۱٬۵۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
معظم له در مورد مرگ و حال انسان در تشییع جنازه چنین میفرمود: | معظم له در مورد مرگ و حال انسان در تشییع جنازه چنین میفرمود: | ||
<br> | <br> | ||
«دامادی انسان آن روزی است که انسان را پس از شستشو و غسل آن هم با سدر و کافور و پوشاندن لباس سفید ( کفن) روی دست میگیرند و از هر طرف صدا میزنند «لا اله الا الله» اگر آن روز خدای بزرگ به من اجازه دهد سر از تابوت بیرون میآورم و خطاب به مردم میگویم: مردم قدر «لا اله الا الله» را بدانید، ولی حیف که خدا چنین اجازهای را نمیدهد.» | «دامادی انسان آن روزی است که انسان را پس از شستشو و غسل آن هم با سدر و کافور و پوشاندن لباس سفید ( کفن) روی دست میگیرند و از هر طرف صدا میزنند «لا اله الا الله» اگر آن روز خدای بزرگ به من اجازه دهد سر از تابوت بیرون میآورم و خطاب به مردم میگویم: مردم قدر «لا اله الا الله» را بدانید، ولی حیف که خدا چنین اجازهای را نمیدهد.»<ref>[http://emamraoof.com/ برگرفته شده از مقاله زندگينامه آیت الله حاج شیخ محمد کوهستانی]</ref> | ||
<br> | <br> | ||
چون در آن مجلس ایشان بسیار از مردن و زندگی پس از مرگ تعریف کرده بود، فرزند ارجمندشان ـ حجت الاسلام اسماعیل کوهستانی ـ گفت: آقا جان! این گونه که شما از مرگ ستایش میکنید، پس مردم باید تقاضای مرگ نمایند و هر چه زودتر از این عالم به آن عالم رهسپار گردند. آقا فرمود: | چون در آن مجلس ایشان بسیار از مردن و زندگی پس از مرگ تعریف کرده بود، فرزند ارجمندشان ـ حجت الاسلام اسماعیل کوهستانی ـ گفت: آقا جان! این گونه که شما از مرگ ستایش میکنید، پس مردم باید تقاضای مرگ نمایند و هر چه زودتر از این عالم به آن عالم رهسپار گردند. آقا فرمود: | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
شما در آن حال سربلند کرده و به آنها میگویید، مگر نمیشنوید که من دارم میخوانم: «رَضِيتُ بِاللَّهِ رَبّا وَ بِالْإِسْلامِ دِينا» دیگر این چه سؤالی است که از من میکنید. آن دو ملک خوشحال میشوند و قبر تو باغی از باغهای بهشت میگردد.» | شما در آن حال سربلند کرده و به آنها میگویید، مگر نمیشنوید که من دارم میخوانم: «رَضِيتُ بِاللَّهِ رَبّا وَ بِالْإِسْلامِ دِينا» دیگر این چه سؤالی است که از من میکنید. آن دو ملک خوشحال میشوند و قبر تو باغی از باغهای بهشت میگردد.» | ||
<br> | <br> | ||
==عمل، بهترین وسیله نجات== | |||
<br> | |||
شخصی به آقا جان گفت: چه کار کنیم؟ مرگ خیلی سخت است، خدا چگونه میخواهد با ما معامله کند. معظم له در جوابش فرمود: «اگر عمل داشته باشی چیزی نیست، مثل این است که پیراهن کثیف را از تنت بیرون کنی و پیراهن تمیز بپوشی!» | |||
<br> | |||
==دعای باقی ماندن در خط اسلام== | |||
روزی خطیب بزرگ مرحوم شیخ [[محمد تقی فلسفی]] به محضر ایشان رسید و به ایشان عرض کرد که ما تا الان در خط اسلام بودیم، دعا بفرمایید از این به بعد هم در خط اسلام باقی بمانیم. معظم له در پاسخ وی با کمال تواضع و فروتنی فرمود: | |||
همیشه دعای من این است که: | |||
<br> | |||
«رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»: «پروردگارا، پس از آن که ما را هدایت کردی، دل هایمان را دست خوش انحراف مگردان و از جانب خود، رحمتی بر ما ارزانی دار که تو بخشایش گری.» | |||
<br> | |||
==گدایی و تضرع به درگاه خداوند== | |||
<br> | |||
در مورد این که انسان باید از خداوند بخواهد که او را نجات دهد، میفرمود: «گدایی، گدایی را آدم باید خودش بخواهد؛ گدایی من به درد دیگران نمیخورد.» | |||
<br> | |||
==تداوم ذکر و اثر آن در هنگام مرگ== | |||
<br> | |||
ایشان در مورد تداوم ذکر و اثر آن در هنگام مرگ میفرمودند: «انسان باید عادت به ذکری داشته باشد که در مواقع حساس مرگ و انتقال از این عالم بتواند طبق عادت همیشگی آن ذکر را بگوید.» | |||
<br> | |||
درخواست دستگیری ائمه علیهالسلام در هنگام مرگ: ایشان میفرمودند: «به زیارت هیچ امامی مشرف نشدم مگر آن که اولین سؤال و حاجت من از آن امام این بود که در حال احتضار و مرگ مرا یاری کنند و دستم را بگیرد.» | |||
<br> | |||
ایشان همچنین در باب ارزش کلمه طیبه لا اله الا الله فرمودند: «فردای قیامت مردم دوست دارند به دنیا برگردند و یک «لا اله الا الله» بگویند و بمیرند.» | |||
ویرایش