینی خودم محروم می‌کنم و محبّتم را از قلبش بیرون می‌نمایم.


سلام و رحمت و محبّت من بر تو باد، و ستایش مخصوص پروردگار عالمیان است<ref>http://alhassanain.org/persian/?com=book&id=1054</ref>
سلام و رحمت و محبّت من بر تو باد، و ستایش مخصوص پروردگار عالمیان است<ref>http://alhassanain.org/persian/?com=book&id=1054</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۱۶۴

ویرایش