۱٬۵۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
از دیگر استادان او در اصفهان [[سید مهدی نحوی]]، [[سید محمد باقر درچهای]]، [[سید هاشم چهار سوقی]]، ابوالمعالی کلباسی و جهانگیرخان قشقایی را برشمردهاند. | از دیگر استادان او در اصفهان [[سید مهدی نحوی]]، [[سید محمد باقر درچهای]]، [[سید هاشم چهار سوقی]]، ابوالمعالی کلباسی و جهانگیرخان قشقایی را برشمردهاند. | ||
<br> | <br> | ||
==هجرت به نجف== | |||
<br> | <br> | ||
وی در ۱۳ ربیع الاول ۱۳۰۸ اصفهان را به قصد نجف ترک کرد و در ۱۱ جمادیالاول همان سال به نجف رسید. در مدرسه صدر حوزه علمیه نجف ساکن شد و به استفاده از محضر استادان فقه و اصول پرداخت. | وی در ۱۳ ربیع الاول ۱۳۰۸ اصفهان را به قصد نجف ترک کرد و در ۱۱ جمادیالاول همان سال به نجف رسید. در مدرسه صدر حوزه علمیه نجف ساکن شد و به استفاده از محضر استادان فقه و اصول پرداخت. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۵: | ||
سیدابوالحسن، در پاسخ به کسی که از کم بودن اجازات اجتهادش پرسیده بود گفته بود: "من از کسانی که وقت خود را به گرفتن این گونه امور صرف میکنند، نیستم".<ref>[[مشاهیر دانشمندان اسلام، ج۴، ص۳۷۵؛ تذکرة القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص۳۸؛ وجیزه در زندگانی آیةالله اصفهانی، ص۱۷- ۱۸]]</ref> | سیدابوالحسن، در پاسخ به کسی که از کم بودن اجازات اجتهادش پرسیده بود گفته بود: "من از کسانی که وقت خود را به گرفتن این گونه امور صرف میکنند، نیستم".<ref>[[مشاهیر دانشمندان اسلام، ج۴، ص۳۷۵؛ تذکرة القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص۳۸؛ وجیزه در زندگانی آیةالله اصفهانی، ص۱۷- ۱۸]]</ref> | ||
<br> | <br> | ||
==مرجعیت== | |||
<br> | <br> | ||
پس از فوت آخوند خراسانی بعضی از مردم خراسان -به تصریح خود اصفهانی - برای تقلید به او مراجعه کردند. مرجعیت عامه پس از آخوند خراسانی به سید محمد کاظم طباطبایی یزدی و میرزا محمد تقی شیرازی منتقل شد و شیرازی، نخستین مرجعی بود که احتیاطات خود را به اصفهانی ارجاع داد. | پس از فوت آخوند خراسانی بعضی از مردم خراسان -به تصریح خود اصفهانی - برای تقلید به او مراجعه کردند. مرجعیت عامه پس از آخوند خراسانی به سید محمد کاظم طباطبایی یزدی و میرزا محمد تقی شیرازی منتقل شد و شیرازی، نخستین مرجعی بود که احتیاطات خود را به اصفهانی ارجاع داد. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۵: | ||
آیت الله بروجردی، در پاسخ به تعدادی از تجار [[تبریز]] ـ که در زمان حیات سید ابوالحسن اصفهانی ـ از وی درخواست رساله کرده بودند، نوشت: «رساله دادن برای من آسان است، ولی شق عصای (دو دستگی) مسلمین است. فعلاً پرچم [[اسلام]] در دست آیت الله اصفهانی است. ایشان، مرجع عموم هستند.» | آیت الله بروجردی، در پاسخ به تعدادی از تجار [[تبریز]] ـ که در زمان حیات سید ابوالحسن اصفهانی ـ از وی درخواست رساله کرده بودند، نوشت: «رساله دادن برای من آسان است، ولی شق عصای (دو دستگی) مسلمین است. فعلاً پرچم [[اسلام]] در دست آیت الله اصفهانی است. ایشان، مرجع عموم هستند.» | ||
<br> | <br> | ||
==شاگردان== | |||
<br> | <br> | ||
اصفهانی شمار بسیاری از مجتهدان و محققان فقه و اصول را در حوزه علمیه نجف تربیت کرد؛ از جمله آنان، میتوان شخصیتهایی چون [[میرزا حسن بجنوردی]]، [[سید محمود حسینی شاهرودی]]، [[سید محسن حکیم]]، [[سید محمد هادی میلانی]]، [[سید محمد حسین طباطبایی]] را یاد کرد. | اصفهانی شمار بسیاری از مجتهدان و محققان فقه و اصول را در حوزه علمیه نجف تربیت کرد؛ از جمله آنان، میتوان شخصیتهایی چون [[میرزا حسن بجنوردی]]، [[سید محمود حسینی شاهرودی]]، [[سید محسن حکیم]]، [[سید محمد هادی میلانی]]، [[سید محمد حسین طباطبایی]] را یاد کرد. | ||
<br> | <br> | ||
==آثار== | |||
<br> | <br> | ||
آثار علمی بازمانده از اصفهانی را میتوان به ۵ دسته تقسیم کرد: | آثار علمی بازمانده از اصفهانی را میتوان به ۵ دسته تقسیم کرد: | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۵: | ||
سفیر بریتانیا با تقدیم پیام دولت متبوع خویش، گفت: عالیجناب! دولت انگلستان نذر کرده بود! که اگر بر [[آلمان]] نازی پیروز گردد، صدهزار دینار! خدمتِ شما تقدیم دارد، تا در هر موردی که خود شایسته میدانید، هزینه کنید! سید گفت: مانعی ندارد! سفیر، بیدرنگ یک قطعه چک صدهزار دیناری تقدیم نمود. سید هم آن راگرفت و زیرِ تشکِ خود گذاشت! طولی نکشید که به سفیر و همراهانش گفتند: ما میدانیم که در این جنگ، بسیاری از مردم، آواره و از هستی ساقط شدند. از طرف ما به دولت متبوع خود بگوئید: سیدأبوالحسن، به نمایندگی از [[مسلمانان]]، وجهِ ناقابلی، به منظور کمک به آسیب دیدگانِ جنگ، تقدیم میدارد و از کمی وجه معذرت میخواهد! چرا که خود میدانید ما در شرایط مشابهی هستیم. آنگاه، چک سفیر بریتانیا را از زیرِ تشک درآورد و یک قطعه چک صدهزار دیناری! نیز از خود روی آن گذاشت و با عذرخواهی به سفیر بریتانیا داد! | سفیر بریتانیا با تقدیم پیام دولت متبوع خویش، گفت: عالیجناب! دولت انگلستان نذر کرده بود! که اگر بر [[آلمان]] نازی پیروز گردد، صدهزار دینار! خدمتِ شما تقدیم دارد، تا در هر موردی که خود شایسته میدانید، هزینه کنید! سید گفت: مانعی ندارد! سفیر، بیدرنگ یک قطعه چک صدهزار دیناری تقدیم نمود. سید هم آن راگرفت و زیرِ تشکِ خود گذاشت! طولی نکشید که به سفیر و همراهانش گفتند: ما میدانیم که در این جنگ، بسیاری از مردم، آواره و از هستی ساقط شدند. از طرف ما به دولت متبوع خود بگوئید: سیدأبوالحسن، به نمایندگی از [[مسلمانان]]، وجهِ ناقابلی، به منظور کمک به آسیب دیدگانِ جنگ، تقدیم میدارد و از کمی وجه معذرت میخواهد! چرا که خود میدانید ما در شرایط مشابهی هستیم. آنگاه، چک سفیر بریتانیا را از زیرِ تشک درآورد و یک قطعه چک صدهزار دیناری! نیز از خود روی آن گذاشت و با عذرخواهی به سفیر بریتانیا داد! | ||
<br> | <br> | ||
با این تدبیرِ ظریف و سخاوت سید ابوالحسن، سفیر انگلیس، شرمنده و رنگِ چهرهاش تغییر کرد! اجازه مرخصی خواست و با بوسیدنِ دست آن مرجع بزرگ از بیت ایشان خارج شد! نماینده انگلیس بعد از ترکِ جلسه، گفت: ما میخواستیم، شیعیان را استعمار کنیم و آنان را بخریم! أمّا سید ابوالحسن، ما را خرید! و پرچمِ اسلام را در بریتانیا بر زمین کوبید! بعد از رفتنِ وی علمای حاضر در مجلس، از سید پرسیدند: اگر آن وجهی که به سفیر انگلیس تقدیم کردید، به مصرف حوزه علمیه میرسید، بهتر نبود؟! «مرحوم سید» در جواب گفت : سهم امام باید در ترویج اسلام و مذهب صرف گردد، به نظر من یکی از مواردی که میتوانستیم بهترین بهرهبرداری را در ترویج اسلام بنمائیم، همین مورد بود.<ref>[https://fa.wikishia.net/ برگرفته شده از مقاله سید ابوالحسن اصفهانی]</ref> | با این تدبیرِ ظریف و سخاوت سید ابوالحسن، سفیر انگلیس، شرمنده و رنگِ چهرهاش تغییر کرد! اجازه مرخصی خواست و با بوسیدنِ دست آن مرجع بزرگ از بیت ایشان خارج شد! نماینده انگلیس بعد از ترکِ جلسه، گفت: ما میخواستیم، شیعیان را استعمار کنیم و آنان را بخریم! أمّا سید ابوالحسن، ما را خرید! و پرچمِ اسلام را در بریتانیا بر زمین کوبید! بعد از رفتنِ وی علمای حاضر در مجلس، از سید پرسیدند: اگر آن وجهی که به سفیر انگلیس تقدیم کردید، به مصرف حوزه علمیه میرسید، بهتر نبود؟! «مرحوم سید» در جواب گفت: سهم امام باید در ترویج اسلام و مذهب صرف گردد، به نظر من یکی از مواردی که میتوانستیم بهترین بهرهبرداری را در ترویج اسلام بنمائیم، همین مورد بود.<ref>[https://fa.wikishia.net/ برگرفته شده از مقاله سید ابوالحسن اصفهانی]</ref> | ||
<br> | |||
==فتوای سید ابوالحسن در حمایت از انقلاب عراق== | |||
<br> | |||
متن فتوای سید ابوالحسن در حمایت از انقلاب ۱۹۲۰ مردم عراق | |||
<br> | |||
بسم الله الرحمن الرحیم. | |||
<br> | |||
سلام بر همه، بالخصوص برادران عراقی. | |||
<br> | |||
وظیفه دینی بر همه مسلمانان لازم میگرداند که در حفظ حوزه اسلام و بلاد اسلامی تا آنجا که قدرت دارند بکوشند و بر همه ما واجب و لازم است که سرزمین عراق را که مشاهد ائمه هدی علیهم السلام و مراکز دینی ما در آنجا است،از تسلط کفار حفظ نموده و ازنوامیس دینی آن دفاع کنیم. من شما را بر این موضوع دعوت کرده و ترغیب مینمایم. | |||
<br> | |||
خداوند ما و شما را برای خدمت به اسلام و مسلمین موفق فرماید. | |||
<br> | <br> | ||
=وفات= | =وفات= |
ویرایش