۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[آیتالله تسخیری' به '[[محمد علی تسخیری ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
روند نوسازی مورد نظر ما، در واقع ایجاد فرمولهای فکری نوی است که از منابع مقدس اسلامی الهام گرفته باشد؛ خواه این فرمولها، موضوعهای نوی را دربرگیرند یا به موضوعهای قدیم بپردازند و یا به بازسازی اندیشههای موروث پیشین همت گمارند، مهم آن است که این فرمولها، توان پاسخگویی به پرسشهای جدید و برآوردن نیازهای متغیر برخاسته از تحولات زمانی و مکانی را داشته باشند.<br> | روند نوسازی مورد نظر ما، در واقع ایجاد فرمولهای فکری نوی است که از منابع مقدس اسلامی الهام گرفته باشد؛ خواه این فرمولها، موضوعهای نوی را دربرگیرند یا به موضوعهای قدیم بپردازند و یا به بازسازی اندیشههای موروث پیشین همت گمارند، مهم آن است که این فرمولها، توان پاسخگویی به پرسشهای جدید و برآوردن نیازهای متغیر برخاسته از تحولات زمانی و مکانی را داشته باشند.<br> | ||
بر این اساس، اجتهاد در پیوندی تنگاتنگ با روند نوسازی قرارداد؛ ابزار آن است و تولیدکنندهای به شمار میرود که مواد اولیه نوسازی را تولید میکند و به رغم این که اجتهاد، در اصطلاح و بنابر برداشت سنتی، قابلیت استنباط حکم شرعی از منابع شریعت اسلامی است، تعمیم آن بر تمام عرصههای زندگی و به طریق اولی بر تمام عرصههای اندیشه اسلامی که در همه زوایای زندگی دخالت دارند، آن را با اهداف خود شریعت، یعنی قانون زندگی، همسو و هماهنگ میسازد؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اجتهاد، ابزار نوسازی در فقه اعم از فقه فرد یا جامعه در اندیشه اقتصادی، اندیشه سیاسی و اندیشه اجتماعی و جز آن و نیز در مسائل علم کلام و ابزارهای استنباط و ساز و کار درک منابع مقدس اسلامی است. اینها همه برای نوسازی و تجددگرایی، نیازمند اجتهادند و این همانی است که پروسه نوسازی را ضروری و در عین حال بسیار پراهمیت میسازد. اهمیت آن نیز در حساسیت فوقالعاده ابزارهای ظریف و راه دشوار آن است؛ زیرا هرگونه سستی یا انحرافی خدای ناکرده به نتایج وحشتناک و فاجعهآمیزی میانجامد که پیامدهای آن گریبانگیر نه تنها مجتهد یا اندیشهور یا تجدیدگر، بلکه تمام یا بخشی از امت میشود. اگر حرکت اندیشهور تجددگرا را به حرکت روی لبه تیغ تشبیه کنیم، مبالغه نکردهایم. هر خطایی، زنجیرهای از خطاها را در پی خواهد آورد. <br> | بر این اساس، اجتهاد در پیوندی تنگاتنگ با روند نوسازی قرارداد؛ ابزار آن است و تولیدکنندهای به شمار میرود که مواد اولیه نوسازی را تولید میکند و به رغم این که اجتهاد، در اصطلاح و بنابر برداشت سنتی، قابلیت استنباط حکم شرعی از منابع شریعت اسلامی است، تعمیم آن بر تمام عرصههای زندگی و به طریق اولی بر تمام عرصههای اندیشه اسلامی که در همه زوایای زندگی دخالت دارند، آن را با اهداف خود شریعت، یعنی قانون زندگی، همسو و هماهنگ میسازد؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اجتهاد، ابزار نوسازی در فقه اعم از فقه فرد یا جامعه در اندیشه اقتصادی، اندیشه سیاسی و اندیشه اجتماعی و جز آن و نیز در مسائل علم کلام و ابزارهای استنباط و ساز و کار درک منابع مقدس اسلامی است. اینها همه برای نوسازی و تجددگرایی، نیازمند اجتهادند و این همانی است که پروسه نوسازی را ضروری و در عین حال بسیار پراهمیت میسازد. اهمیت آن نیز در حساسیت فوقالعاده ابزارهای ظریف و راه دشوار آن است؛ زیرا هرگونه سستی یا انحرافی خدای ناکرده به نتایج وحشتناک و فاجعهآمیزی میانجامد که پیامدهای آن گریبانگیر نه تنها مجتهد یا اندیشهور یا تجدیدگر، بلکه تمام یا بخشی از امت میشود. اگر حرکت اندیشهور تجددگرا را به حرکت روی لبه تیغ تشبیه کنیم، مبالغه نکردهایم. هر خطایی، زنجیرهای از خطاها را در پی خواهد آورد. <br> | ||
پروسه نوسازی، برخاسته از قاعده یا عنصر انعطافپذیری در اسلام است. عنصر انعطافپذیری همانی است که به اجتهاد، مشروعیت بخشیده و از آن ابزاری برای نوسازی در اندیشه اسلامی آفریده است؛ از این رو، درک روند نوسازی، با درک و فهم عنصر انعطافپذیری در شریعت اسلام و نمودها و موارد عملی آن آغاز میشود که محورهای بحث ما نیز بر همین نمودها و موارد مبتنی است. | پروسه نوسازی، برخاسته از قاعده یا عنصر انعطافپذیری در اسلام است. عنصر انعطافپذیری همانی است که به اجتهاد، مشروعیت بخشیده و از آن ابزاری برای نوسازی در اندیشه اسلامی آفریده است؛ از این رو، درک روند نوسازی، با درک و فهم عنصر انعطافپذیری در شریعت اسلام و نمودها و موارد عملی آن آغاز میشود که محورهای بحث ما نیز بر همین نمودها و موارد مبتنی است. | ||
== نوسازی (تجددگرایی) و انعطافپذیری == | == نوسازی (تجددگرایی) و انعطافپذیری == | ||
تمییز نوسازی در اندیشه اسلامی از یک سو و عنصر انعطافپذیری در اسلام از سوی دیگر، درآمدی بر شناخت حقایق نوسازی و در عین حال کشف نمودهای انعطافپذیری و موارد عملی آن است. این تمییز، بر دو پایه ذیل تحقق میپذیرد: | تمییز نوسازی در اندیشه اسلامی از یک سو و عنصر انعطافپذیری در اسلام از سوی دیگر، درآمدی بر شناخت حقایق نوسازی و در عین حال کشف نمودهای انعطافپذیری و موارد عملی آن است. این تمییز، بر دو پایه ذیل تحقق میپذیرد: | ||
* یکم. اندیشه، تصوری است که از اسلام سرچشمه گرفته و در واقع حاصل درک اندیشهور از منابع مقدس اسلامی به وسیله ابزارهای شرعی درک آنها است. این درک و فهم که اندیشهور تمام توان خود را به کار میگیرد تا محصول کار هرچه بیشتر به منظور شارع مقدس نزدیک باشد، پیوندی نیز با طبیعت برداشت خود اندیشهور از واقعیتها دارد؛ در نتیجه، اندیشه تولیدی افزون بر اثرپذیری از محیط اندیشهور و واکنش وی به عوامل اختلاف و کم و کیف این واکنشها و احاطه وی بر جنبههای گوناگون موضوع، تحت تأثیر فرهنگ اندیشهور و شناخت وی از علومی قرار دارد که با موضوع اندیشه در ارتباطند. این عوامل، در مورد هر اندیشهوری متغیر است؛ چیزی که به بروز نوعی تفاوت در محصولات فکری میانجامد؛ زیرا چنین روند استنباط یا فهم و درکی، عرصههای بشری اندیشه اسلامی و صحنههای جولان انسانی آن است؛ در نتیجه، نوسازی فکری تحت تأثیر همه این حقایق قرار میگیرد؛ چون هدفی است که اندیشهور برای نیل به آن، درک خود از اصول مقدس و واقعیتها را به کار میگیرد و اجتهاد نیز چیزی جز این نیست؛ ولی اسلام، نظام جامع و به هم پیوسته و بیانگر موارد ثابتی است که هیچگونه تجدّدی را در خود نمیپذیرد. اسلام دارای شیوههای ثابت خود در برخورد با جنبههای ثابت زندگی انسانی و در عین حال، دارای شیوههای انعطافپذیر در برخورد با جنبههای متغیر زندگی است. به عبارت دیگر، انعطافپذیری اسلام و شریعت آسان و روان آن فقط به متغیرهایی مربوط میشود که صحنه حرکت پروسه نوسازی را تشکیل میدهند.<br> | * یکم. اندیشه، تصوری است که از اسلام سرچشمه گرفته و در واقع حاصل درک اندیشهور از منابع مقدس اسلامی به وسیله ابزارهای شرعی درک آنها است. این درک و فهم که اندیشهور تمام توان خود را به کار میگیرد تا محصول کار هرچه بیشتر به منظور شارع مقدس نزدیک باشد، پیوندی نیز با طبیعت برداشت خود اندیشهور از واقعیتها دارد؛ در نتیجه، اندیشه تولیدی افزون بر اثرپذیری از محیط اندیشهور و واکنش وی به عوامل اختلاف و کم و کیف این واکنشها و احاطه وی بر جنبههای گوناگون موضوع، تحت تأثیر فرهنگ اندیشهور و شناخت وی از علومی قرار دارد که با موضوع اندیشه در ارتباطند. این عوامل، در مورد هر اندیشهوری متغیر است؛ چیزی که به بروز نوعی تفاوت در محصولات فکری میانجامد؛ زیرا چنین روند استنباط یا فهم و درکی، عرصههای بشری اندیشه اسلامی و صحنههای جولان انسانی آن است؛ در نتیجه، نوسازی فکری تحت تأثیر همه این حقایق قرار میگیرد؛ چون هدفی است که اندیشهور برای نیل به آن، درک خود از اصول مقدس و واقعیتها را به کار میگیرد و اجتهاد نیز چیزی جز این نیست؛ ولی اسلام، نظام جامع و به هم پیوسته و بیانگر موارد ثابتی است که هیچگونه تجدّدی را در خود نمیپذیرد. اسلام دارای شیوههای ثابت خود در برخورد با جنبههای ثابت زندگی انسانی و در عین حال، دارای شیوههای انعطافپذیر در برخورد با جنبههای متغیر زندگی است. به عبارت دیگر، انعطافپذیری اسلام و شریعت آسان و روان آن فقط به متغیرهایی مربوط میشود که صحنه حرکت پروسه نوسازی را تشکیل میدهند.<br> | ||
* دوم. انعطافپذیری شریعت، عرصه بازی از متغیرها را ایجاد میکند که اجتهادهای گوناگون اندیشهور و تصورات و عوامل متغیر در شخصیت و درک و فهم وی و آنچه در چارچوب آنها به تنظیم شرعی جنبههای قانونگذاری و اجرایی زندگی میپردازد، در آن دخالت میکنند. از اینجا است که میتوان نتیجه گرفت جنبه انعطافپذیر شریعت، همانی است که عرصههای تجدّد و نوسازی در اندیشه اسلامی و ابعاد | * دوم. انعطافپذیری شریعت، عرصه بازی از متغیرها را ایجاد میکند که اجتهادهای گوناگون اندیشهور و تصورات و عوامل متغیر در شخصیت و درک و فهم وی و آنچه در چارچوب آنها به تنظیم شرعی جنبههای قانونگذاری و اجرایی زندگی میپردازد، در آن دخالت میکنند. از اینجا است که میتوان نتیجه گرفت جنبه انعطافپذیر شریعت، همانی است که عرصههای تجدّد و نوسازی در اندیشه اسلامی و ابعاد آن را مشخّص میسازد؛ ابعادی که با افزایش متغیرها و فشارها و چالشهای زمانه، گسترش بیشتری مییابد. <br> | ||
== نمودهای انعطافپذیری در شریعت == | == نمودهای انعطافپذیری در شریعت == |