confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
آن دسته از اسماعیلیان که عقیده داشتند نزار باید خلیفه بعدی باشد شاخه نزاریه و آن دسته که عقیده داشتند مستعلی خلیفه باشد شاخه مستعلیه را تشکیل دادند. پیروان نزاریه به نسبت شاخه دیگر فعالیتهای نظامی بیشتری داشتند و آنها بودند که در ادامه به عنوان فرقه حشاشین شناخته شدند. | آن دسته از اسماعیلیان که عقیده داشتند نزار باید خلیفه بعدی باشد شاخه نزاریه و آن دسته که عقیده داشتند مستعلی خلیفه باشد شاخه مستعلیه را تشکیل دادند. پیروان نزاریه به نسبت شاخه دیگر فعالیتهای نظامی بیشتری داشتند و آنها بودند که در ادامه به عنوان فرقه حشاشین شناخته شدند. | ||
== قلمرو حکومت == | |||
نزاریهایها که در ابتدا توسط یک مبلغ مذهبی به نام حسن ابن صباح هدایت میشدند در ایران مستقر شدند و یک گروه سیاسی مذهبی جدید مانند شوالیههای معبد در اروپا تشکیل دادند. اعضای گروه پس از تحصیل و آموزش بسته به دانش، اعتبار و شجاعت در درجات و رتبهبندیهای متفاوتی قرار میگرفتند. تمام اعضا بدون استثنا از دستورات رهبر گروه اطاعت میکردند و به او وفادار بودند. | |||
با گذشت زمان تعداد اعضای گروه بیشتر و بر قدرت آنها نیز افزوده شد تا جاییکه توانستند چندین قلعه کوهستانی را نیز تحت سلطه خود دربیاورند. بیشتر پایگاههای این فرقه در شمال سوریه قرار داشت. آنها با برخی از دولتهای صلیبیون نیز مرز مشترک داشتند. شاید مهمترین بخش تحت سلطه این گروه شهر مصیاف بود که در سال 1141 میلادی به تصرف آنها در آمد. این شهر و قلعه آن نقش پایتخت حشاشین در سوریه را ایفا میکرد. | |||
پس از شکست اروپاییها در جنگ صلیبی دوم و ناتوانی آنها در اشغال شهر رُها و همچنین نابودی دو ارتش تحت فرمان کنراد سوم پادشاه آلمان و لویی هفتم پادشاه فرانسه، پیروان نزاریه توانستند بدون رقیب به سلطه خود ادامه داده و بر قدرت خود بیافزایند. علاوه بر این آنها هر از چند گاهی با پرداخت خراج به دولتهای صلیبیون و یا حمایت از آنها در برابر مسلمانان سنی منطقه توانسته بودند از حملات در امان بمانند و در انزوا به زندگی خود ادامه دهند. | |||
در قرن سیزدهم میلادی بیشتر از هر زمان دیگری به جمعیت این فرقه افزوده شده بود و پیروان آن در مصر، سوریه، یمن، جنوب عراق، جنوب غربی ایران (خوزستان) و افغانستان حضور داشتند. با وجود اینکه آنها در بیشتر مواقع در انزوا به دور از دشمنان خود و حتی یکدیگر بودند اما حداقل در قلعههای غیرقابل نفوذ خود با آرامش و امنیت زندگی میکردند. با این حال خبر موجودیت آنها در نهایت پخش شد و رهبر فرقهشان توسط اروپاییهایی که در جنگهای صلیبی شرکت داشتند در غرب به نام پیرمرد کوهستان شناخته شد. این لقب در آن زمان به رشیدالدین سینان که در زمان جنگهای صلیبی رهبری مذهب نزاریه در سوریه را عهده دار بود، داده شد. | |||
از مهمترین پایگاههای فرقه حشاشین الموت، میمون دژ و قلعه الموت در جنوب دریای کاسپین بود. از مکان فعلی میمون دژ اطلاعی در دست نیست ولی قلعه الموت همچنان پابرجا است. این قلعه که یکی از اولین قلعههایی بود که در سال 1090 تحت سلطه حشاشین درآمد مقر اصلی این گروه در ایران و همچنین محل زندگی رهبر فرقه حشاشین بود. این قلعه در ارتفاع 2163 متری از سطح دریا بر روی صخرههایی با شیب تند و پرتگاههای عمیق ساخته شده و به سادگی قابل دسترسی نیست. قلعه حشاشین الموت نیز مانند سایر قلعههای حشاشین از پایههای سنگی و ساختمانهای چوبی ساخته شده بود. قلعه مهم دیگری که میتوانیم به آن اشاره کنیم قلعه مصایف در سوریه است که از چندین لایه دیوار ساخته شده و یک قلعه هممرکز است. | |||
== هدف از ساخت سریال حشاشین == | == هدف از ساخت سریال حشاشین == |