پرش به محتوا

مراتب فهم پذیری قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' آن‌ها' به ' آنها')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۱: خط ۶۱:
از فضیل بن یسار نقل شده است که از امام باقر علیه‌السلام در تفسیر روایت "ما من القرآن آیة، إلا ولها ظهر وبطن " آن حضرت در پاسخ فرمود:  
از فضیل بن یسار نقل شده است که از امام باقر علیه‌السلام در تفسیر روایت "ما من القرآن آیة، إلا ولها ظهر وبطن " آن حضرت در پاسخ فرمود:  
مراد از ظهرقرآن، تنزیل و مراد از بطن قرآن، تاویل قرآن می‌باشد. <ref>وسائل الشیعه ج 27ص 197</ref>
مراد از ظهرقرآن، تنزیل و مراد از بطن قرآن، تاویل قرآن می‌باشد. <ref>وسائل الشیعه ج 27ص 197</ref>
عبدالرزاق در تفسیرش روایتی را از ابن عباس نقل می‌کند که او تفسیر قرآن را در چهار مرتبه قرار می‌داد:  
عبدالرزاق در تفسیرش روایتی را از ابن عباس نقل می‌کند که او تفسیر قرآن را در چهار مرتبه قرار می‌داد:  
مرتبه اول آن بصورتی است که فقط برای افراد عرب – و کسانی که اشنائی به لغت عرب دارند- قابل درک است. مرتبه دوم آن بگونه‌ای است که هیچکس – عرب و غیر عرب - نسبت به عدم آگاهی از آن معذور نیست. مرتبه سوم مختص عالمان خاص بوده و علم به مرتبه چهارم آن نیز به خداوند اختصاص داشته و از دیگران پوشیده می‌باشد. <ref> وسائل الشیعه ج 27ص 197 زرکشی در البرهان فی علوم القرآن ج 2ص 164: عن ابن عباس، أنه قسم التفسیر إلى أربعة أقسام: قسم تعرفه العرب فی کلامها، وقسم لا یعذر أحد بجهالته، یقول من الحلال والحرام، وقسم یعلمه العلماء خاصة، وقسم لا یعلمه إلا الله، ومن ادعى علمه فهو کاذب </ref>
مرتبه اول آن بصورتی است که فقط برای افراد عرب – و کسانی که اشنائی به لغت عرب دارند- قابل درک است. مرتبه دوم آن بگونه‌ای است که هیچکس – عرب و غیر عرب - نسبت به عدم آگاهی از آن معذور نیست. مرتبه سوم مختص عالمان خاص بوده و علم به مرتبه چهارم آن نیز به خداوند اختصاص داشته و از دیگران پوشیده می‌باشد. <ref> وسائل الشیعه ج 27ص 197 زرکشی در البرهان فی علوم القرآن ج 2ص 164: عن ابن عباس، أنه قسم التفسیر إلى أربعة أقسام: قسم تعرفه العرب فی کلامها، وقسم لا یعذر أحد بجهالته، یقول من الحلال والحرام، وقسم یعلمه العلماء خاصة، وقسم لا یعلمه إلا الله، ومن ادعى علمه فهو کاذب </ref>
خط ۷۷: خط ۷۵:
کتاب الله بحره عمیق، وفهمه دقیق، لا یصل إلى فهمة إلا من تبحر فی العلوم، وعامل الله بتقواه فی السر والعلانیة، وأجله عند مواقف الشبهات. واللطائف والحقائق لا یفهمها فیه إلا من القى السمع وهو شهید، فالعبارات للعموم وهی للسمع، والإشارات للخصوص وهی للعقل، وللطائف للأولیاء وهی المشاهد، والحقائق للأنبیاء، وهی الاستسلام.
کتاب الله بحره عمیق، وفهمه دقیق، لا یصل إلى فهمة إلا من تبحر فی العلوم، وعامل الله بتقواه فی السر والعلانیة، وأجله عند مواقف الشبهات. واللطائف والحقائق لا یفهمها فیه إلا من القى السمع وهو شهید، فالعبارات للعموم وهی للسمع، والإشارات للخصوص وهی للعقل، وللطائف للأولیاء وهی المشاهد، والحقائق للأنبیاء، وهی الاستسلام.


ایشان هریک از مراتب چهار گانه فوق را مشتمل بر معانی ظاهر و باطن دانسته و اظهار می‌دارد مراد از ظاهرقرآن، تلاوت و مراد از باطن قرآن، فهم آن می‌باشد:  
ایشان هریک از مراتب چهار گانه فوق را مشتمل بر معانی ظاهر و باطن دانسته و اظهار می‌دارد مراد از ظاهرقرآن، تلاوت و مراد از باطن قرآن، فهم آن می‌باشد:
 
وللکل وصف ظاهر وباطن، وحد ومطلع، فالظاهر التلاوة، والباطن الفهم، ایشان درادامه به اقوال برخی از عالمان در زمینه مراتب گسترده فهم قرآن اشاره نموده و از برخی آنان نقل می‌کند که هر ایه، ظرفیت 60 هزار برداشت را داراست و از برخی دیگر نقل می‌کند که قرآن مشتمل بر 77هزار نوع علم می‌باشد.<ref>البرهان: ج 2ص 154 قال ابن سبع فی " شفاء الصدور " : ...وقد قال بعض العلماء: لکل آیة ستون الف فهم، وما بقی من فهمها أکثر. وقال آخر: القرآن یحوى سبعة وسبعین ألف علم ومائتی علم ،إذ لکل کلمة علم، ثم یتضاعف ذلک أربعة، إذ لکل کلمة ظاهر وباطن، وحد ومطلع </ref>  
وللکل وصف ظاهر وباطن، وحد ومطلع، فالظاهر التلاوة، والباطن الفهم، ایشان درادامه به اقوال برخی از عالمان در زمینه مراتب گسترده فهم قرآن اشاره نموده و از برخی آنان نقل می‌کند که هر ایه، ظرفیت 60 هزار برداشت را داراست و از برخی دیگر نقل می‌کند که قرآن مشتمل بر 77هزار نوع علم می‌باشد.<ref>البرهان: ج 2ص 154 قال ابن سبع فی " شفاء الصدور " : ...وقد قال بعض العلماء: لکل آیة ستون الف فهم، وما بقی من فهمها أکثر. وقال آخر: القرآن یحوى سبعة وسبعین ألف علم ومائتی علم ،إذ لکل کلمة علم، ثم یتضاعف ذلک أربعة، إذ لکل کلمة ظاهر وباطن، وحد ومطلع </ref>


ایشان در ادامه به تبین نکته مذکور پرداخته و می‌نویسد: از آنجا که همه علوم زیر‌مجموعه افعال و صفات الهی قرار دارند بنابراین قرآن را می‌توان شرح همه این علوم که- بیانگر ذات، صفات و افعال خداوند هستند- دانست. بدیهی است این امر مستلزم وجود مراتب گسترده در معانی قرآن و فهم آن می‌باشد. <ref>همان: وبالجملة فالعلوم کلها داخلة فی أفعال الله تعالى وصفاته، وفى القرآن شرح ذاته وصفاته وأفعاله، فهذه الأمور تدل على أن فهم معانی القرآن مجالا " رحبا، ومتسعا بالغا، وأن المنقول من ظاهر التفسیر لیس ینتهی الإدراک فیه بالنقل، والسماع لا بد منه فی ظاهر التفسیر، لیتقى به مواضع الغلط، ثم بعد ذلک یتسع الفهم ولاستنباط، والغرائب التی لا تفهم إلا باستماع فنون کثیرة ....ومن ادعى فهم أسرار القرآن ولم یحکم التفسیر الظاهر، فهو کمن ادعى البلوغ إلى صدرالبیت قبل تجاوز الباب، فظاهر التفسیر یجرى مجرى تعلم اللغة التی لا بد منها للفهم، وما لا بد فیها من استماع کثیر، لأن القرآن نزل بلغة العرب، فما کان الرجوع فیه إلى لغتهم، فلا بد من معرفتها أو معرفة أکثرها، إذ الغرض مما ذکرناه التنبیه على طریق الفهم لیفتح بابه ، ... </ref>
ایشان در ادامه به تبین نکته مذکور پرداخته و می‌نویسد: از آنجا که همه علوم زیر‌مجموعه افعال و صفات الهی قرار دارند بنابراین قرآن را می‌توان شرح همه این علوم که- بیانگر ذات، صفات و افعال خداوند هستند- دانست. بدیهی است این امر مستلزم وجود مراتب گسترده در معانی قرآن و فهم آن می‌باشد. <ref>همان: وبالجملة فالعلوم کلها داخلة فی أفعال الله تعالى وصفاته، وفى القرآن شرح ذاته وصفاته وأفعاله، فهذه الأمور تدل على أن فهم معانی القرآن مجالا " رحبا، ومتسعا بالغا، وأن المنقول من ظاهر التفسیر لیس ینتهی الإدراک فیه بالنقل، والسماع لا بد منه فی ظاهر التفسیر، لیتقى به مواضع الغلط، ثم بعد ذلک یتسع الفهم ولاستنباط، والغرائب التی لا تفهم إلا باستماع فنون کثیرة ....ومن ادعى فهم أسرار القرآن ولم یحکم التفسیر الظاهر، فهو کمن ادعى البلوغ إلى صدرالبیت قبل تجاوز الباب، فظاهر التفسیر یجرى مجرى تعلم اللغة التی لا بد منها للفهم، وما لا بد فیها من استماع کثیر، لأن القرآن نزل بلغة العرب، فما کان الرجوع فیه إلى لغتهم، فلا بد من معرفتها أو معرفة أکثرها، إذ الغرض مما ذکرناه التنبیه على طریق الفهم لیفتح بابه ، ... </ref>
خط ۸۹: خط ۸۵:
=== سیوطی‌ در الاتقان فی علوم القرآن ===  
=== سیوطی‌ در الاتقان فی علوم القرآن ===  


ایشان ‌ در الاتقان ضمن نقل‌ روایات ودیدگاه‌ عالمان‌ پیشین‌ در معنای ظاهر و باطن شش وجه را در این زمینه نقل می‌کند. ایشان در بین وجوه مطرح شده وجه ششم را موید به روایتی از ابن عباس می‌داند. گفتار ایشان در وجه ششم این است که برخی می‌گویند: مراد از معنای ظاهر ی قرآن، تلاوه ظاهری و و مراد از باطن، فهم و درک قرآن می‌باشد.  
ایشان ‌ در الاتقان ضمن نقل‌ روایات ودیدگاه‌ عالمان‌ پیشین‌ در معنای ظاهر و باطن شش وجه را در این زمینه نقل می‌کند. ایشان در بین وجوه مطرح شده وجه ششم را موید به روایتی از ابن عباس می‌داند. گفتار ایشان در وجه ششم این است که برخی می‌گویند: مراد از معنای ظاهر ی قرآن، تلاوه ظاهری و و مراد از باطن، فهم و درک قرآن می‌باشد.
 
ایشان در تایید این وجه به روایتی از ابن عباس استشهاد می‌کند:  
ایشان در تایید این وجه به روایتی از ابن عباس استشهاد می‌کند:  


إن القرآن ذو شجون وفنون وظهور وبطون.... وظهر وبطن فظهره التلاوة وبطنه التأویل فجالسوا به العلماء وجانبوا به السفهاء –- <ref>الاتقان، ج‌ 2، ص‌ 486-488 وقال بعضهم الظاهر التلاوة والباطن الفهم والحد أحکام الحلال والحرام والمطلع الإشراف على الوعد والوعید قلت یؤید هذا ما أخرجه ابن أبی حاتم من طریق الضحاک عن ابن عباس قال إن القرآن ذو شجون وفنون وظهور وبطون لا تنقضی عجائبه ولا تبلغ غایته فمن أوغل فیه برفق نجا ومن أوغل فیه بعنف هوى أخبار وأمثال وحلال وحرام وناسخ ومنسوخ ومحکم ومتشابه وظهر وبطن فظهره التلاوة وبطنه التأویل فجالسوا به العلماء وجانبوا به السفهاء – انتهی </ref>  
إن القرآن ذو شجون وفنون وظهور وبطون.... وظهر وبطن فظهره التلاوة وبطنه التأویل فجالسوا به العلماء وجانبوا به السفهاء –- <ref>الاتقان، ج‌ 2، ص‌ 486-488 وقال بعضهم الظاهر التلاوة والباطن الفهم والحد أحکام الحلال والحرام والمطلع الإشراف على الوعد والوعید قلت یؤید هذا ما أخرجه ابن أبی حاتم من طریق الضحاک عن ابن عباس قال إن القرآن ذو شجون وفنون وظهور وبطون لا تنقضی عجائبه ولا تبلغ غایته فمن أوغل فیه برفق نجا ومن أوغل فیه بعنف هوى أخبار وأمثال وحلال وحرام وناسخ ومنسوخ ومحکم ومتشابه وظهر وبطن فظهره التلاوة وبطنه التأویل فجالسوا به العلماء وجانبوا به السفهاء – انتهی </ref>  


سیوطی در الاتقان در روایتی از ابی درداء نقل می‌کند که فقاهت واقعی مبتنی بر آن است که به معانی ظاهری قرآن بسنده نکرده و آن‌را دارای وجوه و معانی گسترده بدانیم:  
سیوطی در الاتقان در روایتی از ابی درداء نقل می‌کند که فقاهت واقعی مبتنی بر آن است که به معانی ظاهری قرآن بسنده نکرده و آنرا دارای وجوه و معانی گسترده بدانیم:
 
وقال ابن سبع فی شفاء الصدور ورد عن أبی الدرداء أنه قال لا یفقه الرجل کل الفقه حتى یجعل للقرآن وجوها -انتهى <ref>الاتقان ج 2ص 487 </ref>  
وقال ابن سبع فی شفاء الصدور ورد عن أبی الدرداء أنه قال لا یفقه الرجل کل الفقه حتى یجعل للقرآن وجوها -انتهى <ref>الاتقان ج 2ص 487 </ref>
 
=== سعدالدین‌ تفتازانی‌===
=== سعدالدین‌ تفتازانی‌===


خط ۱۵۱: خط ۱۴۲:


ایشان تحت عنوان: فی بیان "أنّ للقرآن ظهرا وبطنا والمراد منهما " بعد از نقل دو روایت: "ان للقرآن ظهرا وبطنا ولبطنه بطنا إلى سبعة أبطن" و روایت: "ما من آیة إلا ولها، ظهر وبطن، ولکل حرف حد، ولکلّ حد مطلع "می‌نویسد:  
ایشان تحت عنوان: فی بیان "أنّ للقرآن ظهرا وبطنا والمراد منهما " بعد از نقل دو روایت: "ان للقرآن ظهرا وبطنا ولبطنه بطنا إلى سبعة أبطن" و روایت: "ما من آیة إلا ولها، ظهر وبطن، ولکل حرف حد، ولکلّ حد مطلع "می‌نویسد:  
این دو روایت بیانگر آن است که قرآن مشتمل بر ظواهری است که تفسیر آن لازم است و نیز مشتمل بر معانی باطنی است که تاویل آن ضروری است. از طرفی تاویل قرآن نیز دارای مراتب هفتگانه می‌باشد.  
این دو روایت بیانگر آن است که قرآن مشتمل بر ظواهری است که تفسیر آن لازم است و نیز مشتمل بر معانی باطنی است که تاویل آن ضروری است. از طرفی تاویل قرآن نیز دارای مراتب هفتگانه می‌باشد.
 
ایشان در ادامه می‌نویسد:  
ایشان در ادامه می‌نویسد:  


خط ۱۶۲: خط ۱۵۱:


امام‌ خمینی بر «ظاهر» و «باطن» قرآن‌ تأکید ‌ورزیده و بسنده‌ کردن‌ به‌ ظاهر و بازماندن‌ از مغز و ژرفای‌ آن‌ را مرگ‌ و نابودی‌ آدمی‌ می‌داند. وی‌ براین‌ باور است‌ که‌ همة‌ نادانی‌ها و انکار نبوت‌ها و ولایت‌ها، در عدم‌ درک‌ و راه‌ نیافتن‌ به‌ ژرفای‌ قرآن‌ ریشه‌ دارد.<ref>امام‌ خمینی، 1374، ص‌ 38 و 59 و همچنین‌ 1378، ص‌ 136).</ref>
امام‌ خمینی بر «ظاهر» و «باطن» قرآن‌ تأکید ‌ورزیده و بسنده‌ کردن‌ به‌ ظاهر و بازماندن‌ از مغز و ژرفای‌ آن‌ را مرگ‌ و نابودی‌ آدمی‌ می‌داند. وی‌ براین‌ باور است‌ که‌ همة‌ نادانی‌ها و انکار نبوت‌ها و ولایت‌ها، در عدم‌ درک‌ و راه‌ نیافتن‌ به‌ ژرفای‌ قرآن‌ ریشه‌ دارد.<ref>امام‌ خمینی، 1374، ص‌ 38 و 59 و همچنین‌ 1378، ص‌ 136).</ref>
=== محمدهادی‌ معرفت‌===
=== محمدهادی‌ معرفت‌  ایشان معنای بطنی را از جمله معانی تاویل دانسته و آنرا در مقابل معنای ظاهری الفاظ می‌داند.===
 
   
ایشان معنای بطنی را از جمله معانی تاویل دانسته و آن‌را در مقابل معنای ظاهری الفاظ می‌داند.  
 
ایشان معنای باطنی آیات را تکمیل کننده رسالت قرآن دانسته و منحصر کردن معانی آیات در معانی ظاهری و اختصاص آن به شان نزول و مناسبت‌ها، سبب عقیم ماندن قرآن نسبت به مسائل مستحدثه در زمان‌های مختلف خواهد بود.
ایشان معنای باطنی آیات را تکمیل کننده رسالت قرآن دانسته و منحصر کردن معانی آیات در معانی ظاهری و اختصاص آن به شان نزول و مناسبت‌ها، سبب عقیم ماندن قرآن نسبت به مسائل مستحدثه در زمان‌های مختلف خواهد بود.


خط ۲۱۴: خط ۱۹۹:
ان حضرت فرمود:  
ان حضرت فرمود:  


أجل أنا أقرأه لبطن وأنتم تقرؤونه لظهر (شما ظاهر قرآن را می‌خوانید اما من باطن آن‌را می‌خوانم.  
أجل أنا أقرأه لبطن وأنتم تقرؤونه لظهر (شما ظاهر قرآن را می‌خوانید اما من باطن آنرا می‌خوانم.  
سپس از حضرت سئوال شد: یا رسول الله ما البطن؟
سپس از حضرت سئوال شد: یا رسول الله ما البطن؟


خط ۲۴۸: خط ۲۳۳:


4- در منابع روائی فریقین نیز روایاتی وجود دارد که بیانگر آن است که قرآن علاوه بر معانی ظاهری مشتمل بر معانی باطنی نیز می‌باشد بر این اساس مفسران و عالمان علوم قرآنی فریقین، قائل به مراتب متنوع معانی قرآن بوده و معتقدند هر قدر سطح اندیشه انسان‌ها وظرفیت علمی‌ و معنوی شان عمیق‌تر باشد بهمان نسبت از درک بیشتری در قرآن کریم برخوردار خواهند بود.  
4- در منابع روائی فریقین نیز روایاتی وجود دارد که بیانگر آن است که قرآن علاوه بر معانی ظاهری مشتمل بر معانی باطنی نیز می‌باشد بر این اساس مفسران و عالمان علوم قرآنی فریقین، قائل به مراتب متنوع معانی قرآن بوده و معتقدند هر قدر سطح اندیشه انسان‌ها وظرفیت علمی‌ و معنوی شان عمیق‌تر باشد بهمان نسبت از درک بیشتری در قرآن کریم برخوردار خواهند بود.  
== پانویس ==
{{پانویس}}


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس رنگی}}
{{پانویس|1}}


[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:علوم مقارن]]
[[رده:قرآن]]
[[رده:علوم قرآنی]]
[[رده:علوم قرآنی]]
[[رده:مراتب فهم قرآن]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۶۱

ویرایش