confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
توحید افعالى یعنى درک و شناختن اینکه جهان، با همه نظامات و سنن و علل و معلولات و اسباب و مسبّبات، فعل او و کار او و ناشى از اراده اوست. موجودات عالم همچنان که در ذات استقلال ندارند و همه قائم به او و وابسته به او هستند و او به تعبیر قرآن «قیوم» همه عالم است، در مقام تأثیر و علّیت نیز استقلال ندارند، و در نتیجه خداوند همچنان که در ذات شریک ندارد در فاعلیّت نیز شریک ندارد. هر فاعل و سببى، حقیقت خود و وجود خود و تأثیر و فاعلیّت خود را از او دارد و قائم به اوست. همه حولها و قوّهها «به او» است (ما شاء اللّه و لا قوّة الّا به، لا حول و لا قوّة الّا باللّه). | توحید افعالى یعنى درک و شناختن اینکه جهان، با همه نظامات و سنن و علل و معلولات و اسباب و مسبّبات، فعل او و کار او و ناشى از اراده اوست. موجودات عالم همچنان که در ذات استقلال ندارند و همه قائم به او و وابسته به او هستند و او به تعبیر قرآن «قیوم» همه عالم است، در مقام تأثیر و علّیت نیز استقلال ندارند، و در نتیجه خداوند همچنان که در ذات شریک ندارد در فاعلیّت نیز شریک ندارد. هر فاعل و سببى، حقیقت خود و وجود خود و تأثیر و فاعلیّت خود را از او دارد و قائم به اوست. همه حولها و قوّهها «به او» است (ما شاء اللّه و لا قوّة الّا به، لا حول و لا قوّة الّا باللّه). | ||
==== | ==== توحید در عبادت ==== | ||
ایشان در ذیل تفسیر آیه (ایّاکَ نَعْبُدُ) که بیانگر توحید عبادی است مینویسد: و اما توحید در عبد بودن و در عبادت به معنى این است که در مقابل هیچ موجود دیگر و هیچ فرمان دیگرى این حالت را نداشته باشد، بلکه نسبت به غیر خدا حالت عصیان و تمرد داشته باشد. | ایشان در ذیل تفسیر آیه (ایّاکَ نَعْبُدُ) که بیانگر توحید عبادی است مینویسد: و اما توحید در عبد بودن و در عبادت به معنى این است که در مقابل هیچ موجود دیگر و هیچ فرمان دیگرى این حالت را نداشته باشد، بلکه نسبت به غیر خدا حالت عصیان و تمرد داشته باشد. | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
ایشان در بیان فرق بین مراتب سه گانه با مرتبه اخیر – توحید در عبادت – میفرماید: | ایشان در بیان فرق بین مراتب سه گانه با مرتبه اخیر – توحید در عبادت – میفرماید: | ||
مراتب سهگانه توحید ذاتی صفاتی و افعالی، توحید نظرى و از نوع شناختن است، اما توحید در عبادت، توحید عملى و از نوع «بودن» و «شدن» است. آن مراتب توحید، تفکر و اندیشه راستین است و این مرحله از توحید، «بودن» و «شدن» راستین. توحید نظرى بینش کمال است و توحید عملى جنبش در جهت رسیدن به کمال. توحید نظرى پى بردن به «یگانگى» خداست و توحید عملى «یگانه شدن» انسان است. توحید نظرى «دیدن» است و توحید عملى | مراتب سهگانه توحید ذاتی صفاتی و افعالی، توحید نظرى و از نوع شناختن است، اما توحید در عبادت، توحید عملى و از نوع «بودن» و «شدن» است. آن مراتب توحید، تفکر و اندیشه راستین است و این مرحله از توحید، «بودن» و «شدن» راستین. توحید نظرى بینش کمال است و توحید عملى جنبش در جهت رسیدن به کمال. توحید نظرى پى بردن به «یگانگى» خداست و توحید عملى «یگانه شدن» انسان است. توحید نظرى «دیدن» است و توحید عملى «رفتن<ref>همان ص 103-99</ref>». | ||
2- پرستش لازمه شناخت خدای یگانه: | 2- پرستش لازمه شناخت خدای یگانه: | ||
شناخت خداى یگانه به عنوان کاملترین ذات با کاملترین صفات، منزه از هر گونه نقص و کاستى، و شناخت رابطه او با جهان که آفرینندگى و نگهدارى و فیاضیت، عطوفت و رحمانیت است، عکسالعملى در ما ایجاد میکند که از آن به «پرستش» تعبیر میشود | شناخت خداى یگانه به عنوان کاملترین ذات با کاملترین صفات، منزه از هر گونه نقص و کاستى، و شناخت رابطه او با جهان که آفرینندگى و نگهدارى و فیاضیت، عطوفت و رحمانیت است، عکسالعملى در ما ایجاد میکند که از آن به «پرستش» تعبیر میشود<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (جهانبینى توحیدى)، ج2، ص:-97 96</ref>. | ||
3- معنای پرستش : | 3- معنای پرستش : | ||
ایشان در معنای پرستش میفرماید : پرستش نوعى رابطه خاضعانه و ستایشگرانه و سپاسگزارانه است که انسان با خداى خود برقرار میکند. این نوع رابطه را انسان تنها با خداى خود میتواند برقرار کند و تنها در مورد خداوند صادق است، در مورد غیر خدا نه صادق است نه جایز | ایشان در معنای پرستش میفرماید : پرستش نوعى رابطه خاضعانه و ستایشگرانه و سپاسگزارانه است که انسان با خداى خود برقرار میکند. این نوع رابطه را انسان تنها با خداى خود میتواند برقرار کند و تنها در مورد خداوند صادق است، در مورد غیر خدا نه صادق است نه جایز<ref>همان</ref>. | ||
4- قرآن کریم تأکید و اصرار زیاد دارد بر اینکه عبادت و پرستش باید مخصوص خدا باشد، هیچ گناهى مانند شرک به خدا نیست | 4- قرآن کریم تأکید و اصرار زیاد دارد بر اینکه عبادت و پرستش باید مخصوص خدا باشد، هیچ گناهى مانند شرک به خدا نیست<ref>همان </ref>. | ||
5- از منظر ایشان توحید در عبادت آنگاه محقق میگردد که انسان عبادتگر بداند : ...جز او کامل مطلق نیست، جز او هیچ ذاتى منزه از نقص نیست، جز او کسى منعم اصلى و منشأ اصلى نعمتها که همه سپاسها به او برگردد نیست، جز او هیچ موجودى استحقاق مطاع محض بودن و تسلیم محض در برابر او شدن را ندارد. | 5- از منظر ایشان توحید در عبادت آنگاه محقق میگردد که انسان عبادتگر بداند : ...جز او کامل مطلق نیست، جز او هیچ ذاتى منزه از نقص نیست، جز او کسى منعم اصلى و منشأ اصلى نعمتها که همه سپاسها به او برگردد نیست، جز او هیچ موجودى استحقاق مطاع محض بودن و تسلیم محض در برابر او شدن را ندارد. | ||
ایشان در توسعه معنای توحید عبادی میفرماید: هر اطاعتى مانند اطاعت پیامبر و امام و حاکم شرعى اسلامى و پدر و مادر یا معلم باید به اطاعت از او و رضاى او منتهى شود وگرنه جایز نیست. این است عکسالعملى که شایسته یک بنده در مقابل خداى بزرگ است و جز در مورد خداى یگانه در مورد هیچ موجودى دیگر نه صادق است نه جایز | ایشان در توسعه معنای توحید عبادی میفرماید: هر اطاعتى مانند اطاعت پیامبر و امام و حاکم شرعى اسلامى و پدر و مادر یا معلم باید به اطاعت از او و رضاى او منتهى شود وگرنه جایز نیست. این است عکسالعملى که شایسته یک بنده در مقابل خداى بزرگ است و جز در مورد خداى یگانه در مورد هیچ موجودى دیگر نه صادق است نه جایز<ref>همان ص 99-98</ref>. | ||
6- توحید ذاتى و توحید در عبادت جزء اصول اولیه اعتقادى اسلامى است. | 6- توحید ذاتى و توحید در عبادت جزء اصول اولیه اعتقادى اسلامى است. | ||
یعنى اگر کسى در اعتقادش به یکى از این دو اصل خللى باشد جزء مسلمین محسوب نمیگردد. احدى از مسلمین با این دو اصل مخالف نیست | یعنى اگر کسى در اعتقادش به یکى از این دو اصل خللى باشد جزء مسلمین محسوب نمیگردد. احدى از مسلمین با این دو اصل مخالف نیست<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى؛ ج3؛ ص71</ref>. | ||
7- نزاع اصلی [[وهابیت]] با مسلمین صغروی است: ایشان معتقد است در مفهوم توحید و پرستش بین عالمان دینی اعم از وهابی و غیر وهابی اختلافی نیست اختلاف در مصادیق پرستش است : | 7- نزاع اصلی [[وهابیت]] با مسلمین صغروی است: ایشان معتقد است در مفهوم توحید و پرستش بین عالمان دینی اعم از وهابی و غیر وهابی اختلافی نیست اختلاف در مصادیق پرستش است : | ||
اختلاف وهابیّه با سایر مسلمین در این نیست که آیا یگانه موجود شایسته پرستش، خداوند است یا غیر خداوند، مثلًا انبیا و اولیا نیز شایسته پرستشاند؛ در این جهت تردید نیست که غیر خدا شایسته پرستش نیست، اختلاف در این است که آیا [[استشفاعات]] و [[توسلات]]، عبادت است یا نه؟ پس نزاع فیما بین، صغروى است نه کبروى | اختلاف وهابیّه با سایر مسلمین در این نیست که آیا یگانه موجود شایسته پرستش، خداوند است یا غیر خداوند، مثلًا انبیا و اولیا نیز شایسته پرستشاند؛ در این جهت تردید نیست که غیر خدا شایسته پرستش نیست، اختلاف در این است که آیا [[استشفاعات]] و [[توسلات]]، [[عبادت]] است یا نه؟ پس نزاع فیما بین، صغروى است نه کبروى<ref>همان</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |