confirmed
۳۸٬۰۶۴
ویرایش
(←عقاید) |
|||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
'''اعتقاد به امامت''' | '''اعتقاد به امامت''' | ||
کلیات عقیده او در باب [[امامت]] با عقاید [[مذهب شیعه|امامیه]] تطابق دارد؛ زیرا او استحقاق امامت را به نص میداند و امام را واجب الاطاعه میشمرد<ref>قمی، حسن، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلالالدین تهرانی، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref> و وجود بیش از یک امام را در زمان واحد بر روی زمین، ناممکن میدانست<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۰-۵۴۱.</ref>. | کلیات عقیده او در باب [[امامت]] با عقاید [[مذهب شیعه|امامیه]] تطابق دارد؛ زیرا او استحقاق امامت را به نص میداند و امام را [[واجب]] الاطاعه میشمرد<ref>قمی، حسن، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلالالدین تهرانی، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref> و وجود بیش از یک امام را در زمان واحد بر روی زمین، ناممکن میدانست<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۰-۵۴۱.</ref>. | ||
البته گفته شده که او در برخی مسائل امامت نظرات ویژهای داشت. وی با این عقیده که امامان به باطن امور آگاهند و علم الهی لاینقطع به ایشان میرسد، موافق نبود و معتقد بود [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] [[دین]] را بهطور کامل آورده و امامان پس از او، علم خود را از سرچشمه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فراگرفتهاند<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸.</ref>. گفته شده ابن شاذان وصی [[حضرت ابراهیم|ابراهیم (علیهالسلام)]] را برتر از وصی ّ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میدانست و این به مفهوم تفضیل انبیا بر ائمه است<ref> طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸.</ref>؛ ولی یکی از هواداران معاصرش این سخن را اتهامی به وی دانسته است<ref> ابن شاذان، علل الشریعه، ص۱-۴.</ref>. | البته گفته شده که او در برخی مسائل امامت نظرات ویژهای داشت. وی با این عقیده که امامان به باطن امور آگاهند و علم الهی لاینقطع به ایشان میرسد، موافق نبود و معتقد بود [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] [[دین]] را بهطور کامل آورده و امامان پس از او، علم خود را از سرچشمه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فراگرفتهاند<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸.</ref>. گفته شده ابن شاذان وصی [[حضرت ابراهیم|ابراهیم (علیهالسلام)]] را برتر از وصی ّ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میدانست و این به مفهوم تفضیل انبیا بر ائمه است<ref> طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸.</ref>؛ ولی یکی از هواداران معاصرش این سخن را اتهامی به وی دانسته است<ref> ابن شاذان، علل الشریعه، ص۱-۴.</ref>. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
اقرار به «ماجاء من عندالله» در کلام ابن شاذان از اعتبار خاصی برخوردار است. بهعنوان مثال، براساس روایت کشی او آیات مربوط به استوای بر عرش را در مورد خداوند بههمان معنای ظاهری آن گرفته و نوعی تجسیم را پذیرفته است؛ در عین حال صفات خداوند را برخلاف مفهوم عادی آن در مورد انسانها دانسته و بر اینکه هیچیک از مخلوقات با خداوند شباهتی ندارند، تأکید کرده است<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹.</ref>. | اقرار به «ماجاء من عندالله» در کلام ابن شاذان از اعتبار خاصی برخوردار است. بهعنوان مثال، براساس روایت کشی او آیات مربوط به استوای بر عرش را در مورد خداوند بههمان معنای ظاهری آن گرفته و نوعی تجسیم را پذیرفته است؛ در عین حال صفات خداوند را برخلاف مفهوم عادی آن در مورد انسانها دانسته و بر اینکه هیچیک از مخلوقات با خداوند شباهتی ندارند، تأکید کرده است<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹.</ref>. | ||
البته میتوان در درک دقیق راویان از جزئیات سخن ابن شاذان تردید کرد، ولی نمیتوان اساس انتساب اینگونه مطالب را به وی مردود دانست، بهخصوص اینکه ابن شاذان خود را خلف [[هشام بن حکم]]، [[یونس بن عبدالرحمان]] و [[سکاکی]] خوانده است<ref>برای تفصیل در اینباره، نک: ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۲۲۸.</ref> بلکه باید در درک معنای تجسیم در عقیده او و اسلافش | البته میتوان در درک دقیق راویان از جزئیات سخن ابن شاذان تردید کرد، ولی نمیتوان اساس انتساب اینگونه مطالب را به وی مردود دانست، بهخصوص اینکه ابن شاذان خود را خلف [[هشام بن حکم]]، [[یونس بن عبدالرحمان]] و [[سکاکی]] خوانده است<ref>برای تفصیل در اینباره، نک: ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۲۲۸.</ref> بلکه باید در درک معنای تجسیم در عقیده او و اسلافش دقت به خرج داد<ref> طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۶.</ref>. بهطور کلی عقیده ابن شاذان در باب صفات الهی، آنگونه که نقل شده است، قرابت زیادی به عقاید سلفیان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] دارد. | ||
== رابطه با مذاهب دیگر امامیه == | == رابطه با مذاهب دیگر امامیه == |