confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== از اصفهان تا نجف == | == از اصفهان تا نجف == | ||
در حدود سن نوزده سالگی بود که برادر بزرگ و مربی اصلی خود آقا مجتهد را از دست داد. از آن پس آیتاللهالعظمی شیخ محمد باقر نجفی شوهر خواهر وی مسئولیت تدریس و رسیدگی به کارهای وی را عهدهدار شد. سالیانی چند که برخی قریب هشت تا ده سال خواندهاند، شب و روز را در دروس پایانی سطح و سپس خارج فقه و اصول شیخ محمد باقر نجفی شرکت و چنان پیشرفت کرد که <big>مشار بالبنان</big> شد و استاد احراز ملکه استنباط را توسط وی تصریح نمود. | در حدود سن نوزده سالگی بود که برادر بزرگ و مربی اصلی خود آقا [[مجتهد]] را از دست داد. از آن پس آیتاللهالعظمی شیخ محمد باقر نجفی شوهر خواهر وی مسئولیت تدریس و رسیدگی به کارهای وی را عهدهدار شد. سالیانی چند که برخی قریب هشت تا ده سال خواندهاند، شب و روز را در دروس پایانی سطح و سپس خارج فقه و اصول شیخ محمد باقر نجفی شرکت و چنان پیشرفت کرد که <big>مشار بالبنان</big> شد و استاد احراز ملکه استنباط را توسط وی تصریح نمود. | ||
گفتهاند سید اسماعیل از شاگردان خاص شیخ محمد باقر نجفی و از | گفتهاند سید اسماعیل از شاگردان خاص شیخ محمد باقر نجفی و از اصحاب جلسات مذاکره خصوصی استاد بود. همچنین گفتهاند وی اساساً مؤسس بعضی دروس خارج استاد بود؛ چنانکه ابتدا تنها خود به شکل خصوصی در آن حاضر میشد، تا بعد گسترش پیدا کرد و اهل فضل به آن ملحق شدند. در سال 1281ق و به دنبال عزیمت استاد به سفر [[حج]]، اموال موروثی خود را به برادران سپرد و همراه مادر با این آرزو رهسپار [[کربلا]] شد که بتواند در محضر آیتاللهالعظمی [[مرتضی انصاری|شیخ مرتضی انصاری]] تلمذ کند. اما وقتی به کربلا رسید، با خبر درگذشت [[مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] مواجه شد. با اندوه عازم [[نجف|نجف اشرف]] شد و از آن پس سالها در دروس سه شاگرد بزرگ شیخ انصاری، یعنی آیات عظام [[محمد حسن شیرازی|میرزا حسن شیرازی]]، [[مهدی کاشفالغطاء|شیخ مهدی کاشفالغطاء]] و شیخ راضی نجفی شرکت جست. نزد اساتید دوم و سوم تنها فقه آموخت و نزد استاد اول هم فقه و هم اصول. حضور وی در درسهای میرزای شیرازی، قطعنظر از برخی سفرهای کوتاه، تا آخرین روز حیات استاد، قریب سه دهه تمام به طول انجامید. | ||
وی نه تنها به جهت علمی از میرزای شیرازی متأثر بود، بلکه به جهات روحی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی نیز از آن بزرگوار تأثیر پذیرفت. سید اسماعیل در دوران اقامت در نجف، علاوه بر تکمیل مدارج فقه، اصول و [[حدیث]]، به فراگیری اخلاق و سایر علوم عقلی مانند [[فلسفه]]، [[کلام]] و حتی ظاهرا ریاضی، هندسه، هیأت و نجوم قدیم نیز پرداخت. اگرچه روشن نیست که وی علوم اخیر را نزد کدامین اساتید فراگرفته است، اما به مناسبت طرح نکتههایی از علوم یاد شده در دروس فقه و اصول معلوم بود که وی در آن زمینهها نیز اطلاعات فراوانی دارد. در سال 1281ق همراه خواهر خود [همسر آیتاللهالعظمی شیخ محمد باقر نجفی] عازم سفر [[حج]] شد. در حج آن سال بسیاری از حجاج، از جمله خواهر وی، به سبب شیوع بیماری وبا درگذشتند. سید اسماعیل نیز به این بیماری مبتلا شد، اما به لطف [[خدا]] [[شفا]] یافت و در سال 1282ق به نجف بازگشت. | وی نه تنها به جهت علمی از میرزای شیرازی متأثر بود، بلکه به جهات روحی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی نیز از آن بزرگوار تأثیر پذیرفت. سید اسماعیل در دوران اقامت در نجف، علاوه بر تکمیل مدارج فقه، اصول و [[حدیث]]، به فراگیری اخلاق و سایر علوم عقلی مانند [[فلسفه]]، [[کلام]] و حتی ظاهرا ریاضی، هندسه، هیأت و نجوم قدیم نیز پرداخت. اگرچه روشن نیست که وی علوم اخیر را نزد کدامین اساتید فراگرفته است، اما به مناسبت طرح نکتههایی از علوم یاد شده در دروس فقه و اصول معلوم بود که وی در آن زمینهها نیز اطلاعات فراوانی دارد. در سال 1281ق همراه خواهر خود [همسر آیتاللهالعظمی شیخ محمد باقر نجفی] عازم سفر [[حج]] شد. در حج آن سال بسیاری از حجاج، از جمله خواهر وی، به سبب شیوع بیماری وبا درگذشتند. سید اسماعیل نیز به این بیماری مبتلا شد، اما به لطف [[خدا]] [[شفا]] یافت و در سال 1282ق به نجف بازگشت. | ||
== ازدواج و تشکیل خانواده == | == ازدواج و تشکیل خانواده == | ||
در پانزدهم [[شعبان]] سال 1287ق با بانو صفیه، دختر پسر عمویش آیتالله سید هادی صدر ازدواج کرد و بدین ترتیب با آیات بزرگوار سید یوسف شرفالدین [پدر آیتاللهالعظمی سید عبدالحسین شرفالدین] و [اندکی بعد] شیخ عبدالحسین آلیاسین باجناق گردید. در سال 1291ق مجدداً بیمار و در پی تأکید پزشکان بر ضرورت تغییر آب و هوا رهسپار [[اصفهان]] شد. | در پانزدهم [[شعبان]] سال 1287ق با بانو صفیه، دختر پسر عمویش آیتالله سید هادی صدر ازدواج کرد و بدین ترتیب با آیات بزرگوار سید یوسف شرفالدین [پدر آیتاللهالعظمی سید عبدالحسین شرفالدین] و [اندکی بعد] شیخ عبدالحسین آلیاسین باجناق گردید. در سال 1291ق مجدداً بیمار و در پی تأکید پزشکان بر ضرورت تغییر آب و هوا رهسپار [[اصفهان]] شد. | ||
== اتحاد شیعه و سنی == | == اتحاد شیعه و سنی == | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
== تأسیس شرکت اسلامیه == | == تأسیس شرکت اسلامیه == | ||
سید اسماعیل اگرچه در سراسر زندگی از ریاست، زعامت و لوازم و ملزومات آن گریز داشت، اما در حفظ کیان [[اسلام]] و مرزهای عالم [[تشیع]] در برابر خطر استعمار بسیار غیرتمند بود و به هنگام ضرورت از مداخله در سیاست باک نداشت. وی یکی از مؤثرترین اسباب مقابله با نفوذ استعمار را کاهش وابستگی صنعتی و اقتصادی به آنها از راه گسترش صنایع و بازرگانی ملیو در یک کلام خودکفایی مسلمانها میدانست. | سید اسماعیل اگرچه در سراسر زندگی از ریاست، زعامت و لوازم و ملزومات آن گریز داشت، اما در حفظ کیان [[اسلام]] و مرزهای عالم [[مذهب شیعه|تشیع]] در برابر خطر [[استعمار]] بسیار غیرتمند بود و به هنگام ضرورت از مداخله در سیاست باک نداشت. وی یکی از مؤثرترین اسباب مقابله با نفوذ استعمار را کاهش وابستگی صنعتی و اقتصادی به آنها از راه گسترش صنایع و بازرگانی ملیو در یک کلام خودکفایی مسلمانها میدانست. | ||
به همین جهت تأسیس «شرکت اسلامیه» توسط برخی بازرگانان خوشفکر اصفهان در شانزدهم [[شوال]] سال 1316ق مورد تأیید و تشویق فراوان وی قرار گرفت. چنانکه پس از رسیدن اولین محموله منسوجات آن شرکت به نجف، شخصاً به اتفاق آیتاللهالعظمی آخوند خراسانی در مجلس جشنی به همین مناسبت شرکت و بر ضرورت ترویج و توسعه منسوجات وطنی و صنایع داخلی تأکید کردند. همچنین در سال 1318ق به اتفاق آیات عظام آخوند خراسانی، حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل، [[سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، وحدت گرای استعمار ستیز (مقاله)|سید محمد کاظم یزدی]]، [[محمد غروی شربیانی]]، [[محمد حسن ممقانی]]، [[میرزا حسین نوری]] و شیخالشریعه اصفهانی بر کتاب «لباس التقوی» تألیف حجتالاسلام سید جمالالدین واعظ اصفهانی تقریظی سنگین نوشت و ضمن آن ابراز امیدواری کرد: «مسلمانان [با تأسیس این شرکت] از گرفتاری به [[کفار]] برهند ... و ممالک محروسه [[ایران]] از احتیاج به [[کفر]] مستغنی شود». | به همین جهت تأسیس «شرکت اسلامیه» توسط برخی بازرگانان خوشفکر اصفهان در شانزدهم [[شوال]] سال 1316ق مورد تأیید و تشویق فراوان وی قرار گرفت. چنانکه پس از رسیدن اولین محموله منسوجات آن شرکت به نجف، شخصاً به اتفاق آیتاللهالعظمی آخوند خراسانی در مجلس جشنی به همین مناسبت شرکت و بر ضرورت ترویج و توسعه منسوجات وطنی و صنایع داخلی تأکید کردند. همچنین در سال 1318ق به اتفاق آیات عظام آخوند خراسانی، حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل، [[سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، وحدت گرای استعمار ستیز (مقاله)|سید محمد کاظم یزدی]]، [[محمد غروی شربیانی]]، [[محمد حسن ممقانی]]، [[میرزا حسین نوری]] و شیخالشریعه اصفهانی بر کتاب «لباس التقوی» تألیف حجتالاسلام سید جمالالدین واعظ اصفهانی تقریظی سنگین نوشت و ضمن آن ابراز امیدواری کرد: «مسلمانان [با تأسیس این شرکت] از گرفتاری به [[کفار]] برهند ... و ممالک محروسه [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] از احتیاج به [[کفر]] مستغنی شود». | ||
== مرجعیت دینی == | == مرجعیت دینی == | ||
میرزای شیرازی در بیست و چهارم ماه شعبان سال 1312ق درگذشت. در پی وفات وی امر [[مرجعیت]] و زعامت دینی به سید اسماعیل انتقال یافت. فرزندان میرزا همه داراییها و وجوه شرعیهای را که بر جای مانده بود، به سید اسماعیل واگذار کردند. اغلب علماء، فضلاء و حتی مقدسین حوزه مردم را در امر [[تقلید]] به وی ارجاع دادند، که از گروه اخیر آیات عظام میرزا حسین نوری، ملا فتحعلی سلطانآبادی، سید مرتضی | میرزای شیرازی در بیست و چهارم [[شعبان|ماه شعبان]] سال 1312ق درگذشت. در پی وفات وی امر [[مرجعیت]] و زعامت دینی به سید اسماعیل انتقال یافت. فرزندان میرزا همه داراییها و وجوه شرعیهای را که بر جای مانده بود، به سید اسماعیل واگذار کردند. اغلب علماء، فضلاء و حتی مقدسین حوزه مردم را در امر [[تقلید]] به وی ارجاع دادند، که از گروه اخیر آیات عظام میرزا حسین نوری، ملا فتحعلی سلطانآبادی، [[سید مرتضی کشمیری]]، میرزا ابراهیم محلاتی و سید ابراهیم خراسانی را بر شمردهاند. گفته شده است حتی آیات عظام آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و سید محمد کاظم یزدی از [[نجف]] به [[سامرا]] آمدند تا سید اسماعیل برای آنها [[شهریه]] قرار دهد. | ||
== شاگردان == | == شاگردان == | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
سید اسماعیل از بعضی بزرگان اجازه نقل [[حدیث]] داشت که از آن جمله میتوان به اجازه مبسوط مورخ اول [[صفر المظفر|صفر]] سال 1283ق آیتلله میرزا محمد همدانی اشاره کرد که تصویر آن در کتاب وی «جامع الشتات» چاپ شده است. همچنین برخی بزرگان از سید اسماعیل اجازه نقل حدیث داشتند که آیات بزرگوار و حجج اسلام میرزا ابوطالب موسوی شیرازی، سید محمود حسینی مرعشی تبریزی، شیخ محمد باقر بیرجندی، شیخ احمد شاهرودی، شیخ محمد حسین امامی شیرازی، شیخ محمد علی شاهآبادی، شیخ عباس تهرانی، سید نجمالحسن لکنهوی، شیخ حبیب آل ابراهیم عاملی، شیخ حبیبالله کاشمری ترشیزی آیتاللهی، حیدرقلیخان سردار کابلی، سید راحتحسین کوپالپوری هندی، سید عباس لاری، شیخ عبدالحسین حائری، شیخ محمد خطیب شمری جشعمی، سید محمد موسوی نجفآبادی، شیخ مهدی مسجدشاهی، میرزا حسن حائری، سید هبهالدین شهرستانی و سید محمد تبریزی از آن جملهاند. | سید اسماعیل از بعضی بزرگان اجازه نقل [[حدیث]] داشت که از آن جمله میتوان به اجازه مبسوط مورخ اول [[صفر المظفر|صفر]] سال 1283ق آیتلله میرزا محمد همدانی اشاره کرد که تصویر آن در کتاب وی «جامع الشتات» چاپ شده است. همچنین برخی بزرگان از سید اسماعیل اجازه نقل حدیث داشتند که آیات بزرگوار و حجج اسلام میرزا ابوطالب موسوی شیرازی، سید محمود حسینی مرعشی تبریزی، شیخ محمد باقر بیرجندی، شیخ احمد شاهرودی، شیخ محمد حسین امامی شیرازی، شیخ محمد علی شاهآبادی، شیخ عباس تهرانی، سید نجمالحسن لکنهوی، شیخ حبیب آل ابراهیم عاملی، شیخ حبیبالله کاشمری ترشیزی آیتاللهی، حیدرقلیخان سردار کابلی، سید راحتحسین کوپالپوری هندی، سید عباس لاری، شیخ عبدالحسین حائری، شیخ محمد خطیب شمری جشعمی، سید محمد موسوی نجفآبادی، شیخ مهدی مسجدشاهی، میرزا حسن حائری، سید هبهالدین شهرستانی و سید محمد تبریزی از آن جملهاند. | ||
== | == درگذشت == | ||
سید اسماعیل در سال 1334ق بیمار و به قصد درمان و مجاورت عازم [[کاظمین]] شد. اگرچه پس از مدتی بهبودی اندک حاصل شد، اما سلامتی مجدد وی به سبب وقوع رویدادهای ناگوار، کهولت سن و ضعف مزاج دیری نپائید. آن بزرگوار سرانجام در روز دوازدهم و بهنقلی هجدهم جمادیالاولی سال 1338ق در همان شهر درگذشت و پس از تشییعی باشکوه و اقامه مراسم [[نماز]] توسط فرزند ارشدش سید محمد مهدی، در بخش شرقی حرم مطهر [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام موسی کاظم (علیهالسلام)]]، روبروی حجرهای که ابنقولویه قمی در آن مدفون است، در مقبره خانوادگی خاندان صدر به خاک سپرده شد. | سید اسماعیل در سال 1334ق بیمار و به قصد درمان و مجاورت عازم [[کاظمین]] شد. اگرچه پس از مدتی بهبودی اندک حاصل شد، اما سلامتی مجدد وی به سبب وقوع رویدادهای ناگوار، کهولت سن و ضعف مزاج دیری نپائید. آن بزرگوار سرانجام در روز دوازدهم و بهنقلی هجدهم جمادیالاولی سال 1338ق در همان شهر درگذشت و پس از تشییعی باشکوه و اقامه مراسم [[نماز]] توسط فرزند ارشدش سید محمد مهدی، در بخش شرقی حرم مطهر [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام موسی کاظم (علیهالسلام)]]، روبروی حجرهای که ابنقولویه قمی در آن مدفون است، در مقبره خانوادگی خاندان صدر به خاک سپرده شد. | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[محمد حسین نائینی]] | |||
* [[سید علی حسینی سیستانی]] | |||
* [[محمد حسن شیرازی|میرزا حسن شیرازی]] | |||
* [[مرتضی انصاری|شیخ مرتضی انصاری]] | |||
== منابع == | == منابع == | ||
* [http://www.imam-sadr.com/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D8%AF%D8%B1/%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D8%AF%D8%B1/tabid/177/ArticleId/18053/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A2%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84-%D8%B5%D8%AF%D8%B1.aspx برگرفته از اسایت زندگینامه آیتالله سید اسماعیل صدر] | * [http://www.imam-sadr.com/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D8%AF%D8%B1/%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D8%AF%D8%B1/tabid/177/ArticleId/18053/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A2%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84-%D8%B5%D8%AF%D8%B1.aspx برگرفته از اسایت زندگینامه آیتالله سید اسماعیل صدر]،imam-sadr.com. | ||